💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
#كارتينگ #پارت_٤٢ #زينب_عامل نااميدي كه در ته چشمان پدرم موج ميزد دنيا را روي سرم آوار كرد. در طول
#كارتينگ
#پارت_٤٣
#زينب_عامل
هر چه كه به خانهي بابك نزديك تر ميشدم پايم را هم بيشتر روي پدال گاز فشار ميدادم.
براي اينكه نميخواستم براي يك ثانيه هم از كردهام پشيمان شوم.
طي كردن فاصلهي طولاني بين مسير كلانتري تا خانهي او چهل و پنج دقيقه از وقتم را گرفت و من در هر ثانيه از اين زمان به فكر پدرم بودم و اينكه به احتمال زياد او را به بازداشتگاه برده بودند.
ميدانستم اينكه براي گرفتن هشتاد ميليون پول سراغ كسي ميروم كه فقط چند بار او را ديدهام حماقت محض است، اما انتخاب ديگري نداشتم. ترجيح ميدادم بميرم تا اينكه سراغ ارسلان يا دايي بروم.
جز بابك هم كسي را سراغ نداشتم كه بتواند همين امشب اين مقدار پول را جور كند.
در كوچك سياهي كه به آدرس ارسالي بابك ختم شده بود مرا به شك و شبهه انداخت كه نكند آدرس را اشتباه آمده باشم.
گوشي ام را در دست گرفته و ميان پيام هاي بابك به دنبال آدرسش گشتم.
پلاك خانه را با آدرسي كه فرستاده بود تطابق دادم. درست بود.
ماشين را در كوچهي خلوت اما پر دار و درخت پارك كردم. حس ميكردم ماشين درب و داغان من مثل يك وصلهي ناجور در اين مكان است.
پوزخندي گوشه ي لبم نقش بست. حس كردن نمي خواست. واقعا هم، هم من و هم ماشينم در اين مكان وصلهي ناجور بوديم.
از ماشين پياده شدم و در هايش را قفل كردم!
با در مشكي مقابلم فقط چند قدم فاصله داشتم، اما بي اختيار چرخيدم و به اطرافم نگاه كردم.
يك در طوسي بزرگ و طويل هم آن سر كوچه بود كه بيشتر به تيپ و ظاهر بابك ميخورد!
ذهنم به تكاپو افتاد.
" اومدي پول بگيري باباتو آزاد كني يا به فكر در و ديوار خونهي بابك باشي؟"
دلم هم با عقلم همراه شد و چند قدم باقي مانده تا در را طي كردم و بدون يك ثانيه وقفه دستم را روي زنگ فشار دادم.
فكر ميكردم بابك در خانه هم نباشد اما صداي تيك باز شدن در باعث شد تا فكر غلطم خط بخورد.
ريسك بود. رفتن به خانهي او ريسك بزرگي بود. بخصوص كه در شناخت سطحي كه از او داشتم به نتايج خوب و قابل اعتمادي نرسيده بودم، اما ديگر براي عقب كشيدن و پشيمان شدن دير بود.
نفسي كشيدم. آب دهانم را قورت داده و در سياه را با دستم هل دادم.
به محض باز شدن در و ديدن تصوير مقابلم يك جمله از ذهنم به سرعت عبور كرد.
" هرگز سريع قضاوت نكن!"
در كوچك و سياه با تصوير عمارتي كه در برابر چشمانم بود تناقض زيادي داشت.
هرقدر كه آن در به تيپ و ظاهر بابك نميخورد. اين خانه و شايد درست ترش اين امپراطوري كاملا با ظاهر او متناسب بود.
فاصلهام تا عمارت دو طبقهي مقابلم زياد بود.
احتمالا خودشان اين مسير را با ماشين طي ميكردند. درخت هاي سر به فلك كشيدهي اطرافم روی سنگ فرش های مسير طویل در تا خانه سايه انداخته بودند و بلندايشان نشان قدمت طولاني آن ها بود.
من بايد اين مسير را تا آخر طي ميكردم. بنابراين دو دلي را كنار گذاشتم و مصمم به سمت ساختمان مقابلم قدم برداشتم.
سكوت مطلق اطراف را فرا گرفته بود.
اگر در را خود بابك باز كرده بود بيرون ميآمد تا به داخل راهنماييام كند.
احتمالا فرد ديگري در را باز كرده بود. مثلا زنش!
چرا هيچ وقت فكر نكرده بودم كه ميتواند زن و بچه داشته باشد. سن كمي كه نداشت.
دقت نكرده بودم كه ببينم در دستش حلقه دارد يا نه.
البته كه حلقه نداشتن دليل خوبي بر مجرد بودن نبود.
وقتي ديدم كسي به استقبالم نيامد قدم هايم را تندتر كردم, تا همين جا هم دير كرده بودم.
كاش ميشد با بلند صدايش كنم تا خودش بيرون بيايد.
پله هاي عريض ورودي را بالا رفتم و همين كه خواستم در ورودي را باز كنم زني تقريبا هم سن بابك از داخل در را زود تر از من باز كرد و با ديدنم كاملا خشك و رسمي گفت:
_ بفرمايين داخل. آقا منتظرتون بودن.
ابروهايم بالا رفتند. مگر بابك ميدانست كه من به اينجا خواهم آمد كه منتظرم بود؟
احتمالا زن مقابلم مرا با كس ديگري اشتباه گرفته بود. شايد بابك انتظار كس ديگري را ميكشيد.
در برابر زن سكوت كردم و پشت سرش وارد خانه شدم.
عظمت سالن مقابل چشمانم باعث شد تا چند ثانيه مات شوم. تا به امروز چنين چيزي نديده بودم.
سالن تم طلايي رنگ داشت. تابلو هاي بزرگ و فاخر كه گران بودنشان از چند فرسخي هم معلوم بود با مبلمان طلايي و شيكي كه چندين قسمت از فضای سالن را اشغال كرده بودند و در بدو ورود نمي دانستي كجا را براي نشستن انتخاب كني. مجسمههاي گران و دو فرش بزرگ و دايره شكل دست بافت كه تخمين مي زدم قيمتشان به اندازهي كل دارايي خانوادهام باشد در دو سمت سالن پهن شده بودند.
فضاي داخل سرد و خنك بود.
سردي كه انگار ربط چنداني به كولر نداشت!
با تمام تجملات، خانه بيش از حد بي روح بنظر مي رسيد.
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
#كارتينگ #پارت_٤٣ #زينب_عامل هر چه كه به خانهي بابك نزديك تر ميشدم پايم را هم بيشتر روي پدال گاز
#كارتينگ
#پارت_٤٤
#زينب_عامل
زن كه حدس ميزدم خدمتكار خانه باشد با اشاره به گوشهاي از سالن از من خواست تا منتظر آمدن بابك باشم.
اطاعت كردم و بي حرف روي يكي از مبل ها نشستم.
خدمتكارش به خانهاش مي خورد! خشك و سرد و بي روح!
وقتي كامل به پشتي مبل تكيه دادم بخاطر كوتاهي قدم پاهايم از زمين فاصله گرفتند.
براي همين خودم را به جلو كشيدم تا پاهايم به زمين بچسبند.
مبل ها فقط قيافه داشتند. وقتي رويشان مي نشستي حس معذب بودن پيدا ميكردي. كاناپهي ماكان خيلي بهتر بود!
مشغول جابه جايي روي مبل بودم كه صداي ناباوري باعث شد تا سرم را بالا بياورم.
_ مانيا اينجا چيكار ميكني؟
با حولهاي كه فقط دور كمرش بسته شده بود مقابلم ايستاده بود و موهايش كاملا خيس بودند.
فهميدم كه منتظر مهمان ديگري بوده است كه يا مرد بود يا در صورت زن بودن احساس راحتي و صميميت زيادي با او ميكرد كه با يك حوله به ديدنش آمده بود.
اخم هايم درهم شد و به اندازهي كافي تيز بود كه متوجه موضوع شود. بلافاصله گفت:
_ استخر بودم. فكر كردم شاهان اومده. انتظار ديدن تورو نداشتم.
بي خيال توضيحاتش در رابطه با ملاقتش با مردي كه اسم عجيبي داشت شدم و با اخم گفتم:
_ بهتره بري لباس بپوشي تا نرفتم.
تك خندهاي كرد و از مقابلم عبور كرد و ديگر نتوانستم مسير رفتنش را با چشم دنبال كنم.
بازگشتش دقيقا يك ربع طول كشيد.
پيراهن و شلواري رنگ روشن پوشيده بود و موهايش هم خشك بودند.
مقابلم نشست و با اخم پرسيد:
_ ازت پذيرايي نكردن؟
لعنتي بر خودم فرستادم كه اينهمه وقت از دست داده بودم. با يادآوري حال پدرم بي مقدمه و تند گفتم:
_ نيومدم اينجا تا پذيرايي بشم. پول ميخوام.
خیلی سریع خواستهام را مطرح کرده بودم.
يك ابرويش را بالا داد و با لودگي گفت:
_ يادم نمياد بهت بدهكار باشم.
از خرد كردن ديگران لذت ميبرد. لبخند ژكوندش برايم مفهوم ديگري جز اين نداشت.
دستم را مشت كردم. ادامه دادن سخت شده بود، اما حالا وقت لجبازي و حفظ غرور و اين خزعبلات نبود.
_ قرض ميخوام.
مستقيم چشمانم را نشانه گرفت.
_ چه تضميني هست كه بعدا پولمو برگردوني؟
آنقدر عصبي شدم كه از جايم برخاستم.
_ هيچي! تقصير تو نيست. من اشتباه اومدم.
بلافاصله بلند شد و با ايستادن مقابلم مانع رفتنم شد. با اخم دستور داد:
_ بشين سرجات و بگو چي شده.
بدون نشستن حقيقت را گفتم.
_ حكم جلب پدرم رو گرفتن. هشتاد ميليون پول لازم دارم. همين الان. حروم خورم نيستم. بهت بر مي گردونم. لازم باشه سفته مي دم بهت.
جدي تر شد.
_ پدرت كجاست؟
پوزخندم تلخ بود. عين زهر.
_ بازداشتگاه.
_ چرا اومدی سراغ من؟
حق داشت اين سؤال را بپرسد. من هفت پشت غريبه بودم. لرزش صدايم را كنترل كردم.
_ كسي رو نداشتم كه بتونه يه جا اينهمه پول بهم بده.
اخم كرد و گفت:
_ منتظر باش لباس بپوشم بريم كلانتري. درستش ميكنم.
فكر نميكردم تا اين اندازه سريع قبول كند. بخصوص كه مطمئن بودم آدم خيّري نيست!
شايد او هم هدفي پشت كمك كردنش داشت.
قبل از اينكه براي تعوض لباس هايي كه تازه پوشيده بود برود گفتم:
_ نيازي به اومدنت نيست.
دستش را به سمت ورودي گرفت.
_ پس برو حلش كن خودت.
دندان هايم را روي هم فشار دادم و بعد از چند ثانيه ادامه داد:
_ بشين تا بيام.
اينبار تعويض لباس هايش كمتر طول كشيد.
مجبورم كرد تا در ماشين او بنشينم و با تماسي دستور داد تا ماشينم را تا دم خانهمان ببرند.
تا نيمههاي مسير از مشكل بابا و دليل بازداشتش پرسيد و با زنگ خوردن گوشياش توضيحاتم نصفه و نيمه ماند.
تماس را وصل كرد و با پخش شدن صداي مردي جوان داخل ماشين ناخودآگاه حواسم پرت شد.
صدايش آرام بود اما از همين جا هم ميتوانستم خشم را در تك تك كلماتش حس كنم.
_ قرار بود همديگه رو ببينيم. خونه نيستي كه!
بابك لب باز كرد.
_ برام يه كار مهم پيش اومد. بايد ميرفتم. ميتوني منتظرم باشي تا برگردم؟
پوزخند صدا دار و نه قاطع مرد پشت خط اخم هاي بابك را درهم كرد.
_نه!
بابك پر حرص نامش را صدا كرد اما تماس قطع شده بود.
_ شاهان...
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
#كارتينگ #پارت_٤٤ #زينب_عامل زن كه حدس ميزدم خدمتكار خانه باشد با اشاره به گوشهاي از سالن از من خ
#كارتينگ
#پارت_٤٥
#زينب_عامل
صداي بوق اشغال با جملهی پر خشم بابک مخلوط شد.
_پسرهی کله شق.
قرارش را بهم زده بودم. سخت بود، اما گفتم:
_ متاسفم كه قرارت رو بهم زدم.
انتظار داشتم تعارف كند! يا مثلا بگويد مهم نيست، اما رك گفت:
_ به زور راضيش كرده بودم. معلوم نيست كي دوباره زير بار حرفم بره.
چيزي نگفتم. ميتوانست همراهيام نكند. اصلا نميتوانستم خير خواهياش را باور كنم. خير خواهي كه قيد قرار مهمش را بزند.
يك لحظه از خواب هايي كه اين مرد ميتوانست برايم ببيند بر خود لرزيدم. آدم گاهي در شرايط سخت تصميماتي ميگرفت كه شايد شرايط بدتري را هم برايش رقم ميزد.
حس بدي داشتم. قرار كسي را بهم زده بودم تا پدرم را نجات دهم، آن هم كسي كه غريبه تر از هر غريبهای بود.
از اينكه زير دين كسي باشم بدم مي آمد. نگاهم را به خيابان دوختم. لب هايم را با اكراه فاصله دادم.
_ جبران ميکنم لطفتو!
جواب هاي بابك شفيع مختص خودش بودند. پر از غرور و كبر!
_ ميدونم كه جبران ميکنی!
منظورش چيز ديگري بود. فهميده بودم. جمله اش دقيقا اين معني را داشت.
" بايد جبران كني برام"
وقتي به كلانتري رسيديم اضطرابم چند برابر شد. اگر تنها با پول ميآمدم ميتوانستم طوري قضيه را ماست مالي كنم و بعدا خودم با بابك تسويه كنم، اما الان با حضور بابك چنين كاري ممكن نبود.
داخل سالن كلانتري شديم با چشم دنبال مامان گشتم، اما ديدن ارسلان بجاي مادرم حالم را خراب تر كرد.
او را چه کسی خبر کرده بود؟
نميدانستم بايد چه كنم؟ ميگفتم بابك كيست؟ از كجا او را ميشناسم؟
نه ميتوانستم به جلو بروم و نه ميتوانستم عقب گرد كرده و از كلانتري خارج شوم.
بابك متوجه شد كه قدم هايم خشك شدهاند.
يك دستش را داخل جيب شلوارش برد و نامحسوس سرش را كنارم خم كرد. آرام طوري كه فقط من بشنوم گفت:
_ فكر ميكردم محكم تر از اين حرفايي! نترس عزيزم! من درستش ميكنم. فقط هر چي من گفتم تاييد كن!
كلماتش به سرعت از يك گوشم وارد شده و از گوش ديگرم عبور كردند. فقط يك كلمهاش به پردهي گوشم چسبيد و من بجاي آرام شدن نا آرام تر شدم.
عزيزمش مفهوم داشت. ترسيده بودم ولي ديگر براي هر كاري دير بود.
حالا دلم ميخواست ارسلان نگران سمتم میآمد. دلم مي خواست بابك دچار سوء تفاهم مي شد.
دعايم مستجاب شد. اول ارسلان متوجهم شد.
نگرانم شد. قدم هايش را تند كرد. سمتم آمد.
سرش را كمي به طرف بابك متمايل كرد و در يك لحظه نگراني چشمانش جايش را به اخم داد.
مقابلم ايستاد. دستانش را بند شانه هايم كرد.
_ خوبي؟
حتي منتظر نشد جوابش را بدهم.
_ ايشون كين؟
اشارهاش به بابك بود.
بابك لعنتي! اعتماد كردنم به او حماقت بود.
اصلا توجهي به ارسلان نكرد، انگار كه اصلا وجود خارجي نداشت. با لحني كه بيش از حد صميمي بود گفت:
_ مانيا جان بشين حالت بياد سرجاش. من ميرم داخل با سرگرد پرونده صحبت كنم.
با قدمهايي مصمم از كنارمان عبور كرد و سوال ارسلان در دهانش ماسيد. وقتي بابك از ديدم محو شد ارسلان با خشم غريد:
_ اين مرتيكه كيه مانيا؟ چخبره؟ رفته چي رو حل كنه؟
با مصيبت جوابش را دادم.
_ ازش پول قرض گرفتم.
صدايش اينبار بلند تر بود.
_ مگه من مرده بودم؟
حالم واقعا بد بود. دستم را بالا آوردم و روي بازويش گذاشتم. فقط مي خواستم از آزاد شدن بابا خيالم راحت شود و به خانه برگردم.
تمام تلاشم را كردم تا آرامش كنم.
_ ارسلان الان وقتش نيست. خواهش مي كنم. بعدا حرف ميزنيم.
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
ناف
ناف نقطه جادویی بدن
چند دقیقه مطالعه این متن، ارزش خوندن داره
شاید دیده باشید که خیلی از پدر مادرها بند ناف فرزندشون را به بانک بند ناف میسپارن و سلول بنیادی ازش استخراج میشه تا در مواقع حساس (که امیدوارم هرگز پیش نیاد) استفاده بشه. ناف_نقطه_آغاز زندگیه و باورنکردیه که روی سلامتی، احساسات و روان ما تاثیر گذاره. حتی فرم به ما میگه که ما مستعد چه بیماری هایی هستیم. مالیدن روغن های مختلف اطراف ناف باعث جذب اثر اون روغن بر بدن میشه! اکثر پزشکان تاکید دارند که موقع حمام حتما ناف شسته بشه شاید بشه گفت بسیاری از بیماری ها (و شاید همه ی بیماریها) جوابش به ناف برمیگرده. تعدادی از بیماریهای
کودکان و بزرگسالان که به راحتی و با ریختن دو یا چند قطره از روغنهای مختلف باعث اثرات شگفت انگیز میشه را با هم ببینیم:
مالیدن روغن بادام روی ناف باعث درخشندگی و شادابی پوست میشه.
موقع سرما خوردگی و آنفولانزا کافیه یک پنیه را الکلی کنید و روی ناف قرار بدهید و اثر معجزه آساش رو ببینیند.
مالیدن روغن کرچک روی ناف قبل از خواب اگر چند روز متوالی اتفاق بیوفتد باعث بهبود پادرد و زانودرد میشود
اگر فرزندتون در فصل پاییز دچار ترک خوردگی لب و پوست دست شده و یا خودتون با شستن ظرفها دستتون زود خشک میشه، اگر دچار اگزما هستید، مالیدن روغن های سالم روی ناف اثر معجزه آسا دارد.
شاید تعجب کنید اگر بشنوید مالیدن روغن نارگیل روی سطح ناف رحم_زنان رو گرم میکند و نه تنها مشکلات ناباروری را رفع میکند عفونت بانوان را هم از بین میبرد.
اگر فرزندتان یبوست دارد، مالیدن روغن زیتون داخل ناف و ماساژ دادن اطراف ناف در جهت عقربه های ساعت باعث رفع مشکل یبوست کودک میشود. ضمنا انجام این کار مشکلات کم وزنی کودکان را به طرز عجیبی رفع میکند.
مشکل کبد چرب دارید؟ کک و مک روی پوست صورتتان هست؟ روغن لیمو را روزی دو بار روی نافتان بمالید، هم مشکل کبد چرب تا حد زیادی رفع میشود و هم کک و مکها کمرنگ میشوند.
چکاندن روغن سیاهدانه داخل ناف، گوش درد را رفع میکند و جالب اینه که این روش بی نهایت معجزه آساست.
دچار گرفتگی عضلات شدید؟ سردردهای عصبی و میگرن سراغ شما می آید؟ باور نکردنی است ولی چکاندن روغن گردو روی ناف و اطراف آن نه تنها این مشکلات را از بین میبرد بلکه برای رفع چربی خون هم معجزه آساست.
زدن روغن بنفشه داخل ناف باعث رفع خشکی بینی میشود.
این پست صدقه جاریه است هر کس دوست داشت به قصد قربت الی الله پخش کنه که ان شاءالله دردی و مشکلی از همدیگر کم کنیم.
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
تنها با مصرف یک لیوان آب هویج در روز می توانید سیستم ایمنی بدن خود را تقویت کنید
حفظ سطوح مناسب کلسترول و قند خون
درخشش پوست
تقویت استخوان ها
حفظ سلامت دهان و دندان
پیشگیری از سرطان
⊱-----👽-----⊰
🌎#عجایب
🌍#جالب
🤓#دانستنی
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
*چرا زنها همزمان نمی توانند چند همسر داشته باشند ؟*
*بسیاری از بانوان این سوال را می پرسند واقعاً چرا...*
*اسلام چرا برای زنان اجازه نداده که مثل مردها، چند همسر داشته باشند آیا این تبعیض علیه زنان است؟*
*اگر جواب علمی می خواهید حتما بخوانید.*
*حکمت و فلسفه علمی و ساینسی نشانداده است که برای تعدد زوجات در اسلام اسراری نهفته است ، که در این تحقیق برملا میشود!*
*چرا يک مرد مىتواند و یا در اسلام جایز است که همزمان چند زن داشته باشد؟ ولى يک زن نمى تواند همزمان چند شوهر داشته باشد؟*
*1- دانشمندی یهودی متخصص در علوم ژنتیک و بارداری می گوید : زن مسلمان پاکیزه ترین زن روی کره زمین میباشد.*
*2- پروفیسور رابرت گیلهم رئیس دانشکده البرت انیشتن متعلق به یهودیان و متخصص در علوم ژنتیک، مسلمان شدنش را رسماً اعلام کرد آنهم فقط به یک دلیل*
*شناختن و کشف یک حقیقت علمی و معجزه ي بی نظیر بودن قرآن پاک ، به دلیل محدود کردن دوره طلاق برای زنان که به مدت سه ماه میباشد*
*به طوریکه او جهان مدرن و همه علوم پیشرفته را شگفت زده کرد.*
*یک سورپرایز و نظریه علمی به اثبات رسیده بانام* *(اثر مرد)*
*👈شرح بیشتر:*
*اسپرم مرد دارای 62 نوع پروتئین است و این پروتئینها از هر فرد به فرد دیگر متغیر است همانطوریکه اثر انگشت هر فرد متغیر است و هر کس اثر انگشت خودش فقط مختص به خودش میباشد.*
*این مانند یک تراشه الکترونیکی میباشد که هر فرد تراشه خاص خودش را حمل میکند.*
*همچنان بدن زن در درون خود یک رایانه به تمام معنا حمل میکند و این رایانه اطلاعات تراشه مردیکه با او ارتباط برقرار میکند را در خود ثبت میکند!*
*این زن اگر در آن واحد بلافاصله بعد از طلاق از همسر خودش با مردی دیگر ازدواج کند و یا اینکه در یک برهه تراشههای متعددی به رایانهای او متصل شوند*
*این مانند ویروسی بزرگ است که وارد این رایانه شده است و لذا این زن دچار اختلالات هورمونی و روانی و بیماریهای گوناگون میشود.*
*پروفسور رابرت به صورت علمی ثابت کرد که اولین حیض (عادت ماهانه) بعد از طلاق باعث ریزش 32% الی 35% و حیض دوم 67% الی72% و حیض سوم 99.9% از أثر اسپرم و اطلاعات مرد میشود و در واقع رحم زن بعد از سه حیض از هر اثری که در گذشته بوده پاک و طاهر میشود و آماده استقبال از تراشه و أثر اطلاعات جدید میگردد، و آن وقت بدون هیچگونه ضرری برای زن میباشد.*
*لذا میبینیم* *زنانی_که_زناکار_و_بدکاره هستند دچار بیماریهای سخت و گوناگونی میشوند، که آنهم به دلیل اختلاط أثر اسپرم های مختلف در آن واحد میباشد.*
*و اما دوره زنان بیوه شده مثلا شوهرش فوت شده باشد، برای از بین بردن اثر اسپرم میبایست مدت زیاد و بلندتر باشد ، آنهم به دلیل این است که غم و اندوه باعث تثبیت بیشتر اثر مرد آن هم به شکل قوی تری میشود، و به همین دلیل نیازمند دورهای است که خداوند متعال در قرآن مجید میفرماید (أربعه أشهر و عشرا) تا ریزش اثر به صورت کامل انجام شود.*
*بناءً این نظریه باعث شد تا این دانشمند بزرگ به تحقیق بیشتر و بیشتر روی آورد.*
*این دانشمند تصمیم گرفت یک آزمایش انجام دهد به همین خاطر او به منطقهای در آمریکا سفر کرد که غالبا جمعیت آن را مسلمانان تشکیل میدهند و آزمایش نشان داد که آنها فقط أثر اطلاعات مردان خود را حمل میکنند.*
*و این در حالی است که در منطقهای دیگر از آمریکا که غالبا افراد آن را آمریکاییهای با اصطلاح روشنفکر، آزاد اندیش و پیرو آزادی جنسی تشکیل میدهند، این آزمایش نشانداد که آنها أثرات متعددی با خود حمل میکنند، از دو الی سه اثر*
*و این حقیقت به شدت تلخ بود آنوقت که خود این دانشمند بر روی همسر خود این آزمایش را انجام داد و کشف کرد که او سه اثر با خود حمل میکند ( یعنی رابطه با سه شخص به صورت همزمان)*
*با همهای این تفاسیر قانع شد که اسلام تنها دینی میباشد که عفت و پاکی،حضانت زن و ارتباطات سالم او را با جامعه تضمین میکند. واینکه زن مسلمان پاکیزهترین زن روی کره زمین میباشد.*
*عزیزان بزرگوار این تحقیق علمی بخش کوچکی از علوم بیانتهای قرآن پاک میباشد و هر روز که میگذرد پردههای جدیدی از علوم بینظیر قرآن برداشته میشود.*
*گسترده به اشتراک بگذارید.*
*تا آنهای که اسلام را مانع پیشرفت و مسلمانان را متحجر و عقبگرا میخوانند و یا اسلام را محدود کنندهي زن میدانند و یا میگوید اسلام حق زنها را در نظر نگرفته، پی ببرند و بدانند که اسلام کامل است و زن مسلمان کاملترین*
*لطفا این حکم الهی را مکررا بخوانید و به دیگران انتقال دهید تا این شبه روشن و هویدا شود*
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
آیاتابحال به این فکرکردین که
در زیر تخت جمشید چیست ؟
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
❣تصاويرى از مجموعه جاندارانى که از سال 1900 تاكنون، منقرض شده اند.🥺😩
❣متاسفانه دليل انقراض اكثر اين گونه ها ؛ تخریب محیط زیست ؛ نابودی جنگلها ؛ آلوده کردن آبها ؛ شکار بی رویه و تخریب محیط زیست و زیستگاه آنها توسط انسان بوده است...😔😢
🔥🔥 *ایام به کام 🌹🌹🌹 شنبه 17 اردیبهشت* 🔥🔥
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
بزرگترین مزرعه سرپوشیده جهان در ژاپن به وسعت نصف یک زمین فوتبال ایجاد شده با کمک های دولتی برای رفتن به سمت یک صنعت کشاورزی مدرن ایجاد شده.
ببینید ویژگی های این مزرعه مواد غذایی با فرآیند مهندسی شده به چه گونه ای در مصرف انرژی صرفهجویی میکنند و زمان برداشتِ سبزیجات را به یک سوم زمان اصلی میرساند...
*📚📚📚📚📚📚
*ایستادن اجبار کوه بود*
*افتادن تقدیر برگ وصبر* *پاداش آدمی بی هیچ چشم* *داشتی حراج محبت کنیم که همه ما فقط خاطره ایم*
*سلام صبحتون دلنشین*☘️🌹❤️🥰
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
❣مجموعه ای از معماریهای نوین جهان !!😳
❣اگرچه این سازه ها و معماری شگفت آنها زیبا و دیدنی است.
❣اما هیچگاه به پای معماری عصر هخامنشی و ساسانی و صفوی در ایران زمین نمیشود ! در جای جای تخت جمشید ؛ بیستون ؛ ارگ کریم خانی ؛ چهل ستون ؛ عالی قاپو و...
❣هنر ناب ایرانی ؛ شکوه ؛ عظمت و معماری شگرفی نهفته است !!!👌👏👏👏
*🔥🔥 🔥🔥شنبه ۱۷ اردیبهشت*
💕صبح را نفس بکش!🍀
💕اجازه بده سرسبزی محض
💕تو وجودت جوانه بزنه!!!🌱
*💕سلام صبحتون پر نشاط....💐💐*
🔥🔥 🔥🔥
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✅مراقب چشم زخم باشیم
خونه ها پر شده از بیماریها و مشکلات...
طلاق مرگ و میر و دلیل اون خود ماییم
تعجب نکنید
خواهران و برادرانم....
نیازی نیست دیگران بدونند که آیا من در زندگی مشترکم با همسر خود خوشبختم یا نه!
نیازی نیست از غذا یا نوشیدنی خود عکس بگیریم آن را برای گروهها بفرستیم
حتی اگر همسرمون یه دونه شکلات واسمون میاره،از اون عکس میگیریم و میفرستیم گروه و زیرش مینویسیم؛ ای تاج سرم ازت ممنونم
برادرم خواهرم...
شاید دختر مجردی دم بخت باشد و به خاطر شرایط زندگی خواستگار نداره...
شاید پسری وضعیت مالی مناسب فعلا برای ازدواج نداره... حواسمونو جمع کنیم کسی آه نکشه...
که آه یه انسان دلشکسته عرش رو به صدا درمیاره
نیازی نیست مردم بدونن کجا رفتی و از کجا داری میای جزییات زندگی ما واسه دیگران مشخص شده!
دنیای مجازی
واسه این ساخته نشده که ما بیاییم شرایط زندگیمون رو به رخ دیگران بکشیم...
چون هر مردی وسعش نمیرسه به زنش هدیه بده....
خواهرم مراقب باش
هرکسی توانایی اینو نداره که مسافرت بره...
هرکسی نمیتونه به رستوران بره و هر ماه یه ست لباس بخره....
یه خانوم میاد جهیزیه 70،80 میلیونی دخترش رو فیلم میگیره میزاره توی دنیای مجازی که چشم همه درآد...
هیچ فکر کردید شاید دختری پدر نداره یا پدر داره ولی مادر نداره که واسه جهیزیهص اش سنگ تموم بزاره...
یا شاید پدری دستش به دهنش نمیرسه...
میخوایم به کی فخر بفروشیم با این کارامون...
خدا عالمه فقر فرهنگی داریم شاید...
خواهران و برادرانم ما اهمیت توکل بر خدا رو انکار نمیکنیم...
رازهای زندگی و خونتون رو پیش خودتون نگه دارید...
میایم توی گروهها جوک میزاریم...
دوست دخترم زنگ زده بیا خونمون من تنهام...
و هزاران پست مشابه دیگر که داریم با زبون بی زبونی به نوجوونا و جوونا میگیم که این کارا عیب نیست...
کم کم داریم
با این جوکها نشون میدیم که عفت و عصمت دختر یه مسئله بی ارزشه که هر پسری از راه برسه دخترامون باید خودشونو در اختیارش قرار بدن...
حواسمون باشه که توی گروه ها دخترای کم سن و سال هم هستن که شاید فکر کنن دنیای بیرون از فضای مجازی هم باید اونطوری باشن
کسی داشت راه میرفت پایش به سکه ای خورد فکر کرد طلا است نور کافی هم نبود،کاغذی را آتش زد که ببیند چه بوده دید یک سکه 50تومانی است بعد متوجه شد کاغذی که آتش زده دو هزار تومانی بوده است گفت: چی را برای چی آتش زدم!
واقعا این زندگی غالب ما انسانهاست...
ما چیزهای بزرگ را برای چیزهای بسیار کوچک آتش میزنیم و خودمان هم خبر نداریم از هر کسی که تو هر گروهی این متن رو میخونه و قبولش داره خواهش میکنم انتشار بده تا یادمون نره داریم چیکار می کنیم و حواسمون نیست خواهشا فرهنگ غلط رو با جوک هامون تو جامعه رواج ندیم...
خیلی دختران و پسران سن پایین الان در تلگرام هستن لطفا سعی کنیم با کمک یکدیگر جامعه ای پاک را ترویج کنیم.
✅در انتشار این پیام لطفا کوتاهی نکنید
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
⛔️لطفا فقط سی ثانیه وقت بگذارید و تا انتها مطالعه کنید..
🆘
*آب پنهان چیست ؟*💦💦💧
در کالیفرنیا که یکی از سرسبزترین و زیباترین ایالت های امریکاست، دانشمندان از 5 سال پیش خطر خشکسالی را پیش بینی کرده اند.
همه نهادها احساس خطر کردند، کارواش ها و استخر ها دستور داده شده اند که از دستگاه های تصفیه آب استفاده کنند تا از همان آب مصرفی دوباره استفاده کنند.
شهرداری استاندارد شیرهای دستشویی ها و حمام ها را عوض کرد و همه ساختمان ها موظف شدند از شیرآلاتی استفاده کنند که حجم کمتری از آب را از خود بیرون می کنند.
آب آپارتمان ها محاسبه هزینه اش بر اساس تعداد نفر شد، خانه هایی که اتومبیل یا چمن زیاد آب می دهند جریمه های سنگین می شدند.
همه دانشگاه ها و ادارات دولتی موظف شدند تا سه سال اینده از چشم های الکترونیک برای شیر دستشویی های خود استفاده کنند و حتی استانداردهای حجم سیفون توالت ها هم تغییر کرد.
شرکت های تحقیقاتی روی شیوه جدید آبیاری کشاورزی کار کردند و میزان آب مصرفی کشاورزی 41 درصد کمتر شد.
خلاصه همه چیز در جهت صرفه جویی آب.💦💧
امروز گفته می شود خطر کم آبی در کالیفرنیا نسبت به دیگر ایالت ها 7 سال عقب تر می افتد.
اما اصل ماجرا، شاهکار کالیفرنیایی ها روی پدیده ای بود به اسم Embodied water ، یا آبی که به چشم نمی آید. *داستان چه هست؟*
شما حجم زیادی برگه در پرینترتان دارید یا چرک نویس های روزانه.
*آیا می دانید برای تولید هر برگه A4 تا رسیدن به شما،1 لیتر آب مصرف می شود؟*⁉️
*آیا می دانید برای تولید هر کفش چرم زنانه یا مردانه تان 811 لیتر آب مصرف شده؟*⁉️
*آیا می دانید برای تولید یک عدد نان سنگگ که هر روز خانواده می خورند 201 لیتر آب صرف شده؟*⁉️
و آیا می دانید *هر شلوار لی* که هر یک از ما می پوشیم برای تولیدش *1000 هزار لیتر آب* صرف شده است؟⁉️
این ها آب پنهان در زندگی ما هستند.
مصرف آب پنهان ما انسان ها، 91 درصد مصرف آبی است که هر روز مصرف می کنیم.
و بخش زیادی از آن مربوط به محصولات خوراکی و پوشش و لوازم زندگی می شوند.
وقتی یک کشور می گوید با خطر خشکسالی روبروست، معنی اش این است که تاثیرش پشت همه این خوراکی ها و لباس ها و حتی مانیتور و کتاب و یک لیوان شیر روی میز شماست اگر تمام شود، این محصولات هم کم کم دیگر تولید نمی شوند.
این یک بحران است. به آن توجه کنید.
دفعه بعد که *یک کیلو سیب زمینی خریدید،* حواس تان باشد در مصرف اش دقت کنید، برای تولید آن یک کیلو *111 لیتر آب* از آب ایران کم شده است و آن 111 لیتر به سختی جایگزین می شود!
دوستان عزيز با توجه به نقشه هاي هواشناسي تا سه ماه اينده فقط سه الي چهار روز بارندگي در برخی استانها واحتمالا كل كشور خواهيم داشت، با توجه به فقط بيست ميلي متر باران تا اين لحظه بايد شاهد شديدترين خشك سالي سالهاي اخير باشيم كه خود اين موضوع اوضاع امنيتي را صد چندان به مخاطره خواهد انداخت، عدم رعايت مصرف بهينه اب همه ما را به منجلابي سخت خواهد انداخت🙏🙏🙏🙏🙏🙏
💧ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﺸﻨﻪ ﺍﺳﺖ .
.ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺁﺏ ﮐﻤﺘﺮ ﻣﺼﺮﻑ ﮐﻨﯿﻢ
ﺗﺎ :
ﺭﻭﺯﯼ 17000000
ﻟﯿﺘﺮ آﺏ ، ﺫﺧﯿﺮﻩ ﺷﻮﺩ.
ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺷﺘﺮﺍﮎ بگذارید
💧ﻭﺭﻭﺩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﻫﺸﺘﻤﻴﻦ ﺳﺎﻝ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﻰ
(ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﺑﻮﺷﻬﺮ ﻭ ﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎﻯ ﻫﻤﺠﻮﺍﺭ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﺑﻮﺷﻬﺮ. ﻭ ﻧﻮﺍﺣﻰ ﺟﻨﻮﺏ ﺷﺮﻕ ﻭ ﺷﺮﻕ ﮐﺸﻮﺭ )
ﻃﺒﻖ ﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎﻯ ﻧﺎﺳﺎ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺍﺯ 8ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﻭﺍﺭﺩ ﺩﻭﺭﻩ30ﺳﺎﻝ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﻰ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ...
💧ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻭ ﮐﻞ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﺩﻭﻟﺖ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ
ﻧﺒﺎﺷﯿﻢ،
ﺗﺎ ۱۰ﺳﺎﻝ ﺁﺗﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ،
ﮐﺎﻣﻼ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ!
💧ﻃﺒﻖ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻧﺎﺳﺎ ﺷﺪﺕ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺣﺪﯼ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﮐﻞ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻣﺤﺾ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺯﺭﺍﻋﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.
ﺍﮔﺮ ﺗﺪﺍﺑﯿﺮ ﺟﺪﯼ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻧﺸﻮﺩ ﺑﮕﻔﺘﻪ ﻧﺎﺳﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭ ﻧﯿﻤﻪ ﺧﺸﮏ ﺑﻪ ﯾﮏ ﮐﺸﻮﺭ ﺧﺸﮏ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ!!
💧ﻭ ﺟﺎﻟﺐ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ۲۵ % ﺻﺮﻓﻪ ﺟﻮﯾﯽ،
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﺤﺮﺍﻥ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ!
ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺭﺍ ﺟﺪﯼ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ!
ﻣﻮﻗﻊ ﺷﺴﺘﻦ ﻇﺮﻑ،
ﺣﻤﺎﻡ،
ﻟﺒﺎﺱ،
ﻣﺴﻮﺍﮎ،
ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ،
ﻭﺿﻮ
ﻭ ...
ﺑﻪ ﺍﺭﺯﺵ
ﺁﺏ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯿﺪ!
ﺑﺎ ﺁﺏ ﺑﺎﺯﯼ ﻧﮑﻨﯿﻢ!
ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﻢ ﺍﺳت
💧ﺁﺏ ﻣﺎﯾﻪ ﺣﯿﺎﺕ ﺍﺳﺖ...💧
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خواهشا فقط نخونید
اگه شما هم ذره ای ناراحت شدین پس کپی کنین بفرستین واسه دوستان و هر گروهی که عضو هستید.
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🌷شروع هفته را
💞پُر برکت می کنیم
🌷صبحمان را معطر می کنیم
💞نفسمان را خوشبو می کنیم
🌷به ذکر صلوات بر
💞حضرت محمد(ص)
🌷و خاندان مطهرش
🌷برای امروزتون برکتی عظیم
💞و معجزه های خدایی آرزومندم
🌷اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
💞وَ آلِ مُحَمَّدٍ
🌷وَعَجِّلْ فَرَجَهُم
🌷شروع هفته تون
💞زیر سایه حضرت محمد ص
🌷و خاندان پاک و مطهرش
🌼🍃
🌷🌼🌷🌼🌷
🌺🧚♀️نیایش صبحگاهی
پروردگارا
عطای امروز تو به ما مهربانی باشد
برایمان کافیست.
خودت میدانی هر جا مهر باشد
ستم نیست.
آنجا که دل با صفا باشد
انسانِ بی وفا نیست.
معبودا
هدیه ی امروز تو به ما تواضع
و بخشش باشد.
یادم هست گفتی جایی که
بخشش باشد
دشمنی وکینه وجود ندارد.
ای یزدان پاک بی همتا
امروز را به ما عنایت کردی
پس توانایی شکر را نیز به ما عطا کن.
"آمین"🙏
سلام دوستان دریا دل و مهربان💛
تــــو عـزیـزِ خدایی !
و آرزوی کسـی در ایـن دنـیا
که هـر روز صـبـح بـه شوقِ دیدن تـو
چشـم هایش را بـاز می کند!
هر روز صبح خندان تر باش! آرام تر ...
مـهربـان تـر ...
بخشـنـده تر ...
صبورتـر ...
باگذشـت تر ...
حواست بـه نگاه خدا باشد ،
که چشمش بـه زیباتر شدن و لـایق تر شـدن توست!
صبح یعنی لبخند ،
لبخند یعنی تو ،
تو یعنی اوج خلقت ،
صبحت بخیر ...
تو یقینا برای هر موقعیت عالی شایستگی داری ...
🌼🍃
🌷🍃صبح عالیتون متعالی
🍃🌷روزتـون خوش و خرم
🌷🍃دلاتـون مملو از عشـق
🍃🌷صبح شنبه تون زیبا
🌼🍃
پيش به سوی شروع
يک روز بی نظیر
روزتان سرشار از اميد
انرژی مثبت و اتفاقهای
خوب و شگفت انگیز
لبخند مهمان همیشگی لبهایتان باشد
سلام، اول هفته تون بخیروشادی
🌼🍃
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
☀️صبح آغاز شد برخیز
دروازه های آسمان را
به روی پنجره های
بسته زندگی بگشای🌷🍃
هنوز امید در صبح های
زمین قدم میزند
هنوز بوی خوشبختی را🌺🍃
میشود از گل گلدان ها بویید🍃🌷
☀️صبحتون درخشان
🌼🍃
🌷🌼🌷🌼🌷
🌺🧚♀️مشخصات انسان الهی
از مشخصات انسان الهی این است که دیــدار
او انسان را به یاد خـــــــــدا، زیبایی و خـوبی
می اندازد ...
در مـــواقعی که دیـگران عصبانی می شوند
او نمی شود و جــاهایی که دیـــگران بخاطر
منــافعشان شروع بـــــــه غیبت می کنند
او نمی کند ...
انسان الهی غیب است و بـه ظاهر در کنار ما
نشسته ولی درواقع بر قله انسانیت تکیه زده
الهی بـــودن انسان بــه ظاهـر انسان نیست
چـــون هر کسی می تـواند ظاهرش را به آن
شکل در بیارورد .
"استاد الهي قمشه ای"
🌼🍃
🍃🌸آرزویم برای شما در آغاز این هفته
🍃🌸الهی
🍃🌸خونههاتون پُر برکت
🍃🌸رابطههاتون پر از رنگ زیبای عشق💕
🍃🌸وجودتون سلامت🥰💪
🍃🌸دلتون پر اميد به امروز و فرداها💕
🍃🌸جیبتون پر پول💰
🍃🌸ولحظاتتون سرشار از آرامش💕
🌼🍃
🍃🌷نفس عمیق بڪش
از طبیعت لذت ببر
خودت را دوست بدار
امروز زیباتریڹ روز خداست🌷🍃
بهانہ براے زندڪَی هست
شادباش و لبخندبزن😊
دنیا ارزش یڪ لحظہ ناراحتی تورا ندارد🌷
🌼🍃
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
💌 #یه_سلام_دوباره
براے کسایے که
قلبشون کبوتر #حــــرمه 🕊
کسایے که
دلشون با اسم امام مهربون آروم مےگیره 💚💜
🔆 امروز هم،
عاشقانه و با شوق،
زمزمه کن صلوات خاصه امام رضا (ع) رو:☺️
اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري
الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل
ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🍀
🌺🌹🌺🌹🌺🌹
صبر بر هجران آن آرام جان باشد گناه
زنده بودن در فراق او گناهی دیگر است ...
▪️تعجیل در ظهور #امام_زمان صلوات
▫️اللهم عجل لولیک الفرج
🌺🌺🌹🌺🌹
جان آقام (عج)
بخوان دعای فرج رادعااثردارد
دعاکبوترعشق است وبال وپردارد
🌺دعای منتظران درعصرغیبت🌺
اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى
❤️برای سلامتی آقا❤️
بسم الله الرحمن الرحیم
اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
💖دعای فرج💖
بسم الله الرحمن الرحیم
اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ،
وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاء
ُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي
الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني
فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (ع)و حضرت نرجس (س) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (عج)
ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیت الله فی ارضه
به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد
🌺🌹🌺🌹
تنها بہ امید دیدن روزگارٺ،
هر روز نفس میڪشم...
اے ڪہ نگاهم فرش راهٺ
و جانم فداے نگاهٺ...
روزے ڪہ ظهور ڪنی؛
هیچ دلے نباشد،
مگر روشن از فروغ سیمایٺ...
و هیچ ویرانہ اے نماند،
مگر گلشن از بهار دیدارٺ....
#اللهمعجللولیکالفرج❤️
صبحتون بخیر تمام هستی قلبم
🌺🌹🌺🌹🌺🌹
#سلام_امام_زمانم♥️
سالهاست
در دلم بهاری،
در انتظار شکفتن است!
اما...این غنچهها
با ظهور تو شکوفا میشوند...
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
📱 #کلیپ ؛ #استوری
🔸 مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید...
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
#سلام_امام_زمانم♥️
سالهاست
در دلم بهاری،
در انتظار شکفتن است!
اما...این غنچهها
با ظهور تو شکوفا میشوند...
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
🌺🌹🌺🌹🌺🌹
یاعلی گفتیم وازنام علی میترسند
خیل وهابی وتکفیری وسفیانی ها
ذکرسربندمن امروزفقط خامنه ایست
نام زیبای توشدزینت پیشانی ها
بایدعـمـارشویم حادثه ها درراهند
تاکنیم دورازاو،گردپریشانی ها
🌺🌹🌺🌹🌺🌹
⚘﷽⚘
⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘
سلام بر تو
اے مولایے که یک لحظه ما را
فراموش نمےکنے
و دستان مهربانت
همیشه پشت و پناه ماست
من منتظر روے دلارام تو هستم...
گاهے چقدر سخت میشود انتخاب کرد
وقتےسر دو راهے قرار دارے
و باید هر دو را انتخاب کنے
شادےبودنش؛
و غم نداشتنش...
یڪ عمر با همین احساس زندگے ڪرده ام
یڪ عمــر ...
عاشق باشے ودستت از دامان معشقوق کوتاه ؛
فقط دلخوش به بودنش هستے و
دعاگوے سلامتےاش
عاشق باشے و دستت از دامان معشوق کوتاه ؛
غمِ نداشتن اش جاے تمامِ دردهاے دنیا را پُر میکند...
ٖ
سلام حضرتِ باران
سلام بوے بهار
دنیا اسیرِ غم و رنج و
چشم براهِ نجاتِ شماست
چشم براهِ دیدنتان
ٖ
سلام حضرت یاسین
سلام عطرِ نسیم
کاش با ظهورتان
تمام شود این غم و رنج هاے بیشمار
تمامِ شود حسرت نداشتن ها و
بےتو بودنها ...
ٖ
در افق آرزوهایم
تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡رامےبینم.
🌺🌹🌺🌹🌺🌹
🌤امام زمان عجلالله تعالی فرجهالشریف:
فَاتَّقُوا اللّهَ، وَ سَلِّمُوا لَنا، وَ رُدُّو الاَْمْرَ إِلَیْنا، فَعَلَیْنَا الاِْصْدارُ، کَما کانَ مِنَّا الاِْیرادُ، وَ لا تَحاوَلُوا کَشْفَ ما غُطِّیَ عَنْکُمْ، وَ اجْعَلُوا قَصْدَکُمْ إِلَیْنا بِالْمَوَدَّةِ عَلَی السُّنَّةِ الْواضِحَةِ؛
❣از خدا بترسید و تسلیم ما شوید و کارها را به ما واگذارید، بر ماست که شما را از سرچشمه، سیراب برگردانیم، چنان که بردن شما به سرچشمه از ما بود، در پی کشف آنچه از شما پوشیده شده نروید. مقصد خود را با دوستی ما بر اساس راهی که روشن است به طرف ما قرار دهید.
📚بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۷۹
🌺🌹🌺🌹🌺🌹
✅اندوهگین بودنِ مومن در فراق امام"
✍این اندوه از نشانه های دوستی و علاقه به حضرت است. دلیلِ اینکه این کار از نشانه های اهل ایمان است، روایات بسیاری است که از امامان رسیده. روایاتی که بیان داشته اند از نشانه های یک فرد شیعه آن است که در اندوه امامان ناراحت باشد و تردیدی نیست غیبت مولایمان و غم هایی که بر ایشان وارد میشود، از بزرگترین علل اندوه امامان است.
امام صادق فرمودند: شخصِ اندوهگین به خاطر ما (اهل بیت) که غم و اندوهش برای ظلمی باشد که بر ما وارد شده، نفس کشیدنش، تسبیح گویی است و ناراحتی اش برای ما، عبادت است.
📚 مکیال المکارم؛ اصول کافی ج۲
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🍂آیا منم با این همه گناه، میتونم یار #امام_زمان عج باشم؟!😭
قلبت آروم♥️
دلت روشن
✨تو نگو ما را بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌱
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d