📍حال سخنان آقای دهنوی نماینده مجلس را بخوانید.
پس از آنکه انتخابات مجلس ۹۸ و ریاست جمهوری ۱۴۰۰ به اتمام رسید و انقلابی ها بر سر کار آمدند و البته هیجانات فروکش کرد، به اصلاح ساختار انتخاباتی و سیاسی کشور بپردازید.
دنیا هر روز در حال بروز شدن ست؛ اما ساختار انتخاباتی ما چهل سال ست که تغییری نکرده!!!
⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود
✅@matinchamran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این نظام کارآمد نیست حتی اگر فقر به صفر برسد!!!
سخنان حاج آقا راجی را گوش کنید...
⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود
✅@matinchamran
📍بهترین پیج اینستاگرامی در حوزه ازدواج و خانواده👆
🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران
✅@matinchamran
31.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍اجرای زیبای احسان یاسین در برنامه عصر جدید
🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران
✅@matinchamran
📍پُستِ معلم ایرانی در ژاپن/قبل و بعد لیبی و سوریه
⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود
✅@matinchamran
°•|میم.چمران|•°
♡﷽♡ 🌳📚#رُمان_داستانی_مزد_خون🍩☕️ ✍به قلم سیده زهرا بهادر🍃 📌قسمتِ دهم دسته ی سوم بچه هایی بودن که
♡﷽♡
🌳📚#رُمان_داستانی_مزد_خون🍩☕️
✍به قلم سیده زهرا بهادر🍃
📌قسمتِ یازدهم
سید هادی و بچه هامون اکثرا رفته بودن تبلیغ و من چند روزی بود توی حجره تنها بودم و بخاطر همین تنهایی خیلی حس و حال خوردن غذا رو نداشتم از اون طرف هم حسابی مشغول درس خوندن بودم و همین باعث شد که خیلی شدید مریض بشم...
اینقدر حالم بد بود که فقط خدا میدونه مثل یه جنازه افتاده بودم وسط حجره...
که شیخ منصور به دادم رسید یک هفته ی تمام مواظبم بود و لحظه ای تنهام نگذاشت هر چقدر میشد از محبت و ابراز لطف می تونست انجام داد...
قبلا هم دقت کرده بودم بچه های شیخ منصور معمولا وقتی کسی مریض میشد یا مشکلی داشت خصوصا وقتایی سید هادی نبود مدام بهشون رسیدگی میکردن، این حالت برای بچه های شهرستانی بیشتر بود.
من از همون روز اول که وارد حوزه شدم کاری به شیخ منصور و بچه هاشون نداشتم ، اما با این کارش خیلی ازش خوشم اومد و نسبت بهش حس خوبی پیدا کردم...
ولی هنوز نمیدونستم چرا اون روز سید هادی و شیخ مهدی یه جور خاصی باهاش برخورد کردن!!!
بعد از این ماجرا حشر و نشر ما با شیخ منصور بیشتر شد و طی این مدت سید هادی که همیشه به توصیه مهدی حواسش به من بود، متوجه این قضیه شد...
من چون به نظرم شیخ منصور هم یه طلبه ای بود مثل ما! با این رفت و آمد نه تنها مشکلی نداشتم که خیلی خوشحال هم بودم چون شیخ منصور خیلی بهم بهاء میداد و تحویلم میگرفت و با الفاظ خاص صدام میکرد و این حس خیلی خوبی داشت...
واقعا انتظار نداشتم و دلیلی نمی دیدم که سید هادی بخاطر این رفت و آمد واکنشی نشون بده! اما خلاف انتظار من سید هادی یه بار کشیدم کنار و گفت: مرتضی جان شنیدی میگن بعضیا با پنبه سر میبرند، خیلی حواست به افرادی که دور و برشون می پلکی باشه !
واقعا متوجه صحبتش نشدم با حالت یادآوری یه نکته ی اخلاقی و مثلا خیلی متواضعانه گفتم: آقا سید هادی خود شیخ مهدی مدام به من تاکید میکرد که زود راجع به دیگران قضاوت نکنیم! من هم طی این چند بار رفت و آمد چیز خاصی یا نکته ی بدی از این بندگان خدا ندیدم! چرا شما اینجوری میگین از شما توقع نداشتم حقیقتا آقا سید!!!
سید هادی با لبخند خاصی که بیشتر این حالت رو می رسوند چقدر ساده ای پسر! گفت: ذبح تفکر! مثل ذبح سر انسان نیست! که درد و سر و صداش بلند شه! کم کم و با روش های خاص انجام میشه!
شما آقا مرتضی هنوز سال پایینی هستی و نسبت به خیلی مسائل نا آگاهی! اما از من که سالهای زیادی توی حوزه آدم های متفاوتی دیدم این رو داشته باش، هر محبتی نشانه ی دوستی نیست! گاهی تعارف آب یعنی شاید می خوان تو را به مسلخ ببرن!
متعجب نگاهش کردم و با کنایه گفتم: یعنی حاج آقا منظورتون اینه نسبت به اطرافیانم بدبین باشم!!!
عمامه اش رو کمی جابه جا کرد و دستی به محاسنش کشید و گفت: اخوی بدبینی یکی از عیوب بزرگه که خدانکنه دچارش بشیم!
بعد نفسش رو که توی سینه اش حبس کرده بود رها کرد و ادامه داد: منظورم این بود چشم هات رو باز کن و دقیق ببین کی و برای چی بهت محبت می کنه!
آقا مرتضی به قول فاضل نظری:
ای گل گمان مکن به شب جشن می روی
شاید به خاک مرده ای ارزانی ات کنند!!!
یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند!!!
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ای است که قربانی ات کنند!!!
به این میگن بصیرت و هوشیاری که یکی از ویژگی های مومنه!
دیگه واقعا داشتم شاخ در میاوردم!
گفتم: سید هادی جان! این حرفها چیه برادرم!
این بندگان خدا که چیزی از من نخواستند! حرفی نزدند! من جز خوبی چیزی ازشون ندیدم! اینها هم مثل ما طلبه ان حاجی!
آخه ما به هم لباسمون اینجوری بگیم تکلیف بقیه چیه!
اصلا گیرم هدفی هم داشته باشن!
به نظر من آدم یه جایی خودش رو خرج می کنه که به درد بخوره! منِ طلبه ی سطح یک به چه درد اینها می خورم که بخوان هدفمند بهم محبت کنن!!!!
ادامه دارد....
🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران
✅@matinchamran
📌خدا لعنت کند کسانی را که نه تنها به سیاه نمایی در سطح ملی میپردازند، بلکه در سطح بین المللی آن را نشر میدهند...
شما چه توقعی دارید از مردمِ اروپا زمانی که از آنها بپرسید نظرتان درباره ایران چیست؟ آنها خواهند گفت: زندانی ست در وسعتِ کشور!
⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود
✅@matinchamran
✍خرده نکاتِ طلایی پیرامون {ازدواجِ موفق}
🍃قسمت ۲۴
🔻تستِ شخصیتیِ درونگرایی_برونگرایی:
[برای هر سوال به خود از صفر تا بیست نمره بدهید]
*خصوصیاتِ برونگرایی:
۱.آیا شما رفتار گرم و پرحرارت و هیجانی دارید؟
۲.آیا بیشتر اهل حرف زدن هستید؟
۳.آیا معمولاً زود عصبانی میشوید؟(هر چه زود عصبانی میشوید نمره بالاتری به خود بدهید)
🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران
✅@matinchamran
🌿"آشنایی با ساجا" قسمت ۲۸
⭕️ابزارهایِ نظارتیِ مجلس شورای اسلامی
4⃣تحقیق و تفحص
هرگاه نماینده ای، تحقیق و تفحص در هر یک از امور کشور را لازم بداند، تقاضای خود را به صورت کتبی به هیئت رئیسه مجلس تسلیم نموده و هیئت رئیسه ظرف ۴۸ ساعت آن را به کمیسیون تخصصی ذی ربط جهت رسیدگی ارجاع می نماید. کمیسیون موظف ست حداکثر ظرف دو هفته از تاریخ وصول، اطلاعاتی را که در این زمینه کسب کرده در اختیار متقاضی یا متقاضیان قرار دهد؛ البته تحقیق و تفحص مجلس شامل شورای نگهبان، مجلس خبرگان رهبری، مجمع تشخیص مصلحت نظام و پرونده های جریانی مراجع قضایی و امور ماهیتاً قضایی نمیشود و درباره دستگاه هایی که زیر نظر مقام معظم رهبری هستند با اذن معظم له امکان تحقیق و تفحص توسط مجلس وجود دارد.
⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود
✅@matinchamran
🌴°•|رازهایِ موفقیت|•° قسمت ۲۵🏅🎈🎁
🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران
✅@matinchamran
♡﷽♡
🌳📚#تنها_مظلوم_دفاع_مقدس🍩☕️
✍محمد بروجردی🍃
📌 قسمتِ پنجاه وسوم
طبق برنامه می بایستی جلوی دانشگاه تهران توقف میکردند. عده زیادی روحانی در اعتراض به جلوگیری از ورود امام به ایران در مسجد دانشگاه به تحصن نشسته بودند. امام تصمیم گرفته بود در جمع آنها حاضر شود اما ازدحام جمعیت اجازه نمیداد ایشان از اتومبیل پیاده شود.
ناگهان چهره رفیق دوست سرخ شد. احساس کرد از روی کسی رد شده ست. مردم از جلوی اتومبیل جوان تنومندی را بلند کردند. وقتی امام سر و صورت مجروح آن جوان را مشاهده کرد به رفیق دوست گفت: بعد از مراسم آنهایی را که مثل این جوان مجروح شده اند پیدا کنید و از آنها حلالیت بخواهید.
امام اصرار داشت در قطعه شهدای انقلاب حاضر شود. جلوی در ورودی بهشت زهرا ازدحام جمعیت شبیه میدان شهیاد و مقابل دانشگاه تهران بود. به محض ورود به خیابان اصلی بهشت زهرا هجوم مردم بیشتر شد و بار دیگر رفیق دوست خود را روی موج احساس کرد. ناگهان اتومبیل سمت چپ برگشت؛ به حدی که نزدیک بود واژگون شود. در همان اوضاع و احوال چشم رفیق دوست به میرزا افتاد که از روی سر مردم به حالت سینه خیز خود را به اتومبیل میرساند. مردم هم برای اینکه از شرش راحت شوند با دست او را به جلو هل میدادند. عده ای روی کاپوت اتومبیل افتادند و موتورش خاموش شد. رفیق دوست هر چه استارت زد روشن نشد و با غیظ دستش را به فرمان کوبید. حواسش نبود رادیاتور جوش آورده بود.
امام گفت: چرا اینقدر نگران هستید؟ باقی راه را پیاده میرویم!
🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران
✅@matinchamran
°•|میم.چمران|•°
زیبا بود... از فواید یوتیوب پیدا کردن چنین ویدئوهاست... 🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران ✅@
*هر زمانی که یوتیوب را باز میکنم این ویدیو👆بالا می آید! انگار فهمیده چقدر برایم دوست داشتنی ست...
🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران
✅@matinchamran
📌توئیتِ زیبای استاد رائفی پور در پاسخ به فیلم موهن عنکبوت مقدس
⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود
✅@matinchamran
1_471545216.mp3
3.89M
🍃زیارتِ آل یاسین
با صدایِ دلنشین و گرمِ علی فانی
*روز دوم
🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران
✅@matinchamran
📍از اطرافیانِ حاج قاسم سلیمانی نقل ست:
حاج قاسم ماه های آخر زندگانیِ خود
مرتب میگفتند خیلی خسته ام
خیلی
خدایا مرا ببر...
🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران
✅@matinchamran
1_471545216.mp3
3.89M
🍃زیارتِ آل یاسین
با صدایِ دلنشین و گرمِ علی فانی
*روز سوم
🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران
✅@matinchamran
📍یادداشتِ جدید جواد موگویی
این یک تجاوز رسانه ایست
آرایش جنگی بگیرید
{شماره ۱}
⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود
✅@matinchamran
°•|میم.چمران|•°
📍یادداشتِ جدید جواد موگویی این یک تجاوز رسانه ایست آرایش جنگی بگیرید {شماره ۱} ⛔️اینجا حقیقت طور د
📍یادداشتِ جدید جواد موگویی
این یک تجاوز رسانه ایست
آرایش جنگی بگیرید
{شماره ۲}
⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود
✅@matinchamran
📌ان شاءالله به شرط حیات امشب یادداشتی پیرامون این ادبیات که در هر دوره اعتراضاتِ مردمی کپی پیست میشود، خواهم نوشت.
⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود
✅@matinchamran
📍در حال مطالعه کتاب "الغارات"هستم...
این دو صفحه خلاصه وقایع در زمان حکومت امیرالمومنین(ع) ست.
⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود
✅@matinchamran
📌میدانستید اسامه بن زید(پسر زید بن حارثه که او فرزندخوانده پیامبراکرم(ص) بود) در روزهای واپسین عمر با برکت پیامبر اسلام(ص) در حالیکه نوزده سال بیشتر سن نداشت، به فرماندهی لشکر مسلمانان برای مقابله رومیان در منطقه شام منصوب شد. چنین اسامه ای جزء معدود افرادی از صحابه پیامبر(ص) بود که حاضر به بیعت با امیرالمومنین(ع) نشد!
اسامه برای امام(ع) پیغام فرستاد که: سهم من از بیت المال را برایم بفرست، به خدا قسم تو میدانی که اگر به دهان شیر میرفتی همراه تو می آمدم!
حضرت برای او نوشت: این مال که در اینجاست برای کسانی ست که برای آن جهاد کردند، ولی اموال خود من در مدینه ست، هر مقدار میخواهی از آن بردار.
دلم به درد آمد...
⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود
✅@matinchamran
°•|میم.چمران|•°
♡﷽♡ 🌳📚#رُمان_داستانی_مزد_خون🍩☕️ ✍به قلم سیده زهرا بهادر🍃 📌قسمتِ یازدهم سید هادی و بچه هامون اکث
♡﷽♡
🌳📚#رُمان_داستانی_مزد_خون🍩☕️
✍به قلم سیده زهرا بهادر🍃
📌قسمتِ دوازدهم
نگاهی بهم کرد و گفت: آفرین خوشم اومد!!!
خوب گفتی آدم خودش رو یه جایی خرج باید بکنه که به درد بخوره!
گفتم:خوب حاجی حالا من طلبه ی سطح یک، که وضع مالیم هم آنچنان نیست واقعا دلیلی داره ارتباط با من طمع کسی رو بر انگیزه؟!
من چه به درد اینها میخورم!
نیمچه لبخندی زد و گفت: قیافت!
عین جن زده ها نگاهش کردم و گفتم: چی!!! قیافم!
نه حاجی بی خیال و در حالی که لبم رو می گزیدم گفتم: استغفرالله سید این چه حرفیه!
اینجا حوزه علمیه است حاجی چی، چی داری میگی!
عه عه!
زد به شونم و با حالت خاصی که سرش رو تکون میداد گفت: ای ذهن منحرف!
مرتضی از تو توقع نداشتم!
خوبه شیخ مهدی با تاکید بهت گفته زود قضاوت نکن!!!
متقابلا زدم به شونش گفتم: خوب منم همینطور!
پس منظورت چیه آقاسید؟!
گفت: ببین شیخ این قصه سر دراز دارد...
همین قدر بدون اینا دنبال خوشتیپ های مُلَبَسی هستن که از طریق اونها روضه های خودشون رو برای مردم بخونن!
ابروهام رو کشیدم تو هم و دستی به محاسنم کشیدم و با اشاره به صورتم گفتم: سید هادی چرا اینطوری فکر میکنی؟!
این چهره ی دلبر که ازش حرف می زنی که محاسنش یکی بود، یکی نبودن!
بعد هم من که هنوز ملبس نشدم!
تازه ما باید افتخارمون روضه خونی باشه مگه غیر از اینه!
گفت: دلبر جان!!!
اولا: که این جماعت صبرشون در این حدی هست که تو بود و نبودت یک دست بشه!
دوما: دقت نکردی چی گفتماااااا؟!
سوما: در خانه اگر کَس است یک حرف بس است...
گفتم: حاجی من که نفهمیدم اینا چکار میکنن و ماجرا چیه! ولی... ولی یه سوال شرعی ذهنم رو الان درگیر کرده؟
سید هادی در حالی که دستش رو برای یکی از بچه هامون از فاصله ی زیاد بالا می برد گفت: بگو مرتضی بگوشم اخوی...
لبخندی زدم و سرم رو انداختم پایین با یک حالت متشرعه ای گفتم: سید جان این حرفهایی که ما و شما زدیم و بینمون رد و بدل شد، غیبت محسوب نمیشه؟!
بلند زد زیر خنده...
حقیقتا ناراحت شدم و اخم کردم و گفتم: دانستن عیب نیست، ندانستن عیب است اخوی!
زد به شونم و گفت: ببخش مرتضی جان خندم عمدی نبود، من رو یاد یکی از رفقام انداختی که خندم گرفت...
یه بار همین رفیقمون که بنده خدا سنش هم زیاده ،تعریف میکرد: اوایل انقلاب که از ظلم و گناه شاه و فرح زنش می گفتیم، یه فامیلی داشتیم که به ظاهر مذهبی هم بود اما خوب کاری به انقلاب و این حرفها نداشت همیشه می گفت شما چرا پشت سر شاه غیبت می کنید!!! اینطوری تمام گناه های شاه اون دنیا میفته گردن شماااااا!
بنده خدا رفیقمون گفت: یه بار هم نشستم درست و حسابی باهاش صحبت کردم که وقتی ظلم و گناهی به صورت جمعی و علنی واقع شد، اونوقت نه تنها غیبت محسوب نمیشه که وظیفه ی بیان و روشنگری کردن به عهده ی افراد هست تا کمک کنن که جلوی ظلم و گناهش رو بگیرن! البته ادامه داد: که اون بنده خدا قانع نشد چون درک درستی از دین جز نگاه فردی و صرف عبادت ظاهری بیشتر نداشت!!!
دستی به موهای سرم کشیدم و گفتم: نهههههههه!
ظلم و گناه!!!!!
شیخ منصور و بچه هاشون!!!!!
توی حوزه!!!!!
خوب اگه واقعا اینها هم همینطورن که میگید، و در این حد گناه کار! چرا نمیندازنشون بیرون؟!
گردنش رو کج کرد و گفت: هر وقت جاسوسهای تیم مذاکره کننده ی هسته ای رو انداختن بیرون، اینها رو میندازن بیرون!
بعد هم اینا اینقدر زرنگ هستن که توی کارهاشون اثری از خودشون نذارن!
نفس عمیقی کشید و گفت: امان از منافق و نفوذی!!!
دیگه هم ادامه نداد!
کاملا گیج شده بودم...
سید هادی درست توضیح نمیداد و فقط اصل مطلب رو بهم رسوند که دور و بر اینها نچرخم!!! ولی ذهن کنجکاوم، من رو حسابی درگیرم کرده بود و یه شیطنت خاصی می گفت باید بفهمم قضیه و گناه امثال شیخ منصور چیه!
تازه اصلا شاید سید هادی اشتباه میکنه والا!!!
هیچی بعید نیست تا خودم تحقیق نکردم....
ادامه دارد....
🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران
✅@matinchamran
°•|میم.چمران|•°
📍به افزایش قیمت هایِ ناگهانی و موشک گونه در دو حوزه سینما و اینترنت، خدمات پستی هم اضافه کنید. اخیرا
📍جا دارد از وزارت ارتباطات به دلیل پاسخگویی تشکر کنیم .
تعرفه برخی خدمات پستی به تعرفه سابق برگشته و برخی هم برای کسب و کارهای کوچک حداکثر تا ۲۰ درصد افزایش یافته ست.
🌱حُریت، احترام می آورد.
✍میم.چمران
⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود
✅@matinchamran
1_471545216.mp3
3.89M
🍃زیارتِ آل یاسین
با صدایِ دلنشین و گرمِ علی فانی
*روز چهارم
🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران
✅@matinchamran
📍آنچه در ۱۲۰ صفحه نخست کتابِ "#الغارات" گذشت:
1⃣این کتاب مربوط به دو سال پایانی حکومت امیرالمومنین(ع) ست که به دورانِ غارات مشهور ست(به عبارتی از پس از جنگ نهروان تا شهادت امام(ع) را روایت میکند)
2⃣کتابِ الغارات نوشته "ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی" از علمایِ بنام دوران غیبت صغری متوفای سال ۲۸۳ هجری ست.
3⃣فرماندار منصوب عثمان "عبدالله بن ابی سرح" بود، در دورانی که خانه خلیفه سوم تحت محاصره بود "محمد بن ابی حذیفه" بر فرماندار وقت شورش و او را از شهر بیرون نمود. ابن ابی سرح از مصر بیرون رفت و خود را به دمشق نزد معاویه رساند.
4⃣امیرالمومنین(ع)، قیس بن سعد انصاری را به عنوان فرماندار مصر منصوب نمود. از ویژگی هایِ قیس زیرکی بوده به طوری که بدون جنگ تهدیدها را خنثی میکرده ست. به عنوان مثال در یکی از مناطق مصر، مردم از عثمان طرفداری میکردند و در تلاش بودند که علیه فرماندار جدید شورش کنند؛ اما با درایت او خنثی شد.
4⃣چون مصر نزدیک شام بود، معاویه از این ترس داشت که علی(ع) با لشکر عراق از یک سو و قیس با لشکر مصر از سمت دیگر به او حمله کنند و او در میان دو لشکر گرفتار شود. به همین خاطر معاویه به قیس نامه نوشت و گفت اگر با او همراهی کند و معاویه در جنگ با امیرالمومنین(ع) پیروز شود، حکومت عراقین را به تو خواهم سپرد و حجاز را هم به هر کسی از خویشانت که اراده کنی، واگذار خواهم کرد.
قیس در پاسخ به او، خود را از قتل عثمان تبرئه کرد و در مورد شرکت داشتن امیرالمومنین(ع) در قتل عثمان هم ابراز بی اطلاعی کرد. در مورد خواسته معاویه هم نوشت: باید درباره آن فکر کنم و نمیتوانم سریعاً جواب بدهم.
5⃣معاویه با خواندن نامه قیس نتوانست بفهمد که قیس میخواهد به او نزدیک شود یا میخواهد از او دوری کند. به همین دلیل نامه دیگری به او نوشت و گفت: من کسی نیستم که بتوانی با این سخنان خدعه آمیز مرا فریب دهی. و قیس را تهدید کرد که "اگر آنچه خواسته ام پذیرفتی آنچه در قبال آن به تو پیشنهاد کرده ام مال تو خواهد بود و گرنه مصر را از لشکریان پیاده و سواره پر میکنم. وقتی قیس بن سعد نامه معاویه را خواند و متوجه شد که نمیشود در مقابل او وقت کشی کرد، آنچه در دل داشت برای او نوشت:
در تعجبم که میخواهی مرا فریب بدهی و وادار کنی که از اطاعت مردی که از هر کس دیگری به خلافت شایسته تر است و بیش از همه سخن حق بر زبانش جاری است و هدایت یافته ترین مردم ست و به رسول خدا(ص) از همه نزدیک تر ست، خارج شوم.
در مورد تهدید او نیز گفت: من تو را از این اقدام بازنمیدارم، میتوانی بخت خودت را بیازمایی!
ادامه دارد...
⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود
✅@matinchamran
°•|میم.چمران|•°
📍آنچه در ۱۲۰ صفحه نخست کتابِ "#الغارات" گذشت: 1⃣این کتاب مربوط به دو سال پایانی حکومت امیرالمومنین(ع
6⃣معاویه دائم الخدعه پس از نامه قاطعانه قیس بن سعد به مردم شام چنین وانمود کرد که قیس با آنها همراه شده و صلح کرده ست. معاویه نامه اول قیس را که اندکی در آن نرمش نشان داده بود، برای مردم خواند. به علاوه نامه ای از جانب قیس جعل کرد که در آن او از قاتلان عثمان تبری جسته و با معاویه بیعت کرده و گفته بود که برای خونخواهی عثمان، به زودی اموال و مردان جنگی مصر را به کمک معاویه میفرستد!
7⃣جاسوسانِ امیرالمومنین(ع) در شام، خبر آنچه در شام شایع شده بود را به امام رساندند. حضرت از این خبر متعجب شد...
عبدالله بن جعفر گفت: قیس بن سعد را از حکومت مصر عزل کن.
در این حین نامه ای از طرف قیس بن سعد رسید. قیس خبر داده بود که با عده ای از مصریان که به خاطر قتل عثمان حاضر نشده بودند با امیرالمومنین(ع) بیعت کنند، مدارا کرده و در بیعت گرفتن از آنها عجله نکرده و امیدوار است که با این کار دل هایشان به سوی حکومت امیرالمومنین(ع) مایل شود.
امام علی(ع) به قیس نامه نوشت: به سراغ کسانی که در مورد آنها نوشتی برو، اگر حاضر به بیعت شدند که هیچ، و گرنه با آنها بجنگ.
قیس زمانی که نامه را خواند، نتوانست جلوی خودش را بگیرد و در پاسخ نوشت:
از تو در تعجبم که به من دستور میدهی با کسانی بجنگم که قصد تعرض به تو را ندارند و در صدد فتنه انگیزی هم نیستند. یا امیرالمومنین! حرف مرا بشنو و آنها را رها کن. نظر درست همین است که آنها را به حال خودشان واگذار کنی.
