کتاب صوتی "آیه عصمت، مادر خلقت"
شرحی بر اوصاف و سیره عملی حضرت
#فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
اثر حجت الاسلام #حسین_اسکندری
#آیه_عصمت_مادر_خلقت
از امروز بعد از ظهر در کانال رسانه الهی🕌
@mediumelahi
۱۵ دی ۱۴۰۱
۱۵ دی ۱۴۰۱
Part01_آیه عصمت،مادر خلقت.mp3
10.86M
📗کتاب صوتی
#آیه_عصمت_مادر_خلقت
قسمت1⃣
"شناخت فاطمه سلام الله علیها
#سیرت_زهرا_(س)
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
۱۵ دی ۱۴۰۱
#احتیاجبهمردم
❌بعضیا می گن:
✍خدایا؛ مرا محتاج بندگان خودت قرار نده🤔
چنین دعایی نکنیم، چون این دعا هرگز
مستجاب نمی شه.⛔️
👈خداوی متعال؛ همهی بندگان را محتاج یکدیگر آفریده .✅
#اینجوردعاکنیم:👇
🤲خدایا؛ مرا محتاجِ بندگان بدِ خُلق خودت قرار نده.
👈خب حالا بندگان بد، چه کسانی هستند؟👇
🌺پیامبر"صلّیاللهعلیهوآله" فرمودند:
⭕️بندگان بد کسانیاند که:
✍هر گاه چيزى به کسی بدهند،
منّت گذارند و هر گاه ندهند، بد گويند.😱
بله👇
خدای متعال؛ همهی بندگان را محتاجِ یکدیگر آفریده 👌
#چگونه_دعا_کنیم؟
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
۱۵ دی ۱۴۰۱
رسانه الهی
#بســـــم_ربِّ_العشــــــــــق #رمـــــان #طعـــــم_سیبـــ به قلم⇦⇦🍁بانو.میـــــم.سرخه ای🍁 #قسمٺـ
#بســـــم_ربِّ_العشــــــــــق
#رمـــــان
#طعـــــم_سیبـــ.
#قسمٺـ_پنجم:
بعد از حدودای یک ربع صدای خداحافظی سریع علی رو شنیدم و بعد هم صدای بسته شدن در!
از آشپز خونه رفتم بیرون مادربزرگ رو کرد به من گفت:
-إ!مادر چی شدی یهو رفتی؟صد دفعه بهت گفتم وقتی داری چیزی میخوری عجله نکن که این طوری نپره توی گلوت!!
هاج و واج داشتم به مادر بزرگ نگاه میکردم...انگار اصلا خبر نداشت که چی گفته!!!
بدون جواب رفتم و لیوان هارو جمع کردم و بردم آشپز خونه.
بعد هم رفتم آشپز خونه تا استراحت کنم.روی تخت دراز کشیدم.
امروز واقعا روز عجیبی بود.علی چه جوری منو توی پارک دید!!
یعنی وقتی من از در اومدم بیرون منو دیده؟چه جوری منو پیدا کرد!!!
علی بخاطر من با چند نفر درگیر شدو کلی آسیب دید واقعا نمیدونم چه ازش عذرخواهی کنم یا تشکر!!!
توهمین فکر بودم که خوابم برد...
حدود ساعت هفت ونیم بود که با صدای مادر بزرگ از خواب پریدم زور و اصرار که بلند شو امشب با من بیا مسجد.بالاخره بلند شدم و وضو گرفتم بعد هم آماده شدم. و راهی مسجد شدیم.
چند ساعتی گذشت بعد از نماز من یه گوشه قرآن میخوندم مادربزرگ هم یه گوشه پیش خانم های دیگه نشسته بود.یه خانم تقریبا جوونی پیش مادربزرگ نشسته بودو هی باهم پچ پچ میکردن و زیر چشمی منو نگاه میکردن!
بعد از نیم ساعتی راهی خونه شدیم.اون خانم هم با ما هم مسیر بود.به کوچه که رسیدیم انتظار خداحافظی داشتم ولی کوچه رو باهامون داخل.جلوی خونه ی علی که رسیدیم ایستاد روبه من و مادربزرگ کرد و گفت:
-خیلی خوشحال شدم از دیدنتون بعد به من دست داد و گفت:
-از آشنایی با شما هم خرسندم.
گفتم:
-ممنونم همچنین.
بعد رفت طرف در خونه ی علی و وارد خونه شد.همینطوری به در خونه زل زده بودم که یهو مادر بزرگ با پشت دست زد توکلم گفت:
-عاشق شدی؟؟؟
-عاشق چیه مادر جون!!ببینم؟؟؟این خانم مهناز خانم بود؟؟؟
-آره مادر خوشحال شدی؟؟؟اومده بود تورو ببینه.
-منو ببینه؟؟؟
-ببینم انگار تو از هیچی خبر نداری.
هاج و واج مادر بزرگو نگاه میکردم که یکی دیگه زد تو کلم.گفتم:
-مادرجون دستت درد نکنه چهارپنج تا بزن شاید خواب باشم بیدار شم.
-خواب نیستی مادر جون عاشقی.
مارد بزرگ بدون این که به من توجه کنه رفت طرف در خونه و بعد هم دروباز کرد و رفت داخل خونه پشت سرش هم درو بست.
از شانس خوبم کلید همراهم داشتم وگرنه مادر بزرگ درو برام باز نمیکرد رفتم داخل خونه کلی توفکر بودم.بدون حرف رفتم اتاق و وسایلامو جمع کردم و خوابیدم.
صبح ساعت هفت از خواب بلند شدم بعد از خوردن صبحونه از خونه زدم بیرون.جلوی در که رسیدم کیفم گیر کرد گوشه ی درو کتابام ریخت روی زمین نشستم روی زمین که جمعشون کنم یک دفعه چشمم خورد به علی....
ادامه دارد...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
نویســــــــــنده:📝
#مـــــریم_ســـــرخه_ای
رمان های عاشقانه مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
۱۵ دی ۱۴۰۱
۱۵ دی ۱۴۰۱
#دخیلڪ_یا_ام_البنین❤️
باید ڪه در این همهمہ ها تاب بگیریم
تصویر شب #علقمہ را قاب بگیریم
ایڪاش ڪه در روز قیامٺ لب ڪوثر
از مـادر #سـقاے_حـرم آبـــ بگیریم
شب زیارتی ارباب
اللهم عجل لولیک الفرج
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
۱۵ دی ۱۴۰۱
۱۵ دی ۱۴۰۱
۱۶ دی ۱۴۰۱
۱۶ دی ۱۴۰۱
🌸🍃🌸🍃🌸
می گفت:
به نماز نیست، باید عملت خوب باشه.👌
گفتم: خب نماز هم، عمل است.✅
و دیگر چیزی نگفت.🤔
براستی👇
اگر #نماز عمل نیست، پس چیست⁉️
#تلنگرانه
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
🌸🍃🌸🍃🌸
۱۶ دی ۱۴۰۱
Part02_آیه عصمت،مادر خلقت.mp3
14.61M
📗کتاب صوتی
#آیه_عصمت_مادر_خلقت
قسمت 2⃣
"تبارنامه و خلقت فاطمه سلام الله عليها"
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
۱۶ دی ۱۴۰۱