┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه182
4️⃣ سفارش به تقوی و پندپذيری از تاريخ
ای بندگان خدا! شما را به پرهيزکاری و ترس از خدايی سفارش می کنم که بر شما جامه ها پوشانيد و وسايل زندگی شما را فراهم کرد. اگر راهی برای زندگی جاودانه وجود می داشت، يا از مرگ گريزی بود، حتماً سليمان بن داوود(علیه السلام) چنين می کرد، او که خداوند، حکومت بر جنّ و انس را همراه با نبوّت و مقام بلند قرب و منزلت در اختيارش قرار داد. امّا آنگاه که پيمانه عمرش لبريز و روزی او تمام شد، تيرهای مرگ از کمان های نيستی بر او باريدن گرفت و خانه و ديار از او خالی گشت، خانه های او بی صاحب ماند و ديگران آنها را به ارث بردند. مردم! برای شما در تاريخ گذشته درس های عبرت فراوان وجود دارد، کجايند عمالقه و فرزندانشان؟ «پادشاهان عرب در يمن و حجاز» کجايند فرعون ها و فرزندانشان؟ کجايند مردم شهر رَس «درخت پرستانی که طولانی حکومت کردند» آنها که پيامبران خدا را کشتند و چراغ نورانی سنّت آنها را خاموش کردند و راه و رسم ستمگران و جبّاران را زنده ساختند؟ کجايند آنها که با لشکرهای انبوه حرکت کردند و هزاران تن را شکست دادند، سپاهيان فراوانی گرد آوردند و شهرها ساختند؟
5️⃣ وصف حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشريف)
زِرِه دانش بر تن دارد و با تمامی آداب و با توجّه و معرفت کامل آن را فرا گرفته است. حکمت، گمشده اوست که همواره در جستجوی آن می باشد و نياز اوست که برای به دست آوردنش می پرسد. در آن هنگام که اسلام غروب می کند و چونان شتری در راه مانده ،دُم خود را به حرکت در آورده، گردن به زمين می چسباند. او پنهان خواهد شد (دوران غيبت صغری و کبری) او باقيمانده حجّت های الهی و آخرين جانشين از جانشينان پيامبران است.
6️⃣ پند و اندرز ياران
ای مردم! من پند و اندرزهايی که پيامبران در ميان امّت های خود داشتند، در ميان شما نشر دادم و وظائفی را که جانشينان پيامبران گذشته در ميان مردم خود به انجام رساندند تحقّق بخشيدم. با تازيانه شما را ادب کردم، نپذيرفتيد، به راه راست نرفتيد و با هشدارهای فراوان شما را خواندم ولی جمع نشديد. شما را به خدا، آيا منتظريد رهبری جز من با شما همراهی کند و راه حق را به شما نشان دهد؟ آگاه باشيد! آنچه از دنيا روی آورده بود پشت کرد و آنچه پشت کرده بود روی آورد و بندگان نيکوکار خدا آماده کوچ کردن شدند و دنيای اندک و فانی را با آخرت جاويدان تعويض کردند.
7️⃣ ياد ياران شهيد
"آری! آن دسته از برادرانی که در جنگ صفّين خونشان ريخت هيچ زيانی نکرده اند، گرچه امروز نيستند تا خوراکشان غم و غصّه و نوشيدنی آنها خونابه دل باشد. به خدا سوگند! آنها خدا را ملاقات کردند، که پاداش آنها را داد و پس از دوران ترس، آنها را در سرای امن خود جايگزين فرمود. کجا هستند برادران من که بر راه حق رفتند و با حق در گذشتند؟ کجاست عمّار؟ و کجاست پسر تيهان؟ (مالک بن تيهان انصاری) و کجاست ذوالشّهادتين؟ و کجايند همانند آنان از برادرانشان که پيمان جانبازی بستند و سرهايشان را برای ستمگران فرستادند؟ (پس دست به ريش مبارک گرفت و زمانی طولانی گريست و فرمود:) دريغا! از برادرانم که قرآن را خواندند و بر اساس آن قضاوت کردند، در واجبات الهی انديشه کرده و آنها را برپا داشتند، سنّت های الهی را زنده و بدعت ها را نابود کردند، دعوت جهاد را پذيرفته و به رهبر خود اطمينان داشته و از او پيروی کردند. (سپس با بانگ بلند فرمود:) جهاد! جهاد! بندگان خدا! من امروز لشکر آماده می کنم، کسی که می خواهد به سوی خدا رود همراه ما خارج شود.
نوف گفت: برای حسين(علیه السلام) ده هزار سپاه و برای قيس بن سعد ده هزار سپاه و برای ابو ايّوب ده هزار سپاه قرار داد و برای ديگر فرماندهان نيز سپاهی معيّن کرد و آماده بازگشت به صفّين بود که قبل از جمعه، ابن ملجم ملعون به امام ضربت زد و لشکريان به خانه ها بازگشتند و ما چون گوسفندانی بوديم که شبان خود را از دست داده و گرگ ها از هر سو برای آنان دهان گشوده بودند."
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت31 ( 10 )
🔷 ارکان شک
🔻در ادامه حکمت ۳۱ نهج البلاغه و در باب ارکان کفر، امیرالمؤمنین (علیه السلام) رابطه بین تعمّق بی جا، تنازع، زَیغ و شقاق را اینگونه بیان می فرمایند: کسی که بی جا کنجکاوی کند، هرگز به سمت حق برنمی گردد و کسی که نزاعش به خاطر جهل زیاد باشد، کوری او از دیدن حقیقت طولانی خواهد شد و ادامه خواهد یافت و کسی که قلبش از حق به ضلالت برگردد، نزد او نیکی زشت دیده میشود و زشتی، نیکی و زیبایی و در مستی ضلالت باقی می ماند و کسی که با حق درآمیزد، تمام راههای حقیقت بر او بسته می شود و امر او مشکل خواهد شد و راه خروجش از ضلالت و کفر بسیار تنگ خواهد بود.
🔻 بعد از این امیرالمؤمنین (علیه السلام) قصّه "شک" را بیان می کنند. همین که شک را در مقابل ایمان و هم عرض کفر قرار می دهند، نکته بسیار بسیار مهمی است؛ چون در شک دو مرحله داریم:
1⃣ شکی که مقدّمه یقین می شود.
2⃣ شکی که منجر به کفر می شود.
به قول استاد شهید مرتضی مطهری، شک معبر خوبی هست، اما مقرّ خوبی نیست. یعنی اگر شک باعث بشود که انسان سؤال خودش را از مسیر درست و منابع درست تحقیق کند و به حق برسد، معبر خوبی است برای رسیدن به یقین. اما اگر در شک بماند و جستجو نکند و این شک را به نااهل عرضه بکند، شک به شبهه و کم کم به انکار و کفر منجر میذشود.
🔻 لذا حضرت علی (علیه السلام) در این حکمت می فرمایند: شک هم بر چهار شعبه است؛ یعنی شک هم به این سادگیها نیست که انسان بگوید خوب یک نوع سوال است فقط، نه! شک هم برای خودش ارکانی دارد که باید این ارکان را بشناسیم و در مقابلش علاج داشته باشیم.
🔰 شک چهار بخش دارد:
1⃣ جدال در گفتار
2⃣ ترسیدن
3⃣ دو دل بودن
4⃣ تسلیم حوادث روزگار شدن
بعد می فرمایند: پس آنکس که جدال و نزاع را عادت خود قرار دهد، از تاریکی شبهات بیرون نخواهد آمد و آنکس که از هر چیزی بترسد، همواره در حال عقب گرد است و آنکس که در تردید و دودلی بماند، زیر پای شیطان کوبیده خواهد شد و آنکس که تسلیم حوادث شود و به تباهی دنیا و آخرت گردن نهد، هر دو جهان را از کف خواهد داد.