8⃣عبدالله بن جعفر برادر مادری محمد بن ابی بکر بود. به همین خاطر علاقه داشت برادرش حاکم مصر شود. وقتی نامه قیس رسید، گفت: یا امیرالمومنین! محمد بن ابی بکر را به مصر بفرست تا کار آنجا را به عهده بگیرد و قیس را عزل کن. به خدا قسم شنیده ام که قیس گفته ست: آن فرمانروایی که جز به کشتن مَسلَمه بن مُخلَّد استوار نشود، فرمانروایی بدی ست."
*مسلمه کسی بود که در مصر علم خونخواهی عثمان را بلند کرده بود؛ اما قیس توانست با درایت، او را از مخالفت با حکومت امیرالمومنین(ع) باز دارد.
*سیره رسول خدا(ص) و امیرالمومنین(ع) همواره این بوده ست که در چنین موضوعاتی به نظرات زیردستان خود اهمیت میدادند و اگر آنها بر یک نظر اصرار داشتند آن را می پذیرفتند، هر چند خود با آن مخالف باشند؛ این رفتار لازمه رشد جامعه ست.
9⃣در نهایت امیرالمومنین(ع) محمد بن ابی بکر را به مصر فرستاد و قیس بن سعد را عزل نمود.
قیس از اینکه علی(ع) عزلش کرده بود، ناراحت شد و به همین دلیل ابتدا از مصر به مدینه رفت، نه به کوفه و نزد امام(ع). پس از آن قیس همراه با سهل بن حنیف از مدینه بیرون آمد و در کوفه خدمت امیرالمومنین(ع) رسید. پس از آن قیس در جنگ صفین در کنار علی(ع) جنگید و تا زنده بود از خیرخواهان امیرالمومنین(ع) و فرزندانش بود.
🔟محمد بن ابی بکر به کسانی که حاضر به بیعت با امیرالمومنین(ع) نشده بودند و قیس با آنها کنار آمده بود، پیغام فرستاد که: یا باید حاضر به اطاعت از ما شوید، یا از این سرزمین بروید.
این موضوع مصادف با جنگ صفین و حکمیت شد. پس از آنکه اخبار نتیجه جنگ به آنها رسید در مقابل محمد بن ابی بکر جرات پیدا کردند و مخالفت خود را علنی نمودند. محمد برای در دست گرفتن اوضاع دو گروه را به جنگ با آنها فرستاد؛ اما هر دو گروه شکست خورده و فرمانده آنها کشته شد.
عملاً اوضاع مصر بهم ریخت و کار برای محمد سخت شد.
زمانیکه این اخبار به امیرالمومنین(ع) رسید، فرمود: فقط دو نفر برای فرمانداری مصر مناسب اند: قیس بن سعد که قبلاً او را از این سمت عزل کردیم و دیگری مالک اشتر.
ادامه دارد...
⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود
✅@matinchamran
°•|میم.چمران|•°
6⃣معاویه دائم الخدعه پس از نامه قاطعانه قیس بن سعد به مردم شام چنین وانمود کرد که قیس با آنها همراه
📌از قضیه "قیس بن سعد" برای امروز درس بگیریم!
قیس پس از شهادت امیرالمومنین(ع) یار امام حسن(ع) و امام حسین(ع) شد و در سال ۵۹ هجری از دنیا رفت.
این را هم عرض کنم که قیس بن سعد فرزند سعد بن عُباده(رئیس خزرجیان) بود.
⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود
✅@matinchamran
°•|میم.چمران|•°
📌از قضیه "قیس بن سعد" برای امروز درس بگیریم! قیس پس از شهادت امیرالمومنین(ع) یار امام حسن(ع) و امام
بسیار خوشحالم که شما هم مانند بنده قضیه قیس بن سعد برایتان جالب شده ست!
بنده از دیروز تا همین ساعت فقط در ذهنم یک نام میچرخد:
"قیس"
⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود
✅@matinchamran
°•|میم.چمران|•°
6⃣معاویه دائم الخدعه پس از نامه قاطعانه قیس بن سعد به مردم شام چنین وانمود کرد که قیس با آنها همراه
📍برای تهیه کتاب "الغارات" میتوانید به سایت پاتوق کتاب فردا مراجعه بفرمائید.
⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود
✅@matinchamran