#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها #حافظ #حاج_مهدی_اقدم_نژاد #حاج_حنیف_طاهری دل عالمی بسوزی چو عِذار برفروزی تو از این چه سود بردی که نمی‌کنی مدارا ؟ همه‌شب در این امیدم که نسیم صبح‌گاهی به پیام آشنایان بنوازد آشنا را ___________________ ننهی از چه سبب پای به کاشانه‌ی ما ؟ کم‌تر از خانه‌ی مردم نبوَد خانه‌ی ما

#حاج_حنیف_طاهری #شب_نوزدهم

#حافظ #حاج_محمود_کریمی مرا می‌بینی و هر دَم زیادَت می‌کنی دَردَم تو را می‌بینم و میلم زیادَت می‌شود هر دَم به سامانم نمی‌پرسی، نمی‌دانم چه سر داری به درمانم نمی‌کوشی، نمی‌دانی مگر دردم؟ نه راه است این که بُگذاری مرا بر خاک و بُگریزی گُذاری آر و بازم پرس تا خاکِ رَهَت گردم ندارم دستت از دامن، به جز در خاک و آن دَم هَم که بر خاکم روان گَردی بگیرد دامنت گَردم فرو رفت از غمِ عشقت دَمَم دَم می‌دهی تا کی؟ دَمار از من برآوردی نمی‌گویی برآوردم شبی دل را به تاریکی ز زلفت باز می‌جُستم رُخَت می‌دیدم و جامی هلالی باز می‌خوردم کشیدم در بَرَت ناگاه و شد در تابْ گیسویت نهادم بر لبت لب را و جان و دل فِدا کردم تو خوش می‌باش با حافظ، برو گو خصم جان می‌ده چو گرمی از تو می‌بینم، چه باک از خصمِ دَم سَردم _________________________ #حاج_حنیف_طاهری مرگ از محبت تو خلاصم نمی کند در زیر خاک هم دل من پای بست توست

#فاطمیه روزی شنیدم این روایت را #حاج_حنیف_طاهری

روزی-شنیدم-این-روایت-را-که-زهرا #حاج_حنیف_طاهری