eitaa logo
مَتنـِــــستان ✒️موثرباش
1.3هزار دنبال‌کننده
150 عکس
16 ویدیو
9 فایل
متن‌های مجری‌گری، داستان کوتاه، اشعار مطالب مناسبتی ویژه مجریان و سخنرانان ارتباط با ادمین @Moaserbash_official کانال تخصصی آموزش اجرا و فن‌بیان 👉 @moaserbash
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️یلدا 💫 هلِ الدّینَ إلّا الحُب؟ آیا دین، چیزی جز محبت است؟ صادق آل محمد 'ع' فرمودند: تمام دین در یک رمز نهفته است: محبت و ما اگر می‌دانستیم، که با هر بار در آغوش کشیدنِ عزیزانمان، تمام خدا را یکجا بغل کرده‌ایم، اینهمه فاصله میان‌مان بیداد نمی‌کرد! ، لحظه‌ی قدر است... اگر بتوانیم خدا را در همان خانه‌ی کوچک، با نگاه و لبخند و نوازش‌مان به دیگران هدیه کنیم. دین، چیزی جز حرکت از رحمانیت به سمت رحیمیت نیست! و یلدا شبِ مهربانی! شب تجلی دینداری! 🍉 برگرفته از کانال استادمحمدشجاعی مَتنـِــــــستان | بوستانی از متن و شعر👇و داستان https://eitaa.com/joinchat/2058682618C73ac4ec86b
یک لحظه‌ی دیر آمدن صبح زمستان باعث شده یلدا همه بیدار بمانیم! ده قرن نیامد پسر فاطمه امّا شد ثانیه‌ای تشنه دیدار بمانیم؟ یلدایتان مهدوی✨ مَتنـِــــــستان | بوستانی از متن و شعر و داستان👇 https://eitaa.com/joinchat/2058682618C73ac4ec86b
🍉 یلدا بهانه‌ای برای خوب بودن انار، هندوانه، خرمالو و یک ظرف آجیل؛ کنار سفره یلدا، بزرگترها نشسته‌اند؛ حافظ در دست، لبخند بر لب و کلی آرزوی خیر در دل... نمی‌دانم یک دقیقه بلندتر بودن یک شب چقدر می‌تواند مهم باشد؟! اما مهم نیست که چقدر مهم است! مهم این است که این یک دقیقه، بهانه‌ای است برای دیدارِ هم بهانه‌ای است برای شاد بودن در کنارِ هم بهانه‌ای است برای مهرورزی و کمک به هم با این توصیف، شاید بهتر باشد روز یلدا را هم به بهانه کوتاه‌ترین روز سال جشن گرفت... یا هرجمعه را به بهانه تعطیل بودنش... یا هر شنبه را به بهانه آغاز هفته... یا هر صبح را به بهانه شروعی دوباره... اگر یلدا بهانه‌ای برای خوب بودن است، چرا همه لحظات عمرمان یلدایی نباشد؟! ✍️ محمدرضامبارکی @matnestan | مَتنـِــــــستان
🍉 ویژه‌شب‌یلدا 🍉 🏝ما چله نشینِ شبِ یلدای ظهوریم ما منتظرِ نوبت بر پاییِ نوریم ما محو جمالِ پسرِ فاطمه(س) هستیم شب زنده نگه دار، به یلدای حضوریم🏝 ⚘مهدی جان! ای تک سوار سهند تو نیستی، برایم فرقی نخواهد داشت که آخر پاییز امروز است یا فرداست خدایا، شب یلدای هجران را به یمن ظهور ماه کاملش کوتاه کن که شب‌پرستان همچنان چشم به صبح صادقش بسته‌اند و مومنان طلوع خورشید را نزدیک می‌دانند امسال شب یلدا را با نام مهدی یوسف زهرا مزین می‌کنم شب یلدا برای من دادن نان به همسایه‌ای که نان شب ندارد از هر هندوانه‌ای شیرین‌تر است و روشن کردن امید در دل کودکی یتیم از هر چراغانی روشنی‌بخش‌تر... ✔️یلدایی به بلندی انتظار