شاید میان خرابه
بین همهی واژهها گشت..
و با دستهای زخمیاش به واژهای رسید
که عمق پریشانی و دلتنگی را برساند..
بعد لب باز کرد..
#بابایی ..
از آن لحظه به بعد..
همهی دنیا #آه کشید ..
پَنَ:خانم سه ساله تَصَدُقِت بشم..
دیگه نمیتونم،دیگه طاقت ندارم..
دنیا و آدماش هر روز یه جور دارن اذیتم میکنن و بهم زخم میزنن..
میشه یه نگاهی به این نوکره بی سروپات بندازی تا آدم بشه😭
همه منو به غلامی تو میشناسن عزیزم..
همه زندگیه من باور کن قول میدم اگه بیام حرمت آدم میشم..
میشم همونی که خودت میخوای..
خانم جان زندگیم و دنیام شمایی نکنه یه وقت دیگه منو نخوای..💔
مَبهوتنویس