eitaa logo
آموزش مداحی ماتم الحسین علیه السلام
372 دنبال‌کننده
291 عکس
346 ویدیو
50 فایل
@Mhmalekifard ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
20240206_073117-AudioConverter.mp3
1.25M
▪️نوحه رحلت حضرت ابوطالب علیه السلام ای خدا آفتاب حرم گردیده خاموش پدر قاسم نار و جنت شد کفن پوش چشم افلاکیان پر از کواکب شده بر پا عزای ابوطالب سیدی سیدی یا ابوطالب... خون شده چشم زمزم شکسته رکن ایمان جسم بابا بشوید علی با چشم گریان خون دل می‌چکد از چشم حیدر شمع قبرش بود اشک پیمبر سیدی سیدی یا ابوطالب... ✍ميثم مؤمنی‌نژاد
23.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰استاد حاج ماشاءالله عابدی: که نباشد، مداح امام حسین(ع) نیست!
🚩 خلاصه مطلب| شب و روز مبعث ؛ قله ماه رجب و از شبهای قدر ▫️شب ۲۷ رجب از لیالی قدر است. ▫️نکته بسیار جالب و عجیب درباره شب و روز مبعث حضرت رسول اکرم(ص)، آنست که این شب و روز تعلق ویژه به امیرالمومنین علی(ع) دارد. ▫️عجیب‌تر آنکه اهل معنا مانند مرحوم میرزا جوادآقا ملکی تبریزی در المراقبات و جناب سید در اقبال الاعمال و شیخ عباس در مفاتیح می‌فرمایند که توصیه شده در این شب به حرم حضرت امیر(ع) مشرف شوید و شفای بیماران خود را از مولا بگیرید. ▫️شب مبعث؛ شب تجلی اعظم! با تأمل در ادعیه وارده در شب مبعث، می‌توان به گوشه‌ای از عظمت این شب پی برد. ▫️ جناب شیخ عباس قمی در مفاتیح ذیل اعمال این شب این دعا را آورده که: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِالتَّجَلِّي الْأَعْظَمِ فِي هَذِهِ اللَّيْلَةِ مِنَ الشَّهْرِ الْمُعَظَّمِ وَ الْمُرْسَلِ الْمُكَرَّمِ...» ملاحظه می‌کنید که صحبت از «تجلی اعظم» است؛ که خدایا من تو را به تجلی اعظم این شب قسم می‌دهم. اما این معنا صرفا اشاره‌وار و در هاله‌ای از ابهام در دعا ذکر شده. ▫️برای فهم معنای تجلی اعظم به فراز دیگری از دعا مراجعه می‌کنیم که می‌فرماید: «اللَّهُمَّ وَ هَذَا رَجَبٌ الْمُكَرَّمُ الَّذِي أَكْرَمْتَنَا بِهِ أَوَّلُ أَشْهُرِ الْحُرُمِ أَكْرَمْتَنَا بِهِ مِنْ بَيْنِ الْأُمَمِ فَلَكَ الْحَمْدُ يَا ذَا الْجُودِ وَ الْكَرَمِ فَأَسْأَلُكَ بِهِ وَ بِاسْمِكَ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَجَلِّ الْأَكْرَمِ...» ▫️ گفتیم که رجب ماه حضرت امیر(ع) از یک سو و ماه خداوند از سوی دیگر است. هم در براهین عقلی اثبات شده و هم در روایات اهل بیت(ع) آمده که جلوه انسیِ حقیقت توحید، کلمه ولایت است و کسی که می‌خواهد به توحید وارد شود، باید مراتب ولایت را طی کند. ▫️به تعبیر مرحوم استاد سعادت‌پرور(ره)، اینکه لفظ «اعظم» در دعا سه بار تکرار شده، تبیین معنای تجلی اعظم است و این شب، عرصه تجلی تام و تما پروردگار است. ▫️آن تجلی که باید در شب قدر برای ما اتفاق بیفتد، در این شب برای رسول اکرم(ص) و ائمه هدی(ع) و اولیای الهی اتفاق افتاد که همانا ظهور اسم اعظم است. ▫️ کسی جز صاحب ولایت، لیاقت درک آن اسم را به طور تام ندارد؛ چرا که در فراز بعد می‌فرماید: «الَّذِي خَلَقْتَهُ فَاسْتَقَرَّ فِي ظِلِّكَ فَلا يَخْرُجُ مِنْكَ إِلَى غَيْرِكَ...» یعنی جایگاه اسم اعظم در ظل عرش است و مراتب مادون تحمل پذیرش آن را ندارد. ▫️ اگر ما تحمل و ظرفیت درک این اسم اعظم را نداریم، بیایید لااقل به گونه‌ای عمل کنیم که همچون آن پیرزن خود را در صف خریداران یوسف(ع) جا بزنیم... 