سلام. عیدتون مبارک🌟🌻
تعدادی از آهنگهای ویژه امام علی(ع) را به مناسبت عید غدیر قبلا در کانال قرار دادیم.
برای مشاهده اینجا👇کلیک کنید
https://eitaa.com/matnestan/907
🌸روز مرد مبارک
#روز_مرد #ولادت_حضرت_علی
🌸آرام آرام زنانگی را در کنار
مردانگی تو آموختم.
🌸نوشتم مشق عشق را از روی دستانت
وکم کم عشق را کنار تو یاد گرفتم
🌸شکست من و رسیدن به ما
با وجود نازنینت رقم خورد.
💖 مرد زندگیم روزت مبارک💖
@matnestan | مَتنـِــــــستان
#روزپدر #روز_پدر #ولادت_حضرت_علی
نام زیبای پــدر💖
با سیم و زر
باید نوشت
خوب و عالی
با عـیاری معتبر باید نوشت
برکت نـان و نمک از همـت
والای اوست💖
این چنین گویم
که نامش تاج سر باید نوشت
روز پدر مبارک
🌸🎊🌸
@matnestan | مَتنـِــــــستان
🌟یا علی قفل فرج وا میکند
#ولادت_حضرت_علی #روز_پدر
🌟یاعلی ذکر قیام مهدی است
🌟یاعلی ذکر مدام مهدی است
🌟" یا علی قفل فرج وا میکند "
🌟درد غیبت را مداوا میکند
🌟یا علی گویید خیل عاشقان
🌟تا بیاید مهدی صاحب زمان...
🔆میلاد باسعادت امیرمومنان مردمردان حضرت علی علیه السلام بر شما و خانواده محترم مبارک باد.
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
@matnestan | مَتنـِــــــستان
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🌸 کرّار غیر فرّار
✏️ رهبر انقلاب: امیرالمؤمنین یکی از القابش «کرّار غیر فرّار» است. پیغمبر اکرم این لقب را به امیرالمؤمنین داد. این مخصوص میدان نظامی نیست؛ در همهی میدانهای انسانی امیرالمؤمنین کرّار غیر فرّار بود؛ یعنی مهاجم، مقتدر، دارای فکر و بدون عقبگرد. ۱۳۸۴/۵/۲۸
💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از مَتنـِــــستان ✒️موثرباش
🇮🇷متن مجری ویژه دههی فجر
#شروعبرنامه #متن_مجری #دهه_فجر
🇮🇷بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِذَا جَاء نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ * وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجاً *
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّاباً *
🇮🇷روز هجران و شب فرقت یار آخر شد/
زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد
آن همه ناز و تنعم که خزان میفرمود/
عاقبت در قدم باد بهار آخر شد
شکر ایزد که به اقبال کله گوشه گل /
نخوت باد دی و شوکت خار آخر شد
صبح امید که بد مُعتکف پرده غیب /
گو برون آی که کار شب تار آخر شد
آن پریشانی شبهای دراز و غم دل /
همه در سایه گیسوی نگار آخر شد
باورم نیست ز بدعهدی ایام هنوز /
قصه غصّه که در دولت یار آخر شد
ساقیا لطف نمودی قدحت پرمی باد /
که به تدبیر تو تشویش خمار آخر شد
🇮🇷به نام خدایی که فجر آفرید. عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت حضار محترم. (خانمها و آقایان گرامی) و از خدای متعال برای شما بهترین های عالم را مسئلت دارم. امیدوارم در ایام پرشور و شعف دهه مبارک فجر و سرمای زمستانی ماه بهمن دلتون بهاری و این ایام بر یکایک شما فجرآفرینان میمون و خجسته باشه.
بسیار خرسندم که امروز توفیق خدمتگذاری محضر شما خوبان رو دارم و خدا رو شاکرم که افتخار اجرای برنامه در مراسم ...... که به منظور /که به مناسبت /...(اسم برنامه یا مراسم و احتمالا شرح مختصری از اهداف و نقاط برجسته مراسم) ... برگزار می شه رو دارم.
(بعد هم از قاری محترم جلسه تقدیر و تشکر کرده و به توضیح و شرح کلیات برنامه بپردازید و در ادامه اولین مدعو جلسه رو دعوت یا اولین برنامه رو اعلام کنید و بسته به فضای جلسه با گرفتن تشویق و یا ذکر صلوات از حضار به استقبال اولین برنامه برید...)
✍محمدرضا مبارکی
@matnestan | مَتنـِــــــستان
هدایت شده از مَتنـِــــستان ✒️موثرباش
🖐بهمن سلام(ویژه دهه فجر)
#شعر #دهه_فجر
بهمن من تاریخم تو بگو از رازهای ناگفته ام
از شهیدان مظلوم به خون خفته ام
که صدایشان را فقط خدا شنید
اجرشان نوری بر چهره ها دمید
گوهر فریادشان نابودی استبداد
او که می گفتن بعد خدا نام خود را
خدا...شاه...میهن!!!
و دستان به خون آلوده
مظلومان شنکجه داده شده
در تاریک ترین لحظه های زندگی
فریادشان در زمان جاری
گوشها شنواتر
لحظه های آشناتر
اتحاد زیبا تر
مشت شدند انگشتان
تمام گروهای مبارز در آن عیان
ریشه ی استبداد ستس تر
داهای مردم قوی تر
برفت ظلم از خاک وطن
«هوا دلپذیر شد
گل از خا بردمید
پرستو به بازگشت زد نغمه ی امید»
و نگاه منتظران به آسمان وافق
فرشته بر زمین نشست
و نوای آزادی شور انگیزتر شد
حال سی سال گذر تاریخ بر آن زمان
جنگ...صبر...تلاش...شکوفایی آن
هر چند گاهی به عدالتی شده چون خزان
بیایید چون گذشته شویم
اسیر قدرت و ظلمی نشویم
خاک به خون همه رنگین شد
انقلاب با من و ما پیروز شد
من
تو
بیا ما شویم
و بر کنیم ریشه ی ظلم من بودن را...
شاعر: سعید مطوری
@matnestan | مَتنـِــــــستان
هدایت شده از مَتنـِــــستان ✒️موثرباش
🤨من خمینی فروش نیستم
#دهه_فجر #متن_مجری #داستانک
پرسیدم: «چنده؟»
پیرمرد، به هندوانههای پوسیده نگاه کرد و گفت: «چند روزه آقای خمینی دستگیر شده؟»
بازار، حدود یک هفتهای بود که بسته شده بود؛ به خاطر اعتصاب بازاریها و روزنامهنگاران.
گفتم: «نمیدونم… هفت هشت روزی میشه.»
پیرمرد به چرخدستیاش تکیه داد و نگاه کرد به قفل در مغازهها. بعد، کلاه مندرساش را برداشت و سرش را خاراند. با خود گفتم: «خرجی زن و بچهاش را چهجوری میدهد با این اوضاع و احوال اعتصاب و تعطیلی؟!» خواستم چند تا از هندوانههای خراب شدهاش را بخرم تا کمکی کرده باشم به او.
اشاره کردم به هندوانهها و گفتم: «از این پنج تا برام میکشی؟» پیرمرد کلاهاش را برداشت و تکاند و به سرش گذاشت. دوباره به کرهکره مغازهها نگاه کرد و بعد با غیظ به چشمهای من خیره شد و گفت:
«برو آقا! من خمینی فروش نیستم!»
@matnestan | مَتنـِــــــستان