eitaa logo
مطالب ناب در منبر
3.7هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
1.3هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــPDFکتب اعتقادی ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
. . فیش سخنرانی ماه‌محرم الحرام شب بیست‌وسومِ پارسال، ۱۴۴۴ق، 👇🏽👇🏽
◾️ فَقالَ صلی‌الله‌علیه‌وآله: «نَقَرَ کَنَقْرِ الْغُرابِ، لَئِنْ ماتَ هذا وَهکَذا صَلوتُهُ لَیَمُوتُنَّ عَلى غَیْرِ دینی». ◾️ قَالَ رَسُولُ الله صلی‌الله‌علیه‌وآله: سَيَأْتِي زَمَانٌ عَلَى اَلنَّاسِ يَفِرُّونَ مِنَ اَلْعُلَمَاءِ كَمَا يَفِرُّ اَلْغَنَمُ مِنَ اَلذِّئْبِ اِبْتَلاَهُمُ الله بِثَلاَثَةِ أَشْيَاءَ اَلْأَوَّلُ يَرْفَعُ اَلْبَرَكَةَ مِنْ أَمْوَالِهِمْ وَالثَّانِي سَلَّطَ الله عَلَيْهِمْ سُلْطَاناً جَائِراً وَاَلثَّالِثُ يَخْرُجُونَ مِنَ اَلدُّنْيَا بِلاَ إِيمَانٍ. ◾️ يَاعَلِىُّ! كَفَرَ بِاللهِ الْعَظِيمِ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ عَشَرَةٌ: ...ومَنْ وَجَدَ سَعَةً فَمَاتَ وَلَمْ يَحُجَّ ... يَاعَلِىُّ! تَارِكُ الْحَجِّ وَهُوَ مُسْتَطِيعٌ كَافِرٌ؛ يَقُولُ اللَهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى: «وَلله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا ومَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَهَ غَنِىٌّ عَنِ الْعلَمِينَ. 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️ [جلسه‌ی بیست‌وسوم _ شب‌بیست‌سوم ‌محرم] تیر ۱۴۰۲شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 👈🏼 دهه‌ی سوم_ ماه‌محرم الحرام ۱۴۰۲شمسی 📚 مطالب مطرح شده: ۱. مدح امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه تو که به گوشه‌ی قلب شکسته جا داری ۲. عظمت قرآن کریم در کلام سیدالشهداء علیه‌السلام _ آیه‌ی ۴۲ فصلت _ اگر قرآن (تفصیل کل شیء) هست، چرا خیلی چیزها در قرآن نیامده است؟! ۳. امامت در قرآن کریم _ آیات امامتی، با نگاه اهل‌سنت _ مهم‌ترین آیاتِ فضیلتِ امیرمؤمنان علیه‌السلام ۴. قصص حسینی علیه‌السلام _ تربت سیدالشهداء علیه‌السلام، زمین را آرام ساخت _ وصیت‌نامه آیت‌الله مرعشی نجفی به پسرش پیرامون تربت امام حسین علیه‌السلام _ شفای درد چشم با غبار ضریح سیدالشهداء علیه‌السلام _ شفا با خوردنِ تربتِ سیدالشهداء علیه‌السلام _ خاک بهشت در مُشت ملامحسن فیض کاشانی _ من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar
زیارت عاشورا👆🏼 الان در هیئت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. . فیش سخنرانی ماه‌محرم الحرام شب بیست‌وچهارمِ پارسال، ۱۴۴۴ق، 👇🏽👇🏽
◾️ عن ابن عمر: إن النبی صلی‌الله‌علیه‌وآله بینما هو یخطب على المنبر إذ خرج الحسین فوطئ فی ثوبه فسقط، فبکى فنزل النبی عن المنبر، فضمّه إلیه وقال: قاتل الله الشیطان إن الولد لفتنة والذی نفسی بیده ما دریت أنی نزلت عن منبری. ◾️ فقال: (صلى الله علیه وآله وسلم): یا فاطمه أین ابنای؟ فقالت: یا رسول الله، خرجا من الجوع وهما یبکیان. فخرج النبی (صلى الله علیه وآله) فی طلبهما، فرأى أبا الدرداء فقال: یا عویمر، هل رأیت ابنی؟! قال: نعم یا رسول الله، هما نائمان تحت ظِلّ حائط بنی جدعان. فانطلق النبی فضمّهما وهما یبکیان وهو یمسح الدموع عنهما، فقال له أبو الدرداء: دعنی أحملهما. فقال: یا أبا الدرداء، دعنی امسح الدموع عنهما، فو الذی بعثنی نبیّاً لو قطرت قطره فی الأرض لبقیت المجاعه فی أُمّتی إلى یوم القیامه. 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️ کلیپی قدیمی از: ➖ خبرگزاری فارس: اولین تخریب حرم مطهر امامین العسکریین علیهماالسلام، در تاریخ ۲۳ محرم سال ۱۴۲۷ قمری مصادف با سوم اسفند سال ۱۳۸۴ شمسی بود به دست تکفیری‌ها تخریب شد. 