eitaa logo
مطالب ناب در منبر
4هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
1.8هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــPDFکتب اعتقادی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷🔶 👈🏼👈🏼 از نقل می‌کند که گفت: (در سفر حجة‌الوداع) توشه من سبک‌تر و شترم نیز تندرو بود؛ ولی توشه صفیه سنگین‌تر و شترش نیز کندروتر بود و سبب شده بود که کاروان آرام حرکت کند، رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: توشه عائشه را بر شتر صفیه و توشه صفیه را بر شتر عائشه بار کنید، تا کاروان تندتر حرکت کند. 🔻 عائشه می‌گوید: وقتی این چنین دیدم گفتم: ‌ای وای این زن یهودی پیش پیامبر از ما عزیزتر شد؟ رسول‌خدا فرمود: ای‌ ام‌عبدالله (کنیه عائشه) توشه تو سبک و توشه صفیه سنگین است، این سبب شده است که کاروان به آرامی حرکت کند و ما توشه او را بر شتر تو و توشه تو را بر شتر او بار کردیم. 🔻 عائشه می‌گوید که من گفتم: آیا تو نیستی که خیال می‌کنی که پیامبر خدا هستی؟ رسول‌خدا تبسم کرد و فرمود: آیا در این مساله تردید داری؟ عائشه می‌گوید: دوباره گفتم: آیا تو نیستی که خیال می‌کنی رسول خدا هستی! پس چرا عدالت را رعایت نمی‌کنی؟ 🔻 ابوبکر که بسیار تندخو بود، جلو آمد و به صورتم سیلی زد، رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: صبر کن‌ ای ابوبکر!. ابوبکر گفت: ‌ای پیامبر خدا مگر نشنیدی که او چه گفت؟ رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: زنان وقتی غیرتشان به جوش می‌آید، ته دره را از بالای آن تشخیص نمی‌دهند[۱]. ➖ همین روایت را ابن‌حجر عسقلانی در کتاب المطالب العالیه و حلبی در سیره خود نقل کرده‌اند[۲]. 📚 منابع: ۱. ابو یعلی الموصلی التمیمی، احمد بن علی بن المثنی (متوفای۳۰۷)، مسند ابی یعلی، ج۸، ص۱۲۹، ح۴۶۷۰، تحقیق:حسین سلیم اسد، ناشر:دار المامون للتراث - دمشق، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۴ ه - ۱۹۸۴م. ۲. العسقلانی الشافعی، احمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای۸۵۲ه)، المطالب العالیة بزوائد المسانید الثمانیة، ج۸، ص۱۸۸، ح۱۵۹۹، تحقیق:د. سعد بن ناصر بن عبد العزیز الشتری، ناشر:دار العاصمة/ دار الغیث، الطبعة:الاولی، السعودیة - ۱۴۱۹ه. الحلبی، علی بن برهان الدین (متوفای۱۰۴۴هـ)، السیرة الحلبیة فی سیرة الامین المامون، ج۳، ص۳۱۳، ناشر: دار المعرفة - بیروت - ۱۴۰۰؛ ↑ الغزالی، محمد بن محمد ابوحامد (متوفای۵۰۵هـ، احیاء علوم الدین، ج۲، ص۴۱۸، ناشر: دارالمعرفة - بیروت 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
◼️ 👈🏼👈🏼 به مناسبت ۲۸ رجب ، مصادف با خروج سیدالشهدا علیه السلام از مدينه‌ی منوره به‌سمت مکه معظمه هنگامی که امام حسین علیه السلام از مدینه خارج شدند افرادی تلاش کردند حضرت را از این حرکت باز بدارند که از جمله آنها چهار نفر مسمی به‌عبدالله هستند: 1⃣ عبداللّه بن مطیع، امام حسین (علیه السلام) را در بین راه مدینه به مکه ملاقات کرد و به‌ایشان عرض کرد: «به فدایت گردم! از خدا برای شما طلب خیر می‌کنم، مبادا از مکه به‌سوی کوفه حرکت کنی؛ چرا که کوفه همان شهر بدخاطره‌ای است که پدرت را در آن‌جا کشتند و برادرت امام حسن مجتبی را در چنگ دشمن رها کردند .. در حرم و خانه خدا بمان در آن‌جا بمان تا مردم از اطراف به گرد تو جمع گردند. 2⃣ ابن زبیر با این‌که قلبا از رفتن امام حسین به‌کوفه خوشحال بود؛ ولی برای حفظ ظاهر و رفع اتهامات به حضرت پیشنهاد کرد که در مکه اقامت کند تا او با امام بیعت نموده، مردم نیز با امام بیعت نمایند. این کار بدین جهت بود که از خود رفع تهمت کند و مردم این پیشنهاد را به عنوان حسن نیت و خیرخواهی او تلقی کنند. حضرت فرمود: «یابْنَ زُبَیر لَئِنْ اُدْفَنُ بِشاطِیء الْفُراتِ اَحَبُّ اِلَی منان اَدْفَنَ بِفِناءِ الْکعْبَه؛ پسر زبیر! اگر در سرزمین فرات دفن شوم، برایم بهتر است از این‌که در آستانه کعبه به‌خاک سپرده شوم». 3⃣ وقتی از جریان حرکت امام حسین به‌سوی کوفه باخبر شد، محضر آن حضرت رسید و از ایشان خواست که با گمراهان سازش کند. همچنین او را از جنگ و کشته شدن برحذر داشت. امام در پاسخ او فرمود: «ای اباعبدالرحمن! مگر نمی‌دانی که یک نمونه ناچیز بودن دنیا در نزد خدای تعالی این است که سر یحیی بن زکریا به عنوان هدیه نزد زنی بدکاره از بنی اسرائیل فرستاده شد؟ آیا نمی‌دانی که بنی‌اسرائیل از طلوع فجر تا طلوع آفتاب هفتاد پیامبر خدا را می‌کشتند و بعد مثل اینکه هیچ اتفاقی نیفتاده و حرکت ناروایی رخ نداده است، در بازارها نشسته و مشغول خرید و فروش می‌شدند؟ خداوند در کیفر آنان شتاب نکرد و به موقع از آن‌ها انتقام گرفت. ای اباعبدالرحمن! از خدا بترس و از یاری من روی برمگردان». 4⃣ عبدالله بن عباس به‌ملاقات امام حسین آمد و امام را سوگند داد که در مکه بماند. وی اهالی کوفه را مذمت نمود و به‌حضرت عرض کرد: شما نزد کسانی می‌روید که پدرتان را کشته و برادرتان را مجروح ساخته‌اند و مسلما با شما چنین رفتار خواهند کرد. امام در جواب ابن عباس فرمود: «یابْنَ عَمّ! آ ِنِّی وَالله لَاَعْلَمُ اَنَّك ناصِحٌ مُشْفِقٌ وَلکنِّی اَزْمَعْتُ وَاَجْمَعْتُ عَلَی الْمَسِیرِ؛ ای پسر عمو! به خدا قسم می‌دانم تو نصیحت گر دلسوزی هستی؛ ولی من تصمیم گرفته‌ام که (به سوی عراق) بروم». 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar