eitaa logo
مهمان نهج‌البلاغه
113 دنبال‌کننده
223 عکس
198 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین @M_R_Ta
مشاهده در ایتا
دانلود
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت هشتاد و هفتم ✳️ رفتار با اسیران و تقسیم غنائم جنگی 🔹عفو عمومی و کریمانه 🔻[ دو تن از فرزندان عثمان اسیر شده بودند. آنان را نزد من آوردند و با توجه به نقش آنان در جنگ جمل، برخی یاران از من خواستند که آن‌ دو را اعدام کنم؛ ولی من در پاسخ آنان گفتم: ] درخواست ناشایستی به زبان آوردید! من که به همه مردم امان داده‌ام، چگونه به قتل این دو فرمان دهم؟! 🔻[ فرزندان عثمان را از مرگ دور نگه داشتم؛ اما به آنان تذکر دادم: ] از راه غلط خویش برگردید و مسیر گمراهی را ادامه ندهید. به هر جا که می‌خواهید بروید و اگر دوست دارید، نزد من اقامت کنید که من به شما نیکی خواهم کرد و حق خویشاوندی را به جا خواهم آورد! ✳️ خبر غيبی از حكومت چهار فرمانروای فاسد، از پسران مروان 🔻[ مروان‌بن‌حکم یکی دیگر از اسیران بود. وی را نیز عفو کردم. او اعلام آمادگی کرد که با من دوباره بیعت کند؛ ولی من از پذیرش بیعت او خودداری کردم و گفتم: ] مگر او پس از کشته شدن عثمان با من بیعت نکرد؟! مرا به بیعت او نیازی نیست. دست او دست یهودی است که بیعت شکن و نیرنگ‌باز است. اگر آشکارا با دست خود بیعت کند، به یقین در نهان، بیعت خود را می‌شکند! آگاه باشید! او در آینده حکومت کوتاه‌مدتی خواهد داشت؛ مانند فرصت کوتاه سگی که با زبانش بینی خود را پاک کند. او پدر چهار فرمانرواست و امت اسلام از دست او و پسرانش روزگار خونینی خواهند داشت. 🔻[ گروهی از جوانان قریش که در لشکر جمل حضور داشتند، برای ملاقات با من، عبدالله‌ابن‌عباس را واسطه قرار دادند. آنها تقاضای عفو و بیعت مجدد با من را داشتند. به آنها گفتم: ] ای جماعت قریش، به‌راستی چرا با من جنگیدید؟ آیا در حکومت، عادلانه رفتار نکردم یا در تقسیم بیت المال تبعیض قائل شدم و مساوات را رعایت نکردم یا اینکه امتیازات خاصی برای خودم در نظر گرفتم؟ آیا رابطه من با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ضعیف و دور بود یا اینکه در اسلام کم زحمت کشیده بودم؟! 🔻[ آنان گفتند: ما همانند برادران یوسف هستیم. ما را ببخش و برای ما استغفار کن. به آنان گفتم: ] از شما گذشتم؛ اما به خدا سوگند، در میان شما کسی هست که برای من مهم نیست با دستش بیعت کند یا با پشتش! زیرا او به یقین بیعت خود را خواهد شکست! (مقصود حضرت، مروان بود) ✳️ مشکل تقسیم غنائم جنگی 🔻[ هنگام تقسیم غنائم مشکلی پدید آمد. جمعی از لشکریان من قصد داشتند زنان و فرزندان و اموال کشتگان لشکر جمل را به غنیمت گیرند و استدلالشان این بود که وقتی ریختن خون آنها حلال شد، به طریق أولی گرفتن اموال و بردگی زنان و فرزندانشان مجاز خواهد بود؛ ولی من در پاسخ به آنها گفتم: ] 🔻هیچ راهی برای غنیمت‌گرفتن این زنان و فرزندان نیست. آنان در سرزمین اسلام بوده‌اند و مسلمان هستند. ما فقط با کسانی جنگ کردیم که به جنگ با ما اقدام کردند و بر ما ستم روا داشتند؛ ولی اموال ایشان به فرزندان و خویشاوندان آن‌ها که حق دارند، به ارث می‌رسد. 🔻به اسارت بردن این زنان و کودکان که در قلمرو اسلام بوده‌اند و مسلمان هستند، برای شما حلال نیست. بلی، امکانات و اموالی که برای جنگ و مقابله با شما به میدان آورده‌اند، برای شما حلال است و می‌توانید به غنیمت بگیرید؛ ولی اموالی که در خانه‌ها باقی مانده و درهای آن خانه‌ها نیز بسته بوده و دشمن از آن‌ها استفاده نکرده است، متعلق به اهل آن خانه‌هاست و شما بهره ای از آن‌ها ندارید. 🔻اسیر گرفتن اهل توحید جایز نیست و نباید اموال آن‌ها را نیز غنیمت برد، مگر آن مقداری که برای جنگ، از آن استفاده کرده باشند. پس بر آنچه نمی دانید پافشاری نکنید و به فرمان هایی که به شما داده می شود، ملتزم باشید. 🔻[ برخی از لشکریانم بر خواسته خود اصرار می ورزیدند و من برای اینکه آنها را متوجه اشتباهشان کنم، گفتم: ] پس اول بر سر عایشه قرعه کشی کنید تا قرعه به اسم هر کس درآمد، او را به کنیزی ببرد! [ آنها متوجه خطای خود شدند و استغفار کردند. ] 📚منابع: ۱. الجمل، ص۳۸۲ ۲. نهج البلاغه، کلام ۷۳ ۳. أعلام الوری، ص۱۷۲ ۴. شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۵۰ ۵. دعائم الإسلام، ج۱، ص۳۹۵ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄═❁🍃❈🌹🍃🌹❈🍃❁═┄ 📜 : در ستايش خدا و پيامبر 1⃣ نشانه های آشكار الهی 🔻ستايش خداوندی را سزاست كه نشانه های قدرت و بزرگی و عظمت خود را چنان آشكار كرد كه ديده ها را از شگفتی قدرتش به حيرت آورده و انديشه های بلند را از شناخت ماهيت صفاتش باز داشته است و گواهی می دهم كه جز خدای يكتا خدایی نيست، شهادتی برخواسته از ايمان و يقين و اخلاص و اقرار درست. و گواهی می دهم كه محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) بنده و فرستاده اوست، خدا پيامبرش را هنگامی فرستاد كه نشانه های هدايت از ياد رفته و راههای دين ويران شده بود، او حق را آشكار و مردم را نصيحت فرمود، همه را به رستگاری هدايت و به ميانه روی فرمان داد. (درود خدا بر او و خاندانش باد.) 2⃣ خداشناسی 🔻 و بدانيد ای بندگان خدا! كه خداوند شما را بيهوده نيافريد و بی سرپرست رها نكرد، از ميزان نعمتش بر شما آگاه و اندازه نيكيهای خود بر شما را می داند، از خدا درخواست پيروزی و رستگاری كنيد، از او بخواهيد و عطای او را درخواست كنيد كه ميان او و شما پرده و مانعی نيست و دری بروی شما بسته نمی گردد. خدا در همه جا و در هر لحظه و هر زمان با انسان و پريان است، عطای فراوان از دارایی او نمی كاهد و بخشيدن در گنج او كاستی نياورد و درخواست كنندگان، سرمايه او را به پايان نرسانند و عطاشدگان، سرمايه او را پايان نمی دهند و كسی مانع احسان به ديگری نخواهد بود و آوازی او را از آواز ديگر باز ندارد و بخشش او مانع گرفتن نعمت ديگری نيست و خشم گرفتن او مانع رحمت نمی باشد و رحمتش او را از عذاب غافل نمی سازد، پنهان بودنش مانع آشكار بودنش نيست و آشكار شدنش او را از پنهان ماندن باز نمی دارد. نزديك و دور است، بلندمرتبه و نزديك است، آشكار پنهان و پنهان آشكار است، جزا دهنده همگان است و خود جزا داده نمی شود، پديده ها را با فكر و انديشه نيافريده و از آنان برای خستگی و زحمات كمكی نخواسته است. 3⃣ ياد آخرت 🔻ای بندگان خدا! شما را به پرهيزكاری سفارش می كنم كه عامل کنترل و مايه استواری شماست، پس به رشته های تقوا چنگ آويزيد و به حقيقت های آن پناه آوريد، تا شما را به سرمنزل آرامش و جايگاه های وسيع و پناهگاههای محكم و منزلگاههای پرعزّت برساند، « در روزی كه چشمها خيره می شود» و همه جا در نظر انسان تاريك و گله های شتر و مال و اموال فراوان فراموش می گردد. زيرا در صور اسرافيل می دمند كه قلبها از كار می افتد، زبانها باز می ايستد، كوههای بلند و سنگهای محكم فرو می ريزد و قسمتهای سخت آن نرم چون سرابی می ماند، كوهستانها با زمين هموار می گردد چنان كه نه پستی و نه بلندی موجود است، پس در آن هنگام نه شفاعت كننده ای است كه شفاعت كند و نه دوستی كه نفع رساند و نه پوزش خواستن سودی دارد. ┄═❁🍃❈🌹🍃🌹❈🍃❁═┄
┄═❁🍃❈🌹🍃🌹❈🍃❁═┄ 📜 ، وصف منافقان 1⃣ مشکلات رسالت 🔻خدا را بر توفيقی كه به اطاعتش داده و ما را از نافرمانی بازداشته ستايش می كنيم و از او می خواهيم كه نعمتش را كامل و دست ما را به ريسمان محكمش متصل گرداند. و شهادت می دهيم كه محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) بنده و فرستاده اوست كه در راه رضايت حق در كام هرگونه سختی و ناراحتی فرو رفت و جام مشكلات و ناگواريها را سركشيد، روزگاری خويشاوندان او به دورویی و دشمنی پرداختند و بيگانگان در كينه توزی و دشمنی با او متّحد شدند، اعراب برای نبرد با پيامبر عنان گسيخته و با تازيانه بر مركبها نواخته و از هر سو گرد می آمدند و از دورترين سرزمين و فراموش شده ترين نقطه ها، دشمنی خود را بر پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) فرود آوردند. 2⃣ سيمای منافقان 🔻 ای بندگان خدا! شما را به ترس از خدا سفارش می كنم و شما را از منافقان می ترسانم، زيرا آنها گمراه و گمراه كننده اند، خطاكار و به خطاكاری تشويق می كنند، به رنگهای گوناگون ظاهر می شوند، از ترفندهای گوناگون استفاده می كنند، برای شكستن شما از هر پناهگاهی سود می برند و در هر كمينگاهی به شكار شما می نشينند. قلبهايشان بيمار و ظاهرشان آراسته است، در پنهانی راه می روند و از بيراهه ها حركت می كنند، وصفشان دارو و گفتارشان درمان اما كردارشان دردی است بی درمان، بر رفاه و آسايش مردم حسد می ورزند و بر بلا و گرفتاری مردم می افزايند و اميدواران را نااميد می كنند، آنها در هر راهی كشته ای و در هر دلی راهی و بر هر اندوهی اشكها می ريزند، مدح و ستايش را به يكديگر قرض می دهند و انتظار پاداش می كشند، اگر چيزی را بخواهند اصرار می كنند و اگر ملامت شوند، پرده دری می كنند و اگر داوری كنند اسراف می ورزند. آنها برابر هر حقی باطلی و برابر هر دليلی شبهه ای و برای هر زنده ای قاتلی و برای هر دری كليدی و برای هر شبی چراغی تهيه كرده اند، با اظهار ياس می خواهند به مطامع خويش برسند و بازار خود را گرم سازند و كالای خود را بفروشند، سخن می گويند اما به اشتباه و ترديد می اندازند، توصيف می كنند اما فريب می دهند. در آغاز راه را آسان و سپس در تنگناها به بن بست می كشانند، آنها ياوران شيطان و زبانه های آتش جهنم می باشند. (آنان پيروان شيطانند و بدانيد كه پيروان شيطان زيانكارانند ) ┄═❁🍃❈🌹🍃🌹❈🍃❁═┄ @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 2⃣ 🔷 ابعاد و ارکان انواع و مصادیق صبر 🔻بحث ما به بهانه حکمت ۳۱ نهج البلاغه پیرامون صبر بود. در بخش قبل ارزش، اهمیت و جایگاه صبر را از نهج البلاغه را خواندیم و دیدیم و شنیدیم. این جلسه پیرامون ابعاد و ارکان تشکیل دهنده صبر و در واقع ماهیت صبر از نهج البلاغه صحبت میکنیم. 🔵 ارکان صبر: امیرالمؤمنین(علیه السلام) در حکمت ۳۱ چهار چیز را شعبه ها و ارکان صبر می دانند و می فرمایند صبر که خودش اولین رکن از ایمان است، چهار شعبه دارد: شوق و شفق، زهد و ترقّب. بعد خودشان توضیح می فرمایند و می فرمایند: 🔸 کسی که شوق بهشت داشته باشد از شهوات دست میکشد، یعنی در مقابل خواسته های نفسش صبر میکند. 🔸 کسی که ترس از جهنّم داشته باشد از محرمات اجتناب میکند. یعنی در مقابل کشش نفسش به سمت حرام صبر و استقامت به خرج میدهد. 🔸 کسی که زهد و بی رغبتی به دنیا داشته باشد ، مصیبتهای دنیا را کوچک می شمار، یعنی در مقابل جزع و فزع نفسش در برابر مصیبت ، صبر و استقامت میکند. 🔸 کسی که انتظار و توقع واقعی بودن مرگ را دارد و منتظر مرگ هست، در عمل صالح و کار خیر سبقت می گیرد، سرعت می گیرد. یعنی در مقابل سستی و تنبلی نفسش استقامت میکند. پس این ابعاد و ارکان شعبه های صبر است. 🔵 انواع صبر: اما در نهج البلاغه انواع صبر هم بیان شده است. مولا علی(علیه السلام) در یک دسته بندی کلی صبر را به دو قسمت می کنند: 🔸صبر کردن در مقابل آن چیزی که نفس انسان آن را نمی پسندد اما به صلاح انسان است. 🔸 صبر کردن در مقابل چیزی که نفس انسان آن را دوست دارد ولی به ضرر انسان است. 🔻لذا در حکمت ۵۵ میفرمایند: «الصَّبْرُ صَبْرَانِ صَبْرٌ عَلَى مَا تَكْرَهُ وَ صَبْرٌ عَمَّا تُحِبُّ»؛ صبر دو نوع است،صبر کردن بر چیزی که بدت می آید ولی خیر تو است و صبر کردن در مقابل چیزی که دوستش داری اما به ضرر تو است. هر کدام از این دو نوع صبر را هم دوباره مولا علی(علیه السلام) باز می کنند. اما قبل از اینکه مصادیق صبر بر مکروه و ناپسند و صبر بر چیزی که دوست داری ولی مصلحت نیست را بیان کنیم، از مولا علی(علیه السلام) در نامه ۳۱ خطاب به امام مجتبی(علیه السلام) این جمله را به یادگار داشته باشیم که حضرت فرمود: نفس خودت را عادت بده به تصبُّر و استقامت. بعد فرمود یکی از بهترین اخلاقها این است که انسان نفس خودش را عادت بدهد به اینکه در مقابل گناه صبر کند و بر طاعت الهی هم استقامت کند. 🔵 مصادیق انواع صبر: 🔻 حالا باید برویم سراغ مصادیق انواع صبر. نوع اول صبر چه بود؟ نوع اول صبر، صبر کردن بر انجام کاری یا رفتار و خصلتی بود که نفس انسان از آن بدش می آید اما در واقع خیر و مصلحت انسان در آن است. اینها در کجاها هستند؟ 1⃣ صبر در مصیبت 2⃣صبر در طاعت خداوند 3⃣صبر در دشمنی روزگار 4⃣ صبر در ابتلاء و بلاء 5⃣ حوائج مردم نسبت به مسؤولین 6⃣ استقامت در اجرای حق 7⃣ استقامت در مقابل حرام 8⃣ استقامت در برابر از دست دادن منافع دنیوی 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت هشتاد و هشتم ✳️ میهمانی در منزل دوستان 🔸در خانهٔ احنف 🔻[ احنف‌بن‌قیس غذایی تدارک دیده بود. من و همراهانم را به منزلش دعوت کرد. به همراه یارانم وارد منزل او شدم. احنف با دیدن چهره اصحابم متحیر شد و پرسید: ای امیر‌المومنین، چه بلایی بر سر یاران تو آمده است که به چنین حال و وضعی افتاده‌اند؟ آیا از کمبود غذاست یا از نگرانی‌ها و سختی‌های جنگ چنین حالی پیدا کرده‌اند؟ به وی پاسخ دادم: ] 🔻چنین نیست احنف. خداوند سبحان دوست دارد جماعتی که در این دنیا بندگی او را می کنند، همانند بندگانی باشند که قبل از مشاهده قیامت به آن علم و آگاهی پیدا کرده‌اند و به یقین می‌دانند که آن روز نزدیک است و نهایت کوشش را به کار گیرند! آنان وقتی صبح قیامت را تصور می‌کنند که روز عرضه شدن اعمال به پیشگاه خداوند است، به یاد می‌آورند که شعله بزرگی از آتش جهنم بیرون می‌آید! 🔻همه مردم نزد خداوند متعال، یکجا گرد هم می‌آیند. در آنجا کتابی در برابر دیدگان همه مردم و شاهدان اعمال قرار دارد که تمام زشتی‌های گناهان در آن آشکار است. در این حال، نزدیک است که جان‌هایشان ذوب و همچون سیلاب روان شود یا دل‌‌هایشان با بال‌های ترس و هراس به پرواز درآید! آن‌ها خود را در پیشگاه خداوند، تنها می‌بینند و همانند دیگ جوشانی به جوش‌و‌خروش در‌می‌آیند و عقل از سر آن‌ها می‌پرد! آن‌ها ناله و فریاد می‌زنند، مانند کسی که در قعر تاریکی‌ها سرگردان مانده است! از ترس آنچه فهمیده و بر آن آگاهی یافته‌اند، درد و رنج می‌کشند و زندگی خود را در این حال سپری می‌کنند: جسمشان لاغر و خشکیده، دل‌هایشان اندوهگین، چهره هایشان دگرگون، لب‌هایشان خشکیده و شکم هایشان خالی است. 🔻آنان را می بینی که مدهوش از وحشت مشاهدات شب هنگام هستند! از شدت غرق در خوف و خشوع، گویی همانند مشک‌های پوسیده‌اند. در پنهان و آشکار، اعمال خود را برای خدا خالص کرده‌اند و دل‌هایشان از ترس آن روز آرام نمی‌گیرد؛ بلکه همانند نگهبانان بارگاه سلاطین، پیوسته مراقب و هراسان‌اند. 🔻اگر آنها را در نیمه‌های شب، هنگامی که چشم‌های مردم به خواب رفته و صداها آرام گرفته و پرندگان در لانه‌هایشان از جنب‌و‌جوش افتاده‌اند ببینی، خواهی دید که ترس از روز قیامت و وعده عذاب الهی خواب را از چشمانشان ربوده؛ همان‌گونه که خدای متعال فرموده است: " أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَىٰ أَن يَأْتِيَهُم بَأْسُنَا بَيَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ؛ آیا اهل شهرها ایمن شدند از فراگرفتن عذاب ما آنها را شب هنگام که در خواب‌اند؟" 🔻ای احنف، شاید اگر خوب به چهره آنها بنگری، در عین دیدن تازگی و نورانیت، دردی نهان در پس آن احساس کنی. این خانه‌ای که تو را به خود سرگرم کرده است، با نقش‌هایی که در سقف‌هایش زده و پرده‌هایی که بر درهای آن آویخته‌ای، در معرض طوفان و بلاها قرار دارد و به سوی خرابی می‌رود. این خانه، خانه ابدی و باقی تو نیست. برای تو خانه‌ای را امید دارم که خداوند متعال آن را از لؤلؤ سفید آفریده است. در آن، چشمه‌های فراوان جاری کرده، درختان بسیار پرورانده، میوه‌های رسیدهٔ آن سایه بر زمین انداخته، حوریان جوان را در آن خانه به خدمت گمارده و دوستان و اهل طاعتش را در آن مستقر کرده است... 🔸در خانهٔ علاء‌بن‌زیاد 🔻[ به عیادت علاء رفتم. منزل بزرگی داشت. به وی تذکر دادم: ] با این خانهٔ وسیع در دنیا چه می‌کنی، وقتی در آخرت به آن نیازمندتری؟ آری، اگر بخواهی، می‌توانی با همین خانه به آخرت برسی. اگر در این خانه وسیع میهمانان را پذیرایی کنی و با خویشاوندان با نیکوکاری رفتار نمایی و حقوقی که بر گردن توست به صاحبان حق برسانی، آنگاه با همین خانه وسیع به آخرت نیز می‌توانی دست یابی. 🔻[ علاء از برادرش، عاصم، شکایت کرد که زندگی را رها کرده و دست از دنیا شسته و به عبادت پرداخته است. برادرش را خواستم و به وی گفتم: ] ای دشمن جان خویش! این شیطان است که تو را سرگشته و سرگردان کرده است. آیا به همسر و فرزندان رحم نمی‌کنی؟ آیا چنین پنداری که خداوند نعمت‌های پاکیزه‌اش را حلال کرده است، اما دوست ندارد تا از آن‌ها استفاده کنی؟ تو در برابر خدا کوچک‌تر از آنی که این‌گونه با تو رفتار کند. 🔻[ عاصم پاسخ داد: ای امیرالمومنین، پس چرا تو خود با این لباس خشن و آن غذای ناگوار به سر می‌بری؟ به وی توضیح دادم: ] وای بر تو! من مانند تو نیستم. خداوند بر پیشوایان حق و عادل واجب فرموده است که خود را با مردم ضعیف و ناتوان همسان کنند تا فقر و نداری، نیازمندان تنگ‌دست را به هیجان نیاورد و به طغیان نکشاند. 📚منابع: ۱. قرآن کریم، سوره اعراف، آیه ۹۷ ۲. نهج البلاغه، کلام ۲۰۹ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا