مَبهوتْ³¹⁵
تو هئیت پیش خودم میگفتم من که همش حواسم به انتخاب واحد بود ای کاش پرچم حرم حضرت زینب س بیشتر می‌بود
شما هروقت پرچم رو خواستی اشاره کنی دم در اتاق آمادست:))
هدایت شده از مَبهوتْ³¹⁵
صبح پنجشنبه یه جنب و جوش زیبایی تو کربلا هست،
همه حرم رو آماده میکنن
میگن صاحب این خونه مهمون داره
میگن مهمونش کیه؟!
میگن امشب مادرش میاد کربلا...
بی بی که میاد از اول شب هی با مشت میزنه تو سینش میگه،
ولدی قتلوک و ما عرفوک!!!💔
مَبهوتْ³¹⁵
ای صنما … #بکگراند
ماهِ شبِ چهارده زیاد دیده‌ام اما؛
هیچ ماهی مانند ماه کربلا نمی‌شود..
#مَه🩶
-کیفَ احوال ؟!
غمِ غروب ... جوانی غریب... کنجِ اتاق ...
و اشك و آه .. غم و شعر.. درد و رنجِ فراق💔
برا منی که شب جمعه هفته پیش کنار دخترت سه سالت بودم..
اونجا نفس میکشیدم..
اونجا دستم قفل بود به ضریحِ دخترت..
اونجا اشک میریختم..😭
الان با شب جمعه این هفته چیکار کنم؟؟
کارم این روزا جز آه و حسرت نیست💔
واقعااین۲روزی‌که‌از‌سفر‌اومدم‌سخت‌میگذره..
همه‌میان‌زیارت‌قبول‌میگن..
همه‌میگن‌خوش‌به‌سعادتت..
همه‌از‌سوریه‌و‌حرم‌خانم‌میپرسن..
و‌منم‌میشینم‌تعریف‌میکنم..
دیگه‌خودم‌یه‌جاهایی‌بغضم‌میگیره🥺
با‌خودم‌میگم‌چقدر‌زود‌گذشت..
من‌تازه‌داشتم‌به‌مسیره‌بازاری‌که‌تهش‌گنبد شماست‌عادت‌میکردم..
آخ‌من‌قربون‌حرمت‌بشم‌خانم‌خانوما🤍
آقاىِ حرف هاى تو دلى…كه نگفته ميفهمى…ما دلتنگتيم💔