📥 برای دیدن این خبر، 👈🏼 اینجا رو کلیک کنید ➖ کلیپ قدیمی مربوط به‌ ۱۸ سال قبل 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @maaref_shiaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️ کتابی، سه‌جلدی عربی، ویژه‌ی محققین وطلاب واهل‌منبر، باعنوان: 👈🏼 استفاده از ۲۳۴ مقتل، در تهیه‌ی این‌کتاب 👈🏼 حاصل ده‌سال، کار تحقیقی در شهرهای: ، ، و ➖ در تهیه این کتاب از کتاب‌خانه‌های: ایران، عراق، لبنان، سوریه، ترکیه، عربستان، افغانستان، پاکستان، یمن، اسپانیا، آلمان، ژاپن، ایرلند، استفاده شده است ➖ کاری از عتبة الحسينية المقدسة در کربلا (مؤسسه‌ی وارث الانبیاء علیهم‌السلام) 👈🏼 به‌ضمیمیه‌ی سه‌جلد، معرفی کتاب به‌زبان فارسی هم تقدیم می‌شود 👈🏼 کاری‌اختصاصی از کانال‌مطالب‌ناب‌درمنبر ➖ پیشنهاد دانلود به و و ➖ دانلود با ذکر 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar
◾️ 👈🏼👈🏼 مرحوم آیةالله العظمی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) نقل می‌کنند: ➖ هنگامی که من در کربلا بودم شبی که شب سه شنبه بود در خواب دیدم شخصی به من گفت: شیخ عبدالکریم کارهایت را انجام بده سه روز دیگر خواهی مرد. من از خواب بیدار شدم و متحیر بودم گفتم: البته خواب است و ممکن است تعبیر نداشته باشد. ➖ روز سه‌شنبه و چهارشنبه مشغول درس و بحث بودم تا خواب از خاطرم رفت روز پنجشنبه که تعطیل بود با بعضی از رفقاء به طرف باغ مرحوم سید جواد رفتیم، در آنجا قدری گردش و مباحثه علمی نمودیم تا ظهر شد ناهار را همانجا صرف کردیم پس از ناهار ساعتی خوابیدیم. ➖ در همین موقع لرزه شدیدی مرا گرفت رفقاء آنچه عبا و روانداز داشتم روی من انداختند ولی همچنان بدنم لرزه داشت و در میان آتش تب افتاده بودم، حس کردم که حالم بسیار وخیم است به رفقا گفتم مرا به منزلم برسانید، آن‌ها وسیله‌ای فراهم کرده و زود مرا به شهر کربلا آوردند و به منزلم رساندند. ➖ در منزل بی‌حال و بی‌حس افتاده بودم، بسیار حالم دگرگون شد، در این میان به یاد خواب سه شب پیش افتادم علائم مرگ را مشاهده کردم با در نظر گرفتن خواب احساس آخر عمر کردم. ناگهان دیدم دو نفر ظاهر شدند و در طرف راست و جپ من نشستند و به همدیگر نگاه می کردند و گفتند: اجل این مرد رسیده مشغول قبض روحش شویم. ➖ در همین حال با توجه عمیق قلبی به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله (سلام الله علیه) شدم و عرض کردم: ای حسین عزیز دستم خالی است! کاری نکردم و زادی تهیه ننموده‌ام؛ شمارا به حق مادرتان زهرا (علیهاالسلام) از من شفاعت کنید که خدا مرگ مرا تاءخیر اندازد تا فکری به حال خود نمایم. ➖ بلافاصه پس از توسل دیدم شخصی نزد آن دو نفر که می خواستند مرا قبض روح کنند آمد و گفت: حضرت سیدالشهداء (سلام الله علیه) فرمودند: شیخ عبدالکریم به ما توسل کرده و ما هم در پیشگاه خدا از او شفاعت کردیم که عمرش را تأخیر اندازد. خداوند اجابت فرموده بنابراین شما روح او را قبض نکنید. در این موقع آن دو نفر به هم نگاه کردند و به آن شخص گفتند: سَمْعا وَ طاعَهً، سپس دیدم آن دو نفر و فرستاده امام حسین (سلام الله علیه)، صعود کردند و رفتند. ➖ در این موقع احساس سلامتی کردم صدای گریه و زاری شنیدم که بستگانم به سر و صورت می زدند آهسته دستم را حرکت دادم و چشمم را گشودم، دیدم چشمم را بسته اند و به رویم چیزی کشیده اند خواستم پایم راجمع کنم ملتفت شدم که شستم (انگشت بزرگ پایم) را بسته اند. ➖ دستم را برای برداشتن چیزی بلند کردم شنیدم می‌گویند: ساکت شوید گریه نکنید که بدن حرکت دارد آرام شدند رواندازی که برروی من انداخته بودند برداشتند و چشمم را گشودند و پایم را فوری باز کردند، با دست اشاره به دهانم کردم که به من آب بدهند آب به دهانم ریختند کم کم از جا برخاستم و نشستم. ➖ تا پانزده روز ضعف و کسالت داشتم و بحمدلله از آن حالت به کلی خوب شدم. این موهبت به برکت مولایم آقا سیدالشهداء (سلام الله علیه) بود، آری به خدا. 📚 منابع: ۱. گنجينه دانشمندان، ج۱، ص۳۰۴ ۲. کرامات الحسینیه، ص۱۵۹ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا