#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و یازدهم
❇️ اتمام حجت با معاویه
🔸به ما حسد میورزند
[ در دور جدید از مکاتبات، به معاویه نوشتم: ]
از بنده خدا علیبنابیطالب، امیرالمومنین، به معاویه
🔻خداوند تبارک و تعالی که ذوالجلال و الاکرام است، خلق را آفرید و بهترین و گزیدهترین بندگان خویش را انتخاب کرد.
"وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ؛
پروردگار تو هرچه را که بخواهد، میآفریند و بر میگزیند؛ ولی ایشان را توان اختیار نیست. منزه است خدا و از هر چه برایش شریک میسازید، برتر است".
🔻او فرمان صادر کرد و دین را بنیان نهاد و بر مبنای آن، قسمتِ هرکس را معیّن کرد و اوست فاعل و قراردهنده آن. اوست آفریدگار و اوست برگزیننده. اوست بنیانگذار دین و اوست تقسیم کننده و اوست که هر چه بخواهد، انجام دهد...
🔻ای معاویه، اگر تو از حجتها و دلایل آگاهی داری، آنها را بیان کن. خداوند در قرآن مثلها زد که این مثلها را فقط عالمان دریابند و من پارهای از آنها را، اگر بدانی از تو میپرسم: خداوند با چهار چیز حجت را بر جهانیان تمام کرد. ای معاویه، بگو که آنها چیستند و برای کیستند؟ و بدان که آنها حجت ما اهلبیت هستند در برابر کسی که با ما مخالفت ورزد و با ما منازعه کند و از ما جدا شود و بر ما ستم روا دارد. البته فریادرس خداست و من بر او توکل کردم و توکلکنندگان بر او توکل کنند.
🔻همه تلاش رسول خدا صلیاللهعلیهوآله تبلیغ رسالت پروردگارش بود، اعم از آنچه به آن فرمان داده و احکامی که مقرر کرده و انجامش را بر مردم واجب ساخته بود. خداوند متعال میفرماید:
"أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ؛
از خدا اطاعت کنید و از رسول و اولوالامر خویش فرمان برید".
این آیه در حق ما اهل بیت است، نه در حق شما.
🔻سپس خداوند از اختلاف و تفرقهافکنی نهی کرد و به تسلیم و اتّحاد فرمان داد.
شما همان قومی هستید که به خدا و رسولش اقرار و بدان اعتراف کردید. خداوند به شما خبر داد که:
"مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَ لَٰكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِيِّينَ؛
محمّد پدر هیچ یک از مردانتان نبوده؛ بلکه او رسول خدا و خاتم پیامبران است".
و نیز گوید:
"أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ؛
آیا اگر بمیرد یا کشته شود، شما به عقب باز میگردید؟"
🔻و ای معاویه، تو و یارانت به عقب بازگشتید و مرتد شدید و عهدی را که با خدا بسته بودید شکستید و بیعت گسستید؛ البته اینها به خدا زیانی نرساند. ای معاویه، آیا نمیدانی که امامان از ما هستند و نه از شما؟ خداوند به شما خبر داد که "اولوالامر" باید استنباطکنندگان علم باشند و نیز خبر داد که در همه اموری که بر سر آن اختلاف دارید، به خدا و رسول او و اولوالامر که حاملان علم هستند، رجوع کنید. پس هر کس به عهد خود با خدا وفا کند، خدا را وفاکننده به عهد خود خواهد یافت. خدای تعالی میفرماید:
"أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ؛
به عهد من وفا کنید تا به عهد شما وفا کنم و از من بترسید".
و نیز میفرماید:
"أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَىٰ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكًا عَظِيمًا؛
آیا به مردم به سبب نعمتی که خدا از فضل خویش به آنان ارزانی داشته است، حسد می ورزند؟ در حالی که ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و فرمانروایی بزرگ ارزانی کردیم".
🔻و برای مردمی که بعد از ایشان بودند، گفت:
"فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ بِهِ وَمِنْهُم مَّن صَدَّ عَنْهُ؛
بعضی بدان ایمان آوردند و بعضی از آن رو برگرداندند".
آری، خود را برای آتش دوزخ مهیا ساز که آن آتش افروخته، برای تو کافی است!
🔻ما خاندان ابراهیم علیه السلام هستیم که به ما حسد می ورزند و شمایید که به ما حسادت می کنید. خداوند آدم علیه السلام را به دست خود بیافرید و از روح خود در او دمید و ملائکه را به سجده در برابر او واداشت و همه نامها را به او تعلیم داد و او را بر همه مردم جهان برتری داد. شیطان به او حسد ورزید و در زمره گمراهان درآمد.
📚منابع:
۱. سوره قصص، آیه ۶۸
۲. سوره نساء، آیه ۵۹
۳. سوره احزاب، آیه ۴۰
۴. سوره آل عمران، آیه ۱۴۴
۵. سوره بقره، آیه ۴۰
۶. سوره نساء، آیه ۵۴
۷. سوره نساء، آیه ۵۵
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
#mehmanenahjolbalagheh
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
📜 #خطبه149 : (در بیستم رمضان در سال۴۰ هجری، قبل از شهادت فرمود: )
1⃣ ياد مرگ
♦️ای مردم! هر کس از مرگ بگريزد، به هنگام فرار آن را خواهد ديد. اَجل سرآمد زندگی و فرار از مرگ رسيدن به آن است. چه روزگارانی که در پی گشودن راز نهفته اش بودم، امّا خواست خداوند جز پنهان ماندن آن نبود. هيهات! که اين علمی پنهان است.
