✅ کلام شهید:
«نماز اول وقت را رها نکنید.»
✳️ ایشان قبل از انقلاب هرجایی که بودند و اذان میشنیدند، خودشان اذان میگفتند و همانجا نماز میخواندند.
✳️بعضی از وقتها در مراسمات عروسی که تازه در تالارها انجام میشد، آقا سید میدانست که نباید آنجا برود، ولی برای اینکه جو را عوض کند،
✳️ آنجا میرفت و با صدای بسیار زیبایشان شروع میکردند، اذان گفتن و جو را عوض میکردند و آنقدر این اذان زیبا بود که همه لذت میبردند و گوش می دادند.
#شهیدمجتبیهاشمی
#نمازاولوقت
معراج شهدا🥀
@mearaj_shohada313
#عیدنوروز🌸🤍
در دوران ابتدایی علیعباس نزدیک شب عید به بچه ها میگفت: هر کس هر اندازه که میتواند برای نیازمندان کمک کند. از لباس گرفته تا برنج و روغن و ... جمع آوری میشد. بچه ها هم وسایل را بستهبندی میکردند. شب عیدی کمک ها به دست نیازمندان میرسید.✨
#شهیدعلیعباسحسینپور
معراج شهدا🥀
@mearaj_shohada313
این کاری که هر روز انجام میدیم
منبع خیر، برکت، نور و دلیل حال خوبته
سه بار زمزمه کن؛
"صلی الله علیک یا ابا عبدالله..."
❤️"زنده نگه داشتن نام و یاد و خاطرات #شهدا کمتر از #شهادت نیست ..."❤️
از کانالهای آن روز
فقط به "خدا" می رسیدند😢
معراج شهدا🥀
@mearaj_shohada313
همیشه خوبی های افراد را در جمع می گفت؛ مثلا اگر کسی چندین عیب و ایراد داشت، اما یک کار خوب نصفه نیمه انجام می داد، همان مورد را در جمع اشاره می کرد.
همیشه مشغول تقویت نقاط مثبت شخصیت بچه ها بود. باور کنید احمد آقا از پدر و برادر برای ما دلسوزتر بود.
خاطره یکی از دوستان #شهیداحمدعلینیری
📙عارفانه. اثر گروه شهید هادی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
معراج شهدا🥀
@mearaj_shohada313
آنقدر روزها نمیخوابید که از فرط
خستگی میافتاد میگفت:
پاسدار یعنی کسی که کار کنه
بجنگه خسته نشه کسی که نخوابه
تا وقتی خود به خود خوابش ببره...
#شهیدمهدیباکری🕊
معراج شهدا🥀
@mearaj_shohada313
هدایت شده از 🇮🇷•مَجنونُ الحُسِین•🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نائب الزیاره دوستان☺️
#حسین_جانم
@Majnunhoseyin
#اثر_دعا_بر_شهيد_همت!!
🌷مشغول آشپزی بودم، آشوب عجیبی در دلم افتاد، مهمان داشتم، به مهمانها گفتم: شما آشپزی کنید من الان بر میگردم. رفتم نشستم برای ابراهیم نماز خواندم، دعا کردم، گریه کردم که سالم بماند، یک بار دیگر بیاید ببینمش. ابراهیم که آمد به او گفتم که چی شد و چه کار کردم. رنگش عوض شد و سکوت کرد....
🌷گفتم: چه شده مگر؟ گفت: درست در همان لحظه میخواستیم از جاده ای رد شویم که مینگذاری شده بود. اگر یک دسته از نیروهای خودشان از آنجا رد نشده بودند، میدانی چی میشد ژیلا؟ خندیدم. با خنده گفت: تو نمیگذاری من شهید بشوم، تو سدّ راه شهادت من شده ای؟ بگذر از من!
🌹خاطره اى به ياد سردار خيبر فرماندهى شهيد محمدابراهيم همت
راوی: خانم ژیلا بدیهیان #همسرشهید
📚 كتاب "به مجنون گفتم زنـده بمان" كتاب سوم، ص ٥٤
#شهیدمحمدابراهیمهمت
معراج شهدا🥀
@mearaj_shohada313
آنان در او غرق شدند
ما در خودمان..
آنان نشان اویند
ما در پِے نشان..
#شهیدانه
معراج شهدا🥀
@mearaj_shohada313