11.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹برای امام زمانم چه کنم؟🌹
#انتظار یعنی...
گناه نکنیم✅
#اللّهم_عجّل_لولیّك_الفرج
#امام_زمان_عج
#رسانه_الهی🕌
https://eitaa.com/joinchat/396361812Cccbe6d3082
حجتالاسلام بیآزار تهرانیمنتظر واقعی.mp3
زمان:
حجم:
2.9M
🔊 #صوت_مهدوی
💖برای امام زمانم چه کنم؟💖
📝 پادکست #انتظار واقعی
👤 حجت الاسلام #بیآزار_تهرانی
🔺 خیلی از کسانی که دَم از #امام_زمان "عج" میزنند قصه شون مثل قصهٔ آبکش هست.... 🤔
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
🌸🌸🌸🌸🌸
#انتظار یعنی 🌷🌷
وقتی چشمت به نامحرم افتاد 😡
سرتو بندازی پایین 👌👌👌
بگی من با این چشمها میخوام آقا رو ببینم😍😍😍😍😍
#حجاب_چشم
#پندانه
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸
السّلام علیکَ🌱
#یاصاحبالزمانعج💚
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلا به تو افتاده مسیرم که بمیرم...
روزت به خیر ،صبح امیدم ❣🌹
#انتظار
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
🌸🌸🌸🌸🌸
259.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼 #السلام_علیک
🌼 #یا_اباصالح_المهدی
🌼سلام بر تــــــو که
💫صداقت صبح موعودی
🌼سلام بر تـــــو که
💫اجابت قنوت #منتظرانی
🌼سلام بر تــــــو که
💫قائم آل #محمدی
🌼و ما همهی عمر به
💫انتظارت #ایستادهایم
🌼الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَــرَج🌼
#انتظار
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
هدایت شده از رسانه الهی
11.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹برای امام زمانم چه کنم؟🌹
#انتظار یعنی...
گناه نکنیم✅
#اللّهم_عجّل_لولیّك_الفرج
#امام_زمان_عج
#رسانه_الهی🕌
https://eitaa.com/joinchat/396361812Cccbe6d3082
🌸🍃🌸🍃🌸
#دلنوشته
میدانی آقاجان❗️
خواب مانده ایم😔
ازهمان روز اول همان روز در سقیفه
همان موقع کنار در خانه
میدانی اگر خواب نبودیم😔
❕کار به پهلوی #مادر نمیرسید🥀
❕به خار در چشمان پدر نمیرسید😢
❕به جگرِ سوخته مجتبی🥀
❕به ظهر عاشورا😭
❕به زندان
❕به زهر
❕به غربت یتیمی نمیرسید👌
اگرخواب نبودیم❗️
کار به #انتظار شما نمیرسید...😔
این مداد دست من است✏️
و پاک کن دست شما🖱
خط خطی کردن کارمن است
و رو سفید کردن کار شما❤️
اگر شما نبودی آبرویم آب میشد
بازهم مراببخش 😔
سربه زیر سلامت میکنم😔
#الســــلام_عــــلــــیــــک_یـــا #ابــــاصــــالـــــح_الـــــمـــــــهـــــــدی💚🍃
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
🌸🍃🌸🍃🌸
@Ostad_Shojae4_5949723903436787024.mp3
زمان:
حجم:
12.69M
#مادری_از_عرش۱۴
#مقام_معظم_رهبری
#استاد_شجاعی
➖برای #اهل_بیت_علیهمالسلام ، میزانِ اثرگذاری ما در خاموش کردنِ این آتش شعله گرفته ، مهم نیست!
👌مهم این است هر کدام از فرزندانشان ، به مقام "قیام" برسند و در ساختنِ گلستانِ تاریخ ، به ابراهیمِ زمان ، کمک کنند!
