eitaa logo
مهر فرشته ها
2.4هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
731 ویدیو
47 فایل
گاهی خدای مهربان می‌خواهد با دست تو، دست دیگر بندگانش را بگیرد؛ وقتی دستی را به یاری می‌گیری، بدان که دست دیگرت در دست خداست. *مهر فرشته‌ها* دستان شما را به خدا میرساند... https://zil.ink/mehre_feresht شماره کارت`۵۸۹۲۱۰۷۰۴۴۲۱۹۴۱۱` گروه جهادی مهرفرشته ها
مشاهده در ایتا
دانلود
همونطور که در اطلاعیه‌های معرفی درمانگاه تخصصی و مرکز مشاوره مجازی مهر فاطمی‌خدمت شما اعلام شد، از این به بعد، تعرفه‌ی خیلی مختصری برای ویزیت‌های مجازی دریافت میشه‌ این تعرفه خیلیییی با قیمت خدمات مشابه خارج از مجموعه متفاوته و همه‌ی این مبالغ هم فقط و فقط صرف طرح‌های حمایت از فرزندآوری میشه و البته خانواده‌های چند فرزندی هم‌چنان از تخفیف ویژه بهره‌مند خواهند بود👶 خلاصه که از این بعد، با یک تیر دو نشون میزنید، هم از خدمات درمانی مجموعه استفاده میکنید و هم با پرداخت یک ویزیت مختصر، در کلی کار خیر مشارکت خواهید کرد👌 برای استفاده از خدمات درمانگاه، ( چه در بخش عمومی و چه در بخش تخصصی) کافیه به مسئول نوبت دهی درمانگاه در ایتاء، یا به دایرکت صفحه سبک مادری در اینستاگرام پیام بدین و بعد از ارائه‌ی رسید، کد پذیرش دریافت کنید🌷 از زیلینک مهرفرشته‌ها میتونید به تمام این بخش‌ها دسترسی پیدا کنین👇 https://zil.ink/mehre_fereshteha
🍃تعرفه‌های کلینیک مجازی مهر فرشته‌ها🍃 🔹تعرفه عادی: خاص مخاطبین عمومی کانال 🔸تعرفه ویژه: خاص مخاطبین بالای سه فرزند ✅ پزشک عمومی 🔹تعرفه عادی: ۸۰۰۰تومان 🔸تعرفه ویژه: ۵۰۰۰ تومان ✅ پزشک متخصص 🔹 عادی: ۱۲۰۰۰تومان 🔸تعرفه ویژه: ۸۰۰۰تومان ✅ مشاوره‌ی روانشناسی، تربیتی و تحصیلی (۴۵ دقیقه) 🔹 تعرفه عادی: ۲۰۰۰۰تومان 🔸تعرفه ویژه: ۱۵۰۰۰تومان ✅ ویزیت ماما 🔹تعرفه عادی: ۶۰۰۰ تومان 🔸تعرفه ویژه: ۳۰۰۰ تومان نوبت دهی درمانگاه مجازی 🌸 ، طبیبانه‌ایست به سبک مادری🌸 کانال سبک مادری در ایتا👇 @sabke_madari https://zil.ink/mehre_fereshteha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یادش بخیر....وقتی فهمیدم باردارم😍🤰 بچه‌هام رو از قبل باردار شدن نذر اهل بیت میکنم. در تربیت و روزی مادی و معنوی، میسپرمشون و دائم از شر خطاهای خودم برای بچه‌ها از خداوند امان میطلبم .🤭🥲 وقتی برنامه‌ی فرزند دار شدنم رو در کمال اطمینان با تمام نامتناسب بودنش در برنامه های زندگیم؛ چیدم و تصمیم گرفتم اولویت زندگیم در اوج جوانی به جای درس و شغل ؛استراحت و پاروی پا انداختن؛ علایق شخصی و... تحکیم بنیان عاطفی خانواده باشه؛ فهمیدم این بارداری فرق داره . چون یه جور مبارزه با نفسم بود.💪 سالها درس خوندم. شغل مناسبی در انتظارم بود . باید از جایگاه اجتماعی‌م میگذشتم از درآمد ماهانه از آزادی عمل و استراحت و نگاه‌های چپ رو تحمل میکردم همیشه وقتی توی کتاب‌ها میخوندم که اولویت زن ؛تحکیم بنیان خانواده‌ست، هر چند باهاش موافق بودم ولی انتخاب واقعا پرهزینه ای بود، و درنهایت پر سود . کاملا خاطرم هست؛ وقتی منتظر جواب آزمایشم بودم؛ خانوادگی رفته بودیم کمی قدم بزنیم. قلبم به تندی میتپید . لحظه‌ای به این فکر کردم که اگر توراهی داشته باشم با چه مقدمه‌ای به نزدیکانم خبر بدم؟ انقدر که همه موقع بارداری سومم با طعنه و کنایه از بارداری چهارم منعم کردن. 🤐 و حالا من🤭😅 ولی اصلا نگران نبودم ... چون به معجزه‌ی رویش عشق بعد از تولد؛ اعتقاد داشتم و دارم. و اینگونه بود که نگاه‌ها و قضاوت‌ها در نگاهم رنگی نداشت. دائم صفحه‌ی گوشی رو چک میکردم .قرار بود جواب آزمایشم ارسال بشه. وقتی صدای پیام جدید اومد قند توی دلم آب شد. پیام رو باز کردم . الله اکبر از پاشش نور در وجودم .😍 هنوز از حس شیرینش مسرورم. وسط چمن های پارک؛ خودم رو روی زمین انداختم . سبحان الله . لاحول ولاقوه الا بالله خدایا از من و نسلم راضی باش🙏 https://zil.ink/mehre_fereshteha
شما چطور خبر بارداری‌تون رو به اطرافیانتون دادید؟ واکنششون چی بود؟ برامون‌از خاطره‌های این رویداد هیجان‌انگیز بگید.... تجربه‌های شما، قطعا برای خیلی‌ها قابل استفاده و جذابه بخصوص مامان‌هایی که خانواده‌هاشون خیلی با فرزندآوری اون‌ها موافق نبودن😶 برای ارسال تجربیاتتون، اینجاییم👇 @mhdy1227 https://zil.ink/mehre_fereshteha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بچه اولمونو بی‌بی چک زدم، مثبت شد،هنوز تو دستشویی بودم آقامون پریدن داخل بوسیدنم😉 خانواده ها هم خداروشکر خوشحال شدن دومی که مثبت شد آقامون اینطوری بودن😔تا دو سه ماهگی بچه مون همین شکلی موندن😁 مامانم و مادرشوهرم گفتن حالا این یکی چون بچه اول تنها بود اشکال نداره، بعد زایمان تو بیمارستان مادرشوهرم بهم گفتن دیگه بذارین این بچه تون 4_5ساله بشه بعدش یکی بیارین، مامانم هم گفتن بذا بره مدرسه سومی هم وقتی مثبت شد باز آقامون😔، مادرشوهرم گفتن خداروشکر، دیگه نمیدونم تو دلشون چی گفتن، مامانم که... 😡😡😡😡 اقوام و آشنایان هم که همه گفتن چه خبره، میخوای چیکار کنی منم همیشه هر کی هر چی گفته گفتم تازه دارم گرم میشم😉 https://zil.ink/mehre_fereshteha
سلام برای بارداری اولم همه خیلی خوش حال بودن مخصوصا همسرم وبرای بارداری های بعدی بیشتر خانواده همسرم خوش حال میشدن 😊😊خانواده خودم هم بعد از به دنیا اومدن خیلی خوش حال میشدن برای بارداری چهارمی تا ۶ ماه به کسی نگفتیم همه غافل گیر شدن 😁بازم خانواده همسرم بیشتر خوش حال شدن خانواده خودم هم بعد از اینکه از شک در بیان خوش حال شدن فقط استرس پنجمی رو دارن وهمش میگن خدا اینارو برات نگه داره بنده خداها همش استرس منو دارن😁اما همسر جان برای هر بارداری کلی ذوق داشتن وبرای چهار می همیشه تو کیفش بیبی چک داشت 😅🙈 وقتی هم فهمید باردارم بیشتر از بچه های قبلیم ذوق کرد وچند بار کادو خرید وهمیشه همسرم بقیه فامیل و دوستان رو تشویق به بچه داری میکنه https://zil.ink/mehre_fereshteha
سلام. گفتین تجربه تون رو بگین.مال ما قابل چاپ نیستا.☺️😑 هیچی دیگه. فرزند اولم ”خداخواسته” بود همسرم خیلی جا خورد و به زووووور شیرینی خرید و بعد زایمان هم حتی قبولش نمیکرد.😒 البته من دعا کرده بودم هروقت صلاحمونه بچه دار بشیم و خیلی خوشحال شدم و حالا که فکر میکنم اگر پسرم نیومده بود شاید زندگیمون دوام نمیآورد چون چند سال اول خیلی مشکلات داشتیم.🤗 خانواده بنده هم که ناراضی که چرا فروردین مثلا به دنیا میاد وسط کارای ما!!!🤨 فرزند دوم ام ”من خواسته” بود من به شدت دعا کرده بودم ولی همسرم اصلااااا نمیخواست وقتی فهمید قشنگ برق چشماش پرید انگار یه سکته زد و بعدم بی توجهی به من تو بارداری و مشکلات جسمی و روحی که در نتیجه پیدا کردم و...😑😑 خانواده بنده هم باز ناراضی که چرا اینجوری برنامه ریزی میکنید با شغل ما تداخل داره و بچه میخوای چکار و...😶 و باز هم من به شدت راضی چون فاصله دو پسرم مناسب بود.🤓😊 فرزند سوم ام که الان تو راهه ”هردو خواسته” بود که البته چون به دلیل سقط و فشار روحی همسر و خانوادش در این چند سال مشکلات روحی زیادی پیدا کرده بودم و داشت کار به جاهای باریک میکشید😢 همسرم راضی شد.دیگه جوری شده بود که کارهای خونه رو میکردم و بقیه روز همش تو رختخواب بودم فکر کنم اگر دکتر رفته بودم کلی داروی ضد افسردگی و آرام بخش میداد.😔 ولی خب همسرم فکر نمیکرد به این زودی خدا توفیق بده و منم که تجربه خوبی نداشتم از ترس واکنش اش تا حدود ۲ ماهگی بهش نگفتم و بااااز هم غافلگیر شد😬ولی ایندفعه خیلی سعی کرد مراعات منو بکنه و الحمدلله واکنش بدی نشون نداد و الان هم پسر خوبی شده کلا عوض شده و برگشته به سال اول عاشقی.😍😅 حالا انشالله که این تحولاتش مقطعی نیست و آتش زیر خاکستر نباشه.والا.🤪 خانواده ها هم ایندفعه به بعضیاشون سه ماهگی و به بعضیاشون پنج ماهگی خبر دادیم و باز هم تو با این وضع زایمانت بچه میخوای چکار و حالا چه وقت زاییدن بود و همون حرفای ناراحت کننده که به بعضیاشون عادت کردم ولی بعضیاشون هنوز برام ناراحت کننده اس و انشالله بعد فرزند دهم دیگه یاد میگیرم بیخیالشون باشم.😜🤲 افتخار میکنم که با وجود همه ی اینها هر سه فرزندمون رو از ته دل میخواستم و کلی برای هرکدوم دعا کردم و کلی با همسرم حرف زدم و برای راضی کردنش تلاش کردم و افتخار میکنم که با وجود زایمان بسیااااار سخت و عوارض طولانی و تنهایی و غربت و مشکلات با خانواده همسر و بی توجهی های همسر و... هیچوقت از فرزندآوری پشیمون نشدم و همیشه دعا میکنم خدا منو لایق بدونه حداقل ده تا فرشته و سرباز امام زمان عج داشته باشم. التماس دعای زیاد برای افزایش صبر و حوصله ام و افزایش کمیت و کیفیت فرزندانم. یاعلی https://zil.ink/mehre_fereshteha
سخن ادمین: پدربزرگ، مادربزرگا📣📣 آقا انصافا یه تبریک گفتن و ابراز خوشحالی جای دوری نمیره😄 گناه دارن طفلی‌ها بذارین خاطره خوب بمونه تو ذهنشون😊 حتما یه حساب دنیایی یا اخرایی کردن که تصمیم‌گرفتن یک فرشته به فرشته‌های دنیایی اضافه کنن😅 با تشکر🌷