eitaa logo
مهمان نهج‌البلاغه
118 دنبال‌کننده
223 عکس
198 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین @M_R_Ta
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت هفتاد و پنجم ❇️ عایشه گرفتار شک و تردید 🔻[ هنگامی که عایشه جمع اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله را در کنار من دید و حضور سپاهیان زیادی از مردم کوفه را در لشکر من مشاهده کرد، گرفتار تردید و هراس شد.] 🔻عایشه در مشروعیت سفر خود به تردید افتاده بود و از سوی دیگر جنگ و کشتار در نظرش کاری بزرگ آمده و هراسناک شده بود. پس دبیر و کاتب خود، عبیدالله‌بن‌کعب‌نمیری را خواست و به او گفت نامه‌ای برای من بنویسد:" از عایشه، دختر ابوبکر، به علی‌بن‌ابی طالب." کاتب وی گفت: قلم بر این جمله نمی‌گردد! پرسید: چرا؟ پاسخ داد که امروز علی‌بن‌ابی‌طالب در جهان اسلام شخص اول است؛ از این‌رو باید نامه به نام او آغاز شود. عایشه گفت بنویس: به علی‌بن‌‌ابی‌طالب از طرف عایشه، دختر ابوبکر 🔻من خویشاوندی تو با رسول خدا صلی الله علیه و آله را انکار نمی‌کنم و متوجه سابقه تو در اسلام هستم و جایگاه تو را نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله می دانم. قیام من برای اصلاح میان فرزندانم است و اگر تو از برخورد با طلحه و زبیر اجتناب کنی، با تو جنگی ندارم. 🔻این بخش کوچکی از نامه طولانی وی بوده که برای من نوشته بود. من هم کلمه‌ای در پاسخ وی نگفتم تا در میدان جنگ پاسخ او را بدهم. ❇️ اتمام حجت با طلحه و زبیر [ نامه‌ای نیز به طلحه و زبیر نوشتم و توسط عمران بن حُصَین خزاعی فرستادم: ] 🔻در این نامه ماجرای بیعت طلحه و زبیر و جریان قتل عثمان را به آن‌‌‌دو یادآوری کرده و با آن‌ها اتمام حجت کردم و خطاب به آن‌ها نوشتم: ای دو پیرمرد! از آنچه در اندیشه دارید بازگردید، که اکنون بزرگترین چیزی که دامنتان را بگیرد، ننگ و عار عقب‌نشینی از جنگ است؛ اما فردا پس از مرگ، ننگ و عار و آتش خشم پروردگار با هم جمع می شود و دامنگیرتان خواهد بود. والسلام. ❇️ پیام طلبکارانه طلحه و زبیر 🔻[ طلحه و زبیر پیامی را توسط فردی به نام خداش نزد من فرستادند. پیام آن‌ها این بود: دو برادر دینی و دو عموزاده‌ات تو را به خدا سوگند می‌دهند که قطع رحِم نکنی! آیا نمی‌دانی ما از روزی که خداوند جان محمّد را گرفت، برای دفاع از تو، مردم را رها کرده و با نزدیکان خود مخالفت کردیم؛ ولی تو هنگامی که به اندک مقامی رسیدی، حرمت ما را ضایع ساختی و ما را از خودت ناامید کردی! تو توان ما را دست‌ِکم گرفتی. اکنون می‌‌ببینی که چگونه از تو فاصله گرفته‌ایم و شهرهای بزرگ را در اختیار داریم! کسانی که تو را از ما روی‌گردان کرده و پیوند بین ما را قطع کردند، سود اندکی برای تو دارند و در مقام دفاع از تو سست هستند و به‌هیچ‌وجه نمی‌توانند جای ما را پر کنند. آری، آفتاب حقیقت برای کسانی که چشم دیدن دارند، طلوع کرده است! به ما خبر رسیده است که به ما هتاکی کردی و نفرین روا داشتی. ما تو را شجاع‌ترین مبارز عرب می‌دانستیم! چرا زبان به لعن و نفرین ما گشوده‌ای؟ آیا خیال می‌کنی این کارها موجب شکست ما در برابر تو خواهد شد؟ ] 📚منابع: ۱. کشف المحجة، ص۲۶۱ ۲. نهج البلاغه، نامه۵۴ ۳. الفتوح، ج۱، ص۱۰۸ ۴. الإمامةوالسیاسة، ص۹۰ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄ 📜 : به هنگام تلاوت آیه ٦ سوره انفطار « ای انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است». فرمود: 1⃣ هشدار از غرور زدگيها 🔻برهان گناهكار نادرست ترين برهان ها است و عذرش از توجيه هر فريب خورده ای بی اساس تر و خوشحالی او از عدم آگاهی است. ای انسان! چه چيز تو را بر گناه جرأت داده؟ و در برابر پروردگارت مغرور ساخته؟ و بر نابودی خود علاقمند كرده است؟ آيا بيماری تو را درمانی نيست؟ و خواب زدگی تو بيداری ندارد؟ چرا آنگونه كه به ديگران رحم می كنی به خود رحم نمی كنی؟ چه بسا كسی را در آفتاب سوزان می بينی بر او سايه می افكنی يا بيماری را می نگری كه سخت ناتوان است، از روی دلسوزی بر او اشك می ريزی، چه چيز تو را بر بيماری خود بی تفاوت كرده؟ و بر مصيبتهای خود شكيبا و از گريه بر حال خويشتن باز داشته است؟ در حالیکه هيچ چيز برای تو عزيزتر از جانت نيست. چگونه ترس از فرود آمدن بلا، شب هنگام تو را بيدار نكرده است؟ كه در گناه غوطه ور و در پنجه قهر الهی مبتلا شده ای؟ 2⃣ چگونه بودن 🔻 پس سستی دل را با استقامت درمان كن و خواب زدگی چشمانت را با بيداری برطرف كن و اطاعت خدا را بپذير و با ياد خدا انس گير و ياد آر كه تو از خدا روی گردانی و در همان لحظه او روی به تو دارد و تو را به عفو خويش می خواند و با كرم خويش می پوشاند، در حالیكه تو از خدا بريده و به غير خدا توجه داری. پس چه نيرومند و بزرگوار است خدا و چه ناتوان و بی مقداری تو كه بر عصيان او جرأت داری، در حالیكه تو را در پرتو نعمت خود قرار داده و در گستره رحمت او آرميده ای، نه بخشش خود را از تو گرفته و نه پرده اسرار تو را دريده است. بلكه چشم بر هم زدنی، بی احسان خدا زنده نبودی، يا در نعمت های او غرق بودی، يا از گناهان تو پرده پوشی شد و يا بلا و مصيبتی را از تو دور ساخته است، پس چه فكر می كنی اگر او را اطاعت كنی؟ بخدا سوگند، اگر اين رفتار ميان دو نفر كه در توانایی و قدرت برابر بودند وجود داشت (و تو یکی از آن دو بودی) تو نخستين كسی بودی كه خود را محكوم می كردی بر زشتی اخلاق و نادرستی كردار. 3⃣ دنياشناسی 🔻 به حق می گويم كه دنيا تو را نفريفته است، كه تو خود فريفته دنيایی، دنيا عبرت ها را برای تو آشكار كرده و تو را به تساوی دعوت كرد، دنيا با دردهایی كه در جسم تو می گذارد و با كاهشی كه در توانایی تو ايجاد می كند، راستگوتر از آن است كه به تو دروغ بگويد و يا مغرورت سازد. چه بسا نصيحت كننده ای از سوی دنيا را متّهم کردی و راستگویی را دروغگو پنداشتی، اگر دنيا را از روی شهرهای ويران شده و خانه های درهم فرو ريخته بشناسی، آن را يادآوری دلسوز و اندرزدهنده ای گويا می يابی كه چونان دوستی مهربان از تباهی و نابودی تو نگران است. دنيا چه خوب خانه ای است برای آن كس كه آن را جاودانه نپندارد و خوب محلی است برای آن كس كه آن را وطن خويش انتخاب نكند، سعادتمندان به وسيله دنيا در قيامت كسانی هستند كه امروز از آن می گريزند. 4⃣ انسان و رستاخيز 🔻آنگاه كه زمين سخت بلرزد و نشانه های هولناك قيامت تحقق پذيرد و پيروان هر دينی به آن ملحق شوند و هر پرستش كننده به معبود خود و هر اطاعت كننده ای به فرمانده خود رسد، نه چشمی بر خلاف عدالت و برابری در هوا گشوده و نه قدمی برخلاف حق آهسته در زمين نهاده می شود در آن روز چه دليل هایی كه باطل می گردد و عذرهایی كه پذيرفته نمی شود. پس در جستجوی عذری باشيد كه پذيرفته شود و دليلی بجوييد كه استوار باشد و از دنيای فانی برای آخرت جاويدان توشه بردار و برای سفر آخرت وسایل لازم را آماده كن و چشم به برق نجات بدوز و بار سفر بربند. ┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄
📜 : هنگام تلاوت آیات ٣٦و ٣٧ سوره نور « و صبح و شام در آن خانه ها تسبیح می گویند، مردانی که تجارت و معامله ای آنها را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و ادای زکات غافل نمی کند» .فرمود: 1⃣ ارزش ياد خدا 🔻همانا خدای سبحان و بزرگ ياد خود را روشنی بخش دلها قرار داد، تا گوش پس از ناشنوایی بشنود و چشم پس از كم نوری بنگرد و انسان پس از دشمنی رام گردد، خداوند كه نعمتهای او گرانقدر است، در دورانهای مختلف روزگار و در دوران جدایی از رسالت (تا آمدن پيامبری پس از پيامبر ديگر) بندگانی داشته كه با آنان در گوش جانشان زمزمه می كرد و در درون عقلشان با آنان سخن می گفت. كه چراغ هدايت را با نور بيداری در گوشها و ديده ها و دلها برمی افروختند، روزهای خدایی را به ياد می آوردند و مردم را از جلال و بزرگی خدا می ترساندند، آنان نشانه های روشن خدا در بيابانهايند، آن را كه راه ميانه در پيش گرفت می ستودند و به رستگاری بشارت می دادند و آن را كه به جانب چپ يا راست كشانده می شد، روش او را زشت می شمردند و از نابودی هشدار می دادند، همچنان چراغ تاريكيها و راهنمای پرتگاهها بودند. 2⃣ صفات یاد کنندگان خدا (اهل ذکر) 🔻همانا مردمی است كه ذکر خدا را به جای دنيا برگزيدند، كه هيچ تجارتی يا خريد و فروشی آنها را از ياد خدا باز نمی دارد، با ياد خدا روزگار می گذرانند و غافلان را با هشدارهای خود از كيفرهای الهی می ترسانند. به عدالت فرمان می دهند و خود عدالت گسترند، از بديها نهی می كنند و خود از آنها پرهيز دارند. با اينكه در دنيا زندگی می كنند گويا آن را رها كرده به آخرت پيوسته اند، سرای ديگر را مشاهده كرده گويا از مسائل پنهان برزخيان و مدت طولانی اقامتشان آگاهی دارند و گويا قيامت وعده های خود را برای آنان تحقق بخشيده است، آنان پرده ها ( پرده های آن جهان ) را برای مردم دنيا برداشته اند، می بينند آنچه را كه مردم نمی نگرند و می شنوند آنچه را كه مردم نمی شنوند، اگر اهل ذكر را در انديشه خود آوری و مقامات ستوده آنان و مجالس آشكارشان را بنگری، می بينی كه آنان نامه های اعمال خود را گشوده و برای حسابرسی آماده اند كه همه را جبران كردند. اعمال كوچك و بزرگی كه به آنان فرمان داده شدند و كوتاهی كردند يا اعمالی كه از آن نهی شده و مرتكب گرديدند. بار سنگين گناهان خويش را بر دوش نهاده و در برداشتن آن ناتوان شدند، گريه در گلويشان شكسته و با ناله و فرياد می گريند و با يكديگر گفتگو دارند، در پيشگاه پروردگار خويش به پشيمانی اعتراف دارند. آنها نشانه های هدايت و چراغهای روشنگر تاريكيها می باشند، فرشتگان آنان را در ميان گرفته و آرامش بر آنها می بارند، درهای آسمان برويشان گشوده و مقام ارزشمندی برای آنان آماده كرده اند، مقامی كه خداوند با نظر رحمت به آن می نگرد و از تلاش آنها راضی و منزلت آنها را می ستايد، دست به دعا برمی دارند و آمرزش الهی می طلبند، در گرو نيازمندی فضل خدا و اسيران بزرگی اويند، غم و اندوه طولانی دلهايشان را مجروح و گريه های پيایی چشمهايشان را آزرده است، دست آنان به طرف تمام درهای اميدواری خدا دراز است، از كسی درخواست می كنند كه بخشش او را كاستی و درخواست كنندگان او را نوميدی نيست. پس اكنون به خاطر خودت حساب خويش را بررسی كن زيرا ديگران حسابرسی غير از تو دارند. ┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄ @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 1⃣ 🔹 بیماری، درد و درمان در نهج البلاغه 💠 و درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمود: "با درد خود بساز، چندان كه با تو سازگار است". 🔰 یکی از موضوعاتی که در نهج البلاغه شریف به آن پرداخته شده است، مسأله بیماری و درد جسمانی است. مثل همه موضوعاتی که وقتی امیرالمؤمنین (علیه السلام) در آنها ورود می کنند، ظرائف و نکات عمیقی از آن استخراج میکنند، که کس دیگری به آن دست پیدا نکرده است، ماجرای بیماری و درد هم یکی از همین موضوعات است که نکات خیلی جالبی در نهج البلاغه پیرامون آن پیدا می شود. ما در سه بخش بررسی میکنیم : 1⃣ بیماری 2⃣ درد 3⃣ درمان 🔻اول برویم سراغ بیماری: مولا علی (علیه السلام) در نهج البلاغه در حکمت ۳۸۸ برای بلاها، مراتبی را بیان فرموده است که بخشی از آن مربوط به بیماری تن و یک بخشی از آن مربوط به صحّت بدن است. 🔻در حکمت ۳۸۸ می فرمایند: "آگاه باشید که فقر نوعی بلاست و سخت تر از فقر بیماری تن است و سخت تر از بیماری تن، بیماری قلب است. آگاه باشید که همانا عامل تندرستی تقوای دل است". 🔻یک نمونه از این بیماریهای دل را که منجر میشود بدن انسان هم از سلامتی محروم بشود، حسادت معرفی کرده اند و درحکمت ۲۲۵ می فرمایند: از غفلت حسودان نسبت به سلامتی جسمشان تعجب می کنم. کنایه از اینکه چرا حسود متوجه نیست که با حسادتی که در درون خودش شعله ور کرده به جسم خودش ضرر میزند. 🔻در حکمت ۱۰۸ امیرالمؤمنین (علیه السلام) نسبت به مرضهای قلب، یک حکایتی و حکمت بسیار بسیار جالب دارند. می فرمایند: "به رگهای درونی انسان پاره گوشتی آويخته كه شگرف ترين اعضا درونی اوست و آن قلب است، چيزهایی از حكمت و چيزهایی متفاوت با آن، در او وجود دارد. پس اگر در دل اميدی پديد آيد، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آورد حرص آن را تباه سازد و اگر نوميدی بر آن چيره شود تأسف خوردن آن را از پای درآورد، اگر خشمناك شود كينه توزی آن فزونی يابد و آرام نگيرد، اگر به خشنودی دست يابد، خويشتن داری را از ياد برد و اگر ترس آن را فراگيرد پرهيز كردن آن را مشغول سازد و اگر به گشايشی برسد، دچار غفلت زدگی شود و اگر مالی به دست آورد، بی نيازی آن را به سركشی كشاند و اگر مصيبت ناگواری به آن رسد، بی صبری رسوايش كند، و اگر به تهيدستی مبتلا گردد، بلاها او را مشغول سازد و اگر گرسنگی بی تابش كند، ناتوانی آن را از پای درآورد و اگر زيادی سير شود، سيری آن را زيان رساند، پس هرگونه كندروی برای آن زيانبار و هر گونه تندروی برای آن فسادآفرين است". این یک بخشی از نسبت بین عقل و بدن است. 🔻 مسأله دیگری که در نهج البلاغه به آن پرداخته شده است و این روزها به بهانه کرونا خیلی در فضای مجازی و غیر مجازی گفتگو می شود، مسأله سرایت بیماری از شخصی به شخص دیگر است، که ان شاءالله در بخش بعدی توضیح خواهم داد. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع @mehmanenahjolbalagheh