🔻همانطور که ملاحظه می فرمایید، اینجا منظور آن شکی که برای هر انسانی و حتی هر محقّقی پیش می آید نیست، منظور آن شکی است که یا صاحبش نسبت به آن لجاجت دارد یا برای برون رفت از آن تلاش نمی کند، یا تلاشش از مسیر درست و منطقی نیست لذا به حق نمی رسد و به تعابیری که امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند مبتلا می شود.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت نود و هفتم
❇️ از کم بودن رهروان حق نگران نباشید
🔻[ از جمله تذکرات من به مردم این بود: ]
ای مردم، در پیمودن راه راست، از کمی شمار روندگان نهراسید؛ زیرا اکثر مردم در اطراف سفرهای جمع شدهاند که سیری آن کوتاه و گرسنگی آن طولانی است. ای مردم، رضا و غضب، همه مردم را در پیامد آن شریک میسازد و همه افراد جامعه در نتایج خشنودی و خشم مشترکاند؛ چنانکه دست و پای ناقه ثمود را یک نفر قطع کرد، اما عذاب آن تمام قوم ثمود را در بر گرفت؛ زیرا همگی آن را پسندیدند. خداوند سبحان میفرماید:
"فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَىٰ فَعَقَرَفَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ؛
آنها یکی از یاران خود را صدا زدند. او به سراغ این کار آمد و ناقه را پی کرد. پس بنگرید عذاب و انذارهای من چگونه بود! "
🔻و میفرماید:
" فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُم بِذَنبِهِمْ فَسَوَّاهَا وَ لَا يَخَافُ عُقْبَاهَا؛
و ناقه را پی کردند؛ از اینرو پروردگارشان آنها را به سبب گناهانشان درهم کوبید و با خاک یکسان کرد و خداوند هرگز از فرجام این کار بیم ندارد."
🔻آگاه باشید، اگر از کسی درباره قاتل من سوال شود و پاسخدهنده بر این گمان باشد که قاتل من اهل ایمان است، پس او هم در زمره قاتلان من به شمار میرود!
ای مردم، آنکس که راه آشکار را بپیماید، به آب میرسد و هرکس از بیراهه برود، منحرف میشود و سرگردان میماند.
❇️ اهمیت حقّ النّاس
[ بر بالای منبر کوفه بودم که گفتم: ]
🔻ای مردم، گناهان سه دسته اند:
[ تنگی نفس به من دست داد که لحظاتی نتوانستم سخن بگویم، یکی از مخاطبان برخاست و گفت: یا امیرالمومنین، فرمودی سه نوع گناه وجود دارد، ولی تفسیر نکردی. توضیح دادم: ]
🔻بلی، خواستم آن را توضیح دهم؛ ولی تنگی نفس مانع شد. اکنون توضیح میدهم. گناهان سه دستهاند: گناهی که آمرزیده شود و گناهی که آمرزیده نشود و گناهی که امید آمرزش دارم، ولی بیمناک هم هستم.
🔻اما گناهی که آمرزیده است، گناه آن بندهای است که خداوند او را در دنیا به سبب گناهش عقوبت کند؛ زیرا خدا عالی مقامتر و کریمتر از آن است که بنده خود را دو بار عقوبت کند.
🔻و گناهی که بخشیده نمیشود، ظلم بندگان به یکدیگر است. خدای متعال هنگامی که بر خلقش تجلی کرد، سوگند یاد کرد و فرمود: به عزت و جلالم سوگند، از ستم هیچ ظالمی نگذرم هرچند او، زدن مشتی یا فشردن دستی باشد یا ضربه حیوان شاخدار به حیوان بی شاخ باشد! پس خداوند قصاص بندگان را از یکدیگر گیرد تا ستمی از کسی نزد کسی نماند. آنگاه خداوند آنان را برای حساب مبعوث کند.
🔻و دسته سوم گناهان، گناهی است که خداوند آن را از خلقش پنهان داشته و توفیق توبه از آن گناه را به گنهکار داده است. گنهکار از گناهش بیمناک و به پروردگارش امیدوار است. پس ما برای او همان حالی را داریم که خودش آن حال را برای خود دارد؛ یعنی برای او امید رحمت داریم و برای او از عذاب خدا هم بیمناکیم.