🔻توصیه‌های عملی برای شب و روز مبعث: 1️⃣ اگر می‌توانید روز مبعث را روزه بگیرید. در روایات است که روزه آن معادل هفتاد سال است و مبعث یکی از ۴ روز ممتاز سال برای روزه است. 2️⃣ شب مبعث را بسیار غنیمت بشمارید که این شب، مقدمه شب قدر بعدی یعنی شب نیمه شعبان است. برای درک آن شب، باید از شب مبعث شروع کرد. 3️⃣ این شب، هنگام تضرع به درگاه اهل بیت(ع) است و چه بهتر که با تحفه‌ای به پیشگاه ائمه(ع) برسیم. لذا بنده توصیه می‌کنم که با هدیه‌ای از جانب حضرت صدیقه طاهره(س) به محضر حضرت امیرالمومنین(ع) توسل کنیم: به این صورت که ۴ رکعت نماز حضرت امیرالمومنین(ع) را که ایشان علاقه خاصی به این نماز دارند به نیابت از حضرت صدیقه طاهره به جای ۴ رکعت از نماز شبمان بخوانیم و به جناب حضرت امیر(ع) و یا حضرت رسول(ص) و یا هر دوی این بزرگواران هدیه کنیم و عرضه بداریم که اگر من قابلیت و ظرف این هدیه را دارم، شما به بنده عنایتی بفرمایید. اين نماز چهار ركعت است: در هر ركعت يك بار سوره «حمد» و پنجاه بار «قل هو اللّه احد» و بعد از نماز تسبیحات خاص ایشان را که در مفاتیح است ذکر کنید. 4️⃣ این شب، شب شفای از بیماری‌هاست و مرحوم شیخ عباس در مفاتیج روایات عجیبی از عنایات امیرالمؤمنین(ع) ذکر نموده. لذا تعجب نکنید اگر حضرت در این شب عنایت ویژه‌ای نیز بر ما بکنند. بیایید ما هم به سنت حضرات ائمه(ع) گله عاشقانه به درگاه حضرت امیر(ع) داشته باشیم که شما در این شب، بیماران بسیاری را شفا می‌دهید، پس عنایت بفرمایید و قلب بیمار ما را نیز شفا دهید. 5️⃣ در این شب‌ها دعا برای یکدیگر را فراموش نکنید که دعا در حق دیگران،‌ ابتداءا در حق خود داعی اجابت می‌گردد و در سیره حضرت صدیقه طاهره(ع) است که از شب تا صبح فقط برای دیگران دعا می‌فرمودند.
سر خیل رسل ، شافع روز عَرَصات بنمود به امت از کَرَم راه نجات فرمود خدا جمله گناهش بخشد هر کس که برای من فرستد صلوات ای نام تو جان بخش تر از آب حیات محتاج تو خلقی به حیات و به ممات از بعثت انبیاء و ارسال رسل مقصود تو بودی، به محمد صلوات با آینه‌های پاک خویشاوند است با رایحۀ بهار در پیوند است در شصت و سه سال لب به نفرین نگشود پیغمبر ما معجزه‌اش لبخند است احمد زحرا گشت برون با رخ  ماه باحکم پیمبری به فرمان الاه بر عارض او هرکه نظر کرد بگفت لاحول ولا قوه الا باالله
🚩 خلاصه مطلب| شب و روز مبعث ؛ قله ماه رجب و از شبهای قدر ▫️شب ۲۷ رجب از لیالی قدر است. ▫️نکته بسیار جالب و عجیب درباره شب و روز مبعث حضرت رسول اکرم(ص)، آنست که این شب و روز تعلق ویژه به امیرالمومنین علی(ع) دارد. ▫️عجیب‌تر آنکه اهل معنا مانند مرحوم میرزا جوادآقا ملکی تبریزی در المراقبات و جناب سید در اقبال الاعمال و شیخ عباس در مفاتیح می‌فرمایند که توصیه شده در این شب به حرم حضرت امیر(ع) مشرف شوید و شفای بیماران خود را از مولا بگیرید. ▫️شب مبعث؛ شب تجلی اعظم! با تأمل در ادعیه وارده در شب مبعث، می‌توان به گوشه‌ای از عظمت این شب پی برد. ▫️ جناب شیخ عباس قمی در مفاتیح ذیل اعمال این شب این دعا را آورده که: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِالتَّجَلِّي الْأَعْظَمِ فِي هَذِهِ اللَّيْلَةِ مِنَ الشَّهْرِ الْمُعَظَّمِ وَ الْمُرْسَلِ الْمُكَرَّمِ...» ملاحظه می‌کنید که صحبت از «تجلی اعظم» است؛ که خدایا من تو را به تجلی اعظم این شب قسم می‌دهم. اما این معنا