من ، تا مقام #قیام ، مقام #انتظار ، چقدر فاصله دارم؟‼️
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
رسانه الهی
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_هشتم 💠 شنیدن همین جمله کافی بود تا کاسه دلم ترک بردارد و از رفتن ح
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_نهم
💠 در تمام این مدت منتظر #شهادتش بودم و حالا خطش روشن بود که #عطش چشیدن صدایش آتشم میزد.
باطری نیمه بود و نباید این فرصت را از دست میدادم که پیامی فرستادم :«حیدر! تو رو خدا جواب بده!» پیام رفت و دلم از خیال پاسخ #عاشقانه حیدر از حال رفت.
💠 صبر کردن برایم سخت شده بود و نمیتوانستم در #انتظار پاسخ پیام بمانم که دوباره تماس گرفتم. مقابل چشمانم درصد باطری کمتر میشد و این جان من بود که تمام میشد و با هر نفس به #خدا التماس میکردم امیدم را از من نگیرد.
یک دستم به تمنا گوشی را کنار صورتم نگه داشته بود، با دست دیگرم لباس عروسم را کنار زدم و چوب لباسی بعدی با کت و شلوار مشکی دامادی حیدر در چشمم نشست.
💠 یکبار برای امتحان پوشیده و هنوز عطرش به یادگار مانده بود که دوباره مست محبتش شدم. بوق آزاد در گوشم، انتظار احساس حیدر و اشتیاق #عشقش که بیاختیار صورتم را سمت لباسش کشید.
سرم را در آغوش کتش تکیه دادم و از حسرت حضورش، دامن #صبوریام آتش گرفت که گوشی را روی زمین انداختم، با هر دو دست کتش را کشیدم و خودم را در آغوش جای خالیاش رها کردم تا ضجههای بیکسیام را کسی نشنود.
💠 دیگر تب و تشنگی از یادم رفته و پنهان از چشم همه، از هر آنچه بر دلم سنگینی میکرد به خدا شکایت میکردم؛ از #شهادت پدر و مادر جوانم به دست #بعثیها تا عباس و عمو که مظلومانه در برابر چشمانم پَرپَر شدند، از یوسف و حلیه که از حالشان بیخبر بودم و از همه سختتر این برزخ بیخبری از عشقم!
قبل از خبر #اسارت، خطش خاموش شد و حالا نمیدانستم چرا پاسخ دل بیقرارم را نمیدهد. در عوض #داعش خوب جواب جان به لب رسیده ما را میداد و برایمان سنگ تمام میگذاشت که نیمهشب با طوفان توپ و خمپاره به جانمان افتاد.
💠 اگر قرار بود این خمپارهها جانم را بگیرد، دوست داشتم قبل از مردن نغمه #عشقم را بشنوم که پنهان از چشم بقیه در اتاق با حیدر تماس گرفتم، اما قسمت نبود این قلب غمزده قرار بگیرد.
دیگر این صدای بوق داشت جانم را میگرفت و سقوط #خمپارهای نفسم را خفه کرد. دیوار اتاق بهشدت لرزید، طوریکه شکاف خورد و روی سر و صورتم خاک و گچ پاشید.
💠 با سر زانو وحشتزده از دیوار فاصله میگرفتم و زنعمو نگران حالم خودش را به اتاق رساند. ظاهراً خمپارهای خانه همسایه را با خاک یکی کرده و این فقط گرد و غبارش بود که خانه ما را پُر کرد.
نالهای از حیاط کناری شنیده میشد، زنعمو پابرهنه از اتاق بیرون دوید تا کمکشان کند و من تا خواستم بلند شوم صدای پیامک گوشی دلم را به زمین کوبید.
💠 نگاهم پیش از دستم به سمت گوشی کشیده شد، قلبم به انتظار خبری از #تپش افتاد و با چشمان پریشانم دیدم حیدر پیامی فرستاده است.
نبض نفسهایم به تندی میزد و دستانم طوری میلرزید که باز کردن پیامش جانم را گرفت و او تنها یک جمله نوشته بود :«نرجس نمیتونم جواب بدم.»
💠 نه فقط دست و دلم که نگاهم میلرزید و هنوز گیج پیامش بودم که پیامی دیگر رسید :«میتونی کمکم کنی نرجس؟»
ناله همسایه و همهمه مردم گوشم را کر کرده و باورم نمیشد حیدر هنوز نفس میکشد و حالا از من کمک میخواهد که با همه احساس پریشانیام به سمتش پَر کشیدم :«جانم؟»
💠 حدود هشتاد روز بود نگاه #عاشقش را ندیده بودم، چهل شب بیشتر میشد که لحن گرمش را نشنیده بودم و اشتیاقم برای چشیدن این فرصت #عاشقانه در یک جمله جا نمیشد که با کلماتم به نفس نفس افتادم :«حیدر حالت خوبه؟ کجایی؟ چرا تلفن رو جواب نمیدی؟»
انگشتانم برای نوشتن روی گوشی میدوید و چشمانم از شدت اشتیاق طوری میبارید که نگاهم از آب پُر شده و به سختی میدیدم.
💠 دیگر همه رنجها فراموشم شده و فقط میخواستم با همه هستیام به فدای حیدر شوم که پیام داد :«من خودم رو تا نزدیک #آمرلی رسوندم، ولی دیگه نمیتونم!»
نگاهم تا آخر پیامش نرسیده، دلم برای رفتن سینه سپر کرد و او بلافاصله نوشت :«نرجس! من فقط به تو اعتماد دارم! #داعش خیلیها رو خریده.»
💠 پیامش دلم را خالی کرد و جان حیدرم در میان بود که مردانه پاسخ دادم :«من میام حیدر! فقط بگو کجایی؟» که صدای زهرا دلم را از هوای حیدر بیرون کشید :«یه ساعت تا #نماز مونده، نمیخوابی؟»
نمیخواستم نگرانشان کنم که گوشی را میان مشتم پنهان کردم، با پشت دستم اشکم را پاک کردم و پیش از آنکه حرفی بزنم دوباره گوشی در دستم لرزید.
💠 دلم پیش اضطرار حیدر بود، باید زودتر پیامش را میخواندم و زهرا تازه میخواست درددل کند که به در تکیه زد و #مظلومانه زمزمه کرد :«امّ جعفر و بچهاش #شهید شدن!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
🌸🍃🌸🍃🌸
#دلنوشته
میدانی آقاجان❗️
خواب مانده ایم😔
ازهمان روز اول همان روز در سقیفه
همان موقع کنار در خانه
میدانی اگر خواب نبودیم😔
❕کار به پهلوی #مادر نمیرسید🥀
❕به خار در چشمان پدر نمیرسید😢
❕به جگرِ سوخته مجتبی🥀
❕به ظهر عاشورا😭
❕به زندان
❕به زهر
❕به غربت یتیمی نمیرسید👌
اگرخواب نبودیم❗️
کار به #انتظار شما نمیرسید...😔
این مداد دست من است✏️
و پاک کن دست شما🖱
خط خطی کردن کارمن است
و رو سفید کردن کار شما❤️
اگر شما نبودی آبرویم آب میشد
بازهم مراببخش 😔
سربه زیر سلامت میکنم😔
#الســــلام_عــــلــــیــــک_یـــا #ابــــاصــــالـــــح_الـــــمـــــــهـــــــدی💚🍃
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
🌸🍃🌸🍃🌸
قرب به اهل بیت 24.mp3
زمان:
حجم:
9.32M
✘ آیا مقام «#انتظار» فقط هدفِ غاییِ کسانی است که در زمان غیبت زندگی میکنند؟
یا معاصران پیامبران و امامان معصوم نیز چنین مسیری را باید طی کنند؟
#قرب_به_اهل_بیت (علیهماالسلام)
قسمت بیست و چهارم
#استاد_میرباقری | #استاد_شجاعی
#حجهالاسلام_قرائتی
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi