نمیدانم‌ز‌پا‌افتادگان‌داری‌خبر‌یا‌نه..؟ #حسین‌بختیاری

شعبان هم تموم شد و من هیچ کاری نکردم که حتی با بار سنگین‌تری اومدم.. اگه نبود لطف خودت من روم نمی‌شد بیام در خونت. اصلا عزیزم! تقصیر خودته،خودت خیلی به ما رو دادی،خودت ما رو بد عادت کردی .. به خودت قسم اگه جای دیگه بهتر می‌شناختم، رو همین حساب که خیلی وقیح هستم قطعا می‌رفتم یه جای دیگه ولی هیچ‌جا مثل تو منو تحویل نمی‌گیرند. پس به چشمای اباعبدالله که اون ساعات آخر رمق نداشت و آسمون رو دود می‌دید،از ما بگذر. شتر دیدی ندیدی..

#روایت_حسنی💚 دیدم امام حسن عليه‌السلام غذا میخورد و سگی مقابلش بود هر لقمه ای که حضرت میل می فرمود لقمه ای نیز برای سگ می انداخت عرض کردم: ای فرزند پیامبر آیا این سگ را برانم؟ فرمود: رهایش کن از خدا حیا دارم که طعامی بخورم و جانداری مقابلم ایستاده باشد و به آن غذا ندهم. 📚مسند امام مجتبی عليه‌السلام ص۱۳۰ پ.ن:بی‌سبب‌نیست‌کریم‌اهل‌بیت‌نام‌گرفته‌ای¹¹⁸💚

آقاي امام حسين دلـت بـراي ما تنـگ نشـده؟

مگه نميگي حواست هسـت؟ بطلب بارون كربلا رو ببينيم .

به دَبدَبه و... کَبکَبه‌ام نگاه نکن! من مثل بیدی هستم... که با یک #باد، از کار می‌افتم! من... همین بنده‌ی قَدکشیده‌ی تو... در مقابل بزرگی و عظمتت... حرفی برای گفتن ندارم؛ چون تو خوب... از من خبر داری! این مخلوق تو... که اکنون مقابل‌ت ایستاده... هر راهی برود... باز هم سوی تو می‌آید؛ خداجان! این انسانِ سَربه‌هوا... جز تو، پناهی ندارد! در این میان... دل‌خوش است به تو... امیدش را ناامید نکن! پروردگار رمضان؛ خدای بی‌همتا و مهربان! به عظمتت سوگند! هنگامه‌ی بیراهه رفتن... دست و بالَم را... جایی حوالیِ حسین و کربلا... بَند کن!

مَردُم‌بَرای‌آخَره‌سالی‌پِی‌سَفر مَن‌هَم‌به‌فِکر‌ِاینکه‌مَرا‌کَربلا‌ببری... مَن‌زیرخَرج‌ِزندگی‌اَم‌مانده‌ام‌حُسِین ما‌بَچه‌رَعیَتیم‌تو‌اَما‌تَوانگَری💔 #حسین‌بختیاری

آیت الله شوشتری : درک فضائل سه ماه عظیم [ رجب ؛ شعبان ؛ رمضان ] برای آمادگی ؛ درک مفاهیم و کسب فیوضات و مصائب [ ماه محرم الحرام الحُزن ] است .

سلام ماه مبارک دوباره ماییم و گناهانی که به امید بخشیده شدن در شب های قدر تو ، واردش می شویم ... و اشک و لبخندم درهم آمیخته می شود ؛ آنگاه که می بینم اینچنین بعد از آن همه بدقولی آغوشت اینگونه گرم ، آماده پذیرایی از بندگانی ست که به امید لطف و بخشش آمده اند ...

اینجوری‌واقعی‌تره.. گریه‌کن‌های‌حُسینِت‌اومدن💔

من از آدابِ مهمانداری‌َت چیزی نمی‌دانم ولی در شهرِ ما رسم است، می‌بوسند مهمان را..