#نکته_ها
⭕️ رفتار و گفتار امام علی (ع) پس از ضربت خوردن و در آستانه ی شهادت
بخش اول
چون اميرمؤمنان على (ع) به دست ابن ملجم ـ شقىترين مردمان ـ ضربت خورد و در آستانهى مرگ و شهادت قرار گرفت، دربارهى قاتل خود سفارش فرمود كه از نظر خوراك و نوشاك به او توجّه نمايند و او را اذيّت نكنند؛ و فرمود: اگر زنده بمانم، خود سزاوارتر از هر كس دربارهى حقّ خويشم [ كه او را ببخشم يا قصاص نمايم ] ، و اگر مُردم، مبادا او را بيش از يك ضربت بزنيد!
کشف الغمّة ، اربلی ، ج ۱ ، ص ۴۳۳
بَلاذُرى نقل كرده است كه آن حضرت دربارهى قاتل خويش چنين سفارش فرمود :
«إِنَّهُ أَسِيرٌ، فَأَحْسِنُوا نَزْلَهُ، وَ أَكْرِمُوا مَثْوَاهُ؛ فَإِنْ بَقِيتُ قَتَلْتُ أَوْ عَفَوْتُ؛ وَإِنْ مُتُّ فَاقْتُلُوهُ قَتْلَتِي (لاَ تَعْتَدُوا إِنَّ الله لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ) ( بقره / ۱۹۰ ) .» أنساب الاشراف ، ج ۳ ، ص ۲۶۱
همانا كه او اسيرى است [در دست شما]، پس از نظر جا و مكان و اقامت گرامىاش بداريد و به خوبى مهمان نوازى كنيد؛ پس اگر زنده ماندم، خود مىدانم كه او را مجازات كنم يا عفو نمايم، و اگر از اين ضربت مُردم، او را بدين جرم مجازات نماييد ]ولى[ «از اندازه در نگذريد، زيرا خداوند تجاوزكاران را دوست نمىدارد».
پس از اين، نمونهى اعلاى انسان دوستى، على (ع) آخرين وصاياى خود را پيش از پيوستن به رفيق اعلا، به حسن و حسين ـ عليهماالسلام ـ فرمود، و در آن، دربارهى پرهيز از انتقامجويى و ريختن خون كسى جز قاتل تأكيد نمود و چنين يادآور شد :
«يَا بَنِي عَبْدِالْمُطَّلِبِ! لاَ أُلْفِيَنَّكُمْ تَخُوضُونَ دِمَاءَ الْمُسْلِمِينَ خَوْضًا، تَقُولُونَ: قُتِلَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ، قُتِلَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ! أَلاَ لاَ تَقْتُلَنَّ بِي إِلاَّ قَاتِلِي. انْظُرُوا إِذَا أَنَا مُتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هذِهِ، فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ، وَ لاَ تُمَثِّلُوا بِالرَّجُلِ، فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللهَ ـ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ ـ يَقُولُ : ''إِيَّاكُمْ وَ الْمُثْلَةَ وَ لَوْ بِالْكَلْبِ الْعَقُورِ``.» تاریخ الطبری ، ج ۵ ، ص ۱۴۸ ؛ نهج البلاغه ، نامۀ ۴۷
اى فرزندان عبدالمطّلب! نبينم در خون مسلمانان فرو رفتهايد ـ و دستها را بدان آلودهايد ـ و بانگ برآوردهايد كه اميرمؤمنان را كشتهاند! اميرمؤمنان را كشتهاند! بدانيد كه نبايد به قصاص خون من جز قاتلم كشته شود. بنگريد! اگر از اين ضربتِ او مُردم، او را تنها يك ضربت بزنيد و دست و پا و ديگر اندام او را مبُريد كه من از رسول خدا (ص) شنيدم كه مىفرمود: «بپرهيزيد از مُثله كردن، هر چند سگ ديوانه باشد».
ادامه مطلب در پست بعدی👇
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
⭕️ رفتار و گفتار امام علی (ع) پس از ضربت خوردن و در آستانه ی شهادت
بخش دوم
پیشوای عدالت پیشگان و رحیمان در آخرین سفارش های خود فرمود :
«وَصِيَّتِي لَكُمْ أَنْ لاَ تُشْرِكُوا بِاللهِ شَيْئًا؛ وَ مُحَمَّدٌ ـ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ـ فَلاَ تُضَيِّعُوا سُنَّتَهُ. أَقِيمُوا هذَيْنِ الْعَمُودَيْنِ، وَ خَلاَكُمْ ذَمٌّ. أَنَا بِالاَْمْسِ صَاحِبُكُمْ، وَ الْيَوْمَ عِبْرَةٌ لَكُمْ، وَ غَدًا مُفَارِقُكُمْ. إِنْ أَبْقَ فَأَنَا وَلِيٌّ دَمِي، وَ إِنْ أَفْنَ فَالْفَنَاءُ مِيعَادِي. وَ إِنْ أَعْفُ فَالْعَفْوُ لِي قُرْبَةٌ، وَ هُوَ لَكُمْ حَسَنَةٌ؛ فَاعْفُوا (أَلاَ تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللهُ لَكُمْ) ( نور / ۲۲ ) . وَ اللهِ مَا فََجَأَنِي مِنَ الْمَوْتِ وَارِدٌ كَرِهْتُهُ، وَ لاَ طَالِعٌ أَنْكَرْتُهُ؛ وَ مَا كُنْتُ إِلاَّ كَقَارِبٍ وَرَدَ، وَ طَالِبٍ وَجَدَ؛ (وَ مَا عِنْدَاللهِ خَيْرٌ لِلاَْبْرَارِ) ( آل عمران / ۱۹۸ ) .» نهج البلاغه ، نامۀ ۲۳
سفارش من به شما اين است كه چيزى را همتاى خدا مداريد، و سنّت محمد را ـ كه بر او و خاندانش درود باد ـ ضايع مگذاريد. اين دو ستون را برپا داريد و خود را از هر نكوهشى برهانيد! من ديروز يارتان بودم و امروز موجب عبرت شمايم، و فردا از شما جدايم. اگر ماندم، خود صاحب اختيار خون خويشم، و اگر مُردم، مرگ مرا وعدهگاه ديدار است. اگر ببخشم، بخشش موجب نزديكى من است به خداى بارى، و اگر شما هم ببخشيد، براى شما نيكوكارى. پس ببخشيد! «آيا دوست نداريد كه خدا شما را بيامرزد؟». به خدا كه با مردن چيزى به سر وقت من نياد كه آن را نپسندم، و نه چيزى پديد گردد كه آن را نشناسم، بلكه چون جوينده آب به شب هنگام باشم كه ناگهان به آب رسد، يا خواهانى كه آنچه را خواهان است بيابد! «و آنچه نزد خداست، نيكوكاران را بهتر است».
على(ع) درباره ضربت زننده خود بخشش را بر قصاص مقدّم مى دانست، ولى شرايط به گونه اى بود كه اگر ابن ملجم، پس از شهادت امام(ع) مجازات نمى شد، به خونخواهى امام(ع) نه فقط ابن ملجم، كه كسانى ديگر نيز كشته مى شدند. از اين رو على(ع) در وصيت خود به حسن و حسين عليهماالسلام سفارش كرد كه جز قاتل او نبايد مجازات شود، و اين كه در ازاى ضربتى كه زده است، يك ضربت بيشتر نبايد به او زده شود. بدين ترتيب امام(ع) از ريخته شدن خون هر كس ديگر جلوگيرى كرد.
#نکته_ها #نهج_البلاغه #شب_قدر #ضربت_خوردن #شهادت #رفتار_علی_ع #گفتار #قصاص #بخشش
📍مصطفی دلشاد تهرانی
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
#نکته_ها
✅ شب قدر ، شب خود انسان
امیر مؤمنان علی (ع) در خطبه ۱۰۳ نهجالبلاغه میفرماید:
«عالم کسی است که قدر خود را بشناسد و در جهل انسان همین بس که قدر و اندازه خود را نشناسد.»
اتفاق مهمی که میتواند در شب قدر رخ دهد، این است که انسان قوتها، اندازهها و استعدادهای درونی و همچنین نقاط ضعف، کاستیها و خطاهای خود را شناخته و همت کند با شناخت قیمت واقعی خود و اصلاح اشتباهات، به سوی خدا برگردد.
انسان می تواند در این شب وسعت بی اندازه وجودی خود را با نازل شدن رحمت و برکت بیکران الهی دریابد.
در خطبه ۱۴۹ نهجالبلاغه آمده است:
«انسانی که قدر و اندازه خود را نشناسد، هلاک شده است.»
شبهای قدر فرصت خوبی برای تامل، تفکر و خود را یافتن و به خود پرداختن است.
شب قدر، شب خود انسان است. انسان کتابی استثنائی است که خداوند در شب قدر به او امکانی بیمانند داده که بتواند خود را پاک کند و از نو بنویسد.
شب قدر، شب نگارش خود براساس خواستهای درست، انسانی و ایمانی است.
شب قدر تلاشی اساسی برای این است که انسان دوباره خود را ساماندهی و در زندگی خود بازنگری کند تا از این طریق بستر تحول را فراهم سازد.
شب قدر شب تحول انسان است، اگر کسی آن را دریابد، خود را یافته است. این شب مبارک، شب بیداری و خالی کردن خود از بدیها و پایبندی به رحمت، محبت، انساندوستی و وارد شدن به رحمت واسعه خداوند است.
بهتر است انسان در این شب به سه امر بپردازد:
١. دانشورزی ٢.تامل ٣.تفکر
این سه عنصر، بستر دریافت حقیقت شب قدر و اصلاح خویش است.
انسان هرچه دانش و دارایی کسب کند ولی کمال و ضعف خود را نشناسد و قدر خود را نداند، به چیزی نرسیده است.
#نکته_ها #ماه_رمضان #شب_قدر
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
#نکته_ها
⭕️ گوشه ای از موفقیت های شگفت امام علی (ع) در حکومت کوتاه خویش
حکومت امیرمؤمنان علی (ع) حکومتی کوتاه به مدت چهار سال و نه ماه بود و هر چند كه امکان نشد حضرت آنچه را مىخواست در جامعهى خويش تحقق بخشد، ولی در همین مدت کوتاه با وجود موانع و مشکلات بسیار، بر اساس برنامهای عدالت محور به موفقیتهایی دست یافت که مایه شگفتی است؛ برنامهای عدالت محور که قابل الگوگیری است. دشمنان وی تا توانستند حقایق زندگی و راه و رسم سراسرعدالت و رحمت امام (ع) را دگرگون جلوه دادند. ابن ابىالحديد معتزلى در مقدّمهى شرح نهجالبلاغهى خويش ( ج۱، ص۱۷ ) در اين باره چنين نوشته است :
«بنىاميّه در شرق و غرب جهان اسلام قدرت را قبضه كردند و هر حيلهاى را به كار گرفتند و به هر عملى دست زدند تا نور او را خاموش سازند. حقايق را تحريف كردند و بر ضدّ او روايات دروغين جعل نمودند و بر منبرها زبان به سبّ و لعن او گشودند و هر كس را كه از آن حضرت به نيكى ياد مىكرد، با تهديد و حبس و قتل كيفر دادند. آنان از انتشار روايات پيامبر كه متضمن فضيلتى از فضايل آن حضرت يا بالا بردن نام و ياد او بود ممانعت كردند و حتّى از نامگذارى كسى به نام على جلوگيرى كردند، امّا همهى اين اعمال نتيجهاى نداشت جز آنكه مقام و نام على بالاتر رفت.
نام على و ياد او مانند مُشك بود كه هرچه آن را مىپوشاندند، باز بوى عطر آن منتشر مىشد، و همچون خورشيد تابان بود كه با كف دست پوشيده نمىشد، و مانند روز روشن بود كه اگر يك نفر آن را نمىديد ديدگان ديگران مىديد.»
گروهی نیز از سر نادانی یا بخشی نگری و تقطیع نادرست یا توجیه ناکارآمدیهای خویش درحکومت، تلاش کردهاند تا حسن تدبیر و زیباییهای رفتار وی و عملکرد موفق او در اداره حکومت در شرایط بسیار دشوار آن دوران را نادیده بگیرند یا تحریف نمایند و وارونه نشان دهند .
ابىالحديد معتزلى پس از بيان نمونه هايى از رفتار انسانگرايانه، حقوقمدارانه، عدالتخواهانه و بزرگوارانهى حكومتى على (ع) اظهار مىدارد كه اين نمونهها بيانگر صبر عظيم و تحمّل شگفت و توفيق آشكار آن حضرت است، زيرا كسى كه به چنان مردمانى، با آن آراى مختلف، و به چنان لشكرى نافرمان و سركش گرفتار باشد، و با وجود اين بتواند دشمنان خود را شكست دهد، قطعآ هيچكس در حسن سياست و صحت تدبير، همتاى او نخواهد بود و هيچكس به جايگاه وى دست نخواهد يافت، چنانكه يكى از متكلمان معتزلى يادآور شده است كه اگر شخص منصف در سياست و روش حكومت على (ع) با دقّت بنگرد و به اوضاع آن دوره، و احوال او با يارانش توجّه نمايد، به خوبى در خواهد يافت كه راهى كه او طى كرد و سياستى كه در پيش گرفت از دشوارى به معجزه شبيه است.
( شرح نهج البلاغة، ج۷،ص۷۳ )
اميرمؤمنان على(ع) در سخنى دردمندانه درباره اوضاعی که وارث آن شده بود چنين گفته است :
«وَ قَدْ أَصْبَحْتُمْ فِي زَمَنٍ لاَ يَزْدَادُ الْخَيْرُ فِيهِ إِلاَّ إِدْبَارًا، وَلاَ الشَّرُّ إِلاَّ إِقْبَالاً، وَ لاَ الشَّيْطَانُ فِي هَلاَکِ النَّاسِ إِلاَّ طَمَعًا. فَهذَا أَوَانٌ قَوِيَتْ عُدَّتُهُ، وَ عَمَّتْ مَكِيدَتُهُ، وَ أَمْكَنَتْ فَرِيَسَتَهُ. اِضْرِبْ بِطَرْفِکَ حَيْثُ شِئْتَ مِنَ النَّاسِ، فَهَلْ تُبْصِرُ إِلاَّ فَقِيرًا يُكَابِدُ فَقْرًا، أَوْ غَنِيًّا بَدَّلَ نِعْمَةَ اللهِ كُفْرًا، أَوْ بِخَيلاً اتَّخَذَ الْبُخْلَ بِحَقِّ اللهِ وَفْرًا، أَوْ مُتَمَرِّدًا كَانَ بِأُذُنِهِ عَنْ سَمْعِ الْمَوَاعِظِ وَقْرًا.» ( نهج البلاغه، خطبه ۱۲۹ )
شما در روزگارى هستيد كه خوبى در آن پشت كرده و همچنان مىرود، و بدى روى آورده و پيش مىدود؛ و طمع شيطان در تباه كردنِ مردمان بيشتر مىشود. اين روزگارى است كه ساز و برگ شيطان قوىتر گرديده، و فريب نيرنگش فراگير گشته است، و شكارش در دسترس او قرار گرفته است. گوشه چشمت را به هر سو كه خواهى به مردم بيفكن! آيا جز مستمندى مىبينى كه با فقر دست به گريبان است؛ يا توانگرى كه با نعمتِ خدا در كفران است؟! يا آن كه دستِ بخشش ندارد، و ندادنِ حقِّ خدا را افزونى مال به حساب آرد، يا گردنكشى كه از سخن حق روگردان است، گويى گوش او از شنيدن پندها گران است؟!
ادامه مطلب در پست بعدی 👇
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
#نکته_ها ⭕️ گوشه ای از موفقیت های شگفت امام علی (ع) در حکومت کوتاه خویش حکومت امیرمؤمنان علی (ع)
امام على (ع) با وجود مشكلات بسیار در همان دوران كوتاه حكومت خويش مناطقى را كه تحت اداره داشت به جايى رساند كه خود فرمود :
«أَلْبَسْتُكُمُ الْعَافِيَةَ مِنْ عَدْلِي.» ( همان، خطبه ۸۷ )
از عدالت خود لباس عافیت بر تنتان پوشانیدم.
همچنین فرمود:
«مَا أَصْبَحَ بِالْكُوفَةِ أَحَدٌ إِلاَّ نَاعِمًا، وَ إِنَّ أَدْنَاهُمْ مَنْزِلَةً مَنْ يَأْكُلُ الْبُرَّ، وَيَجْلِسُ فِي الظُّلِّ وَ يَشْرَبُ مِنْ مَاءِ الْفُرَاتِ.» ( ابن أبی شیبة، المصنّف فی الأحادیث و الآثار، ج ۸، ص۱۵۷ )
كسى در كوفه نيست كه در رفاه به سر نبرد، حتّى پايينترين افراد نان گندم مىخورند و سر پناه دارند و از آب فرات ( شیرین و خوشگوار ) مىآشامند.
و نيز با ديدن صحنهى تكدّى پيرمردى نصرانى چنان برآشفت و عكسالعمل نشان داد كه مشخص است كه تكدّى در حكومت حضرت وجود نداشته و اين صحنه نادر يا استثنايى بوده است:
«مَرَّ شَيْخٌ مَكْفُوفٌ كَبِيرٌ يَسْأَلُ » (پيرمردى از كار افتاده ديده شد كه دست نياز به سوى مردم دراز كرده بود). «فَقَالَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: مَا هذَا؟» (اميرمؤمنان (ع) فرمود: اين چيست؟) «فَقَالُوا: يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ، نَصْرَانِيٌ» (گفتند: اى اميرمؤمنان، مردى نصرانى است). «فَقَالَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: اِسْتَعْمَلْتُمُوهُ حَتَّى إِذَا كَبُرَ وَ عَجَزَ مَنَعْتُمُوهُ! أَنْفِقُوا عَلَيْهِ مِنْ بَيْتِ الْمَالِ » (اميرمؤمنان (ع) فرمود: هنگامى كه جوان و توانا بود از او كار كشيديد و اكنون كه پير و ناتوان شده است رهايش كردهايد! او را از بيتالمال تأمين كنيد). ( طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶ ، ص۲۹۳ )
#نکته_ها #امام_علی_ع #حکومت #موفقیت_ها #عدالت_خواهی #انسان_گرایی #حق_طلبی #فقر_زدایی #رفاه
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
#نکته_ها
⭕️ نجات و هدايت انسان در اندیشه و سیرۀ امام علی (ع)
اميرمؤمنان على (ع) همهى وجود خود را وقف نجات و هدايت نوع انسان قرار داده بود و حكومت خود را نيز در اين جهت مىديد و در اين راه گام مىزد ؛ و از اين روست كه رفتار و سلوك حكومتى آن حضرت، رفتار و سلوكى شاخص و معيارى جاودانه است. تلاش امام على (ع) براى نجات و هدايت مخالفانى كه با همهى وجود در برابر او و حكومتش صفآرايى كرده بودند، نشانگر توفيق شگفت آن حضرت در اين جهت است.
زمانى كه طلحه و زبير به قصد پيمان شكنى نزد امام على (ع) رفتند و اجازه خواستند تا به عمره روند، امام (ع) خيرخواهانه راهشان نمود و هدايتشان كرد، امّا آن دو چنان سر در هواى قدرت و مُكنت داشتند كه به سخنان نجاتبخش و هدايتگر امام (ع) توجّهى ننمودند، و سپس در كنار امّ المؤمنين عايشه فتنهاى بزرگ را سامان دادند. در تمام مدّتى كه آنان در تدارك فتنه و مقابله با امام (ع) و حكومت انسانى او بودند، على (ع) در جستوجوى راهى براى نجات و هدايت آنان بود و با همه وجود بر ايشان دلسوزى مىنمود. امام على (ع) بسيار تلاش كرد تا ناكثين را از كژراههاى كه با سرعت در آن ره مىپيمودند، به راه هدايت و نجات بكشاند، امّا آنان بدين راه پشت نمودند، و آتش جنگ را شعلهور ساختند و خود در لهيب آن سوختند. امّا امام على (ع) از پيروزى بر ناكثين شاد نگشت و از كشته شدن دشمنانش اظهار خشنودى نكرد، بلكه كشتهشدن آنان در حال گمراهى و كجروى سخت او را آزرده نمود و غم و اندوه وجودش را آكنده كرد، به طورى كه پس از شكست ناكثين و فرو نشستن جنگ جمل، چون بر كشتهى طلحه گذشت، فرمود :
«لَقَدْ أَصْبَحَ أَبُومُحَمَّدٍ بِهذَا الْمَكَانِ غَرِيبًا. أَمَا وَ اللهِ لَقَدْ كُنْتُ أَكْرَهُ أَنْ تَكُونَ قُرَيْشٌ قَتْلَى تَحْتَ بُطُونِ الْكَوَاكِبِ.» نهج البلاغه ، کلام ۲۱۹
ابومحمد در اينجا غريب افتاده است. به خدا سوگند، خوش نداشتم قريش، كشته در زير نور ستارگان افتاده باشند.
#نکته_ها #نهج_البلاغه #سیره_امام_علی_ع #حرمت #کرامت_انسان #نجات #هدایت
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d