| #یادداشت |
❇️ #نبوت در اومانیسم اسلامی
♦️آنچه مقصود است که در باب نبوت توضیح داده شود بر اساس مبانیِ حکمت متعالیه که مرحوم علامه طباطبایی (ره) آن را در حیطه فلسفه و مرحوم امام خمینی (ره) در بستر عرفانی اش بسط داده می باشد. این مبنا معتقد است که اساسا در عالَم یک الله است و یک وجه الله! توحید به حقیقت الوجود و الله را اصل واقعیت و ضرورت ازلی میدانند و انسان را آنچنان که خدا فرمود : "این ما تولوا فثم وجه الله"، تام و تمام نمایش الله میخوانند. پس اساسا این گروه مکتب اسلام را اومانیستی ترینِ مکاتب الهی و حتی انسانی میدانند و شدیدا معتقدند؛ نشانی انسانِ الهی که قرآن آن را خلیفه الله میخواند، نشان و راهنمای دقیقی برای اومانیستی خواندن دین حقیقی است.
♦️تمام مفاهیم اعتقادی مانند ولایت، نبوت،امامت، معاد و عدل در حیطه انسان شناسی بررسی خواهد شد فلذا بحث از نبوت در این فرایند، اساسا بحث از انسان و شیوه آگاهی او میباشد . چرا که این مکتب تنها راه کمال بشری و ارتقایِ نفسانی انسان را در قوس صعود الی الله، عالِم شدن و معاد انسان را در حیطه ی اجتماعی وی برقراری عدالت اجتماعی میداند و میگوید امتداد توحید در جامعه، عدالت اجتماعی است .
♦️این انسان که حقیقتا خلیفه الله است، در عالم ماده با دمیده شدن روح در بدن و شروع درک بشری اولین ادراکی که متوجه به آن میشود، ادراک حضوریِ "من هستم" است. این ادراک لایه های زیرینی نیز دارد چنانچه واضح است؛ "من هستم" فرعِ "هستی هست" و "هستی واقعیت دارد" میباشد.پس آنچه انسان اولا فهم میکند اصل واقعیت و بعد از دریافت محسوسات مادی، اصلِ ضروری بودن این حقیقت را درک کرده و به آن ولو پنهانی و در لایه ی مفاهیم دیگر تصدیق خواهد کرد. از همین گذاره میتوان گفت که اولین ادراکات بشری پس از فهم اصل واقعیت، اعتقاد به معقولات ثانیِ فلسفی میباشد. معقولات ثانی فلسفی مثل وجود_عدم، علت_معلول، قوه_فعل و... . اکنون میتوان معنایِ"جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء" را متوجه شد . اینجاست که میتوان گفت انسان در رحم مادر خویش موحد است.
♦️حال که ابتدایی ترین ادراک ، معقول ثانی است و از طرفی همه ی انسان ها داری این ادراک هستند و جهان شمول ترین ادراکات بشری و زیر بنایی ترین مفاهیم انسان است، میتوان آن را فطرت بشری خواند. فلذا علامه طباطبایی (ره) و مرحوم امام (ره) اصلِ توحید را غیر قابل انکار و مساوق با اصلِ واقعیت میدانستند و معتقد بودند که نفی سفسطه مساوی با اثبات توحید است همانطور که روایت شریف نیز می فرمایند " الفطره هو التوحید".
♦️اکنون که تکلیف فطرت مشخص شد، میتوان نبوت را در این سیستم انسان گرایانه به شکل دیگری که اولا ناقضِ مبانی روایی و حدیثی نباشد و در ثانی با مبانی حکمی، فلسفی عجین و در هم آمیخته باشد به این شکل توضیح داد : نبوت در عرصه فردی انسان که بذات شانی از شئون انسان است، کاری جز تنبه انسان ها به همان فطرت خویش که از ابتدا با خود حمل کرده اند ندارد. تذکر به فطرتی که معقولات ثانی فلسفی میباشد و این معقولات سر سلسله ی مسائل شناختی برای هر انسانی میباشند. پس میتوان در یک جمله گفت : " نبوت تذکار انسان به معقولِ ثانیِ فلسفی است".
