#شھیدنویس✍🏻
ترکش توپ خورده بود به گلوی حاج
حسین و راننده اش. خونریزی حاجی
شدید شده بود، اما نمیکشت زخمش
روببندم. می گفت: اول راننده ام...
بعد با خودش حرف میزد ومی گفت:
اون زن و بچه داره، امانته دست من...
اینارو گفت وبیهوش شد...
-#شهیدحسینخرازی🌱-
#شهدا_شرمنده_ایم
•┈┈••✾•🌿🥀🌿•✾••┈┈•
@mazhabane_313
•┈┈••✾•🌿🥀🌿•✾••┈┈•