eitaa logo
رسانه الهی
352 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
685 ویدیو
12 فایل
خدایا چنان کن سر انجامِ کار تو خشنود باشی و ما رستگار ارتباط با ما @Doostgharin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ابراهیم می گفت : به احترام بگذارید که حفظ آرامش و بهترین برای شماست ...! 🌷 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1533980670.mp3
7.07M
🔅↭🌺﷽🌺↭🔅    آرزوم حین 💔😭 🥀 🥀 🥀 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 همانطور که برای روشن کردن آتش از هیزمهای کوچک استفاده می کنیم 👌وکم کم آتش بزرگ و شعله ورتر می شود ✅ گناهان کوچک هم همینطور کم کم تبدیل به گناهان کبیره می شوند ...😔 لذا روز از ذره ذره اعمال ما حسابرسی می شود.✅ "فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره ومن یعمل مثقال ذرة شرا یره " چقدر خوبه که توشه هامون خیر و خوبی باشه😍 رسانه الهی🕌 @mediumelahi 🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ نیروهای داعشی خطاب به مردان عراقی و سوری: زن که آدم نیست، قیمت دختراتون چند⁉️ 💢 خانم های ایرانی؛ اگه کشور به خطر بیفته به بزرگ و کوچکتون رحم نخواهند کرد....♨️❌ رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رسانه الهی
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ❀✿ #رمان_قبله_من #قسمت_بیست_و_هفتم #بخش_سوم ❀✿ _ نڪنھ یحیـے هم مرده !...رو نمیڪنھ... گی
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ❀✿ ❀✿ _مث اینڪھ گوشیت همرات نبوده. _ آها.حتما بهشون زنگ میزنم مرسے نگاهم سمت یحیـے ڪشیده میشود... _ میشھ باهات حرف بزنم پسرعمو؟! باتعجب بھ بشقابش خیره میشود _ بامن؟! آذر سریع میپرسد: چیزی شده؟! دیگردارد حالم رابهم میزند. دوست دارم بگویم فوضولے؟!! _ نھ! چیز خاصے نیست...یھ چندتا سوالھ یحیـے _ راجبھ ؟ _ بعدا متوجھ میشید. یلدا نگاه معنادارش رااز صورتم میگیرد.شاید فهمیده چھ چیز فڪرم را مشغول ڪرده. یحیے شامش راتمام میڪند و مثل بچه های مودب روی یڪ مبل تڪ نفره ساڪت میشیند. سمتش مے روم و درفاصلھ ی یڪ قدمے اش مے ایستم. _ بپرسید! _ بے مقدمه بگم. از یلدا شنیدم خیلے مرتضی آوینے رو دوس داری. میشھ بدونم چرا؟! یڪ لحظھ درچشمانم نگاه میڪند _ چرا یلدا اینو گفتھ؟! _ مفصلھ . _ من مرتضے رو دوست ندارم.مرتضے قهرمان منھ ! آرزوی صندلے بلند مے شود و دوباره میپرسد: حالا میشھ بگید چرا گفتھ؟! نگاهم از پیرهن سفیدش به چشمانش ڪشیده میشود.اولین باراست اینطور نگاهم میڪند.... شاید حواسش نیست. _ میخواستم علت این رفتارارو بدونم... همین! یکدفعھ تبسمے خاص و شیرین لابھ لای ریش نسبتا بلندش مے دود. سرتڪان میدهد و میگوید: همیشھ سوال شروع تغییراس! و بھ سمت اتاقش مے رود... گیج بھ قدمهای آهستھ اش نگاه میڪنم... چقدر خوب بود! لبخندش! ❀✿ 💟 نویسنــــــده: ❀✿ 👈 ڪپے تنها با ذڪر مورد رضایت است👉 ❀✿ رمان های عاشقانه مذهبی بامــــاهمـــراه باشــید🌹 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا