نمیدونم اتفاقی یادش افتادم، خدارحمت کنه شهرام عبدلی و میگفت پدرم نذر کرده بود اگه بچه دار بشه هر دهه محرم بچه رو سیاه پوش کنه بیارش وسط هیئت زنجیر بزنه..یکسالم و به عشق این محرم زندگی میکردم..منتظر بودم برسه فقط..
ما از بچگی عاشقش بودیم..
السلام علیک یا قتیل العبرات...
خدایا مرگ مارو تو روضه شب عاشورا قرار بده..
چقدر کربُبَلا مثل عید قربان است
خوشا کسی که چنین در منا فدا بشود
مارو کی انتخاب میکنی..
ماکه به درد امام زمانمون نخوردیم..
یعنی نوبت من رو سیاهم میشه جونم و فدات کنم ؟
آقا ایستاد به نماز...سعیدبن عبدالله حَنفی و چندنفر دیگه خودشونو سپر آقا کردن..
نوشتن سعید بن عبدالله سیزده تا تیر به بدنش خورد ولی تا نماز تمام بشه ایستاد..نماز تمام شد..سعید هم افتاد...
یه وقت دید آقا اومده بالاسرش...سرش و به دامن گرفتن... فقط یه چیز گفت
اوفیت یابن رسول الله؟ ارضیت ؟من وفا کردم ؟ ازمن راضی شدی؟
شاید سعید اینحا نگران آقا هم بود..الان آقا سر منو به دامن گرفته...چندساعت دیگه کی میاد سر خود آقاروبه دامن بگیره؟
سعید نگران نباش مادرش اومد..ولی کاش نمی اومد.. جلو چشم مادرش..😭
پادکستِدلِخراباتی۶ (1) (1).mp3
7.49M
مَبهوتْ³¹⁵
-من هرچی دارم از دعایِ رقیه"س" .. 📍بهشتزهرا"س"
یعنی میشود آنروز، درون تنگنای قبر شانهام را بگیری و تکان بدهی:
اسمع افهم،
انا رُقَیه بِنتُ الحسین!
سر و کارت با من است،
بقیه بروند!!!
#شرحدل
حالِ مَن مِثلِ یَتیمی ست که هِنگامِ دُعا
به فَرازِ "بِاَبی اَنتَ وَ اُمّی" بِرِسَد...