eitaa logo
مسجود
591 دنبال‌کننده
149 عکس
6 ویدیو
2 فایل
تصدقت گردم! این یادداشت ها، آئینه‌یِ تمام نمایِ من هستند، همیشه پر از غلط املایی، نگارشی و محتوایی! غلط‌هایی که فقط تو آن‌ها را پوشاندی.. راه ارتباطی: @Masjoudrahmani
مشاهده در ایتا
دانلود
تاثیرگذاری علوم بر یک‌دیگر بر اساس «رُشدِ عُقلائی» یکی از تغییرات اساسی که در فلسفه دکارت رخ داد، جایگزینی نگرشِ «کمی»، بجای نگرشِ «کیفی» است. نگرش کیفی از شاخصه‌های فلسفه‌ی یونان تا دوره قرون وسطاست. آن‌ها ترکیب بین «هیولی» و «اپدوس» را مساوی با «سوما» می‌پنداشتند، بعد ها همین نظر با تغییر لغت در فلسفه مشاء و حتی فلسفه‌ی صدرایی با عنوان «ماده اولی» ، «صورت» و «جسم» ثبت شد. ترکیب فوق را صورت نوعیه می‌گویند. صورت نوعیه یکی از مقولاتِ «کیف» است. حکما و فیلسوفان گذشته‌یِ علم ریاضی و هندسه در دوران یونان، براساس نگرش فلسفی که در اشیاء داشته اند، بین صورت های هر شکل هندسی قائل به تفاوت و تغایر بوده اند. مثلا آن‌ها صورتِ دایره را غیر از صورت مثلث دانسته و تک‌تکِ آن صُوَر را ماهیات مستقلّه و متباینه به‌تمامِ ذات می‌خواندند. یوهانِس کِپلِر (به آلمانی: Johannes Kepler- قرن ۱۶ میلادی) از بزرگترین، ریاضی دانان آلمانی بود. کپلر با نظریات و نقد‌هایِ مختلفش، سبب تغییر نگرش در هندسه و ریاضیات گشت. او در مخالفت با ریاضیات یونانی معتقد بود اشکال هندسی مرتبط با یکدیگرند و ماهیات متباینه ندارند. کپلر یک دایره را تشکیل شده از بی‌نهایت مثلثی می‌دانست که قاعده آن روی محیط دایره و راس آن بر مرکز شعاع دایره قرار داشت. این نظریه معروف به « دایره مثلثاتی» گشت. از اینجا مساله‌ بی‌نهایت در ریاضیات وارد شد و بر تفاوت ماهوی میان اَشکال و صُوَر خدشه وارد کرد. بعدها آنچه دکارت در ذهن خود به عنوان «وحدت علم» و « درخت‌واره‌ی علوم» پرورش داد، سبب شد روش ریاضیات به دلیل آنکه تنها راه یقینی است، در جمیع علوم ساری شود. از اینجا رنه‌دکارت مساله بی‌نهایتِ کِپلر را وارد فلسفه‌اش کرد و فلسفه خود را از کیفیت به کمیت انتقال دارد. او ذاتِ اولیه‌یِ اجزای جهان را بر خلاف یونانیان کیفیت نمی‌دانست و ذات‌را چیزی جز امتداد(extension) یعنی طول، عرض و ارتفاع نمی‌دید. و قد تبیّن مما تقدم: یکی از ویژگی هایی که بر اساس «رُشدِ عقلائی» علوم، به وجود می آید، ترابط و تاثیرگذاری علوم بر یک‌دیگرند؛ همانطور که نظریه‌یِ بی‌نهایت و کمیت در ریاضیاتِ کِپلر بر فلسفه‌یِ دکارت تاثیر گذاشت. بعدها نظریه‌ «امتدادی بودنِ ذاتِ اولیه‌یِ جهان»، سبب تاثیرات فراوانی بر علومِ زیستی و دانش های‌ محیطی شد، زیرا گسترش این نظریه سبب بی‌روح دانستنِ طبیعت، سپس اجازه‌یِ انسان به خود برای دستیابی و دست‌بُرد به آن گشت. مسعودرحمانی https://eitaa.com/joinchat/1458372640C19d19bdd5a