📚منابع:
۱. قران کریم، سوره قمر، آیه ۲۹ تا ۳۰
۲. قرآن کریم، سوره شمس، آیه ۱۴ تا ۱۵
۳. الارشاد، ج۱، ص۲۷۶
۴. نعمانی، الغیبه، ص۲۷
۵. کافی، ج۲، ص۴۴۳
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
┄┄┅┅✿❀✨🌺✨❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه181: (در سال ٣٨ هجری در آستانه جنگ نهروان، امام علیه السلام فردی را فرستاد تا گروهی از کوفیان که قصد ملحق شدن به لشکر خوارج را داشتند و ترسناک بودند بپاید. از او پرسید: « ایمن شدند و بر جای ماندند یا ترسیدند و فرار کردند؟»، مرد گفت: «ترسیدند و به خوارج پیوستند» ، فرمود:)
🔹نكوهش فريب خوردگان از خوارج
🔻از رحمت خدا دور باشند، چونان قوم ثمود آگاه باشيد! اگر نيزه ها به سوی آنان راست شود و شمشيرها بر سرشان فرود آيد، از گذشته خود پشيمان خواهند شد. امروز شيطان آنها را به تفرقه دعوت کرد و فردا از آنها بيزاری می جويد و از آنها کنار خواهد کشيد. همين ننگ آنان را کافی است که از هدايت گريختند و در گمراهی و کوری فرو رفتند، راه حق را بستند و در حيرت و سرگردانی ماندند.
┄┄┅┅✿❀✨🌺✨❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه180 : در سال ٣٨ هجری جهت کمک به محمدبن ابی بکر در مصر در نکوهش یاران، ایراد فرمود.
1⃣ نكوهش كوفيان
🔻خدا را بر آنچه که خواسته و هرکار که مقدّر فرمود ستايش می کنم و او را بر اين گرفتار شدنم به شما کوفيان می ستايم. ای مردمی که هرگاه فرمان دادم، اطاعت نکرديد و هر زمان شما را دعوت کردم، پاسخ نداديد، هرگاه شما را مهلت می دهم در بيهودگی فرو می رويد و درهنگامه جنگ سُست و ناتوانيد، اگر مردم اطراف امام خود جمع شوند، طعنه زده و اگر شما را برای حلِّ مشکلی بخوانند، سر باز می زنيد. پدر مباد دشمنان شما را! برای پيروزی منتظر چه چيزی هستيد؟ چرا برای گرفتن حقِّ خود جهاد نمی کنيد؟ آيا در انتظار مرگ يا ذلّت هستيد؟ به خدا سوگند! اگر مرگ من فرا رسد - که حتماً خواهد رسيد - بين من و شما جدايی خواهد افتاد، در حالی که من از همنشينی با شما ناراحت و حضورتان برای من بی فايده بود.
2⃣ علل سقوط و انحطاط فكری كوفيان
🔻خدا خيرتان دهد، آيا دينی نيست که شما را گرد آورد؟ آيا غيرتی نيست که شما را برای جنگ با دشمن بسيج کند؟ شگفت آور نيست که معاويه انسان های جفاکار پَست را می خواند و آنها بدون انتظار کمک و بخششی، از او پيروی می کنند! و من شما را برای ياری حق می خوانم، در حالی که شما بازماندگان اسلام و يادگار مسلمانان پيشين می باشيد، با کمک و عطايا شما را دعوت می کنم، ولی از اطراف من پراکنده می شويد و به تفرقه و اختلاف روی می آوريد. نه از دستورات من راضی می شويد و نه شما را به خشم می آورد که بر ضد من اجتماع کنيد، اکنون دوست داشتنی ترين چيزی که آرزو می کنم مرگ است. کتاب خدا را به شما آموختم و راه و رسم استدلال را به شما آموزش دادم و آنچه را که نمی شناختيد به شما شناساندم و دانشی را که به کامتان سازگار نبود، جرعه جرعه به شما نوشاندم. ای کاش نابينا می ديد و خفته بيدار می شد. سوگند به خدا، چه نادان مردمی که رهبر آنان معاويه و آموزگارشان پسر نابغه «عمرو عاص» باشد.