صرفا اشاره‌وار و در هاله‌ای از ابهام در دعا ذکر شده. ▫️برای فهم معنای تجلی اعظم به فراز دیگری از دعا مراجعه می‌کنیم که می‌فرماید: «اللَّهُمَّ وَ هَذَا رَجَبٌ الْمُكَرَّمُ الَّذِي أَكْرَمْتَنَا بِهِ أَوَّلُ أَشْهُرِ الْحُرُمِ أَكْرَمْتَنَا بِهِ مِنْ بَيْنِ الْأُمَمِ فَلَكَ الْحَمْدُ يَا ذَا الْجُودِ وَ الْكَرَمِ فَأَسْأَلُكَ بِهِ وَ بِاسْمِكَ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَجَلِّ الْأَكْرَمِ...» ▫️ گفتیم که رجب ماه حضرت امیر(ع) از یک سو و ماه خداوند از سوی دیگر است. هم در براهین عقلی اثبات شده و هم در روایات اهل بیت(ع) آمده که جلوه انسیِ حقیقت توحید، کلمه ولایت است و کسی که می‌خواهد به توحید وارد شود، باید مراتب ولایت را طی کند. ▫️به تعبیر مرحوم استاد سعادت‌پرور(ره)، اینکه لفظ «اعظم» در دعا سه بار تکرار شده، تبیین معنای تجلی اعظم است و این شب، عرصه تجلی تام و تما پروردگار است. ▫️آن تجلی که باید در شب قدر برای ما اتفاق بیفتد، در این شب برای رسول اکرم(ص) و ائمه هدی(ع) و اولیای الهی اتفاق افتاد که همانا ظهور اسم اعظم است. ▫️ کسی جز صاحب ولایت، لیاقت درک آن اسم را به طور تام ندارد؛ چرا که در فراز بعد می‌فرماید: «الَّذِي خَلَقْتَهُ فَاسْتَقَرَّ فِي ظِلِّكَ فَلا يَخْرُجُ مِنْكَ إِلَى غَيْرِكَ...» یعنی جایگاه اسم اعظم در ظل عرش است و مراتب مادون تحمل پذیرش آن را ندارد. ▫️ اگر ما تحمل و ظرفیت درک این اسم اعظم را نداریم، بیایید لااقل به گونه‌ای عمل کنیم که همچون آن پیرزن خود را در صف خریداران یوسف(ع) جا بزنیم... 🔻توصیه‌های عملی برای شب و روز مبعث: 1️⃣ اگر می‌توانید روز مبعث را روزه بگیرید. در روایات است که روزه آن معادل هفتاد سال است و مبعث یکی از ۴ روز ممتاز سال برای روزه است. 2️⃣ شب مبعث را بسیار غنیمت بشمارید که این شب، مقدمه شب قدر بعدی یعنی شب نیمه شعبان است. برای درک آن شب، باید از شب مبعث شروع کرد. 3️⃣ این شب، هنگام تضرع به درگاه اهل بیت(ع) است و چه بهتر که با تحفه‌ای به پیشگاه ائمه(ع) برسیم. لذا بنده توصیه می‌کنم که با هدیه‌ای از جانب حضرت صدیقه طاهره(س) به محضر حضرت امیرالمومنین(ع) توسل کنیم: به این صورت که ۴ رکعت نماز حضرت امیرالمومنین(ع) را که ایشان علاقه خاصی به این نماز دارند به نیابت از حضرت صدیقه طاهره به جای ۴ رکعت از نماز شبمان بخوانیم و به جناب حضرت امیر(ع) و یا حضرت رسول(ص) و یا هر دوی این بزرگواران هدیه کنیم و عرضه بداریم که اگر من قابلیت و ظرف این هدیه را دارم، شما به بنده عنایتی بفرمایید. اين نماز چهار ركعت است: در هر ركعت يك بار سوره «حمد» و پنجاه بار «قل هو اللّه احد» و بعد از نماز تسبیحات خاص ایشان را که در مفاتیح است ذکر کنید. 4️⃣ این شب، شب شفای از بیماری‌هاست و مرحوم شیخ عباس در مفاتیج روایات عجیبی از عنایات امیرالمؤمنین(ع) ذکر نموده. لذا تعجب نکنید اگر حضرت در این شب عنایت ویژه‌ای نیز بر ما بکنند. بیایید ما هم به سنت حضرات ائمه(ع) گله عاشقانه به درگاه حضرت امیر(ع) داشته باشیم که شما در این شب، بیماران بسیاری را شفا می‌دهید، پس عنایت بفرمایید و قلب بیمار ما را نیز شفا دهید. 5️⃣ در این شب‌ها دعا برای یکدیگر را فراموش نکنید که دعا در حق دیگران،‌ ابتداءا در حق خود داعی اجابت می‌گردد و در سیره حضرت صدیقه طاهره(ع) است که از شب تا صبح فقط برای دیگران دعا می‌فرمودند.
امشب ای غار حرا از هر شبی زیباتری  مشرق نورانی خورشید عالم‌گستری  شب‌نشینی کرده روی تخته سنگت جبریل  این دل شب راز‌دار بعثت پیغبمری  گوش تا آوای «اقراء بسم ربک» بشنوی  ناز کن بر مه که غرق نورِ حیِّ داوری  گر چه شب را با محمّد صبح کردی سال‌ها  امشب از او یافتی هر لحظه فیض دیگری  کوه های مکه می‌گردند دورت تا سحر  گرچه در فرشی ولی از عرش اعلا برتری  چشم شو، روی دل‌آرای پیمبر را ببین  در کنار او گل لبخند حیدر را ببین  --  آی انسان‌ها کلام کبریا را بشنوید  وحی نازل شد همه حکم خدا را بشنوید  بانگ جبریل امین پیچیده در غار حرا  گوش تا آوای جان‌بخش حرا را بشنوید  بانگ «اقراء بسم ربک» با ندای جبرئیل  نغمه ی تهلیل ختم‌الانبیا را بشنوید  این صدای منجی کل جهان خلقت است  بشنوید ای کل خلقت این صدا را بشنوید  تا به کی افسانه ی بیگانگان در گوشتان  گوش تا امشب صدای آشنا را بشنوید  فرق بت‌ها را به همراه پیمبر بشکنید  با کمان حمزه از بوجهل‌ها سر بشکنید  --  ای بتان کعبه عمر بتگران سر آمده  بشکنید اینک که ابراهیم دیگر آمده  منجی کل بشر بیرون شد از غار حرا  با کلام روح‌بخش حی داور آمده  موسی عمران دیگر آمده از کوه طور  یا مسیحا با ندای روح‌پرور آمده؟  همچنان هارون که با موسی‌بن‌عمران یار بود  همره پیغمبر اسلام، حیدر آمده  پای در چشم زمین و آسمان در مشت اوست  پیش رو حکم خداوند است و حیدر پشت اوست  --  محو شو ای تیرگی نور آمده نور آمده  محفل توحید را شیرین‌ترین شور آمده  دیوها را آید از هر سو نهیب‌الفرار  دسته دسته بر زمین از آسمان حور آمده  ای تمام کوه های مکه این آوای کیست؟  این محمّد یا همان موساست کز طور آمده  روز روز جشن آزادی زن‌های اسیر  یا که عید دختران زنده در گور آمده  با تبر محکم به فرق بتگران باید زدن  این چنین از خالق معبود دستور آمده  باید اینک پشت حمال الحطب را بشکنید  با شجاعت هر دو دست بولهب را بشکنید  --  ای امین وحی اینک بانگ «اقرأ» ‌ساز کن  یا محمّد از زبان ما سخن آغاز کن  یا محمّد همچو خورشید از حرا بیرون بیا  بر تمام کائنات آغوش خود را باز کن  سنگ اگر از چار سو آید سپر کن سینه را  با تبسم آنچه را می‌بایدت ابراز کن  پرچم توحید را بر قله ی عالم بزن  خلق را از شرق تا غرب جهان آواز کن  یا محمّد برترین اعجاز تو قرآن توست  هان، بگو، اعجاز کن اعجاز کن اعجاز کن  ما تو را از انبیا اعجاز برتر داده ایم  بعد قرآنت وصیی مثل حیدر داده ایم  --  ای همه پیغمبران در انتظار بعثتت  وی تمام عالم امکان دیار بعثتت  سنگ‌‌های کعبه می‌گویند تو پیغمبری  کوه های مکه بی‌صبر و قرار بعثتت  مکه و مصر و حجاز و کوفه و شامات نه،  وسعت ملک خدا باغ و بهار بعثتت  نیست بیم از غزوه های خیبر و احزاب و بدر  تا بوَد در دست حیدر، ذوالفقار بعثتت  تا مکان باقی‌ست، تا چرخ زمان در گردش است  می‌‌رسد بر خلق، فیض بی‌شمار بعثتت  بعد تو دیگر نیاید در جهان پیغمبری  آری آری تا قیامت همچنان پیغمبری  --  ای فراز قله ی هستی لوای حکمتت  آفرینش تا قیامت غرق بحر رحمتت  سال‌ها و ماه ها و هفته ها و روزها  می‌درخشد تا قیامت آفتاب حکمتت  با لب شیرین گشودی روی و خندیدی به سنگ  سنگ هم شرمنده شد از خلق و خوی و خصلتت  بیشتر آزار دیدی از همه پیغمبران  ای همه پیغمبران مبهوت صبر و همّتت  تا زمین و آسمان بر پاست تو پیغمبری  تا جهان باقی‌است ماییم و کتاب و عترتت  این دو، تا روز قیامت با همند و با همند  هم نجات عالمند و هم چراغ آدمند  --  ما مسلمانیم و مهر وحدت ما یا علی است  وحدت آن دارد که او را رهبر و مولا علی است  چیست وحدت؟ چنگ بر«حبل‌المتین» حق زدن  ای تمام مسلمین حبل‌المتین تنها علی است  تفرقه یعنی جدا از دامن حیدر شدن  متحد باشید ای یاران امام ما علی است  در سپهر وحدت و ایمان و عشق و اتحاد  محور توحید و خورشید جهان‌آرا علی است  من کی‌ام تا نفس پیغمبر امام ما شود  فاش می‌گویم امام حضرت زهرا علی است  ما تمام عمر با قرآن و عترت زیستیم  نیستیم آن دم که در خطّ ولایت نیستیم  --  کیست احمد؟- شهر علم کبریا و در: علی است  باطن و ظاهر علی، اول علی، آخر علی است  دست و شمشیر خدا، چشم خدا، وجه خدا  نص قرآن است آری، نفس پیغمبر علی است  آن دو تن باید که بگریزند از میدان جنگ  تا شود معلوم تنها فاتح خیبر علی است  فتح بدر و فتح خیبر حقِ شیرِ داور است  الفرار ای روبهان از معرکه، حیدر علی است  گر شوی غافل به سوی این و آنت می‌برند  ای برادر راه خود را گم نکن، رهبر علی است  «میثما» نه شافعی نه مالکی نه حنبلی  بعد پیغمبر فقط مولا علی مولا علی 
پیمبران همه از جای خود قیام کنید نماز رو بـه سوی مسجدالحـرام کنید ز نـام نامــیِ پیغمبــر احتـرام کنید می طهور به دست خدا به جام کنید سپس به غار حرا رفته، ازدحام کنید ز جان و دل به رسول خدا سلام کنید شب امید شمـا و شب نویـد شماست ادب کنید که عید خدا و عید شماست **** پیــام فتــح و نویــد ظفــر مبارک باد دعــای عمــر شمــا را اثــر مبارک باد خجسته عیـد بشـر بــر بشـر مبارک باد تمام شـد شـب هجـران سحر مبارک باد خجستـه بــعثت پیغامبــر مبــارک باد به جن و انس و ملک، این خبر مبارک باد خبر دهید که عید اخوّت آمده است خزان گذشت، بهار نبوّت آمده است * خبر دهید که «اقرء» بـه مکه نازل شد خبر دهید که «اضرب» شعارِ باطل شد خبر دهید که قانـون عدل، کامل شد خبر دهید که قرآن چراغ محفل شد خبر دهید: مریدان! مراد حـاصل شد نــزول ســورۀ «یـا ایّها المزمّل» شد رسد زکوه و در و دشت و سنگ و نخل و گیاه صــدای زمزمـۀ لا الــه الا الله بخــوان محمّـد! آوای تــو صــدای خداست بخوان کــه هـر چـه بخوانی، پیام آخرِ ماست بخوان‌بخوان که هماهنگ با تو ارض و سماست بخوان بخوان که از اوّل بشر تو را می‌خواست قیـام کـن کـه قیــامت قیــامتِ کبــراست قیام کــن کــه کنـد عدل با تو قامت راست تو را دهند ندا راهیـان وادی نـور تو را زنند صدا دختران زنده به گور * تو منجـی همـه بـا انقراض دنیایی تو بـا فـروغ خداییـت عالـم‌آرایـی تو تا قیــام قیـامت، پیمبــرِ مایی تو یار خلق به دنیایی و بـه عقبایی تو رهبر همگانـی، اگر چـه تنهایی تو در تمـام ملل، مـاه انجمن‌هایی بخوان که قدر و مقام و جلالتت دادیم رُسـل نیامده، حکم رسـالتت دادیم * پیمبـران عظمـت یافتنــد بـا نامت دمیده در همه عـالم فروغ اسـلامت رسید سنگ ملامت ز هر در و بامت زدند طعنه و دادند سخت دشنامت زهی مکارم اخلاق و لطف و اکرامت نگشت تلخ ز بیداد دشمنان کامت اگر چه سنگ عدو گشت پاسخ سخنت زدی تبسم و خون بود جاری از دهنت چهارده صده روشن چراغ حکمت توست چهارده صده قـرآن پیـام وحـدت توست چهارده صده جاری بحـار رحـمت توست چهارده صده پاینــده نـام امّـت تـوست چهارده صده بر کف لوای عتـرت توست چهارده صده بر امّت ایـن وصیّت توست که ای تمامی امـت منـم پیمبرتان منم پیمبر و مولا علی است رهبرتان * علی وصی مـن است و علـی ولـی خداست علی ســراج منیــر و علــی چراغ هداست علی رکوع و سجود و علی سـلام و دعاست علی است با حق و حق در پی علی پویاست علی حقیقت حـق، حـق بـدون او تنهاست علی، علی، علـی آری علـی امــام شماست بنای دین بقایش که هست عالمگیر یکـی ز غار حرا دیگری بود ز غدیر یقین کنید که مشکل‌گشا علی است علی! یقین کنید که دست خدا علی است علی! یقین کنید فقـط مقتــدا علی است علی! یقین کنید که شمس‌الضحا علی است علی! یقین کنید که صاحب لوا علی است علی! یقین کنید امــام شمـا علـی اسـت علی! قسم به ذات خدایی کز اوست هرچه که هست یقین کنید کـه اسـلام بــی‌علی کفــر است حقیقتی است که کتمان آن بـوَد تـکفیر قسم بــه آل محمّــد، بـه آیــۀ تطـهیر قسم بـه آنچـه قلـم کـرده از ازل تحـریر کـه دســت قـدرت پـروردگار حـیِّ قدیر شناسنامـۀ مــا را زده اسـت مهــر غدیر علی همان شب بعثت به خلق گشت امیر قسم بـه ذات خـداوندگار لم یزلـی تمام دین محمّد علی، علی‌ست، علی!
نور «اِقرَأ»، تابد از آیینه‌ام کیست در غار حرای سینه‌ام؟! رگ رگم، پیغام احمد می‌دهد سینه‌ام، بوی محمّد می‌دهد گل دمد از آتش تاب و تبم معجز روح‌القُدُس دارد لبم من سخن گویم، ولی من نیستم این منم یا او؟! ندانم کیستم؟! جبرئیل امشب دمد در نای من قدسیان، خوانند با آوای من ای بتان کعبه! در هم بشکنید با من امشب از محمّد دم زنید دم زنید از دوست، خاموشی چرا؟ ای فراموشان! فراموشی چرا؟ از حرا، گلبانگ تهلیل آمده دیده بگشایید، جبریل آمده اینک از بیدادها، یاد آورید با امین وحی، فریاد آورید بردگانِ برده بار ظلم و زور! دخترانِ رفته زنده زیر گور! مکه، تا کی مرکز نااهل‌ها؟ پایمال چکمۀ بوجهل‌ها؟ کارون نور را، بانگ دَراست یک جهان خورشید در غار حَراست دوست می‌خواند شما را، بشنوید! بشنوید اینک خدا را، بشنوید! یا محمّد! منجی عالم تویی این مبارک نامه را، خاتم تویی مردگان را گو که: صبح زندگی‌ست بردگان را گو که: روز بندگی‌ست ای به شام جهل و ظلمت، آفتاب از حرا بر قلۀ هستی بتاب جسم بی‌جان بشر را، جان تویی این پریشان گلّه را، چوپان تویی کعبه را، ز آلایش بت پاک کن بتگران را، هم‌نشین خاک کن بر همه اعلام کن: زن، برده نیست بردۀ مردانِ تن پرورده نیست باغ زیبایی کجا و زاغ زشت؟ دیو شهوت را برون کن از بهشت ای تو را هم مهر و هم قهر خدا تا به کی ابلیس درشهر خدا؟! با علی، بت‌های چوبین را بکش وین خدایان دروغین را بکش مکتب تو، مکتب عمّارهاست این کلاس میثم تمّارهاست ای زمام آسمان، در مشت تو مَه دو نیمه از سرِ انگشت تو جای تو، دیگر نه در غار حراست در دل امواج توفان بلاست دست رحمت از سر عالم، مدار! گر تو را خوانند ساحر، غم مدار! یا محمّد! ای خرد پابست تو ای چراغ مهر و مه در دست تو ابر رحمت! رحمتی بر ما ببار بار دیگر! از حرا بانگی برآر ما کویر تشنه، تو آب حیات ما غریقیم و تو کشتی نجات ما به قرآن، دست بیعت داده‌ایم از ازل، با مهر عزّت زاده‌ایم عترت و قرآن، چراغ راه ماست روشنی بخش دل آگاه ماست
از حرا آمد و آیینه و قرآن آورد مژده آن جان جهان از بر جانان آورد مژدۀ وحی و نبوت دل عالم را برد هر که دل داشت به آن آینه ایمان آورد همه دیدند که انفاس مسیحایی او روح در کالبد خستۀ دوران آورد دردمندان، طلبِ عافیت از او کردند که طبیب از ره دور آمد و درمان آورد در کویری که در اندیشه به جز خار نداشت یاس و نسرین و گل و لاله و ریحان آورد دشت را تشنۀ سرسبزی و بیداری دید با زلال سخنش رحمت باران آورد شب بیداد و ستم را شب تنهایی را با فروغ سحر خویش به پایان آورد سبب روشنی چشم خداجویان شد بوی پیراهن یوسف که به کنعان آورد... ناخدای سفر عشق به ایمان و امید تا به ساحل همه را از دل طوفان آورد رشک فردوس برین شد همه‌جا از قدمش با خودش رایحۀ روضۀ رضوان آورد داشت انگشتری‌اش خاتم پیغامبری باغ در مقدم او فرش سلیمان آورد بر لبش بود حدیث «وَ لَقَد کَرَّمنا» مژدۀ عزت و آزادی انسان آورد تا بسنجند عیار شرف و وجدان را آیه معرفت و حکمت و میزان آورد سایه پروردۀ این مهر جهانتاب علی‌ست که به این آینه پیش از همه ایمان آورد عجب این نیست که سلمان شود از اهلُ البیت مکتبش گوهر از این دست فراوان آورد گرچه خاموش شد آتشکدۀ فارس ولی پرتوش مشعل توحید به ایران آورد جلوۀ روشن آن ماه شب چهاردهم قرص خورشید شد و رو به خراسان آورد
دمید ماه رجب رؤیتش مبارک باد به دوستان خدا نعمتش مبارک باد نزول بارقۀ رحمتش مبارک باد محمد آمده و بعثتش مبارک باد که بعثتش حرکت داد چرخ هستی را که هجرتش برکت بود حق‌پرستی را سپیده دم ز حَرا آفتاب برخیزد فروغ رحمت حق بی‌حجاب برخیزد ز صخره صخرۀ آن، عطر ناب برخیزد سحر که شهر خدایان ز خواب برخیزد امین مکه رهایی ز مستی‌اش بدهد نوید مذهب یکتاپرستی‌اش بدهد... بزرگ مرد چهل ساله با رُخی چون ماه رسیده است و به راز پیمبری آگاه دهند تهنیتش ز آنچه بگذرد در راه به این ندا که محمد! تویی رسول الله بشارتی که عمو زادۀ خدیجه دهد امید بر دل آزادۀ خدیجه دهد نفس کشیدن او نکهت خدایی داشت برای خسته‌دلان مژده رهایی داشت به درد مردم محروم آشنایی داشت که در جهان عرب این همه فدایی داشت خلوص و صبر و رضا را ز بس به کار گرفت به نیم قرن جهان را در اختیار گرفت خلیل نیست ولی بر خلیل ناز کند به روی عالم، درهای علم باز کند کلیم پیش رخش سجدۀ نیاز کند مسیح پشت سر مهدی‌اش نماز کند نظر ز آمدن انبیاء والا اوست بزرگ معجزۀ نون والقلم با اوست کسی که عالم ایجاد بی‌قرارش بود جوامع بشریت در انتظارش بود رسید و وحدت و آزادگی شعارش بود چو حُسن خلق سلاحی دراختیارش بود محمد آمد و آورد هرچه خوبی بود کتاب او در حکمت به روی خلق گشود کجاست غیرت عمار و عزم سلمانش که زنده گشت مدائن ز عدل و ایمانش کجاست منطق بوذر علیه عثمانش که کُشت دشمن دین را به تیغ بُرهانش اگر به راه بزرگان دین برآمده‌ایم به کاخ‌های مجلل چرا در آمده‌ایم مدینه از تو به بیت‌الحرام می‌نازد حرم ز فیض تو بر هر مقام می‌نازد خدا ز بندگی‌ات بر اَنام می‌نازد عرب ز نام تو بر خاص و عام می‌نازد ولی دریغ که این افتخار پوشالی‌ست تمام دعوی اهل حجاز تُو خالی‌ست از این قبیله که بر خاص و عام حمله کند گهی به کوفه و گاهی به شام حمله کند به مسلمین یمن صبح و شام حمله کند بعید نیست به بیت الحرام حمله کند خدای قدرت خود را کشیده بر رُخشان مدافعان حرم می‌دهند پاسخشان مدافعان حرم باور علی دارند به پیش دیدۀ خود خیبر علی دارند‌ جهاد نامه‌ای از دختر علی دارند امید مرحمت از همسر علی دارند قسم به فاطمه محبوب قلب فاطمه‌اند مدافعان حرم زینبی‌تر از همه‌اند
