eitaa logo
مهمان نهج‌البلاغه
113 دنبال‌کننده
223 عکس
198 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین @M_R_Ta
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 🔹 تأثیر مستقیم روح و جسم بر یکدیگر 💠 درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمود : كسی چيزی را در دل پنهان نكرد جز آنكه در لغزشهای زبان و رنگ رخسار آشكار خواهد شد. 🔰 یکی از علومی که امیرالمؤمنین (علیه السلام) بنیانگذارش بودند، علم مزاج شناسی یا طبع شناسی یا طبیعت شناسی انسان است. همه ما می دانیم که در طب سنتی یا اسلامی یا هر اسم دیگری، اعتقاد بر این است که ساختار وجودی انسان محصول چهار طبع یا مزاج است: ✅ گرم ✅ سرد ✅ خشک ✅ مرطوب امیرالمؤمنین (علیه السلام) اوّلین کسی است که این حقیقت را بیان کرده است. 🔻در خطبه اول نهج البلاغه میفرمایند: "سپس خداوند بزرگ، خاکی از قسمتهای گوناگون زمين، از قسمتهای سخت و نرم، شور و شيرين، گِرد آورد، آب را بر آن افزود تا گِلی خالص و آماده شد و با افزودن رطوبت، چسبناک گرديد که از آن اندامی شايسته و عضوهايی جدا و به يکديگر پيوسته آفريد. آن را خشکانيد تا محکم شد، خشکاندن را ادامه داد تا سخت شد تا زمانی معيّن و سرانجامی مشخّص اندام انسان کامل گرديد". 🔻 یا در خطبه۲۳۴ فرق بین مردم را با همدیگر را به خاطر تفاوت مبدأ طینتشان می دانند و میفرمایند : "علّت تفاوت های ميان مردم گوناگونیِ سرشتِ طینت آنان است ، زيرا آدميان در آغاز ترکيبی از خاک شور و شيرين، سخت و نرم بودند، پس آنان به ميزان نزديک بودن خاکشان با هم نزديکند و به اندازه دوری آن از هم دور و متفاوتند. يکی زيباروی و کم خرد، ديگری بلند قامت و کم همّت، يکی زشت روی و نيکوکار، ديگری کوتاه قامت و خوش فکر، يکی پاک سرشت و بداخلاق، ديگری خوش قلب و آشفته عقل و آن ديگر سخنوری دل آگاه است". 🔻 بر این اساس معلوم می شود که هم حالات روحی_روانی در جسم انسان اثر می گذارند ، هم حالات جسمی و دگرگونیهای جسمی در روح و روان انسان اثر می گذارند. آدم وقتی که غم سنگینی دارد، میل به غذا ندارد. درحالیکه غذا ظاهراً غذای جسم است. از آن طرف وقتی که مشکل مزاجی دارد از لحاظ روحی هم به هم ریخته است. بر این اساس یکی از نکات جالبی که مولا علی(علیه السلام) باز هم مبدع، آن بوده؛ یعنی اولین کسی بوده که این حقیقت را بیان کرده است، در حکمت ۲۶ نهج البلاغه است. 🔻امیرالمؤمنین در حکمت ۲۶ می فرمایند: "كسی چيزی را در دل پنهان نكرد مگر آنكه در لغزشهای زبان و رنگ رخسارش آشكار خواهد شد". 🔻یعنی چه؟ وقتی کسی خطایی کرده ، جرمی انجام داده، سعی میکند این را مخفی کند تا دیگران متوجه نشوند. حالا اگر یک بازجویی که حرفه ای است و تخصص دارد بنشیند و شروع کند آرام آرام حرفهایی برای او بزند که این شخص بترسد. مثلاً بعضی از اطلاعات خصوصی آن فرد را که خیال میکرده هیچکس ندارد رو کند، او وحشت میکند. وحشت که میکند، در طب سنّتی آمده که وجود ماده سودا در مغز موجب بروز تردید، حزن، اندوه، خیالات بد و انواع بیماریهای عصبی می شود که شدت و ضعف دارد. اینگونه افراد در هنگام وقوع هرگونه پیشامدی تعادل خود را از دست می دهند و دستپاچه میشوند. همچنین دچار ترس، وحشت، لکنت زبان ، لرزه، رعشه ، هیجان و تپش قلب و عوارض دیگر نیز می شوند. آن متهم وقتی که یکدفعه در معرض اطلاعاتی قرار میگیرد که انتظارش را نداشته، سودای مغزش بالا میرود. و در اثر این سردی ترسش دوباره بالاتر میرود و شدت این ترس و دلهره و نگزانی آنقدر بالا میرود که لکنت زبان پیدا میکند و رنگ جهره اش هم تغییر پیدا میکند. این حقیفت را ۱۴۰۰ سال پیش حضرت در حکمت ۲۶ بیان کرده اند و فرموده اند: "كسی چيزی را در دل پنهان نكرد جز آنكه در لغزشهای زبان و رنگ رخسارش آشكار خواهد شد". 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت هفتاد و پنجم ❇️ عایشه گرفتار شک و تردید 🔻[ هنگامی که عایشه جمع اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله را در کنار من دید و حضور سپاهیان زیادی از مردم کوفه را در لشکر من مشاهده کرد، گرفتار تردید و هراس شد.] 🔻عایشه در مشروعیت سفر خود به تردید افتاده بود و از سوی دیگر جنگ و کشتار در نظرش کاری بزرگ آمده و هراسناک شده بود. پس دبیر و کاتب خود، عبیدالله‌بن‌کعب‌نمیری را خواست و به او گفت نامه‌ای برای من بنویسد:" از عایشه، دختر ابوبکر، به علی‌بن‌ابی طالب." کاتب وی گفت: قلم بر این جمله نمی‌گردد! پرسید: چرا؟ پاسخ داد که امروز علی‌بن‌ابی‌طالب در جهان اسلام شخص اول است؛ از این‌رو باید نامه به نام او آغاز شود. عایشه گفت بنویس: به علی‌بن‌‌ابی‌طالب از طرف عایشه، دختر ابوبکر 🔻من خویشاوندی تو با رسول خدا صلی الله علیه و آله را انکار نمی‌کنم و متوجه سابقه تو در اسلام هستم و جایگاه تو را نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله می دانم. قیام من برای اصلاح میان فرزندانم است و اگر تو از برخورد با طلحه و زبیر اجتناب کنی، با تو جنگی ندارم. 🔻این بخش کوچکی از نامه طولانی وی بوده که برای من نوشته بود. من هم کلمه‌ای در پاسخ وی نگفتم تا در میدان جنگ پاسخ او را بدهم. ❇️ اتمام حجت با طلحه و زبیر [ نامه‌ای نیز به طلحه و زبیر نوشتم و توسط عمران بن حُصَین خزاعی فرستادم: ] 🔻در این نامه ماجرای بیعت طلحه و زبیر و جریان قتل عثمان را به آن‌‌‌دو یادآوری کرده و با آن‌ها اتمام حجت کردم و خطاب به آن‌ها نوشتم: ای دو پیرمرد! از آنچه در اندیشه دارید بازگردید، که اکنون بزرگترین چیزی که دامنتان را بگیرد، ننگ و عار عقب‌نشینی از جنگ است؛ اما فردا پس از مرگ، ننگ و عار و آتش خشم پروردگار با هم جمع می شود و دامنگیرتان خواهد بود. والسلام. ❇️ پیام طلبکارانه طلحه و زبیر 🔻[ طلحه و زبیر پیامی را توسط فردی به نام خداش نزد من فرستادند. پیام آن‌ها این بود: دو برادر دینی و دو عموزاده‌ات تو را به خدا سوگند می‌دهند که قطع رحِم نکنی! آیا نمی‌دانی ما از روزی که خداوند جان محمّد را گرفت، برای دفاع از تو، مردم را رها کرده و با نزدیکان خود مخالفت کردیم؛ ولی تو هنگامی که به اندک مقامی رسیدی، حرمت ما را ضایع ساختی و ما را از خودت ناامید کردی! تو توان ما را دست‌ِکم گرفتی. اکنون می‌‌ببینی که چگونه از تو فاصله گرفته‌ایم و شهرهای بزرگ را در اختیار داریم! کسانی که تو را از ما روی‌گردان کرده و پیوند بین ما را قطع کردند، سود اندکی برای تو دارند و در مقام دفاع از تو سست هستند و به‌هیچ‌وجه نمی‌توانند جای ما را پر کنند. آری، آفتاب حقیقت برای کسانی که چشم دیدن دارند، طلوع کرده است! به ما خبر رسیده است که به ما هتاکی کردی و نفرین روا داشتی. ما تو را شجاع‌ترین مبارز عرب می‌دانستیم! چرا زبان به لعن و نفرین ما گشوده‌ای؟ آیا خیال می‌کنی این کارها موجب شکست ما در برابر تو خواهد شد؟ ] 📚منابع: ۱. کشف المحجة، ص۲۶۱ ۲. نهج البلاغه، نامه۵۴ ۳. الفتوح، ج۱، ص۱۰۸ ۴. الإمامةوالسیاسة، ص۹۰ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄ 📜 : به هنگام تلاوت آیه ٦ سوره انفطار « ای انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است». فرمود: 1⃣ هشدار از غرور زدگيها 🔻برهان گناهكار نادرست ترين برهان ها است و عذرش از توجيه هر فريب خورده ای بی اساس تر و خوشحالی او از عدم آگاهی است. ای انسان! چه چيز تو را بر گناه جرأت داده؟ و در برابر پروردگارت مغرور ساخته؟ و بر نابودی خود علاقمند كرده است؟ آيا بيماری تو را درمانی نيست؟ و خواب زدگی تو بيداری ندارد؟ چرا آنگونه كه به ديگران رحم می كنی به خود رحم نمی كنی؟ چه بسا كسی را در آفتاب سوزان می بينی بر او سايه می افكنی يا بيماری را می نگری كه سخت ناتوان است، از روی دلسوزی بر او اشك می ريزی، چه چيز تو را بر بيماری خود بی تفاوت كرده؟ و بر مصيبتهای خود شكيبا و از گريه بر حال خويشتن باز داشته است؟ در حالیکه هيچ چيز برای تو عزيزتر از جانت نيست. چگونه ترس از فرود آمدن بلا، شب هنگام تو را بيدار نكرده است؟ كه در گناه غوطه ور و در پنجه قهر الهی مبتلا شده ای؟ 2⃣ چگونه بودن 🔻 پس سستی دل را با استقامت درمان كن و خواب زدگی چشمانت را با بيداری برطرف كن و اطاعت خدا را بپذير و با ياد خدا انس گير و ياد آر كه تو از خدا روی گردانی و در همان لحظه او روی به تو دارد و تو را به عفو خويش می خواند و با كرم خويش می پوشاند، در حالیكه تو از خدا بريده و به غير خدا توجه داری. پس چه نيرومند و بزرگوار است خدا و چه ناتوان و بی مقداری تو كه بر عصيان او جرأت داری، در حالیكه تو را در پرتو نعمت خود قرار داده و در گستره رحمت او آرميده ای، نه بخشش خود را از تو گرفته و نه پرده اسرار تو را دريده است. بلكه چشم بر هم زدنی، بی احسان خدا زنده نبودی، يا در نعمت های او غرق بودی، يا از گناهان تو پرده پوشی شد و يا بلا و مصيبتی را از تو دور ساخته است، پس چه فكر می كنی اگر او را اطاعت كنی؟ بخدا سوگند، اگر اين رفتار ميان دو نفر كه در توانایی و قدرت برابر بودند وجود داشت (و تو یکی از آن دو بودی) تو نخستين كسی بودی كه خود را محكوم می كردی بر زشتی اخلاق و نادرستی كردار. 3⃣ دنياشناسی 🔻 به حق می گويم كه دنيا تو را نفريفته است، كه تو خود فريفته دنيایی، دنيا عبرت ها را برای تو آشكار كرده و تو را به تساوی دعوت كرد، دنيا با دردهایی كه در جسم تو می گذارد و با كاهشی كه در توانایی تو ايجاد می كند، راستگوتر از آن است كه به تو دروغ بگويد و يا مغرورت سازد. چه بسا نصيحت كننده ای از سوی دنيا را متّهم کردی و راستگویی را دروغگو پنداشتی، اگر دنيا را از روی شهرهای ويران شده و خانه های درهم فرو ريخته بشناسی، آن را يادآوری دلسوز و اندرزدهنده ای گويا می يابی كه چونان دوستی مهربان از تباهی و نابودی تو نگران است. دنيا چه خوب خانه ای است برای آن كس كه آن را جاودانه نپندارد و خوب محلی است برای آن كس كه آن را وطن خويش انتخاب نكند، سعادتمندان به وسيله دنيا در قيامت كسانی هستند كه امروز از آن می گريزند. 4⃣ انسان و رستاخيز 🔻آنگاه كه زمين سخت بلرزد و نشانه های هولناك قيامت تحقق پذيرد و پيروان هر دينی به آن ملحق شوند و هر پرستش كننده به معبود خود و هر اطاعت كننده ای به فرمانده خود رسد، نه چشمی بر خلاف عدالت و برابری در هوا گشوده و نه قدمی برخلاف حق آهسته در زمين نهاده می شود در آن روز چه دليل هایی كه باطل می گردد و عذرهایی كه پذيرفته نمی شود. پس در جستجوی عذری باشيد كه پذيرفته شود و دليلی بجوييد كه استوار باشد و از دنيای فانی برای آخرت جاويدان توشه بردار و برای سفر آخرت وسایل لازم را آماده كن و چشم به برق نجات بدوز و بار سفر بربند. ┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄
📜 : هنگام تلاوت آیات ٣٦و ٣٧ سوره نور « و صبح و شام در آن خانه ها تسبیح می گویند، مردانی که تجارت و معامله ای آنها را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و ادای زکات غافل نمی کند» .فرمود: 1⃣ ارزش ياد خدا 🔻همانا خدای سبحان و بزرگ ياد خود را روشنی بخش دلها قرار داد، تا گوش پس از ناشنوایی بشنود و چشم پس از كم نوری بنگرد و انسان پس از دشمنی رام گردد، خداوند كه نعمتهای او گرانقدر است، در دورانهای مختلف روزگار و در دوران جدایی از رسالت (تا آمدن پيامبری پس از پيامبر ديگر) بندگانی داشته كه با آنان در گوش جانشان زمزمه می كرد و در درون عقلشان با آنان سخن می گفت. كه چراغ هدايت را با نور بيداری در گوشها و ديده ها و دلها برمی افروختند، روزهای خدایی را به ياد می آوردند و مردم را از جلال و بزرگی خدا می ترساندند، آنان نشانه های روشن خدا در بيابانهايند، آن را كه راه ميانه در پيش گرفت می ستودند و به رستگاری بشارت می دادند و آن را كه به جانب چپ يا راست كشانده می شد، روش او را زشت می شمردند و از نابودی هشدار می دادند، همچنان چراغ تاريكيها و راهنمای پرتگاهها بودند. 2⃣ صفات یاد کنندگان خدا (اهل ذکر) 🔻همانا مردمی است كه ذکر خدا را به جای دنيا برگزيدند، كه هيچ تجارتی يا خريد و فروشی آنها را از ياد خدا باز نمی دارد، با ياد خدا روزگار می گذرانند و غافلان را با هشدارهای خود از كيفرهای الهی می ترسانند. به عدالت فرمان می دهند و خود عدالت گسترند، از بديها نهی می كنند و خود از آنها پرهيز دارند. با اينكه در دنيا زندگی می كنند گويا آن را رها كرده به آخرت پيوسته اند، سرای ديگر را مشاهده كرده گويا از مسائل پنهان برزخيان و مدت طولانی اقامتشان آگاهی دارند و گويا قيامت وعده های خود را برای آنان تحقق بخشيده است، آنان پرده ها ( پرده های آن جهان ) را برای مردم دنيا برداشته اند، می بينند آنچه را كه مردم نمی نگرند و می شنوند آنچه را كه مردم نمی شنوند، اگر اهل ذكر را در انديشه خود آوری و مقامات ستوده آنان و مجالس آشكارشان را بنگری، می بينی كه آنان نامه های اعمال خود را گشوده و برای حسابرسی آماده اند كه همه را جبران كردند. اعمال كوچك و بزرگی كه به آنان فرمان داده شدند و كوتاهی كردند يا اعمالی كه از آن نهی شده و مرتكب گرديدند. بار سنگين گناهان خويش را بر دوش نهاده و در برداشتن آن ناتوان شدند، گريه در گلويشان شكسته و با ناله و فرياد می گريند و با يكديگر گفتگو دارند، در پيشگاه پروردگار خويش به پشيمانی اعتراف دارند. آنها نشانه های هدايت و چراغهای روشنگر تاريكيها می باشند، فرشتگان آنان را در ميان گرفته و آرامش بر آنها می بارند، درهای آسمان برويشان گشوده و مقام ارزشمندی برای آنان آماده كرده اند، مقامی كه خداوند با نظر رحمت به آن می نگرد و از تلاش آنها راضی و منزلت آنها را می ستايد، دست به دعا برمی دارند و آمرزش الهی می طلبند، در گرو نيازمندی فضل خدا و اسيران بزرگی اويند، غم و اندوه طولانی دلهايشان را مجروح و گريه های پيایی چشمهايشان را آزرده است، دست آنان به طرف تمام درهای اميدواری خدا دراز است، از كسی درخواست می كنند كه بخشش او را كاستی و درخواست كنندگان او را نوميدی نيست. پس اكنون به خاطر خودت حساب خويش را بررسی كن زيرا ديگران حسابرسی غير از تو دارند. ┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄ @mehmanenahjolbalagheh