┄┄┅┅✿❀✨🌺✨❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه179 : (این خطبه در مسجد کوفه در سال ٣٦ هجری، پس از جنگ جمل ایراد شد. ذعلب یمانی پرسید: « ای امیرمؤمنان! آیا پروردگار خود را دیده ای؟» پاسخ فرمود: «آیا چیزی را که نبینم می پرستم؟» گفت:« چگونه او را می بینی؟» فرمود:)
🔹خداشناسی
🔻ديده ها هرگز او را آشکار نمی بينند، امّا دل ها با ايمان درست او را در می يابند. خدا به همه چيز نزديک است، نه آن که به اشياء چسبيده باشد؛ از همه چيز دور است، نه آن که از آنها بيگانه باشد گوينده است، نه با انديشه و فکر اراده کننده است، نه از روی آرزو و خواهش؛ سازنده است نه با دست و پا لطافت دارد نه آن که پوشيده و مخفی باشد، بزرگ است نه با ستمکاری ، بيناست نه با حواس ظاهری، مهربان است نه با نازک دلی ، سرها و چهره ها در برابر عظمت او به خاک افتاده و دل ها از ترس او بی قرارند.
┄┄┅┅✿❀✨🌺✨❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت32
🔷 ارزش و والایی انجام دهنده کار خیر
💠 و درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمودند: "نيكوكار، از كار نيك بهتر است و بدكار از كار بد بدتر " .
🔻 در حکمت ۳۲ نهجالبلاغه شریف پیرامون خیر و شر، نکات فراوانی وجود دارد و اساساً امیرالمؤمنین (علیه السلام) واژه "خیر و شر" را بسیار استفاده کردند.
اگر ما با محوریت موضوع حکمت ۳۲ پیرامون خیر نکاتی را عرض بکنیم خودبهخود آنچه در مورد شر هم باید دانسته شود در مقابل آن فهم خواهد شد. نکاتی که متناسب با حکمت سی و دوم از نهج البلاغه قابل استفاده است عبارتند از :
1⃣ راه رسیدن به خیر :
مولا علی(علیه السلام) در نامه سی و یکم خطاب به امام حسن (علیه السلام) می فرمایند: آن خیری که جز از راه شر نمی شود به آن دسترسی پیدا کرد اساساً هیچ خیری در آن نیست.
2⃣ نیّت خیر:
در نامه ۳۱ به امام حسن (علیه السلام) مرقوم می فرمایند: «فإنَّ العطيَّةَ على قَدْرِ النِّيَّةِ »؛ همانا عطای الهی اندازه نیّت انسان هاست.
در حکمت ۹۷ هم پیرامون نیّت به معنای اعتقاد ، می فرمایند :«نَومٌ عَلَی یَقِینٍ خَیرٌ مِن صَلاَةٍ فی شَکٍ» ؛ اینکه انسان تا صبح بخوابد اما در حال یقین در اعتقاداتش باشد، بهتر است از اینکه تا صبح نماز بخواند در حالیکه در شکّ و تردید نسبت به امامش باشد.
3⃣ فاعل و کننده کار خیر:
حضرت یک بار در نامه ۳۳ می فرمایند : «وَلَنْ يَفُوزَ بِالْخَيْرِ إِلاَّ عَامِلُهُ» ؛ با انجام کار خیر کسی جز کننده آن کار خیر رستگار نمی شود و به بهشت نمی رود.
یک بار هم در همین حکمت ۳۲ فرمودند: « فاعِلُ الْخيْرِ خيْرٌ مِنْهُ»؛ انجام دهنده کار خیر از خود کار خیر بهتر است.
4⃣ عاقبت کار خیر :
حضرت در حکمت ۳۸۷ می فرمایند: « ما خَيْرٌ بِخَيْرٍ بَعْدَهُ النّارُ » ؛ عملی که بعدش آتش جهنّم باشد اصلاً خیر نیست.
5⃣ ثواب کار خیر:
در حکمت ۱۱۴ مولا علی (علیه السلام) ثواب کار خیر را برتر از خود کار خیر می دانند و می فرمایند :
«وَ لَيسَ شَيءٌ بِخَيرٍ مِنَ الخَيرِ إلّا ثَوابَهُ» ؛ چیزی بهتر از خود کار خیر نیست مگر ثواب کار خیر.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت نود و هشتم
✳️ حوادثی در شهر کوفه
🔸نهایت ساده زیستی
🔻[ زندگی من در کوفه از طریق محصولات کشاورزی که در مدینه داشتم، اداره میشد. گرچه به مردم کوفه نان و گوشت میدادم، خودم با خرما گذران زندگی میکردم و به مردم کوفه میگفتم: ]
🔻ای مردم کوفه، اگر روزی که شهر شما را ترک میکنم، غیر از اثاث منزلی که با خود آوردهام و همچنین غیر از این مَرکب که سوارش بودهام و خادمی که همراه داشتهام، چیز دیگری همراه من دیدید، مرا خائن بدانید.
✳️ من برای شما، همانند کهف برای اصحاب کهف هستم
🔻[ قضاوتی پیش آمد که علیه مردی حکم دادم. وی ناراحت شد و گفت: حکمی صادر کردی که اموالم را از دست دادم و خانوادهام آسیب دید. به قنبر گفتم: ]
ای قنبر، مردم را برای اجتماع همگانی به هنگام نماز، فراخوان.
[ مردم جمع شدند و من خطبهای برای آنان ایراد کردم: ]
🔻من و همه کسانی که از حقایق روزگار عبرت گرفتهایم، بر این واقعیت اتفاق نظر داریم که هرگاه محصولی بر اساس تقوا به دست آمده باشد، ضایع نمیشود و ریشه هر درختی که با تقوا رشد کرده باشد، تشنه نمیماند. همه خوبی را در کسی باید جست که منزلت خویش بشناسد و در نادانی انسان همین بس که منزلت خود را نشناسد. منفورترین خلق نزد خدا کسی است که خداوند او را به خود واگذاشته باشد، از راه راست منحرف شده، به سخنان بدعتآمیز دل داده باشد، همراه افرادی همانند خود، در تاریکی فتنهها مردم را بفریبد، در ظاهر بر نماز و روزه مراقبت کند و با این ظاهرسازی، برای پیروانش فتنهها تدارک بیند!
🔻مردم عوام او را دانشمند؛ ولی او حتی یک روز هم مرد دانش نبوده است! هر روز صبح به دنبال چیزی میرود که اندکش بهتر از بسیار آن است و در نهایت با آبی گندیده سیراب میشود و از آنچه برایش سودی ندارد بهره میبرد! با این وضع، در میان مردم برای قضاوت مینشیند و برای رفع شبهات نسخه میپیچد و خود را ضامن حل مشکلات مردم معرفی می کند...
پس به کجا چنین حیرتزده روانه میشوید و از اهل بیت پیامبرتان روی بر میتابید؟!
🔻من از سنخ همان ساکنان کشتی نوحم که هر کس بدان پناه برد، نجات یافت. افسوس و حسرت بر کسی که از این کشتی عقب بماند و بدان رو نیاورد! من در میان شما همانند غار اصحاب کهف هستم که با پناهبردن به آن در امان ماندند. من در میان شما همان "باب حطّه" هستم که بنیاسرائیل با ورود به آن نجات یافتند و هر کس تخلف کرد، هلاک شد.
🔻رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در آخرین حج خود سخنی فرمودند که آن را برای شما باز میگویم. او فرمود:" من در میان شما چیزی را باقی می گذارم که اگر بدان تمسّک کنید، هرگز گمراه نشوید و آن، کتاب خدا و عترت و اهل بیت من است."
📚منابع:
۱. الغارات، ج۱، ص۴۴
۲. شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۰۰
۳. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۱۱
۴. الارشاد، ج۱، ص۲۳۱
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه178: (گفته اند: این خطبه را پس از داوران حکمیت در «دومه الجندل» ایراد فرمود. )
1️⃣ خداشناسی
🔻هيچ کاری خدا را از کار ديگر باز نمی دارد و گذشت زمان در او دگرگونی ايجاد نمی کند و مکانی او را در بر نمی گيرد. هيچ زبانی قدرت وصف او را ندارد و چيزی از خدا مخفی و پنهان نيست، نه تعداد قطرات فراوان آب ها و نه ستارگان انبوه آسمان و نه ذرّات خاک همراه با گِردبادها در هوا و نه حرکات مورچگان بر سنگ های سخت و نه استراحتگاه مورچگان ريز در شب های تار. خدا از مکان ريزش برگ درختان و حرکات مخفيانه چشم ها آگاه است و شهادت می دهم که جز الله، خدايی نيست، همتايی نداشته و شکّ و ترديدی در او راه ندارد. دين او را انکار نمی کنم و به آفريدگاری او اعتقاد دارم، شهادت کسی که نيّت او راست، درون او پاک، يقين او خالص و ميزان عمل او گرانسنگ است و شهادت می دهم که محمّد(صلی الله علیه و آله) بنده و فرستاده و برگزيده او از ميان انسان هاست. پيامبر(صلی الله علیه و آله) برای تشريح حقايق آيين الهی انتخاب و به ارزش های ويژه اخلاقی گرامی داشته شد. او را برای رساندن رسالت های کريمانه اش برگزيد. نشانه های هدايت به وسيله او آشکار و تاريکی های جهل و گمراهی با نور هدايت او از ميان رفت.
2️⃣ روش برخورد با دنيا
🔻ای مردم! دنيا آرزومندان و خواهان خود را فريب می دهد، برای شيفتگان خود ارزشی قائل نيست و آن کس را که بر دنيا پيروز شود مغلوب گرداند. به خدا سوگند! هرگز ملّتی از ناز و نعمت زندگی گرفته نشدند، مگر به کيفر گناهانی که انجام داده اند، زيرا خداوند بر بندگان خود ستم روا نمی دارد. اگر مردم به هنگام نزول بلاها و گرفته شدن نعمت ها، با درستی نيّت در پيشگاه خدا زاری کنند و با قلب های پر از محبّت از خداوند درخواست عفو نمايند، آنچه از دستشان رفته، باز خواهد گشت و هرگونه فسادی اصلاح خواهد شد. من بر شما ترسناکم که در جهالت و غرور فرو رفته باشيد، چه اينکه در گذشته به سويی کشيده شديد که قابل ستايش نبود. امّا اگر در زندگانی خود اصلاحاتی پديد آوريد، سعادتمند خواهيد شد. وظيفه من جز تلاش و کوشش در اصلاح امور شما نيست، اگر می خواستم، بی مهری های شما را بازگو می کردم. خدا آنچه را گذشت ببخشايد.
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه177 : (درسال ۳۸ هجری پس از خیانت داوران حکمیت "ابوموسی و عمروعاص" فرمود:)
🔹نكوهش از خيانت حكمين
🔻رأی جمعيّت شما در صفّين يکی شد که دو مرد را به داوری برگزينند، (ابوموسی اشعری و عمروعاص) و از آن دو پيمان گرفتيم که در برابر قرآن تسليم باشند و از آن تجاوز نکنند و زبان آن دو با قرآن و قلب هايشان پيرو کتاب خدا باشد. امّا آنها از قرآن روی گردان شدند، حق را آشکارا می ديدند و ترک گفتند، که جور و ستم، خواسته دلشان و کجی و انحراف در روش فکريشان بود. در صورتی که پيش از صدورِ رأی زشت و حُکمِ جائرانه، با آنها شرط کرده بوديم که به عدل حکم کرده و به حق عمل کنند. ما به حقّانيت خود ايمان داريم، در حالی که آن دو از راه حق بيرون رفتند و حکمی بر خلاف حکم خدا صادرکردند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت33
🔷 اعتدال در بخشش و حسابرسى
💠 و درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمودند: بخشنده باش امّا زياده روى نكن، در زندگى حسابگر باش امّا سخت گير مباش.
🔻 از آنجایی که امیرالمؤمنین (علیه السلام) و در واقع اسلام حقیقی ، بر این باور است که انسان عاقل در هیچ چیزی اهل افراط و تفریط نیست، لذا در حکمت سی و سوم نهج البلاغه امیرالمؤمنین در مسأله مدیریت مالی می فرمایند : نه آنقدر دست بسته باش که خیر تو به هیچکس نرسد و نه آنقدر دست و دلباز و بیحساب و کتاب باش که با بخشش های بی حساب کتاب و هزینه کردن های بی حساب و کتاب دچار تنگدستی و گرفتاری بشوی.
🔻با این نگاه مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۳۳ میفرمایند: "بخشنده باش اما زیاده روی نکن. در زندگی حسابگر باش اما سخت گیر مباش".
🔻 انسان های مؤمن در همه شرایط باید مسیر اعتدال و میانه روی را پیدا کنند و بر همان مسیر طی طریق کنند. البته این مسأله مورد استثناء هم دارد و آن درباره اولیای خدا است. خود اهل بیت (علیهمالسلام) برای خودشان اصل را بر ایثار و گذشت می دانستند حتی نسبت به چیزی که به آن به شدت احتیاج دارند.
🔻 قرآن کریم، هم درباره انفاق اهل بیت (علیه السلام) در حد اعلیٰ آیاتی دارد که تعجّب همگان را بر می انگیزد.
در سوره مبارکه دهر یا انسان می فرماید: « وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً » ؛ غذای خودشان را اطعام میکنند به خاطر محبت خدا، به مسکین و یتیم و اسیر. و هم فرمود: «یُؤثِرُونَ عَلَی أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ» ؛ چیزی را که به شدت به آن نیاز دارند ایثار میکنند.
🔻 این مقام، مقام برترین است که همه ما ممکن نیست بتوانیم اینگونه اهل بخشش باشیم، این مقام بالایی است که ایمانی در کمالِ ایمان و یقینی در کمال یقین و تقوا یی در کمال تقوا میخواهد.
⚜ امیدوارم ما به مسیری که اهل بیت در قلّه آن هستند وارد شویم و حرکت کنیم.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت نود و نهم
✳️ هرگاه سکوت کردم، اصرار نکنید
🔻[ عبدالرحمانبنابیلیلی برخاست و گفت: ای امیرالمومنین، هرچه انتظار کشیدیم که درباره خودت و حوادث پس از رحلت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله سخنی بگویی، انتظار ما به جایی نرسید. آیا وقت آن نرسیده است که به ما بگویی سکوت و کنارهگیری شما در دوران خلفای پیشین با دستور رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) بود یا تشخیص خود شما بود؟ من در پاسخ او گفتم: ]
🔻ای عبدالرحمان، هنگامی که خداوند متعال رسولش را به جوار رحمت خود برد، هیچ کس از مردم برای جانشینی آن حضرت شایستهتر از من نبود؛ ولی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله با من عهدی بسته بود و من متعهد شده بودم که غیر از طریق ملایمت، راه دیگری اختیار نکنم و از اختلافافکنی و جنگ بپرهیزم. پس از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله اولین چیزی که از حق ما ضایع شد، خمس بود که از ما دریغ کردند و گذران زندگی بر ما سخت شد و قریشیان در گرفتن حق ما طمع ورزیدند.
🔻من به گردن مردم حقی داشتم که اگر به سهولت میدادند، آن را می پذیرفتم و به انجام وظیفه برمیخاستم؛ ولی اینطور نشد و زمان خاص آن نیز سپری شد. وضع من همانند مردی بود که از مردم طلبی دارد و به آنان مهلتی داده است. اگر مردم حق او را پیش از پایانیافتن مهلت بدهند، سپاسگزار آنان میشود و اگر مهلت به پایان رسد، آن مرد حق خود را میگیرد، ولی دیگر از مردم تشکر نمیکند.
🔻من همانند کسی بودم که طریق مدارا با مردم را در پیش میگیرد، ولی مردم قدر او را نمیشناسند! و البته یکی از نشانههای هدایت، کمبودن طرفداران آن در میان مردم است!
🔻اگر من سکوت کردهام، شما مرا از سخنگفتن معذور بدارید، که اگر ضرورتی به سخنگفتن باشد، با شما به گفتوگو خواهم نشست؛ پس درباره آنچه من سخن نمیگویم، شما هم اصرار نورزید.
📚منابع:
۱. شیخ مفید، الامالی، مجلس۲۶، ح۲، ص۲۲۳
۲. مناقب آلابیطالب، ج۱، ص۲۷۳
۳. کشف الغمه، ج۱، ص۳۷۷
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh