eitaa logo
✒مـــــه شکن
261 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
520 ویدیو
87 فایل
﷽ درپیچ وخم جاده ی زندگی،گاهی فضای تاریک و مه آلود آنرا باید بامــه شکن عبور کرد . . . لینک کانال: http://eitaa.com/joinchat/1914503168Cda63e1f57f ارتباط: @s_heydari110 حیـــدری
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖 رهبر انقلاب: رفتن به پیاده‌روی اربعین فقط متوقف به صلاح‌دید ستاد کروناست. اگر گفتند نه، که تا الان اینطور گفته‌اند، همه باید تابع و تسلیم باشند. به‌جای رفتن به مرز، از خانه اظهار ارادت کنیم. پ. ن: رهبر حکیم یعنی رهبر عزیز انقلاب که همیشه تدبیر در رعایت بهداشت و سلامت را جزیی از شعور حسینی می دانند. @meh_shekan
🇮🇷🚩هفته دفاع مقدس گرامی باد
در اولین روز پاییز، به یاد بهارِ دل ها افتادم☘️🍃تا او نیاید روزگارم خزان است... 🍁🍂 @meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی 🕓چهارم صفر سال ۶١ هجری قمری ⛺️منزلگاه شهر شام 🔹بعد از مجلس یزید و خطبه خوانی حضرت زینب سلام الله علیها و رسوا شدن یزید در نزد خواص و اطرافیان، آن ملعون دستور داد اهل بیت را در خانه ای خرابه زندانی کنند. خانه‌ای که سقف نداشته و دیوارهای آن سست بوده است. 🔹 همچنین به نقل از منهال بن عمرو با امام سجاد(ع) که گفته اند: خانه سایبان نداشته و آفتاب به داخل آن می‌تابیده و اسیران را از سرما و گرما حفظ نمی‌کرده است. بنابراین تا چند مدت اسیران از اهل بیت در چنین وضعیتی به سر می بردند. 📖منابع: ۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخنف ۶. با کاروان حسینی ۷. بحارالانوار  ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی @meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی 🔺پنجم صفر سال ۶١ هجری قمری ⛺️منزلگاه شهر شام 🔹 مثل چنین روزی بر طبق برخی از منابع، دختر خردسال امام حسین(ع) حضرت رقیه علیها السلام در خرابه ای که اسیران اهل بیت در آنجا قرار داشتند، از دنیا رفت و شهید گردید. این دختر عزیز بهانه ی پدر را گرفت. یزید ملعون دستور داد سر مقدس امام حسین(ع) را نزد او ببرند. حضرت رقیه وقتی سر پدر را در مقابل دیدگان خود مشاهده نمود، سر را در دامن گرفت و با آن نجوا کرد. و در نهایت آن قدر گریه کرد تا از دنیا رفت. 🔹قبر و حرم مطهر حضرت رقیه سلام الله علیها در همین مکان ساخته شده است. 🔺نکته: تمام عناصر کربلا و افراد در کاروان حسینی برای زنده نگه داشتن پیام و مکتبِ عاشورا موثر بودند. یکی از آنها، وجود نازنین حضرت رقیه سلام الله علیها در طول این مسیر بود که با صحبت ها و ناله ها و حتی حرف های سوزناک او با سر مقدس پدر، فریاد مظلومیت و حقانیت خویش را به جهانیان رساند. 📖منابع: ۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین ۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. آینه در کربلاست ۷. بحارالانوار  ۸. الارشاد ۹. کامل بهایی ١٠. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه @meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی 🔺ششم یا هفتم صفر سال ۶١ هجری قمری ⛺️منزلگاه شهر شام 🔹در طول مدت اسارات اهل بیت در شام، حضرت سجاد عليه السلام از يزيد خواسته بود كه به او اجازه دهد در مسجد خطبه بخواند. يزيد رخصت داد؛ چون روز جمعه فرا رسيد يزيد يكى از خطباى مزدور خود را به منبر فرستاد و دستور داد هر چه تواند به على و حسين عليهما السلام اهانت نمايد و در ستايش خلفا و يزيد سخن براند، و آن خطيب چنين كرد. 🔹امام سجاد عليه السلام از يزيد خواست تا به وعده خود وفا نموده و به او رخصت دهد تا خطبه بخواند، يزيد از وعده ‏اى كه به امام عليه السلام داده بود پشيمان شد و قبول نكرد. 🔹معاويه پسر يزيد به پدرش گفت: خطبه اين مرد چه تأثيرى دارد؟ بگذار تا هر چه مى خواهد، بگويد. 🔹يزيد گفت: شما قابلیت هاى اين خاندان را نمی ‏دانيد، آنان علم و فصاحت را از هم به ارث می‏ برند، از آن می ‏ترسم كه خطبه او ما را رسوا کند و در شهر فتنه بر انگيزد و وبال آن گريبانگير ما گردد. اما مردم از يزيد مصرانه خواستند تا امام عليه السلام نيز به منبر رود. 🔹بالاخره در اثر پافشارى شاميان، يزيد موافقت كرد كه امام صحبت کند... ادامه دارد... 📖منابع: ۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. قصه کربلا ۷. بحارالانوار  ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی ۱۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه @meh_shekan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷یکی تربیت شدگان مکتب انقلاب و امام(ره)، شهید مهرداد عزیزاللهی بود. ببینید چه با صلابت و با بینشِ عمیق حرف می زند! در هفته ی دفاع مقدس و در آستانه ی شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام یاد همه ی شهدا بخیر 🏴🚩 @meh_shekan
در محضر امام حسن علیه السلام... @meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی 🔺هفتم صفر سال ۶١ هجری قمری ( تاریخ این ایام پیش رو، تقریبی است) ⛺️منزلگاه شهر شام 🔹بالاخره در اثر پافشارى شاميان، يزيد موافقت كرد كه امام سجاد علیه السلام صحبت کند. 🔹آنگاه حضرت به منبر رفته و پس از حمد و ثناى الهى خطبه ‏اى ايراد كرد. امام در این خطبه ی مهم، ابتدا خصلت‌ها و ویژگی‌های اهل بیت را بیان می‌کند و سپس برای معرفی خودش، به معرفی پیامبر(ص)، امام علی(ع) و حضرت زهرا(س)می‌پردازد و خویش را فرزند این سه نفر، امام حسین(ع) وحضرت خدیجه معرفی می‌کند. امام سجاد در معرفی اهل بیت به شش خصلت اشاره می‌کند و این خاندان را به دلیل داشتن بزرگانی چون پیامبر(ص) و حمزه و جعفر طیار، برتر از دیگران می‌داند. 🔹بعد از خطبه همگان منقلب شدند و مردم که در مسجد بودند گريستند و بيقرار گشتند. 🔹يزيد بيمناك شد و براى آنكه مبادا انقلابى صورت پذيرد به مؤذن دستور داد تا اذان گويد تا بلكه امام سجاد عليه السلام را به اين نيرنگ ساكت كند! مؤذن برخاست و اذان را آغاز كرد، همين كه گفت: الله اكبر، امام سجاد عليه السلام فرمود: چيزى بزرگتر از خداوند وجود ندارد. و چون گفت: اشهد ان لا اله الا الله، امام عليه السلام فرمود: موى و پوست و گوشت و خونم به يكتائى خدا گواهى مى‏دهد. و هنگامى كه گفت: اشهد ان محمدا رسول الله، امام عليه السلام رو به جانب يزيد كرد و فرمود: اين محمد كه نامش برده شد، آيا جد من است و يا جد تو؟ ! اگر ادعا كنى كه جد توست پس دروغ گفتى و كافر شدى، و اگر جد من است چرا خاندان او را كشتى و آنان را از دم شمشير گذراندى؟! 🔹سپس مؤذن بقيه اذان را گفت و يزيد پيش آمد و نماز ظهر را گزارد و در نقل دیگر آمده که او نتوانست این رسوا شدندش را تحمل کند و لذا از مسجد بیرون رفت. 📖منابع: ۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین ۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. قصه کربلا ۷. بحارالانوار  ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی ۱۱. با کاروان حسینی ع @meh_shekan
امام حسن سلام الله علیه آنقدر گرفتاری که از این دوستان و اصحابش داشت از دیگران نداشت. اصحابی که توجه نداشتند که امام زمانشان روی چه نقشه دارد عمل کند با خیال کوچکشان با افکار ناقصشان در مقابلش می ایستادند و غارتش کردند، اذیتش کردند و عرض می کنم که شکستش دادند، معاهده با دشمنش کردند و هزار جور بساط درست کردند. 📎امام خمینی، صحیفه نور،جلد۸، صفحه۸۹ شهادت تنهاترین سردار تسلیت باد 🚩🏴 @meh_shekan
داستان سگ گرسنه امام حسن مجتبی(ع) در مکانی نشسته بود و غذا میخورد. در این موقع،سگی جلو آمد و پیش روی حضرت ایستاد. در این هنگام امام حسن(ع)یک لقمه غذا میخورد و یک لقمه هم به سگ میداد. یکی از دوستان حضرت گفت: اجازه بدهید این سگ را از اینجا دور کنم. امام(ع)به او فرمود: نه! هرگز این کار را نکن!چون دوست ندارم درحالی که غذا میخورم جانداری به من نگاه کند و چیزی به او ندهم. بگذار باشد،وقتی که سیر شد خودش می رود. منبع: مجموعه داستان دوستان @meh_shekan