ظهورت نمی‌شناسم شب یلدای من با ظهورت به روشنایی روز است کاش لبخند رضایتت را باعث شوم مولای من قرارمان یلدای امسال که آخرین برگ‌های قصه بلند غربت را بخوانیم و شعر ظهور از بر کنیم و کتاب انتظار را ببندیم (ان شالله) 📗کاش فال حافظ امسال‌مان این بشود: یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور⚘ الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج مَتنـِــــــستان | بوستانی از متن و شعر👇 و داستان https://eitaa.com/joinchat/2058682618C73ac4ec86b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: سیری‌های کاذب، اشتهایمان را به خدا کم می‌کنند. ✍️ ساعت هفت و نیم صبح بود! نیم ساعت زودتر رسیدم به محل جلسه، نزدیکی‌های پارک دانشجو. • آرام آرام خزیدم لابلای درختان و سرسبزی‌های پارک که اگر چه سبز بودند ولی دیگر رمق بهار را نداشتند. • مردی داشت برگهای زرد روی زمین را جارو می‌کرد. نگاهم به او گیر کرده بود و داشتم با خودم فکر می‌کردم این برگها وارد دوره‌ی جدیدی از زندگی‌شان شده‌اند. افتاده‌اند روی خاک تا خاک شوند و چه مرحله‌‌ی تعالی بخشی! اگر چه ظاهرش فناست، ولی حقیقتاً بقاست! ✘ و بعد زیر لب گفتم: « و هیچ بقایی بدون فنا ممکن نیست. » تا رها نکنی طناب‌هایی که حصار بسته‌اند دورت، محال است فرصت کنی دوره‌ی جدید زندگی‌ات را آغاز کنی! • در همین فکرها بودم که مرد ماسک روی صورتش را کنار زد. روی لبانش لبخند بود. گفتم : می‌شود عکس بگیرم؟ گفت : آره ولی صبح شما بخیر! خجالت کشیدم، گاهی آدم چقدر بد وارد ارتباط می‌شود و نمی‌فهمد. گفت : این برگها که عکس گرفتن ندارند، از این شمشادها بگیر که دیروز تازه اصلاحشان کردم! سری به علامت تشکر نشان دادم! ولی در دلم غوغایی شد... √ سرسبزی همیشه علامتی زیبا نیست! گاهی آنقدر یک فصل سبز از زندگی‌ات، دورَت می‌کند از همه‌ی چیزهای زیباتر عالم، که به خودت می‌آیی و می‌بینی صاحبِ سرسبزی‌ها را بطور کل فراموش کرده‌ای و مشغول همین شمشادهای کوتوله شده‌ای. و گاهی همین فصل‌های زرد زندگی نه فقط برای بهار آماده‌‌ات می‌کنند که تو را به بستری برای روییدن هزار جوانه‌ی دیگر تبدیل می‌نمایند. • کارهای خدا چقدر تمیز و باکلاس است! چرخ می‌زنی در میان طبیعتِ دست‌سازش و با هر جلوه‌اش هزار حرف دارد که با تو بزند. • امان از ما ... که جلوه‌های ریز و درشت گاهی چنان سیرمان می‌کنند که از دیدن نعمتهای بزرگ در دستمان هم جا می‌مانیم. به خودمان می‌آییم می‌بینیم دیگر نه می‌بینیم‌شان و نه داریمشان. @ostad_shojae@matnestan | مَتنـِــــــستان
میلاد حضرت عیسی مسیح میلاد حضرت عیسی مسیح بر یکتاپرستان عالم مبارک‌باد این دو زن، دنیا را نور باران می‌کنند خدای متعال وقتی می‌خواهد دو انسان را به عنوان مثل و نمونه همه‌ی انسانها معرفی کند، دو زن را انتخاب می‌کند؛ در این کار، رازهایی است. زیر این پُست، متن اصلی را بخوانید... @matnestan | مَتنـِــــــستان
✨💖این‌دو زن، دنیا را نورباران میکنند این دو زن، دنیا را نور باران می‌کنند خدای متعال وقتی می‌خواهد دو انسان را به عنوان مثل و نمونه همه‌ی انسانها معرفی کند، دو زن را انتخاب می‌کند؛ در این کار، رازهایی است. قرآن کریم، وقتی می‌خواهد نمونه‌ای برای انسانهای با ایمان ذکر کند، آن را از میان مردان ذکر نمی‌کند؛ از میان زنان ذکر می‌کند: «و ضرب اللَّه مثلاً للذین امنوا امراة فرعون». خدای متعال در این جا، دو زن را به عنوان دو نمونه از انسانهای برجسته و مؤمن – نه از زنان برجسته – ذکر می‌کند. یعنی در صحنه‌ی انسانیت و تکامل معنوی، خدای متعال وقتی می‌خواهد نمونه‌ی ممتازی بیان کند، سخن از پیامبران و مردان بزرگ و شخصیتهای علمی و دینی نمی‌کند؛ بلکه سخن از دو زن به میان می‌آورد که یکی از آن دو زن، زن فرعون است. «أذ قالت رب ابن لی عندک بیتاً فی‌الجنة»؛ زنی در مقام مبارزه با قدرت طاغوتی شوهرش، زنی با استقلال کامل که زیر بار شوهر متجاوز و قدرتمند و فرعون صفت و فرعون نام خود نمی‌رود. عظمت این زن، این جاست که شوهر نمی‌تواند راه گمراهی را بر او تحمیل کند؛ اگرچه آن شوهر، شخصی در حدّ فرعون با آن قدرت و با آن شخصیت باشد. میلیونها مرد، زیر دست فرعون و محکوم اراده‌ی اویند؛ اما همسر خود این مرد، در خانه محکوم اراده‌ی او نیست؛ آزاد است، به خدا ایمان می‌آورد، راه فرعون را ترک می‌گوید و راه خدا و راه حق را انتخاب می‌کند. لذا به عنوان یک موجود و یک انسان برجسته، نه فقط از میان زنان، بلکه از میان همه‌ی بنی نوع بشر انتخاب می‌شود.  زنِ دیگر، حضرت مریم مادر عیسی و دخترِ عمران است. «مریم ابنة عمران». مریم، زنی جوان است که در مقابل تهمت و نگاه سوء ظن آلوده‌ی همه‌ی مردم شهر و منطقه‌ی خود، مثل کوه می‌ایستد و کلمةاللَّه و روح را که خدای متعال با قدرت کامله‌ی خود در دامان پاک او گذاشته است، بر روی دست می‌گیرد و مثل نورافکنی فرزند خود را بر دنیای تاریک آن زمان می‌افکند. این دو زن، دنیا را نور باران می‌کنند. این، نشان دهنده‌ی آن است که در میدان عظیم و محشر وسیعی که همه‌ی انسانها، از اوّلین و آخرین جمع شده‌اند؛ وقتی خدای متعال می‌خواهد دو انسان را از مجموع همه‌ی انسانها انتخاب کند و به عنوان مثل و نمونه، آنها را معرفی کند، دو زن را انتخاب می‌کند؛ نه دو مرد را و نه یک مرد و یک زن را. در این کار، رازهایی است. رهبر انقلاب؛ ۷۵/۱۲/۲۰ @matnestan | مَتنـِــــــستان
