#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و یازدهم
❇️ اتمام حجت با معاویه
🔸به ما حسد میورزند
[ در دور جدید از مکاتبات، به معاویه نوشتم: ]
از بنده خدا علیبنابیطالب، امیرالمومنین، به معاویه
🔻خداوند تبارک و تعالی که ذوالجلال و الاکرام است، خلق را آفرید و بهترین و گزیدهترین بندگان خویش را انتخاب کرد.
"وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ؛
پروردگار تو هرچه را که بخواهد، میآفریند و بر میگزیند؛ ولی ایشان را توان اختیار نیست. منزه است خدا و از هر چه برایش شریک میسازید، برتر است".
🔻او فرمان صادر کرد و دین را بنیان نهاد و بر مبنای آن، قسمتِ هرکس را معیّن کرد و اوست فاعل و قراردهنده آن. اوست آفریدگار و اوست برگزیننده. اوست بنیانگذار دین و اوست تقسیم کننده و اوست که هر چه بخواهد، انجام دهد...
🔻ای معاویه، اگر تو از حجتها و دلایل آگاهی داری، آنها را بیان کن. خداوند در قرآن مثلها زد که این مثلها را فقط عالمان دریابند و من پارهای از آنها را، اگر بدانی از تو میپرسم: خداوند با چهار چیز حجت را بر جهانیان تمام کرد. ای معاویه، بگو که آنها چیستند و برای کیستند؟ و بدان که آنها حجت ما اهلبیت هستند در برابر کسی که با ما مخالفت ورزد و با ما منازعه کند و از ما جدا شود و بر ما ستم روا دارد. البته فریادرس خداست و من بر او توکل کردم و توکلکنندگان بر او توکل کنند.
🔻همه تلاش رسول خدا صلیاللهعلیهوآله تبلیغ رسالت پروردگارش بود، اعم از آنچه به آن فرمان داده و احکامی که مقرر کرده و انجامش را بر مردم واجب ساخته بود. خداوند متعال میفرماید:
"أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ؛
از خدا اطاعت کنید و از رسول و اولوالامر خویش فرمان برید".
این آیه در حق ما اهل بیت است، نه در حق شما.
🔻سپس خداوند از اختلاف و تفرقهافکنی نهی کرد و به تسلیم و اتّحاد فرمان داد.
شما همان قومی هستید که به خدا و رسولش اقرار و بدان اعتراف کردید. خداوند به شما خبر داد که:
"مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَ لَٰكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِيِّينَ؛
محمّد پدر هیچ یک از مردانتان نبوده؛ بلکه او رسول خدا و خاتم پیامبران است".
و نیز گوید:
"أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ؛
آیا اگر بمیرد یا کشته شود، شما به عقب باز میگردید؟"
🔻و ای معاویه، تو و یارانت به عقب بازگشتید و مرتد شدید و عهدی را که با خدا بسته بودید شکستید و بیعت گسستید؛ البته اینها به خدا زیانی نرساند. ای معاویه، آیا نمیدانی که امامان از ما هستند و نه از شما؟ خداوند به شما خبر داد که "اولوالامر" باید استنباطکنندگان علم باشند و نیز خبر داد که در همه اموری که بر سر آن اختلاف دارید، به خدا و رسول او و اولوالامر که حاملان علم هستند، رجوع کنید. پس هر کس به عهد خود با خدا وفا کند، خدا را وفاکننده به عهد خود خواهد یافت. خدای تعالی میفرماید:
"أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ؛
به عهد من وفا کنید تا به عهد شما وفا کنم و از من بترسید".
و نیز میفرماید:
"أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَىٰ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكًا عَظِيمًا؛
آیا به مردم به سبب نعمتی که خدا از فضل خویش به آنان ارزانی داشته است، حسد می ورزند؟ در حالی که ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و فرمانروایی بزرگ ارزانی کردیم".
🔻و برای مردمی که بعد از ایشان بودند، گفت:
"فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ بِهِ وَمِنْهُم مَّن صَدَّ عَنْهُ؛
بعضی بدان ایمان آوردند و بعضی از آن رو برگرداندند".
آری، خود را برای آتش دوزخ مهیا ساز که آن آتش افروخته، برای تو کافی است!
🔻ما خاندان ابراهیم علیه السلام هستیم که به ما حسد می ورزند و شمایید که به ما حسادت می کنید. خداوند آدم علیه السلام را به دست خود بیافرید و از روح خود در او دمید و ملائکه را به سجده در برابر او واداشت و همه نامها را به او تعلیم داد و او را بر همه مردم جهان برتری داد. شیطان به او حسد ورزید و در زمره گمراهان درآمد.
📚منابع:
۱. سوره قصص، آیه ۶۸
۲. سوره نساء، آیه ۵۹
۳. سوره احزاب، آیه ۴۰
۴. سوره آل عمران، آیه ۱۴۴
۵. سوره بقره، آیه ۴۰
۶. سوره نساء، آیه ۵۴
۷. سوره نساء، آیه ۵۵
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
#mehmanenahjolbalagheh
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
📜 #خطبه149 : (در بیستم رمضان در سال۴۰ هجری، قبل از شهادت فرمود: )
1⃣ ياد مرگ
♦️ای مردم! هر کس از مرگ بگريزد، به هنگام فرار آن را خواهد ديد. اَجل سرآمد زندگی و فرار از مرگ رسيدن به آن است. چه روزگارانی که در پی گشودن راز نهفته اش بودم، امّا خواست خداوند جز پنهان ماندن آن نبود. هيهات! که اين علمی پنهان است.
2⃣ وصيت های امام علی (علیه السلام)
♦️ امّا وصيّت من نسبت به خدا، آن که چيزی را شريک خدا قرار ندهيد. و نسبت به پيامبر(صلی الله علیه و آله) اين است که سنّت و شريعت او را ضايع نکنيد، اين دو ستون محکم را بر پاداريد و اين دو چراغ را فروزان نگهداريد و تا آن زمان که از حق منحرف نشده ايد، سرزنشی نخواهيد داشت که برای هر کس به اندازه توانايی او وظيفه ای تعيين گرديده و نسبت به افراد جاهل و نادان تخفيف داده شده است زيرا: پروردگار، رحيم و دين، استوار و پيشوا، آگاه است. من ديروز رهبر شما بودم و امروز مايه پند و عبرت شما هستم و فردا از شما جدا خواهم شد، خدا شما و مرا بيامرزد. اگر از اين ضربت و در اين لغزش گاه نجات يابم که حرفی نيست، امّا اگر گام ها بلغزد و از اين جهان بروم، ما نيز چون ديگران در سايه شاخسار درختان، مسيرِ وزشِ باد و باران و زيرِ سايه ابرهای متراکم آسمان پراکنده می شويم و آثارمان در روی زمين نابود خواهد شد. من از همسايگان شما بودم که چند روزی در کنار شما زيستم و به زودی از من جز جسدی بی روح و ساکن، پس از آن همه تلاش و خاموش، پس از آن همه گفتار، باقی نخواهد ماند. پس بايد سکوت من و بی حرکتی دست و پا و چشم ها و اندام من، مايه پند و اندرز شما گردد که از هر منطق رسايی و از هر سخن مؤثّری، عبرت انگيزتر است. وداع و خداحافظی من با شما چونان جدايی کسی است که آماده ملاقات پروردگار است. فردا ارزش ايّام زندگی مرا خواهيد فهميد، و راز درونم را خواهيد دانست. پس از آن که جای مرا خالی ديديد و ديگری بر جای من نشست، مرا خواهيد شناخت.
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
📜 #خطبه148 : ( این خطبه درباره شهر بصره، مردمش و طلحه و زبیر ایراد شد.)
🔹روانشناسی طلحه و زبير در «شورش بصره»
♦️هر کدام از طلحه و زبير، اميدوار است که حکومت را به دست آورد و ديده به آن دوخته و رفيق خود را به حساب نمی آورد. آن دو نه رشته ای الهی را چنگ زدند و نه با وسيله ای به خدا روی آوردند. هر کدام بار کينه رفيق خود را بر دوش می کشد که به زودی پرده از روی آن کنار خواهد رفت. به خدا سوگند، اگر به آنچه می خواهند برسند، اين، جانِ آن را می گيرد و آن، اين را از پای در می آورد. هم اکنون گروهی سرکش و نافرمان بپاخاسته اند (ناکثين) پس خداجويان حسابگر کجايند؟ سنّت پيامبر(صلی الله علیه و آله) برايشان بيان گرديد و اخبار امروز را به آنان گفته اند، در حالیکه برای هر گمراهی علّتی و برای هر عهدشکنی بهانه ای وجود دارد. سوگند به خدا ، من آن کس نيستم که صدای گريه و بر سر وسينه زدن برای مرده و ندای فرشته مرگ را بشنود و عبرت نگيرد.
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
📜 #خطبه150 : (در این خطبه به حوادث سخت آینده اشاره دارد.)
1⃣ آينده بشريت و ظهور حضرت مهدی (عج)
♦️به راه های چپ و راست رفتند و راه ضلالت و گمراهی پيمودند و راه روشن هدايت را گذاشتند. پس درباره آنچه که بايد باشد شتاب نکنيد و آنچه را که در آينده بايد بيايد دير مشماريد. چه بسا کسی برای رسيدن به چيزی شتاب می کند، امّا وقتی به آن رسيد دوست دارد که ای کاش آن را نمی ديد و چه نزديک است امروزِ ما به فردايی که سپيده آن آشکار شد. ای مردم! اينک ما در آستانه تحقّق وعده های داده شده و نزديکی طلوع آن چيزهايی که بر شما پوشيده و ابهام آميز است قرار داريم.