2⃣ وصيت های امام علی (علیه السلام)
♦️ امّا وصيّت من نسبت به خدا، آن که چيزی را شريک خدا قرار ندهيد. و نسبت به پيامبر(صلی الله علیه و آله) اين است که سنّت و شريعت او را ضايع نکنيد، اين دو ستون محکم را بر پاداريد و اين دو چراغ را فروزان نگهداريد و تا آن زمان که از حق منحرف نشده ايد، سرزنشی نخواهيد داشت که برای هر کس به اندازه توانايی او وظيفه ای تعيين گرديده و نسبت به افراد جاهل و نادان تخفيف داده شده است زيرا: پروردگار، رحيم و دين، استوار و پيشوا، آگاه است. من ديروز رهبر شما بودم و امروز مايه پند و عبرت شما هستم و فردا از شما جدا خواهم شد، خدا شما و مرا بيامرزد. اگر از اين ضربت و در اين لغزش گاه نجات يابم که حرفی نيست، امّا اگر گام ها بلغزد و از اين جهان بروم، ما نيز چون ديگران در سايه شاخسار درختان، مسيرِ وزشِ باد و باران و زيرِ سايه ابرهای متراکم آسمان پراکنده می شويم و آثارمان در روی زمين نابود خواهد شد. من از همسايگان شما بودم که چند روزی در کنار شما زيستم و به زودی از من جز جسدی بی روح و ساکن، پس از آن همه تلاش و خاموش، پس از آن همه گفتار، باقی نخواهد ماند. پس بايد سکوت من و بی حرکتی دست و پا و چشم ها و اندام من، مايه پند و اندرز شما گردد که از هر منطق رسايی و از هر سخن مؤثّری، عبرت انگيزتر است. وداع و خداحافظی من با شما چونان جدايی کسی است که آماده ملاقات پروردگار است. فردا ارزش ايّام زندگی مرا خواهيد فهميد، و راز درونم را خواهيد دانست. پس از آن که جای مرا خالی ديديد و ديگری بر جای من نشست، مرا خواهيد شناخت.
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
📜 #خطبه148 : ( این خطبه درباره شهر بصره، مردمش و طلحه و زبیر ایراد شد.)
🔹روانشناسی طلحه و زبير در «شورش بصره»
♦️هر کدام از طلحه و زبير، اميدوار است که حکومت را به دست آورد و ديده به آن دوخته و رفيق خود را به حساب نمی آورد. آن دو نه رشته ای الهی را چنگ زدند و نه با وسيله ای به خدا روی آوردند. هر کدام بار کينه رفيق خود را بر دوش می کشد که به زودی پرده از روی آن کنار خواهد رفت. به خدا سوگند، اگر به آنچه می خواهند برسند، اين، جانِ آن را می گيرد و آن، اين را از پای در می آورد. هم اکنون گروهی سرکش و نافرمان بپاخاسته اند (ناکثين) پس خداجويان حسابگر کجايند؟ سنّت پيامبر(صلی الله علیه و آله) برايشان بيان گرديد و اخبار امروز را به آنان گفته اند، در حالیکه برای هر گمراهی علّتی و برای هر عهدشکنی بهانه ای وجود دارد. سوگند به خدا ، من آن کس نيستم که صدای گريه و بر سر وسينه زدن برای مرده و ندای فرشته مرگ را بشنود و عبرت نگيرد.
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
📜 #خطبه150 : (در این خطبه به حوادث سخت آینده اشاره دارد.)
1⃣ آينده بشريت و ظهور حضرت مهدی (عج)
♦️به راه های چپ و راست رفتند و راه ضلالت و گمراهی پيمودند و راه روشن هدايت را گذاشتند. پس درباره آنچه که بايد باشد شتاب نکنيد و آنچه را که در آينده بايد بيايد دير مشماريد. چه بسا کسی برای رسيدن به چيزی شتاب می کند، امّا وقتی به آن رسيد دوست دارد که ای کاش آن را نمی ديد و چه نزديک است امروزِ ما به فردايی که سپيده آن آشکار شد. ای مردم! اينک ما در آستانه تحقّق وعده های داده شده و نزديکی طلوع آن چيزهايی که بر شما پوشيده و ابهام آميز است قرار داريم.
2⃣ ره آورد حكومت حضرت مهدی (عج)
♦️بدانيد آن کس از ما (حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه)) که فتنه های آينده را دريابد، با چراغی روشنگر در آن گام می نهد و بر همان سيره و روش پيامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان رفتار می کند تا گره ها را بگشايد، بردگان و ملّت های اسير را آزاد سازد. جمعيّت های گمراه و ستمگر را پراکنده و حق جويان پراکنده را جمع آوری می کند.
«حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه)» سال های طولانی در پنهانی از مردم به سر می برد، آنچنان که اثر شناسان اثر قدمش را نمی شناسند، گرچه در يافتن اثر و نشانه ها تلاش فراوان کنند. سپس گروهی برای در هم کوبيدن فتنه ها آماده می گردند و چونان شمشيرها صيقل می خورند. ديده هاشان با قرآن روشنايی گيرد و در گوش هاشان تفسير قرآن طنين افکند و در صبحگاهان و شامگاهان جام های حکمت سر می کشند.
