eitaa logo
رسانه الهی
353 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
690 ویدیو
12 فایل
خدایا چنان کن سر انجامِ کار تو خشنود باشی و ما رستگار ارتباط با ما @Doostgharin
مشاهده در ایتا
دانلود
گداهه جلومو گرفت گفت داداش داری هزارتومن بم کمک کنی؟ گفتم پسر تو جوونی چهار ستون بدنت سالمه، واقعا شان تو همینه که واسه هزارتومن به هر کس و ناکسی رو بزنی؟ گفت راست میگی دمت گرم... داداش داری پنج هزار تومن بم کمک کنی؟😐 😃😃😃😃😃 ⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜ 💢در مورد کمک کردن به افرادی که در کوچه و خیابان اظهار نیازمندی می‌کنند، باید به این نکته توجه داشت که گاهی تکدی گری برای بعضی از افراد شغل و عادت شده ، که در این صورت انسان می تواند از کمک به این گونه افراد خودداری کند. ولی گاهی عادت کردن فرد برای ما ثابت نیست،در این صورت بهتر است بدون افراط و زیاده روی به او کمک کنیم. بعضا دیده می‌شود افرادی به بهانه‌ی مریضی خود و یا اعضای خانواده‌شان در خیابان از ما طلب کمک می‌کنند. راه مطمئنی برای تشخیص این که راست می‌گویند یا دروغ وجود ندارد. ما می‌توانیم با آن‌ها صحبت کنیم و تا حدی از جزئیات مشکلات آن‌ها مطلع شویم. ———————————————————— ✅ استفاده از این مطلب با ذکر «صلوات» جایز است 🕌
رسانه الهی
🔥 #رمان_فرار_از_جهنم 👣🔥 #قسمت_پنجاه_و_هشتم سرطان . سریع از مسجد اومدم بیرون ... چه خوب، چه بد
🔥 👣🔥 حرمت مومن چند وقتی ازشون خبری نبود ... تا اینکه یکی از بچه ها که خواهرش با حسنا دوست بود بهم گفت از بیمارستان مرخص شده ... دکترها فکر می کردن توی جواب آزمایش اشتباه شده بوده ... و هنوز جوابی برای بروز علت و دیدن شدن اون علائم پیدا نکرده بودن ... ایستادم به نماز و دو رکعت نماز شکر خوندم... . . توی امریکا، جمعه ها روز تعطیل نیست ... هر چند، ظهرها زمان کار بود اما سعی می کردم هر طور شده خودم رو به نماز جمعه برسونم ... . . زیاد نبودیم ... توی صف نماز نشسته بودیم و منتظر شروع حرف های حاجی ... که یهو پدر حسنا وارد شد ... خیلی وقت بود نمی اومد ... . . اومد توی صف نشست ... خیلی پریشان و آشفته بود ... چند لحظه مکث کرد و بلند گفت: حاج آقا می تونم قبل خطبه شما چیزی بگم؟ ... . . از جا بلند شد ... اومد جلوی جمع ایستاد ... . بسم الله الرحمن الرحیم ... صداش بریده بریده بود ... . - امروز اینجا ایستادم ... می خواستم بگم که ... حرمت مومن... از حرمت کعبه بالاتره ... هرگز به هیچ مومنی تعرض و اهانت نکنید ... . . دستمالی رو که دور گردنش بسته بود باز کرد ... هرگز دل هیچ مومنی رو نشکنید ... جمع با دیدن این صحنه بهم ریخت ... همهمه مسجد رو پر کرد ... . - و الا عاقبت تون، عاقبت منه ... گریه اش گرفت ... چند لحظه فقط گریه کرد ... . . - من، این کار رو کردم ... دل یه مومن رو شکستم ... موافقت یا مخالفت با خواستگاریش یه حرف بود؛ شکستن دلش و خورد کردنش؛ یه بحث دیگه ... ولی من اونو شکستم ... اینم تاوانش بود ... . . شبی که دخترم مرخص شد خیلی خوشحال بودم ... با خودم می گفتم؛ اونها چطور تونستن با یه تشخیص غلط و این همه آزمایش، باعث آزار خاتواده ام بشن و ... . . همون شب توی خواب دیدم وسط تاریکی گیر کردم ... از بین ظلمت، شخصی که تمام وجودش آتش بود به من نزدیک می شد ... قدش بلند بود و شعله های آتش در درونش به هم می پیچید و زبانه می کشید ... ... نویسنده: 🕌
🏖بهشتی که در نَفسِ خویش، خَلق میکنی؛ هم دنیا را برایت شاد و آرام می سازد و هم دورانِ بعد از دنیایت را... 👈درمانِ جهنم های درون؛ اولین قدم برای سبک_زندگی_شاد است. 🕌
2بعضى از زنها ادعا مى‏کنند که وجود رنگ روى ناخن مانع وضو نیست و مسح روى جوراب نازک هم جایز است 🕌 @mediumelahi
به نام خداوند بخشنده ی مهربان💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖 🕌
🍃🌹🍃 سبک_زندگی_شاد شادی آخرت ، متعلق به کسانی ست که در دنیا سخت گیر نیستند.🌸😍 ❌ انسانهای زودرنج ، حسود و کینه ای ، نصیبی از شادی آخرت ندارند؛😱 ❗️ زیرا نفس خود را در سختی گذاشته اند.😡 🕌
الهی حکمت خدا با آرزوهاتون یکی باشه! ‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕌
رسانه الهی
🔥 #رمان_فرار_از_جهنم 👣🔥 #قسمت_پنجاه_و_نهم حرمت مومن چند وقتی ازشون خبری نبود ... تا اینکه یکی
🔥 👣🔥 من عمل توئم . از بین ظلمت، شخصی که تمام وجودش آتش بود به من نزدیک می شد … قدش بلند بود و شعله های آتش در درونش به هم می پیچید و زبانه می کشید … نفسش پر از صدا و تنوره های آتش بود … از صدای نفس کشیدنش تمام وجودم به لرزه افتاد … توی چشم هام زل زد … به خدا وحشتی وجودم رو پر کرد که هرگز تجربه نکرده بودم … با خشم توی چشم هام زل زد و با صدای وحشتناکی گفت: از بیماری دخترت عبرت نگرفتی؟ … هنوز نفهمیدی که چه گناهی مرتکب شدی؟ … ما به تو فرصت دادیم. بیماری دخترت نشانه بود … ما به تو فرصت دادیم تا طلب بخشش کنی اما سرکشی کردی … ما به تو فرصت دادیم اما تو به کسی تعدی کردی که خدا هرگز تو رو نخواهد بخشید … از شدت ترس زبانم کار نمی کرد … نفسم بند اومده بود … این شخص کیه که اینطور غرق در آتشه … هنوز از ذهنم عبور نکرده بود که دوباره با خشم توی چشم هام نگاه کرد… من عمل توئم … من مرگ توئم … و دستش رو دور گلوم حلقه کرد … حس می کردم آهن مذاب به پوستم چسبیده … توی چشم هام نگاه می کرد و با حالت عجیبی گلوم رو فشار می داد … ذره ذره فشار دستش رو بیشتر می کرد … می خواستم التماس کنم و اسم خدا رو ببرم ولی زبانم تکان نمی خورد … . با حالت خاصی گفت: دهان نجست نمی تونه اسم پاک خدا رو به زبون بیاره … . زبانم حرکت نمی کرد … نفسم داشت بند میومد … دیگه نمی تونستم نفس بکشم … چشم هام سیاه شده بود … که ناگهان از بین قلبم برای یک لحظه تونستم خدا رو صدا بزنم … خدا رو به حرمت اهل بیت پیامبر قسم دادم که یه فرصت دوباره بهم بده تا جبران کنم … گلوم رو ول کرد … گفت: لایق این فرصت نبودی. خدا به حرمت نام فاطمه زهرا این فرصت رو بهت داد … . . از خواب پریدم … گلوم به شدت می سوخت و درد می کرد … رفتم به صورتم آب بزنم که اینو دیدم … . گریه اش شدت گرفت … رد دستش دور گلوم سوخته بود … مثل پوستی که آهن گداخته بهش چسبونده باشن … جای انگشت ها و کف دست کشیده ای، روی پوستش سوخته بود … . جلوی همه خودش رو پرت کرد روی دست و پای من … قسم می داد ببخشمش … . . حاج آقا بلند شد خطبه نماز جمعه رو بخونه … بسم الله الرحمن الرحیم … ان اکرمکم عندالله اتقکم … به راستی که عزیزترین شما در نزد خدا، باتقواترین شماست … و صدای گریه جمع بلند شد … ... نویسنده: 🕌 @mediumelahi
من تا کلیـد موفقیت رو پیدا میکنم،😍 یه نفر قفل عوض میکنه! 😒😒 مشکلتـون با من چیه؟ 😕😕 😂😂😂😂😂😂 ⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜ 💠 از نگاه قرآن، انسان‌های موفق كسانی هستند كه با مشورت كارها را پیش می‌برند و از آنچه خداوند به آن‌ها رزق داده است، انفاق می‌كنند، گفت: در آیات قرآن می‌خوانیم كه خداوند خطاب به پیامبر(ص) تأكید می‌كند كه اخلاق خوب موجب شد مردم دور تو جمع شوند. بعد از آنكه مسلمانان در جنگ احد دوبار به توصیه‌های پیامبر(ص) گوش ندادند و موجب شد شكست سختی بخورند، پیامبر(ص) از آنان دلخور بود اما در حین بازگشت پیامبر(ص) به مدینه آیه‌ای از سوی خداوند نازل شد كه مسلمانان را عفو كند و برای آنان طلب استغفار كرده و با آنان مشورت كند و این جایگاه مشورت در قرآن كریم است. ———————————————————— ✅ استفاده از این مطلب با ذکر «صلوات» جایز است 🕌 @mediumelahi
حق الناس چیست؟ و اگر صاحبان آن حق در دسترس نباشند چه باید کرد؟ 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ ‍ 👗 وقتش رسیده این لباس هاے آلوده به زرق و برق دنیایی را از تن روحت درآوری و آرامشے با رایحه‌ی هدیہ بگیرے... 🌙 را بہ تن کن بانو❗️ 😌 اگر ممانعت نکنے... 😇 تو را همراهے می‌کنند❗️ 🌸 خدا منتظر بازگشت توست... 🍃 وقتش رسیده که لطافت را لمس کنے❗️ ✨ آنجاست کہ می‌فهمے مهربان تر از آن است که قصد اذیت کردن بنده اش را داشته باشد❗️ 💫 لذت لمس لطافت و را از دلت دریغ نکن ... 🕌 @mediumelahi