2⃣ ره آورد حكومت حضرت مهدی (عج)
♦️بدانيد آن کس از ما (حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه)) که فتنه های آينده را دريابد، با چراغی روشنگر در آن گام می نهد و بر همان سيره و روش پيامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان رفتار می کند تا گره ها را بگشايد، بردگان و ملّت های اسير را آزاد سازد. جمعيّت های گمراه و ستمگر را پراکنده و حق جويان پراکنده را جمع آوری می کند.
«حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه)» سال های طولانی در پنهانی از مردم به سر می برد، آنچنان که اثر شناسان اثر قدمش را نمی شناسند، گرچه در يافتن اثر و نشانه ها تلاش فراوان کنند. سپس گروهی برای در هم کوبيدن فتنه ها آماده می گردند و چونان شمشيرها صيقل می خورند. ديده هاشان با قرآن روشنايی گيرد و در گوش هاشان تفسير قرآن طنين افکند و در صبحگاهان و شامگاهان جام های حکمت سر می کشند.
3⃣ سرنوشت امت اسلامی پس از پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)
♦️ روزگار آنان به طول انجاميد تا رسوايی آنها به نهايت رسيد و خود را سزاوار بلای زمانه گرداندند و چون پايان مدّت آنها نزديک شد، گروهی در فتنه ها آسودند و گروهی دست به حمله و پيکار با فسادگران زدند و با شکيبايی که داشتند بر خدا منّت ننهادند و جان دادن در راه خدا را بزرگ نشمردند، تا آنجا که اراده الهی به پايان دوران جاهليّت موافق شد. شمشيرها در راه خدا کشيدند و بينش های خود را بر شمشير نشاندند و طاعت پروردگار خود را پذيرفتند و فرمان پنددهنده خود را شنيدند و در پيروزی و سربلندی زيستند تا آن که خدا، پيامبرش را نزد خود برد، (افسوس) که گروهی به گذشته جاهلی خود بازگشتند و با پيمودن راه های گوناگون به گمراهی رسيدند و به دوستان منحرف خود پيوستند و از دوستی با مؤمنان بريدند که به آن امر شده بودند و بنيان اسلامی را تغيير داده در جای ديگری بنا نهادند. آنان کانون هر خطا و گناه و پناهگاه هر فتنه جو شدند که سرانجام در سرگردانی فرو رفته و در غفلت و مستی به روش و آيين فرعونيان درآمدند، يا از همه بريده و دل به دنيا بستند و يا پيوند خود را با دين گسستند.
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت38 (8)
🔷 پرهیز از دوستی با احمق
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در ادامه حکمت ۳۸ خطاب به فرزند بزرگوارشان اینگونه می فرمایند:
« يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرَّكَ » ؛ پسرم! از دوستی با احمق بپرهیز ، زیرا احمق قصد می کند که به تو سود برساند اما ضرر می زند.
🔻 در نهج البلاغه پرهیز از همنشینی با احمق دلایلی دارد. در واقع می توان گفت که احمق در لسان علی (علیه السلام) نشانه هایی دارد که همین نشانه ها علت دستور مولا به فرزندشان برای پرهیز از دوستی با احمق است.
1⃣ یکی از نشانه های احمق این است که عیبی را که در خودش هست در دیگران بزرگ می کند و عیب می شمارد.
🔻در حکمت ۳۴۹ می فرمایند:« وَ مَنْ نَظَرَ فِي عُيُوبِ النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ فَذَلِكَ الْأَحْمَقُ بِعَيْنِهِ» کسی که دقت و موشکافی بکند در عیوب مردم ، بعد این عیوب را زشت بشمارد، اما همین عیوب را برای خودش بپسندد ، این آدم احق است بِعَيْنِهِ ؛ خودِ خود احمق است.
2⃣ دیگر از نشانه های احمق این است که قبل از اینکه به عوارض سخنی که می خواهد بگوید بیاندیشد، حرف می زند.
🔻 در حکمت ۴۰ و ۴۱ نهج البلاغه، امیرالمؤمنین (علیه السلام) به این حقیقت اشاره فرمودند.
در حکمت ۴۰ می فرمایند: «لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ» ؛ زبان عاقل پشت قلبش حرکت می کند، یعنی تابع قلب و عقلش است و قلب احمق پشت زبانش است، یعنی بدون تأمل اول زبانش حرف می زند و بعد فکر می کند چه خطاهایی کرده تا درستش کند.
🔻 در حکمت ۴۱ هم همین معنا را به عبارت دیگری می فرمایند: «قَلْبُ الْأَحْمَقِ فِي فِيهِ وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِي قَلْبِهِ»؛ قلب احمق در دهانش است، کنایه از اینکه اصلاً مجال فکر کردن به خودش نمی دهد و هر چه به ذهنش رسید می گوید، اما زبان عاقل در قلبش است.
🔻بر این اساس مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۳۸ فرمودند: « إِنَّ أَكْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ » ؛ بزرگترین فقر و بیچارگی حماقت است.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
#mehmanenahjolbalagheh