🌅تواضع حضرت عیسی 🌟در مورد تواضع ایشان نقل شده‌است که خطاب به اصحاب خویش فرمود: ای حواریّون من از شما درخواستی دارم که میخواهم آن را بر‌آورده سازید. حواریّون گفتند: هر حاجتی داری ما حاضر به انجام آن هستیم، پس عیسی (ع)برخاست و پاهای آنها را شستشو داد، آنها با شرم و خجالت گفتند: ای روح خدا، سزاوار است ما پای تو را شستشو دهیم، امّا عیسی (ع) فرمود: " من سزاوارترین مردم برای خدمت به عالم هستم، بدانید همان طور که من برای شما تواضع کردم، شما هم بعد از من در میان مردم تواضع کنید. سپس فرمود: بر شما واجب است که تواضع کنید، چون حکمت با تواضع رشد میکند نه با تکبّر، همان طور که گیاهان در دشت می‏رویند، نه در روی کوه" « قصص الأنبیاء» @matnestan | مَتنـِــــــستان
🧖🏻‍♀صدقه‌ی عروس امام صادق(ع): عیسی روح اللَّه، بر قومی گذشت که فریاد و هلهله می‌کردند. گفت: «امروز، فریاد و هلهله سر می‌دهند و فردا گریه می‌کنند. زیرا امشب، عروس آنان خواهد مُرد». گفتند: خدا و فرستاده او راست می‌گویند. منافقان گفتند: فردا نزدیک است! صبح که شد، آمدند و عروس را زنده یافتند، و هیچ اتّفاقی برایش نیفتاده بود. گفتند: ای روح اللَّه! آن که دیروز خبر دادی می‌میرد، نمرده است! عیسی(ع) گفت: «خدا هر چه بخواهد، انجام می‌دهد». ما را نزد او ببرید. پس در حالی که از همدیگر سبقت می‌گرفتند، رفتند تا به خانه عروس رسیدند و در زدند. شوهرش بیرون آمد. عیسی(ع) به او گفت: «از همسرت برای من اجازه بگیر». شوهر، نزد همسرش آمد و به او خبر داد. آن گاه عیسی(ع) وارد شد و به او گفت: «دیشب چه کارخیری انجام دادی؟». گفت: کاری انجام ندادم، مگر همان کاری که در گذشته نیز انجام می‌دادم. هر شب جمعه، نیازمندی می‌آمد و ما غذای او را تا شب جمعه بعدی می‌دادیم. دیشب هم آمد، در حالی که من و خانواده‌ام سرگرم کارهای خود بودیم. او صدا زد؛ ولی کسی جوابش را نداد. دوباره صدا زد؛ ولی جواب نشنید، تا این که بارها صدا زد. وقتی سخنش را شنیدم، برخاستم و به صورت ناشناخته، همان طور که درگذشته به او غذا می‌رساندیم، غذا را به او رساندم. عیسی(ع) به او گفت: «از جایت کنار رو». او از جایش کنار رفت ناگهان از زیر لباس او یک افعی چون تنه درخت پدیدار گشت که دمش را به دندان گرفته بود.🐍 عیسی(ع) گفت: «به خاطر آنچه انجام دادی، این افعی از تو باز داشته شده‌است». قصص الانبیا @matnestan | مَتنـِــــــستان
‼️بیماری که عیسی نمیتوانست شفا دهد ✨در حالات حضرت عيسى عليه السلام وارد است که همه امراض را علاج می‌کردند. 💠در حدیثی از امام صادق(ع) وارد است که مى‌فرمايد: 《عیسی بن مریم(ع) فرمود: من بيماران را معالجه كردم و آنان را شفا دادم؛ كور مادرزاد و مرض پيسى را به اذن خدا مداوا نموده و مردگان را زنده كردم ولى آدم احمق را نتوانستم اصلاح و معالجه كنم. پرسيدند: يا روح الله! احمق كيست؟ فرمود: شخصى خودپسند و خودخواه است که ●هر فضيلت و امتيازى را از آن خود مى‌داند؛ ●هر گونه حق را در همه جا به خود نسبت مى‌دهد؛ ● براى ديگران هيچ گونه احترامى قائل نمى‌شود. اين گونه آدم احمق هرگز قابل مداوا و اصلاح نيست.》   بحارالانوار، ج 72، ص 320 @matnestan | مَتنـِــــــستان