3⃣ سرنوشت امت اسلامی پس از پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)
♦️ روزگار آنان به طول انجاميد تا رسوايی آنها به نهايت رسيد و خود را سزاوار بلای زمانه گرداندند و چون پايان مدّت آنها نزديک شد، گروهی در فتنه ها آسودند و گروهی دست به حمله و پيکار با فسادگران زدند و با شکيبايی که داشتند بر خدا منّت ننهادند و جان دادن در راه خدا را بزرگ نشمردند، تا آنجا که اراده الهی به پايان دوران جاهليّت موافق شد. شمشيرها در راه خدا کشيدند و بينش های خود را بر شمشير نشاندند و طاعت پروردگار خود را پذيرفتند و فرمان پنددهنده خود را شنيدند و در پيروزی و سربلندی زيستند تا آن که خدا، پيامبرش را نزد خود برد، (افسوس) که گروهی به گذشته جاهلی خود بازگشتند و با پيمودن راه های گوناگون به گمراهی رسيدند و به دوستان منحرف خود پيوستند و از دوستی با مؤمنان بريدند که به آن امر شده بودند و بنيان اسلامی را تغيير داده در جای ديگری بنا نهادند. آنان کانون هر خطا و گناه و پناهگاه هر فتنه جو شدند که سرانجام در سرگردانی فرو رفته و در غفلت و مستی به روش و آيين فرعونيان درآمدند، يا از همه بريده و دل به دنيا بستند و يا پيوند خود را با دين گسستند.
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت38 (8)
🔷 پرهیز از دوستی با احمق
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در ادامه حکمت ۳۸ خطاب به فرزند بزرگوارشان اینگونه می فرمایند:
« يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرَّكَ » ؛ پسرم! از دوستی با احمق بپرهیز ، زیرا احمق قصد می کند که به تو سود برساند اما ضرر می زند.
🔻 در نهج البلاغه پرهیز از همنشینی با احمق دلایلی دارد. در واقع می توان گفت که احمق در لسان علی (علیه السلام) نشانه هایی دارد که همین نشانه ها علت دستور مولا به فرزندشان برای پرهیز از دوستی با احمق است.
1⃣ یکی از نشانه های احمق این است که عیبی را که در خودش هست در دیگران بزرگ می کند و عیب می شمارد.
🔻در حکمت ۳۴۹ می فرمایند:« وَ مَنْ نَظَرَ فِي عُيُوبِ النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ فَذَلِكَ الْأَحْمَقُ بِعَيْنِهِ» کسی که دقت و موشکافی بکند در عیوب مردم ، بعد این عیوب را زشت بشمارد، اما همین عیوب را برای خودش بپسندد ، این آدم احق است بِعَيْنِهِ ؛ خودِ خود احمق است.
2⃣ دیگر از نشانه های احمق این است که قبل از اینکه به عوارض سخنی که می خواهد بگوید بیاندیشد، حرف می زند.
🔻 در حکمت ۴۰ و ۴۱ نهج البلاغه، امیرالمؤمنین (علیه السلام) به این حقیقت اشاره فرمودند.
در حکمت ۴۰ می فرمایند: «لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ» ؛ زبان عاقل پشت قلبش حرکت می کند، یعنی تابع قلب و عقلش است و قلب احمق پشت زبانش است، یعنی بدون تأمل اول زبانش حرف می زند و بعد فکر می کند چه خطاهایی کرده تا درستش کند.
🔻 در حکمت ۴۱ هم همین معنا را به عبارت دیگری می فرمایند: «قَلْبُ الْأَحْمَقِ فِي فِيهِ وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِي قَلْبِهِ»؛ قلب احمق در دهانش است، کنایه از اینکه اصلاً مجال فکر کردن به خودش نمی دهد و هر چه به ذهنش رسید می گوید، اما زبان عاقل در قلبش است.
🔻بر این اساس مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۳۸ فرمودند: « إِنَّ أَكْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ » ؛ بزرگترین فقر و بیچارگی حماقت است.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
#mehmanenahjolbalagheh
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و دوازدهم
❇️ ادامه مکاتبات و اتمام حجّت با معاویه
🔻در ادامه نامه به معاویه، از حسد ورزیدن قوم نوح و هود علیهما السلام و آیاتی از قرآن در این باره، سخن به میان آوردم، همچنین از حسد ورزیدن طایفهای از بنی اسرائیل به طالوت که پادشاه آنها بود.
به او نوشتم:
🔻همه اینها حوادثی است که پیش از این اتفاق افتاده است و اکنون آنها را برای تو نقل میکنم و تفسیر و تأویل آنها نزد ماست. آنکه دروغ بندد، نومید شود. نشانههای آنها را در شما می یابیم:
« وَمَا تُغْنِي الْآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَن قَوْمٍ لَّا يُؤْمِنُونَ؛
و این آیات و هشدارها سودی نمیبخشد به قومی که ایمان نمیآورد».
🔻هنگامی که پیامبر ما مبعوث شد، به او هم کافر شدند و بر او هم حسد ورزیدند؛ حال آنکه نبوت چیزی است که خدای تعالی به هریک از بندگانش که بخواهد، ارزانی می دارد. آری، از اینکه خداوند ما را بر یکدیگر فضیلت داده است، قومی حسد میبرند. بدان که ما اهل بیت، همان خاندان ابراهیم علیه السلام هستیم که بر آنان رشک بردند. ما دستخوش حسد واقع شدیم، همچنان که پدرانمان پیش از این دستخوش حسد واقع شده بودند. خدای تعالی فرمود: آل ابراهیم، آل لوط، آل عمران، آل یعقوب، آل موسی، آل هارون و آل داوود. ما نیز آل محمد صلی الله علیه و آله و خاندان پیامبر هستیم.
🔻ای معاویه، آیا نمی دانی که خدا میگوید:
« إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَٰذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ؛
نزدیکترین کسان به ابراهیم، همان پیروان او و این پیامبر و مومنان هستند و خداوند یاور مومنان است».
🔻و ما هستیم اولوالارحام که در این آیه آمده است:
«النَّبِيُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَىٰ بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ؛
پیامبر سزاوارتر به مومنان است از خود آنها و همسران او مادران مومنان محسوب میشوند و اولوالارحام به یکدیگر اولویت دارند از مومنان و مهاجران در آنچه خدا مقرر داشته است».
🔻ما خاندانی هستیم که خداوند ما را برگزیده و نبوت را در میان ما قرار داده است. کتاب و حکمت و علم از آنِ ماست و خانه خدا و مسکن اسماعیل و مقام ابراهیم نیز از آن ماست؛ پس فرمانروایی سزاوار ماست.
🔻وای بر تو ای معاویه! [ در مقایسه با خاندان تو ] ما به ابراهیم علیه السلام [ نزدیکتر و ] سزاوارتریم و آل او هستیم و آل عمرانیم و به عمران علیه السلام سزاوارتریم و آل لوط علیه السلام هستیم و به لوط سزاوارتریم و آل یعقوبیم و به یعقوب علیه السلام سزاوارتریم و آل موسی و آل هارون و ال داوود علیه السلام هستیم و به ایشان سزاوارتریم و آل محمّد هستین و به محمّد صلی الله علیه و آله سزاوارتریم. ما همان اهل بیتی هستیم که خدای تعالی ناپاکی را از آنها زدوده و آنان را پاکیزه قرار داده است.( اشاره به آیه۳۳ سوره احزاب)
🔻هر پیامبری را دعوتی ویژه خود او و فرزندان و خاندانش است و هر پیامبری در حق خاندانش وصیتی میکند. آیا نمیدانی که ابراهیم علیهالسلام به پسرش یعقوب علیهالسلام وصیت کرد و وقتی یعقوب علیهالسلام مرگش فرارسید، به پسرانش وصیت کرد و محمد صلیاللهعلیهوآله به خاندانش وصیت کرد؟ این سنّت ابراهیم علیهالسلام و دیگر پیامبران بود و محمد صلیاللهعلیهوآله به فرمان خدا به آن پیامبران اقتدا کرد. خدای تعالی گوید که ابراهیم و اسماعیل وقتی پایههای خانه خدا را بالا میآوردند، گفتند:
« رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ؛
ای پروردگار ما، ما را فرمانبردار خودت ساز و نیز فرزندان ما را امّتی تسلیم خودت قرار بده».
و ما همان «أُمَّةً مُّسْلِمَةً» هستیم.
🔻ما به خدا و کتابی که بر ما نازل شده است، ایمان آوردهایم و به آیین ابراهیم اقتدا کرده و از آن پیروی کردهایم. آیا جز این کاری دیگر کردهایم که کینهی ما را به دل گرفتهای؟
درود خدا بر ابراهیم و بر محمّد و خاندان او!
📚منابع:
۱. سوره یونس، آیه ۱۰۱
۲. سوره آلعمران، آیه ۶۸
۳. سوره احزاب، آیه ۶
۴. سوره بقره، آیه ۱۲۸
۵. الغارات، ج۱، ص۱۱۵
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
┄═❁✦••••🌿🌹🌿••••✦❁═┄
📜 #خطبه147
1⃣ فلسفه بعثت پيامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)
♦️خداوند حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) را به حق برانگيخت تا بندگان خود را از پرستش دروغين بُت ها رهايی بخشيده، به پرستش خود راهنمايی کند و آنان را از پيروی شيطان نجات داده به اطاعت خود کشاند. با قرآنی که معنی آن را آشکار کرد و اساسش را استوار فرمود، تا بندگان عظمت و بزرگی خدا را بدانند که نمی دانستند و به پروردگار اعتراف کنند. پس از انکارهای طولانی اعتراف کردند و او را پس از آنکه نسبت به خدا آشنايی نداشتند، به درستی بشناسند. پس خدای سبحان در کتاب خود بی آنکه او را بنگرند خود را به بندگان شناساند و قدرت خود را به همه نماياند و از قهر خود ترساند و اينکه چگونه با کيفرها ملّتی را که بايد نابود کند از ميان برداشت و آنان را چگونه با داس انتقام درو کرد.
2⃣ خبر از آينده تأسف بار اسلام و مسلمين
♦️ همانا پس از من روزگاری بر شما فرا خواهد رسيد که چيزی پنهان تر از حق و آشکارتر از باطل و فراوان تر از دروغِ به خدا و پيامبرش(صلی الله علیه و آله) نباشد. و نزد مردمِ آن زمان، کالايی زيانمندتر از قرآن نيست، اگر آن را درست بخوانند و تفسير کنند و متاعی پرسودتر از قرآن يافت نمی شود، آنگاه که آن را تحريف کنند و معانی دلخواه خود را رواج دهند. در شهرها چيزی ناشناخته تر از معروف و شناخته تر از منکر نيست. حاملان قرآن آن را واگذاشته و حافظان قرآن آن را فراموش می کنند، پس در آن روز قرآن و پيروانش از ميان مردم رانده و مهجور می گردند و هر دو غريبانه در يک راهِ ناشناخته سرگردانند و پناهگاهی ميان مردم ندارند. پس قرآن و پيروانش در ميان مردمند، امّا گويا حضور ندارند؛ با مردمند ولی از آنها بريده اند، زيرا گمراهی و هدايت هرگز هماهنگ نشوند گرچه کنار يکديگر قرار گيرند. مردم در آن روز در جدايی و تفرقه هم داستان و در اتّحاد و يگانگی پراکنده اند، گويی آنان پيشوای قرآن بوده و قرآن پيشوای آنان نيست. پس از قرآن جز نامی نزدشان باقی نماند و آنان جز خطّی را از قرآن نشناسند و در گذشته نيکوکاران را کيفر داده و سخن راست آنان را بر خدا دروغ پنداشتند و کار نيکشان را پاداش بد دادند. و همانا آنان که پيش از شما زندگی می کردند به خاطر آرزوهای دراز و پنهان بودن زمان اَجَل ها نابود گرديدند، تا ناگهان مرگِ وعده داده شده بر سرشان فرود آمد، مرگی که عذرها را نپذيرد و درهای باز توبه را ببندد و حوادث سخت و مجازات های پس از مُردن را به همراه آورد.
3⃣ پندهای حكيمانه
♦️ ای مردم! هر کس از خدا خيرخواهی طلبد، توفيق يابد و آن کس که سخنان خدا را راهنمای خود قرار دهد به راست ترين راه هدايت خواهد شد. پس همانا همسايه خدا در أمان و دشمن خدا ترسان است. آن کس که عظمت خدا را می شناسد سزاوار نيست خود را بزرگ جلوه دهد، پس بلندیِ ارزشِ کسانی که بزرگی پروردگار را می دانند، در اين است که برابر او فروتنی کنند و سلامت آنان که می دانند قدرتِ خدا چه اندازه می باشد، در اين است که برابر فرمانش تسليم باشند. پس از حق نگريزيد چونان گريز انسانِ تندرست از فردِ «گَر» گرفته، يا انسان سالم از بيمار و بدانيد که هيچ گاه حق را نخواهيد شناخت جز آنکه ترک کننده آن را بشناسيد. هرگز به پيمان قرآن وفادار نخواهيد بود، مگر آنکه پيمان شکنان را بشناسيد و هرگز به قرآن چنگ نمی زنيد، مگر آنکه رهاکننده آن را شناسايی کنيد.
4⃣ ویژگیهای اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم( امامان دوازده گانه)
♦️ پس رستگاری را از اهل آن جستجو کنيد، که اهل بيت پيامبر رمزِ حياتِ دانش و رازِ مرگِ جهل و نادانی هستند. آنان که حکمتشان شما را از دانش آنان و سکوتشان از منطق آنان و ظاهرشان از باطنشان، اطّلاع می دهد. نه با دين خدا مخالفتی دارند و نه در آن اختلاف می کنند، دين در ميان آنان گواهی صادق و ساکتی سخنگوست.
┄═❁✦••••🌿🌹🌿••••✦❁═┄
📜 #خطبه146 : ( عمر با امیرالمؤمنین علیه السلام مشورت کرد که آیا در جنگ ایران شرکت کند، حضرت پاسخ دادند)
1⃣ علل پيروزی اسلام و مسلمين
♦️پيروزی و شکست اسلام، به فراوانی و کمی طرفداران آن نبود، اسلام دين خداست که آن را پيروز ساخت و سپاه اوست که آن را آماده و ياری فرمود و رسيد تا آنجا که بايد برسد، در هر جا که لازم بود طلوع کرد و ما بر وعده پرودگار خود اميداوريم که او به وعده خود وفا می کند و سپاه خود را ياری خواهد کرد. جايگاه رهبر چونان ريسمانی محکم است که مُهره ها را متّحد ساخته به هم پيوند می دهد. اگر اين رشته از هم بُگسلد، مهره ها پراکنده و هر کدام به سويی خواهند افتاد و سپس هرگز جمع آوری نخواهند شد. عَرَب امروز گرچه از نظر تعداد اندک، امّا با نعمت اسلام فراوانند و با اتّحاد و هماهنگی عزيز و قدرتمندند. چونان محور آسياب، جامعه را به گردش درآور و با کمک مردم، جنگ را اداره کن، زيرا اگر تو از اين سرزمين بيرون شوی، مخالفان عرب از هر سو تو را رها کرده و پيمان می شکنند، چنان که حفظ مرزهای داخل که پشت سر می گذاری، مهم تر از آن باشد که در پيش روی خواهی داشت.
2⃣ واقع بينی در مشاوره نظامی
♦️همانا، عَجَم اگر تو را در نبرد بنگرند، گويند اين ريشه عرب است، اگر آن را بريديد آسوده می گرديد و همين فکر سبب فشار و تهاجماتِ پياپی آنان می شود و طمع ايشان در تو بيشتر گردد. اينکه گفتی آنان به راه افتاده اند تا با مسلمانان پيکار کنند، ناخشنودی خدا از تو بيشتر و خدا در دگرگون ساختن آنچه که دوست ندارند تواناتر است. امّا آنچه از فراوانی دشمن گفتی، ما در جنگ های گذشته با فراوانی سرباز نمی جنگيديم، بلکه با ياری و کمک خدا مبارزه می کرديم.
┄═❁✦••••🌿🌹🌿••••✦❁═┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت38 ( 9 )
🔷 پرهیز از دوستی با بخیل
🔻در ادامه حکمت ۳۸ ، امیرالمؤمنین به فرزند عزیزشان سفارش می کنند: « إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْبَخِيلِ» ؛ از دوستی با بخیل بپرهیز ، «فَإِنَّهُ يَقْعُدُ عَنْكَ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ» ؛ زیرا بخیل دقیقاً در چیزی که به آن احتیاج داری پشت تو را خالی می کند.
🔷 "بخل" در نهج البلاغه سیمای خیلی دقیقی دارد :
1⃣ اولین مبحث، زشتی بخل است.
🔻حضرت در حکمت سوم می فرمایند : « الْبُخْلُ عَارٌ»؛
بخل ننگ است.
همچنین مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۳۷۸ می فرمایند : « الْبُخْلُ جَامِعٌ لِمَسَاوِئِ الْعُيُوبِ» ؛ بخل جامع تمام عیب های زشت است.
و نیز مولا علی (علیه السلام) در خطبه ۱۲۹ می فرمایند: « هَلْ تُبْصِرُ إِلَّا بَخِيلًا اتَّخَذَ الْبُخْلَ بِحَقِّ اللَّهِ وَفْراً » ؛ روزگار ما را می بینی؟ بخیل را می بینی که با بخل ورزیدن در مورد حقّ الله ، دارد ثروت وافر جمع می کند؟
2⃣ نکته دوم ریشه بخل است .
🔻مولا علی (علیه السلام) معتقدند بخل ، حرص و ترس، ریشه در سوءظن به خدا دارند. یعنی اعتقاد کسی که اهل بخل است ، خراب است.
در نامه ۵۳ خطاب به مالک اشتر ( رحمت الله علیه) می نویسند : « فَإِنَّ الْبُخْلَ وَ الْجُبْنَ وَ الْحِرْصَ غَرَائِزُ شَتَّى »
همانا بخل و ترس و حرص، اخلاقها و خصلت های متفاوت اند ، امّا «يَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ بِاللَّهِ » ؛ این سه در یک ریشه به هم می رسند و آن سوءظن به خداست.
🔻مولا علی (علیه السلام) در نهج البلاغه معتقدند رفتار بخیل واقعاً غیر عاقلانه و تعجّب برانگیز است.
🔻 در حکمت ۱۲۶ می فرمایند : «عَجِبْتُ لِلْبَخِيلِ» ؛
من از بخیل تعجب می کنم ، چرا ؟ زیرا :
يَسْتَعْجِلُ الْفَقْرَ الَّذِي مِنْهُ هَرَبَ » ؛ به سمت همان فقری تعجیل می کند که از آن فراری است. « وَ يَفُوتُهُ الْغِنَى الَّذِي إِيَّاهُ طَلَبَ» ؛ بی نیازی و ثروتمندی که دنبالش است را با بخل از دست می دهد.
🔻 مولا علی (علیه السلام) در خطبه ۱۴۲ معتقدند "بخل" و "جود" می توانند نابجا از انسان ظهور کنند.
در خطبه ۱۴۲ می خوانیم ، برای کسی که نابجا به ناکسان نیکی کند بهره ای جز ستایش فرومایگان، توصیف سرکشان و اشرار و سخنان جاهلان بدگفتار نیست و اینها نیز تا هنگامی که به آنها بخشش می کنند، ادامه دارد. گفت :
" قربون بند کیفتم
تا پول داری رفیقتم! "
به نااهل جود کردن اینگونه است.
🔻دست سخاوتمندی ندارد آن کس که از بخشش در راه خدا بخل می ورزد ، آن کس که خدا او را مالی بخشیده، پس باید به خویشاوندان خود بخشش نماید و سفره مهمانی خوب بگستراند و اسیر آزاد کند و رنجدیده را بنوازد و مستمند را بهره مند کند و قرض وامدار را بپردازد و برای درک ثواب الهی در برابر پرداخت حقوق دیگران و مشکلاتی که در این راه به او می رسد صبور باشد، زیرا به دست آوردن صفات یادشده موجب شرافت و بزرگی دنیا و درک فضایل سرای آخرت است ان شاالله.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیر مومنان علی علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و سیزدهم
❇️پاسخ به اتهامات و جوسازیهای معاویه
🔸خودت برای مبارزه با من به میدان بیا
🔻[ معاویه در نامهای به من نوشت:
بهراستی که هواوهوس، پیروانش را گمراه میکند و حرص و طمع، جویندگان محرومش را به رنج و سختی دچار می سازد. بهترین عاقبتها، عاقبت کسی است که به راه رشد و صلاح ختم شود و شگفتآورترین شگفتیها این است که کسی دنیا را مذموم بداند. در عین حال زبان به مدح آن بگشاید و خود را بیرغبت به آن نشان دهد، ولی به آن دلبسته باشد و دم از توکل کند، ولی حریص به دنیا باشد. این سخنی بود که برای مثال به تو گفتم تا در حکمتهای آن بیندیشی و از همه فهم خویش برای درک آن استمداد بجویی و با دوری از هواوهوس و برای نصیحت نفس خویشتن، در آن تدبر کنی.
🔻ای پسر ابوطالب، به جان خودم سوگند، اگر نبود رابطه خویشاوندی که مرا با تو مهربان میسازد و همچنین سابقه محترم تو، حتماً یکی از عقاب های اهل شام تو را همچون دانهای از زمین بر میچید و به هوا پرتاب میکرد و بر سر کوههای بلند میافکند و تو همانند گندمی که روی سنگ آسیاب تبدیل به آرد شده است، چنان ناچیز میشدی که حتی مورچهها نیز رغبتی به خوردن تو پیدا نمیکردند. من تصمیم قطعی خود را گرفتهام و هیچ عطوفت و انعطافی در آن راه نمیدهم. اگر از آرزویت قطع امید نکنی و از طلب آنچه دیرزمانی به درازا کشیده است دست برنداری، تو را به مصیبتی گرفتار کنم که اگر تا آن روز زنده بودی، برایت پشیمانی به بار آورَد؛ گرچه به گمانم پیش از آن در زمره نابود شدگان خواهی بود. چه بد رأیی است رأیی که صاحبش را به ورطهی نابودی بکشاند و او را به جایی برساند که جز آرزوی مرگ، هیچ چارهای نداشته باشد. البته که حق بر باطل غالب آید و فرمان خدا پیروز باشد؛ با اینکه اهل باطل از آن اکراه داشته باشند؛ زیرا "حجت بالغه" و نعمت آشکار از آنِ خداست. والسلام.
در پاسخ وی نوشتم: ]
از بنده خدا امیرالمومنین علی فرزند ابوطالب، به معاویه فرزند ابوسفیان
🔻نامه تو به ما رسید با گفتاری زینتیافته و ضربالمثلها و ادعاهایی دور از واقعیت. از حکمت دم زدی با اینکه اهل آن نیستی! یاد تقوا کردی و خودت ضد آن هستی! از هوا و هوس خویش پیروی کردی که موجب فاصله گرفتن از دلیل روشن است و بالاخره، از راه راست دور ماندی! تو غرق در لذت فتنهها و فریفته شکوفههای دنیا شدهای. گویی نه به قیامت اعتقادی داری و نه به بازگشت به سوی خدا. تاج شاهی بر سر نهادی و همانند قیصران روم و پادشاهان فارس جامه خز بر تن کردی و فرشهای ابریشم گستردی. به این مقدار هم اکتفا نکردی؛ چون به من خبر رسیده است به فکر تعیین جانشین و ولیعهد نیز افتادهای تا پس از تو، بر تخت نشیند.[ بدان که] تو حساب او را نیز در درگاه الهی بازپس خواهی داد.
🔻به جان خودم سوگند، اگر چنین کنی، البته که گمراهی را از پدر و قوم خویش به ارث بردهای. آری، تو پسر کسی هستی که بر اهل دین ستم روا میداشت و بر مسلمانان حسد میورزید.
🔻از ارتباط خویشاوندی و مهربانیکردن با من یاد کردی. به خدای بزرگ سوگند، اگر کسی با تو در امر خلافت به ستیزه برخیزد، گرچه همان فرزندی باشد که تو زمینه خلافت را برای او فراهم میسازی، رشته محبت خود را از او میبُری و ریشه او را قطع میکنی.
🔻همچنین در خصوص تهدیدهای او به جنگ، از رشادتهای خود در میدانهای نبرد گفتم و اینکه چه بسیار پهلوانانی که بر خاک افکندم! در آخر برای او نوشتم:
🔻چگونه و کجا تو در میدان جنگ حضور یابی، وقتی همچون دوشیزه پردهنشینی هستی که از آواز رعد میهراسد؟ من علی فرزند ابوطالبم که از نبرد بیم به خود راه ندهم و از رزم هراسی ندارم!
ای معاویه، اگر میخواهی، برای نبرد با من آماده شو. والسلام.
📚منابع:
۱. کنز الفوائد، ج۲، ص۴۲
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
┄┄┅✿✦❀✨🦋✨❀✦✿┅┄┄
📜 #خطبه145
1⃣ دنياشناسی
♦️ای مردم! شما در اين دنيا هدف تيرهای مرگ هستيد که در هر جرعه ای اندوهی گلوگير و در هر لقمه ای استخوان شکسته ای قرار دارد؛ در دنيا به نعمتی نمی رسيد جز با از دست دادن نعمتی ديگر و روزی از عمرِ سال خورده ای نمی گذرد، مگر به ويرانی يک روز از مهلتی که دارد و بر خوردنی او چيزی افزوده نمی شود، مگر به نابود شدن روزی تعيين شده و اثری از او زنده نمی شود، مگر به نابودی اثر ديگر و چيزی برای او تازه و نو نمی شود مگر به کهنه شدن چيز ديگر و چيز جديدی از او نمی رويد، مگر به درو شدن چيزی ديگر. ريشه هايی رفتند که ما شاخه های آن می باشيم، چگونه شاخه ها بدون ريشه ها برقرار می مانند؟
2⃣ نكوهش از بدعتها
♦️هيچ بدعتی در دين ايجاد نمی شود، مگر آن که سنّتی ترک گردد؛ پس از بدعت ها بپرهيزيد و با راه راست و جادّه آشکار حق باشيد، نيکوترين کارها سُنّتی است که ساليانی بر آن گذشته و درستی آن ثابت شده باشد و بدترين کارها آنچه که تازه پيدا شده و آينده آن روشن نيست.
┄┄┅✿✦❀✨🦋✨❀✦✿┅┄┄
📜 #خطبه144
1⃣ فلسفه بعثت پيامبران
♦️خداوند پيامبرانش را برانگيخت و وحی را به آنان اختصاص داد و پيامبران را حُجّت خود بر بندگان قرار داد تا استدلالی يا جای عذری برای کسی باقی نماند، پس پيامبران انسان ها را با زبان راستگويی به راه حق فراخواندند. آگاه باشيد که خداوند از درون بندگان پرده برمی گيرد، نه آنکه بر اسرار پوشيده آنان آگاه نيست و بر آنچه در سينه ها نهفته دارند بی خبر است، بلکه خواست آنان را آزمايش کند، تا کدام يک اعمال نيکو انجام می دهد و پاداش برابر نيکوکاری و کيفرِ مکافات در خور بدی ها باشد.
2⃣ ويژگيهای امامان دوازده گانه
♦️کجا هستند کسانی که پنداشتند دانايانِ علمِ قرآن، آنان می باشند نه ما؟ که اين ادّعا را بر اساس دروغ و ستمکاری بر ضدّ ما روا داشتند. خدا ما اهل بيت پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را بالا آورد و آنان را پست و خوار کرد، به ما عطا فرمود و آنها را محروم ساخت، ما را در حريم نعمت های خويش داخل و آنان را خارج کرد که راه هدايت را با راهنمايی ما می پويند و روشنی دل های کور را از ما می جويند. همانا امامان (دوازده گانه) همه از قريش بوده که درخت آن را در خاندان بنی هاشم کاشته اند. مقام ولايت و امامت در خور ديگران نيست و ديگر مدّعيانِ زمامداری شايستگی آن را ندارند.
3⃣ شناساندن گمراهان و خبر از ستمكاری عبدالملك مروان
♦️گمراهان دنيای زودگذر را برگزيدند و آخرتِ جاويدان را رها کردند. چشمه زلال را گذاشتند و از آب تيره و ناگوار نوشيدند. گويا فاسقِ آنها (عبدالملک مروان) را می نگرم که با منکر و زشتی ها يار است و با آن اُنس گرفته و همنشين می گردد، تا آنکه موی سرش در گناهان سفيد گشته و خُلق و خوی او رنگ گناه و منکر گيرد. در چنين حالی کف بر لب به مردم يورش آورد، چونان موج خروشانی که از غرق کردن هر چيزی بی پروا باشد، يا شعله ای که تر و خشک را بسوزاند و همه چيز را خاکستر گرداند.
4⃣ اندرزهای جاودانه
♦کجايند عقل های روشنی خواه از چراغ هدايت!؟ و کجايند چشم های دوخته شده بر نشانه های پرهيزگاری!؟ کجايند دل های به خدا پيشکش شده و در اطاعت خدا پيمان بسته!؟ افسوس که دنياپرستان بر متاع پست دنيا هجوم آوردند و برای به دست آوردن حرام يورش آورده يکديگر را پس زدند. نشانه بهشت و جهنّم برای آنان برافراشته، امّا از بهشت روی گردان و با کردارِ زشتِ خود به طرف آتش روی آوردند، پروردگارشان آنان را فراخواند امّا پشت کرده، فرار کردند و شيطان آنان را دعوت کرد، پذيرفته به سوی او شتابان حرکت کردند.
┄┄┅✿✦❀✨🦋✨❀✦✿┅┄┄
┄┄┅✿✦❀✨🦋✨❀✦✿┅┄┄
📜 #خطبه143 : در طلب باران
1⃣ نظام آفرينش برای انسان
♦️آگاه باشيد! زمينی که شما را بر پشت خود می برد و آسمانی که بر شما سايه می گستراند، فرمانبردار پروردگارند و برکت آن دو به شما نه از روی دلسوزی يا برای نزديک شدن به شما و نه به اميد خيری است که از شما دارند، بلکه آن دو مأمور رساندن منافع شما بوده، اوامر خدا را اطاعت کردند، به آنها دستور داده شد که برای مصالح شما قيام کنند و چنين کردند.
2⃣ فلسفه آزمايشها
♦️خداوند بندگان خود را که گناهکارند، با کمبود ميوه ها و جلوگيری از نزول برکات و بستن دَرِ گنج های خيرات آزمايش می کند، برای آنکه توبه کننده ای بازگردد و گناهکار دل از معصيت بکند و پندگيرنده پند گيرد و بازدارنده راه نافرمانی را بر بندگان خدا ببندد. و همانا خدا استغفار و آمرزش خواستن را وسيله دائمی فروريختن روزی و موجب رحمت آفريدگان قرار داد و فرمود: «از پروردگار خود آمرزش بخواهيد، که آمرزنده است، برکات خود را از آسمان بر شما فرو می بارد و با بخشش اموال فراوان و فرزندان، شما را ياری می دهد و باغستان ها و نهرهای پرآب در اختيار شما می گذارد.» پس رحمت خدا بر آن کس که به استقبال توبه رود و از گناهان خود پوزش طلبد و پيش از آن که مرگِ او فرا رسد اصلاح گردد.
3⃣ نيايش طلب باران
♦️ بار خداوندا! ما از خانه ها و زير چادرها پس از شنيدن ناله حيواناتِ تشنه و گريه دلخراش کودکان گرسنه به سوی تو بيرون آمديم و رحمت تو را مشتاق و فضل و نعمت تو را اميدواريم و از عذاب و انتقام تو ترسناکيم. بار خداوندا! بارانت را بر ما ببار و ما را مأيوس برمگردان! و با خشکسالی و قحطی ما را نابود مفرما و با اعمال زشتی که بی خردان ما انجام داده اند ما را به عذاب خويش مبتلا مگردان. ای مهربانترين مهربان ها! بار خداوندا! به سوی تو آمديم از چيزهايی شکايت کنيم که بر تو پنهان نيست و اين هنگامی است که سختی های طاقت فرسا ما را بيچاره کرده و خشکسالی و قحطی ما را به ستوه آورده و پيش آمدهای سخت ما را ناتوان ساخته و فتنه های دشوار کارد به استخوان ما رسانده است. بار خداوندا! از تو می خواهيم ما را نااميد برمگردانی و با اندوه و نگرانی به خانه هايمان باز نفرستی و گناهانمان را به رخمان نکشی و اعمال زشت ما را مقياس کيفر ما قرار ندهی. خداوندا! باران رحمت خود را بر ما ببار و برکتِ خويش را بر ما بگستران و روزی و رحمتت را به ما برسان و ما را از بارانی سيراب فرما که سودمند و سيراب کننده و روياننده گياهان باشد و آنچه خشک شده دوباره بروياند و آنچه مرده است زنده گرداند. بارانی که بسيار پرمنفعت، روياننده گياهان فراوان، که تپّه ها و کوه ها را سيراب و در درّه ها و رودخانه ها چونان سيل جاری شود، درختان را پربرگ نمايد و نرخ گرانی را پايين آورد. «همانا تو بر هر چيز که خواهی توانايی.»
┄┄┅✿✦❀✨🦋✨❀✦✿┅┄┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh