eitaa logo
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
2.7هزار دنبال‌کننده
22.2هزار عکس
25.9هزار ویدیو
128 فایل
محتویات کانال ازهردری میباشد 🌹علمی، مذهبی‌، شعر،داستان،پندواندرز سخنان بزرگان ،طب سنتی،کاردستی، آموزشی،مطالب پزشکی روز دنیا، و خلاصه اینجاهمه چی درهمه🌹 ارتباط با ادمین 👈👈 @Ndashti ارتباط با ادمین 👈👈 @M_Mohammdeean
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢 قال المهدی علیه‌السلام: 🔵 رَحْمَةَ رَبِّکُمْ وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ ءٍ وَ أَنَا تِلْکَ الرَّحْمَةُ 🔴 رحمت و مهربانی خدا همه چیز را فرا گرفته است و من همان مهربانی خدا هستم 📚 بحار الأنوار، ج‏۵۳، ص ۱۱ عجل الله تعالی فرجه الشریف 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راز زندگی این است که بفهمیم هرروز یک معجزه است... شما همین یک زندگی را دارید دیگرهرگز متولد نخواهید شد پس تا میتوانی زندگی را زندگی کن صبح دوشنبه ی اسفند ماهتون بخیر❤️ باغ شازده ماهان 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
5.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلت که گرفته باشه، دنبال پا میگردی برای حرف زدن. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کی باشد و کی ، باشد و کی باشد و کی من باشم و وی ، باشد و می باشد و نی من گر‌ لب وی ، بوسم و وی گر لب‌ می او مست ز می ، گردد و‌ من مست ز وی 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اُمیدوارم سال دیگه همین روزها بیام اینجا بنویسم من بدون یه شعله‌ی کوچک تو قلبم هم تونستم تا جاهای خوب و عجیبی پیش برم. جاهایی که الان اصلن فکرش رو هم نمی‌تونم بکنم. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏دلیلی نبود که از اشک‌هامان خجالت بکشیم، که اشک‌ها شاهد آن بودند که انسانی بالاترین شجاعت را از خود نشان داده‌است: شجاعت رنج کشیدن. -ویکتور فرانکل . 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
6.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر شب تبر میزند نیوفتاده ام که در سایه سارِ توام بگو با زمین و زمان که تاآخرین نفس بی قرار توام تو درشب من جوانه ی نوری بیا که مرا نمانده صبوری به شعر شبانی به باغ زمانی تو عطر بهاری خوشا تو بخندی خوشا تو بمانی خوشا تو بباری 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انسان آنچه که فکر می‌کند، نیست.. آن چیزیست که پنهان می‌کند... "آندوه مالرو" 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
امام صادق علیه السلام: زمانی که مهدی ظهور کند، خداوند درد و بیماری را از هر مومنی برطرف خواهد کرد. الغیبه للنعمانی؛ ص۶۶۱ اللّهم عجّل لولیک الفرج🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💠 حکایت تشرف علامّه میرجهانی و شفای بیماری ایشان 🔷 دانشمند فرزانه، علامه میرجهانى (قدس سره الشریف)، بعد از مدتى اقامت در نجف اشرف به اصرار پدرش به اصفهان بازگشت و به نشر معارف و فضائل اهل‏بیت عصمت و طهارت (علیهم الصلاة و السلام) پرداخت و بعد از فوت پدر بزرگوارش به مشهد مقدّس مشرّف گردید و در آنجا ساکن شد. 🔸در این بین، مدتى به کسالت نقرس، سیاتیک و عرق النساء، مبتلا شده بود و چندین سال در اصفهان و تهران و خراسان معالجه نمود؛ ولى اصلاً بهبودى حاصل نشده بود، تا اینکه خود ایشان مى‏فرمود: «بعضى از دوستان آمدند و مرا به شیروان بردند و در مراجعت، در قوچان توقف کردیم. 🔷 روزى به زیارت امامزاده‏اى که در خارج شهر قوچان و معروف به «امامزاده ابراهیم» است رفتیم و چون هواى لطیف و منظره جالبى داشت، رفقا گفتند: «ناهار را در اینجا بمانیم، خیلى خوب است.» گفتم:عیبى ندارد... 🔸 پس آنها مشغول تهیه غذا شدند و من گفتم: براى تطهیر به رودخانه مى‏روم. گفتند: راه قدرى دور است و براى درد پاى شما، مشکل است. گفتم: «آهسته آهسته مى‏روم» و رفتم تا به رودخانه رسیدم و تجدید وضو نمودم و در کنار رودخانه نشستم و به مناظر طبیعى نگاه مى‏کردم. 🔷 ناگهان دیدم شخصى که لباس نمدى چوپانى در بَر داشت آمد و سلام کرد و گفت: آقاى میرجهانى! شما با اینکه اهل دعا و دوا هستى، هنوز پاى خود را معالجه نکرده‏اى؟! 🔸 گفتم: تاکنون که نشده است. گفت: آیا دوست دارى من درد پایت را علاج کنم؟ گفتم: البتّه! پس آمد و کنار من نشست و از جیب خود چاقوى کوچکى در آورد و اسم مادر مرا پرسید (یا بُرد) و سر چاقو را به موضع درد گذاشت و به پائین کشید، تا به پشت پا آورد و فشارى داد که بسیار متألم شدم. آخ گفتم. 🔷 چاقو را برداشت و گفت: برخیز خوب شدى. خواستم مانند همیشه با کمک عصا برخیزم، عصا را از دست من گرفت و به آن طرف رودخانه انداخت. دیدم پایم سالم است؛ برخاستم ایستادم و دیگر ابداً پایم درد نداشت. 🔸 به او گفتم: شما کجا هستید؟ فرمود: من در همین قلعه‏ها هستم و دست خود را به اطراف گردانید. گفتم: من کجا خدمت شما برسم؟ فرمود: تو آدرس مرا نخواهى داشت؛ ولى من منزل شما را مى‏دانم و آدرس مرا گفت و فرمود: هر وقت مقتضى باشد، خودم نزد تو خواهم آمد و رفت. در همین موقع رفقا رسیدند و گفتند: آقا عصا کو؟ گفتم: آقا را دریابید! هر چه تفحص کردند، اثرى از او نیافتند. 📎 منبع: عنایات حضرت مهدى "سلام الله علیه" به علماء و طلاب، ص ۱۸۴و ۱۸۵. اللّهم عجّل لولیک الفرج 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
(اگر پيش همه شرمنده‌ام - پيش دزده رو سفيدم) : يكی‌ از ثروتمندان‌ ، ميهمانی‌ باشكوهی‌ ترتيب‌ داد‌ و از همه‌ی اشراف‌ و مقامات‌ بلندپايه‌ی شهر دعوت‌ كرد تا در ميهمانی‌اش‌ شركت‌ كنند. همه‌ی‌ ميهمانان‌ خوشحال‌ به‌نظر می‌رسيدند. انواع‌ و اقسام‌ غذاها، ميوه‌ها، نوشيدنی‌ها، شيريني‌ها و خوردنی‌هایی ، براي‌ پذيرايی از ميهمانان‌ آماده‌ شده‌ بود . خدمتگزاران‌ از ميهمانان‌ پذيرايی می‌كردند. يكی از خدمتگزاران‌ بيمار و ضعيف‌ بود و قدرت‌ حركت‌ زيادی‌ نداشت. به‌ همين‌ دليل‌ كارش‌ اين‌ شده‌ بود كه‌ گوشه‌ای‌ بنشيند و كفش‌ ميهمانان‌ را جفت‌ كند. به‌خاطر بيماری حال‌ و حوصله‌ی‌ خنديدن‌ و خوش‌آمد گفتن‌ هم‌ نداشت. سرش‌ را پايين‌ انداخته‌ بود و كار خودش‌ را می‌كرد. ناگهان‌ يكی‌ از ميهمانان‌ با صدای‌ بلندی‌ گفت: "ساعتم! ساعت‌ طلای گران‌قيمتم‌ نيست." ميهمانان‌ دور مردی‌ كه‌ ساعت‌ طلايش‌ گم‌ شده‌ بود، جمع‌ شدند و هركس‌ حرفی‌ می‌زد: مطمئن‌ هستيد كه‌ آن‌ را با خودتان‌ آورده‌ بوديد؟ نكند ساعتتان‌ را توی خانه‌ی‌ خودتان‌ جا گذاشته‌ باشيد. بهتر نيست‌ جيب‌ لباس‌هايتان‌ را يک‌بار ديگر بگرديد؟ شايد كسی‌ ساعت‌ شما را دزديده‌ باشد. آخر اينجا كسی‌ نيست‌ كه‌ اهل‌ دزدی‌ باشد. بله، راست‌ می‌گفت. كسی‌ باور نمی‌كرد كه‌ حتی‌ يكی‌ از آن‌ ميهمانان‌ ثروتمند و با شخصيت‌ دزد باشد. صاحب‌ ساعت‌ گفت: "بله‌ حتماً يک‌نفر آن‌ را دزديده‌ است. من‌ ساعت‌ طلايم‌ را با خودم‌ به‌ اينجا آورده‌ بودم. مطمئنم، همين‌ نيم‌ساعت‌ پيش‌ بود كه‌ به‌ ساعتم‌ نگاه‌ كردم‌ ببينم‌ ساعت‌ چند است." صاحب‌ ساعت‌ از اين‌كه‌ ساعت‌ باارزش‌ و طلای خودش‌ را از دست‌ داده‌ خيلی ناراحت‌ بود. اما ميزبان‌ از او ناراحت‌تر بود. او اصلاً دلش‌ نمی‌خواست‌ ميهمانی‌ باشكوهش‌ بهم‌ بخورد و آن‌ همه‌ هزينه‌ و دردسری‌ كه‌ تحمل‌ كرده‌ از بين‌ برود. ميهمانی‌ تقريباً بهم‌ خورد. همه‌ دنبال‌ ساعت‌ طلا می‌گشتند . اوضاع‌ ناجور ميهمانی‌ را فرياد يک‌نفر ناجورتر كرد: "هر كس‌ خواست از باغ‌ خارج‌ شود بگرديد تا شک و ترديدها از بين‌ برود." اين‌ حرف، توهين‌ بزرگی‌ به‌ آن‌ ميهمانان‌ عاليقدر به‌ حساب‌ می‌آمد صدای‌ اعتراض‌ همه‌ بلند شده‌ بود كه‌ ناگهان‌ يكی‌ از ميهمانان‌ رو كرد به‌ بقيه‌ و با صدای‌ بلند گفت: "ما آدم‌های‌ با شخصيتی‌ هستيم. مسلماً دزدی‌ ساعت‌ كار هيچ‌ يک از ما نيست. اما من‌ فكر می‌كنم‌ دزد ساعت‌ را پيدا كرده‌ام." همه‌ به‌ حرف‌های‌ او توجه‌ كردند. او با اطمينان‌ خدمتگزار بيمار و ضعيف‌ را نشان‌ داد و گفت: "رفتار او خيلي‌ مشكوک است. حتماً ساعت‌ را او دزديده‌ است." پيش‌ از اين‌كه‌ صاحب‌ ميهمانی واكنشی‌ از خود نشان‌ بدهد، خدمتگزاران‌ ديگر به‌ سر آن‌ خدمتگزار بيچاره‌ ريختند و تمام‌ سوراخ‌سمبه‌های‌ لباسش‌ را جستجو كردند. خدمتگزار بيچاره‌ كه‌ گناهی‌ نداشت، با ناله‌ گفت: "اگر پيش‌ همه‌ شرمنده‌ام، پيش‌ دزد رو سفيدم. لااقل‌ يک‌نفر توی‌ اين‌ جمع‌ هست‌ كه‌ به‌ بی‌گناهی‌ من‌ اطمينان‌ دارد. و او كسی‌ جز دزد ساعت‌ طلا نيست." نگاه‌ خدمتگزار بيچاره، هنگامی‌ كه‌ اين‌ حرف‌ را می‌زد، به‌سوی‌ همان‌ كسی بود كه‌ او را متهم‌ به‌ دزدی كرده‌ بود. ناخودآگاه‌ همه‌ متوجه‌ او شدند. ميزبان‌ به‌طرف‌ او رفت‌ و گفت: "چه‌ ناراحت‌ بشوی‌ و چه‌ نشوی‌ بايد تو را بگردم." و پيش‌ از آن‌كه‌ مرد فرصت‌ دفاع‌ از خود را پيدا كند، به‌ جستجوی‌ جيب‌های او پرداخت. خيلی‌ زود ساعت‌ طلا از توی جيب‌ بغل‌ ميهمان‌ ثروتمند پيدا شد. همه‌ فهميدند كه‌ بيهوده‌ به‌ خدمتگزار بيچاره‌ اتهام‌ دزدی‌ زده‌اند. ميهمان‌ با سری‌ افكنده‌ ميهمانی‌ را ترک كرد. از آن‌ به‌ بعد، وقتی آدم‌ بی‌گناهی امكان‌ دفاع‌ از خود را نداشته‌ باشد، می‌گويد: "اگر پيش‌ همه‌ شرمنده‌ام، پيش‌ دزد روسفيدم."🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
میوه به را چگونه مصرف کنیم⁉️ ♦️میوه به را به صورت خام (پوست و پرزهای میوه را جدا کنید)، به صورت کمپوت به  و آب‌پز، ورقه‌های میوه به خشک شده، همچنین به صورت مربای به میل کنید. ♦️دمنوش برگ درخت به یک روش درمانی برای بی‌خوابی و بدخوابی شبانه است. ♦️برای افرادی که دچار عطش می‌شوند شربت به‌لیمو بسیار مفید است. طرز تهیه شربت به‌لیمو به این ترتیب است:  این شربت ۲۵۰ گرم آب «به» را با سرکه، آب لیمو و گلاب (از هر کدام ۱۵۰ گرم) و مقداری قند بجوشانید تا قوام بیاید و به صورت شربت خنک میل کنید. مصلح میوه به چیست⁉️   🔺در طب سنتی از عسل طبیعی به عنوان مصلح میوه به یاد می‌شود. علاوه بر عسل، انیسون (بادیان رومی) نیز مصلح «به» معرفی شده است. 🔺افراد دارای طبع گرم، ممکن است در صورت مصرف بیش از حد مربای به، دچار جوش صورت شوند. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d