ای جان جهان جان محمد  با نام خدا بخوان محمد  ای باعث ممکنات اقرأ  ای خواجه ی کائنات اقرأ  ای قدر و جلالتت مبارک  فرمان رسالتت مبارک  ای رشته ی نه فلک به چنگت  تا چند مکان به تخته سنگت  تو پیک مقدس نجاتی  تو روح حیات را حیاتی  ای درّ یتیم و باب خلقت  ای سینه ی تو کتاب خلقت  ای گمشده آفتاب، احمد  امشب ز حرا بتاب، احمد  ای در کنفت جهان هستی  آغازگر خداپرستی  برخیز و به سوی کعبه کن رو  تا بشنوی از بتان هوالهُو  این غار که با تو کرده عادت  دارد به نبوتت شهادت  این سنگ که بر رویش نشستی  فریاد زند پیمبر استی  ای کعبه ی کعبه دلبری کن  برخیز و پیام آوری کن  با نام خدای حی سرمد  بگشای زبان بخوان محمد  کو از «علق» آدم آفریده  «کن» گفته و عالم آفریده  ای وادی مکه احمد است این  ای غار حرا محمد است این  این تخته ی سنگهای غارند  کآوای شهادتین دارند  ای مردم مکه حق پرستی  تا چند به خواب جهل و مستی  تا چند بشر ز معرفت دور  تا چند حکومت زر و زور  این کعبه که گِرد آن نشستید  این لات و هبل که می پرستید  دارند به لب ندای تهلیل  از ختم رسل کنند تجلیل  هر سنگ و درخت با محمد  فریاد زنند یا محمد  آئین تو تا ابد جهانی است  دین تو هماره جاودانی است  منجی بشر به بانگ تکبیر  از کوه حرا شده سرازیر  انوار نبوتش زند برق  هستی شده در فروغ او غرق  دریاب خدیجه، شوهرت را  تبریک بگو پیمبرت را  این نور نبوت است بشتاب  خورشید اخوت است بشتاب  روزی که بشر در آب و گل بود  این نور هماره مشتعل بود  در خلوت دوست منجلی بود  حق بود و محمد و علی بود  سوگند به عصمت محمد  احمد، علی و علی است، احمد  سیر خط سرخ نور کردند  تا عمق زمان عبور کردند  از سن علی گذشته ده سال  افتاده رسول را به دنبال  دو شمس نبوت و ولایت  دو محور عالم هدایت  او هستی و هست آفرینش  این نفس نفیس و جانشینش  او بر همه «تفلحوا» بیانش  این سوره ی مؤمنون به شانش  دو آیت حق، دو یار نستوه  گویی دو محمد آید از کوه  از جانب ذات حی دادار  هنگام نزول وحی در غار  احمد که ز وحی منجلی بود  در محضر او فقط علی بود  در صورت هم خدای دیدند  آوازه ی وحی را شنیدند  ای عبد مطیع حی سرمد  ای پیرو مکتب محمد  از خط علی مباش بیرون  موسی نشود بدون هارون  یک طایفه یارِ یارِ یارند  یک سلسله یارِ یارِ غارند  من عاشق روی یارِ یارم  کاری نبود به یارِ غارم  حیدر دَرِ باز شهر علم است  گنجینه ی راز شهر علم است  بر غیر خدا سجود ممنوع  بی اذن علی ورود ممنوع  از جانب در به شهر رو آر  دزد است که می رود ز دیوار  ما مؤمن و تابع امیریم  ما پیرو بعثت و غدیریم  داریم به کف زمام عزت  از ظهر غدیر و صبح بعثت  دین مهر امیرمؤمنین است  و ا… علی تمام دین است  روزی که هنوز ما نبودیم  لبریز ز مهر دوست بودیم  در محضر مصطفی رسیدیم  الحق مع علی شنیدیم