خب واقعیتش من میخواستم بعد از محرم جمع کنم کاسه و کوزه یِ کانال رو ولی دیدم بابا محرم مجلسِ عزایِ توده یِ مردمه...
تو کسی رو می بری خونه یِ خودت که دیگه خیلی باهاش داداشی و خونه مَحرَمی و هم سُفره ای و مثلِ برادرِ خونیِ او هستی چون اونجا منزلگاهِ ناموسِ توست و هر کسی رو نمی بری حتا اگه رفیقِ جون جونیت باشه...
سیدالشهدا خونه مَحرَمی ها و رفیق جون جونیاش رو می بره توی خونش که عزایِ مادرش، ناموسِ خودش رو برپا کنه...
مجلسِ عزایِ یه مادر رو کی میگردونه؟
همسر و بچه هاش...
مال و پول تون رو با مولا و امام حسن و سیدالشهدا شریک بشید و خرجِ عزایِ خانم جان کنیم.
تاریخ هاش رو دقیق گفتم که برنامه ریزی کنیم و نیت کنیم خرج کنیم.
اگه هنری داری خرجِ روضه یِ مادر کنیم. مداحی و شعر و میونداری و فیلمبرداری و صدابرداری و آشپزی و آبدارچی...
اگه صاحبِ ثروتی هستیم و دستمون بازتر بود، خرج کنیم تا عزایِ مادر با عزت تر از همیشه باشه. اگه خرج کردی هم انتظارِ پاداش نداشته باشید بیاید بگید آقا من خرج کردم و فلان اتفاقی که میخواستم نیوفتاد!
شما برایِ مادرِ خودت چیزی خرج میکنی انتظارِ جبران داری؟
تو اگه خرج هم نمیکردی مثلِ کلی اتفاقاتِ دیگه در طولِ سال حتا بدونِ توسل، با دعایِ حضرت زهرا سلام الله علیها از تو رفع میشه باباجان...
حالا که خرج کردی از مالت، از هنرت، از وقتت، برا خودش خرج کن بدونِ چشم داشت..
تو بَندگی چو گدایان به شرطِ مُزد نکن
که خواجه خود هنرِ بنده پَروَری دانَد..
حرف بسیاره.
فقط این ایام رو دریابید
کاری هم از ما برنیومد
نیم پارچه یِ مشکی دمِ منزل
کفاف میده و همون غنیمتی ست...
بقیع ببینم تون ان شاء الله..
مَبهوتْ³¹⁵
إنتَ الأهَل إنتَ الوطن إنتَ الأبو إنتَ السَّنَد تو؛ خانوادمی، وطنمی، پدرمی، تکیهگاهمی، پس بیا بشین
خانمسهساله شبجمعهای میشه مارو به بابات نشون بدی..
میشه به باباییت بگی کارمو..😞
بگو حال نوکرت خیلی بده بگو همه ولش کردن..
بگو خیلی تنها شده خیلی آوراه شده..
دیگه به جز روضه و گریه هیچی حالش رو خوب نمیکنه..💔
خانم بگو چقدر دلم برا ضریحت تنگ شده..
#حرفدل
شبجمعهای مگه میشه کنار ساداتبَنِالزهرا نیومد..
آسِدمهدیدلتنگتیم..💔
#عبدالزینبس
May 11