#محمد_مسعود_رحمانی
هدایت شده از مسجود
| #یادداشت |
❇️ #نبوت در اومانیسم اسلامی
♦️آنچه مقصود است که در باب نبوت توضیح داده شود بر اساس مبانیِ حکمت متعالیه که مرحوم علامه طباطبایی (ره) آن را در حیطه فلسفه و مرحوم امام خمینی (ره) در بستر عرفانی اش بسط داده می باشد. این مبنا معتقد است که اساسا در عالَم یک الله است و یک وجه الله! توحید به حقیقت الوجود و الله را اصل واقعیت و ضرورت ازلی میدانند و انسان را آنچنان که خدا فرمود : "این ما تولوا فثم وجه الله"، تام و تمام نمایش الله میخوانند. پس اساسا این گروه مکتب اسلام را اومانیستی ترینِ مکاتب الهی و حتی انسانی میدانند و شدیدا معتقدند؛ نشانی انسانِ الهی که قرآن آن را خلیفه الله میخواند، نشان و راهنمای دقیقی برای اومانیستی خواندن دین حقیقی است.
♦️تمام مفاهیم اعتقادی مانند ولایت، نبوت،امامت، معاد و عدل در حیطه انسان شناسی بررسی خواهد شد فلذا بحث از نبوت در این فرایند، اساسا بحث از انسان و شیوه آگاهی او میباشد . چرا که این مکتب تنها راه کمال بشری و ارتقایِ نفسانی انسان را در قوس صعود الی الله، عالِم شدن و معاد انسان را در حیطه ی اجتماعی وی برقراری عدالت اجتماعی میداند و میگوید امتداد توحید در جامعه، عدالت اجتماعی است .
♦️این انسان که حقیقتا خلیفه الله است، در عالم ماده با دمیده شدن روح در بدن و شروع درک بشری اولین ادراکی که متوجه به آن میشود، ادراک حضوریِ "من هستم" است. این ادراک لایه های زیرینی نیز دارد چنانچه واضح است؛ "من هستم" فرعِ "هستی هست" و "هستی واقعیت دارد" میباشد.پس آنچه انسان اولا فهم میکند اصل واقعیت و بعد از دریافت محسوسات مادی، اصلِ ضروری بودن این حقیقت را درک کرده و به آن ولو پنهانی و در لایه ی مفاهیم دیگر تصدیق خواهد کرد. از همین گذاره میتوان گفت که اولین ادراکات بشری پس از فهم اصل واقعیت، اعتقاد به معقولات ثانیِ فلسفی میباشد. معقولات ثانی فلسفی مثل وجود_عدم، علت_معلول، قوه_فعل و... . اکنون میتوان معنایِ"جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء" را متوجه شد . اینجاست که میتوان گفت انسان در رحم مادر خویش موحد است.
♦️حال که ابتدایی ترین ادراک ، معقول ثانی است و از طرفی همه ی انسان ها داری این ادراک هستند و جهان شمول ترین ادراکات بشری و زیر بنایی ترین مفاهیم انسان است، میتوان آن را فطرت بشری خواند. فلذا علامه طباطبایی (ره) و مرحوم امام (ره) اصلِ توحید را غیر قابل انکار و مساوق با اصلِ واقعیت میدانستند و معتقد بودند که نفی سفسطه مساوی با اثبات توحید است همانطور که روایت شریف نیز می فرمایند " الفطره هو التوحید".
♦️اکنون که تکلیف فطرت مشخص شد، میتوان نبوت را در این سیستم انسان گرایانه به شکل دیگری که اولا ناقضِ مبانی روایی و حدیثی نباشد و در ثانی با مبانی حکمی، فلسفی عجین و در هم آمیخته باشد به این شکل توضیح داد : نبوت در عرصه فردی انسان که بذات شانی از شئون انسان است، کاری جز تنبه انسان ها به همان فطرت خویش که از ابتدا با خود حمل کرده اند ندارد. تذکر به فطرتی که معقولات ثانی فلسفی میباشد و این معقولات سر سلسله ی مسائل شناختی برای هر انسانی میباشند. پس میتوان در یک جمله گفت : " نبوت تذکار انسان به معقولِ ثانیِ فلسفی است".
#محمد_مسعود_رحمانی