جانم...
مرحوم صدرالدین درباره یِ حضرت رقیه"سلاماللهعلیها" نقل کرده:
محبتِ این دختر،
در دلِ سیدالشهدا جای گرفته بود!
همیشه در کنارِ بابا می نِشست
و دائم سیدالشهدا اون دخترِ شیرین زبان رو مثلِ دسته یِ گل بغل میکرد و می بوسید و می بویید و شب ها هم در آغوشِ سیدالشهدا میخوابید...
هنگامی که می خواستند پیکر مطهر حضرت رقیه"سلاماللهعلیها"را بر دارند . مردم شام همگی جمع شدند و علم های سیاه بر پا کردند ،مردان و زنان شام همگی جمع شدند ،گریه و زاری کنان با سنگ بر سر و سینه خود می زدند.🩸
|انوارالشهاده ۲۴۶|
نمیدونم این شبا پریشونم..
شاید کسی نفهمه ولی واقعا پریشونم..
خانم جان من بیام حرمت با قبل خیلی تغییر میکنم همونی میشم که شما میخوای..
من ازت شرمندم
+رقیه خاتون
من گناه زیاد میکنم ، شما هعی میگی
به بابات این نوکر منه ببخشش😭
+رقیه خاتون
گناه دستمو بسته ، مرگ او میر زیاد شده
من میترسم نکنه تنهام بزاری💔
خانوم من حرف زیاد میزنم ولی جان مولا
دوست دارم:)
Untitled 18(1).mp3
11.91M
ماها اونقدر تنهایم که برای تنهایی حضرت رقیه زار میزنیم
آخه گفت کسی نبود باهاش بازی کنه..
از چی بگم برات؟!
باحالمناسبگوشبدید..
#پایانشبدوم
6.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقاي امام حسين،
شرمنده محبت هاتم،
باز آبرو خريدي،
نذاشتي باز حرف بشنوم از اين و اون،
دستم رو گرفتي دوباره،
[ ممنونم ك ميذاري حضورتو حس كنم قربون حرمت ]
ما جز شما كسيو نداريم،
نبودي معلوم نبود چ بر سر ما مياورد دنيا،
مارو به حال خودمون رها نكن باباي مهربون رقيه،
قـول ميدم جبران كنم لطفتو،
قـول ميدم به همه بگم هم ميبيني، هم ميشنوي و ميتوني !
تا به ابد زير پرچمت ميمونم،
يعني... بذار بمونم،
ما بدي كرديم اما بدنيستيم احسان القديم من :)
حرف آخر...
دلت برا ما تنگ نشده؟
بطلب كربلا برات لطمه بزنيم...
كاش دوباره تو كوچه هاي كربلا بخونم :
"سـلام كـربلا، چـقدر دلـم ميخاست بيام كـربلا"
خلاصه ك قربونت بشم...
”كـربـلاءمدد“
#حسینبختیاری
توی چشم من نگاه کن.mp3
3.84M
میبینی بغض نگامو..؟
صدامو میشنوی یا نه..؟
میبینی اشک چشامو ..؟
حال وروزمو میبینی ..؟
دیگه تعریفی نداره :)..
_ی خبر از دلم بگیر ؛ ی شب به خوابِ من بیا ..³¹⁵😭
نوشته های امشب رو یه ذره با دقت تر بخونید امشب که شب آخره خیلی با بقیه شبا فرق داره:)