eitaa logo
داستان دلنشین منبر
10.3هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
3.3هزار ویدیو
35 فایل
✍بیان داستان جذّاب درمنبر،موجب انگیزه سازی،اقناع اندیشه،تحریک احساس ورفتارسازی در مخاطب میشود 😍#تبلیغات_ارزان😍👇 https://eitaa.com/joinchat/2208759919C9cd79a5ea3 تبلیغات نه تایید و نه رد می شود
مشاهده در ایتا
دانلود
2.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥دنیا جای گذره، هرچی میتونی بردار ... 👤آیت الله ناصری داستان دلنشین منبر @membariha313
زنده شدن گاو! علىّ بن مغیره - که یکى از راویان حدیث و از اصحاب امام موسى کاظم علیه السلام مى باشد - حکایت کند: روزى در مِنى و عرفات بودیم که امام موسى کاظم علیه السلام در مسیر راه به زنى برخورد کرد، که مشغول گریه و زارى بود؛ و نیز کودکان خردسالش در اطراف او گریان بودند. امام کاظم علیه السلام به طور ناشناس نزدیک رفت و علّت گریه آنها را جویا شد؟ زن اظهار داشت : اى بنده خدا! من داراى فرزندانى خردسال هستم ؛ و تنها سرمایه زندگى براى امرار معاش ما یک گاو بود که ساعتى قبل مرد؛ به همین جهت ، گریان هستم چون دیگر وسیله امرار معاش نداریم . حضرت فرمود: دوست دارى آن را زنده کنم ؟ زن عرضه داشت : بلى . پس حضرت کنارى رفت و دو رکعت نماز خواند و دست خود را به سوى آسمان بالا برد و لبهاى مبارک خود را حرکت داد و زمزمه اى نود، که من نفهمیدم چه دعائى را خواند. پس از آن ، امام علیه السلام از جاى بر خاست و به سمت گاو مرده آمد و با پاى مبارک خود بر پهلوى گاو زد. ناگهان گاو زنده گردید و بلند شد و سر پا ایستاد، همین که زن چشمش به گاو افتاد - که زنده شده است - سراسیمه کنان فریاد کشید: این شخص ، عیسى بن مریم است . و چون امام کاظم علیه السلام داد و فریاد آن زن را شنید، سریع حرکت نمود و خود را در بین جمعیّت پنهان کرد، تا کسى آن حضرت را نشناسد داستان دلنشین منبر @membariha313
📚جهـالت در مـورد مــرگ یک کسی از حضرت سوال کرد که چرا ما اینقدر از مرگ می ترسیم ؟ امام فرمودند: از مرگ می ترسیم به این خاطر که نمی دانیم چیست و آن را نمی شناسیم. یک راننده ای که در یک جاده ی تاریک و ناشناخته حرکت می کند، نگران است. از این وحشت دارد که هر لحظه چه اتفاقی می خواهد پیش بیاید. امام هادی (ع) فرمودند: اگر به فرض چرک و کثافت بدن تو را گرفته باشد. در عین حال مریضی های پوستی و زخم هایی نیز به بدن تو وارد شده باشد. اگر همه ی اینها را با یک حمام رفت شستشو دهید پاک می شود و از رنج رهایی پیدا می کنید. آیا در این صورت باز هم می ترسید حمام بروید و از آن بدتان می آید ؟ گفتند: نه. مرگ نیز یک چنین چیزی است برای کسی که یک کثافات و آلودگی هایی بر جان او مانده و در دنیا پاک نشده، بوسیله ی آن شستشو پیدا کرده و از رنج ها خلاصی پیدا می کند. آن شخص با آرامش به استقبال مرگ رفت و چند لحظه ی بعد از دنیا رفت. 📚از بیانات حجت الاسلام عالی داستان دلنشین منبر @membariha313
📚جهـالت در مـورد مــرگ یک کسی از حضرت سوال کرد که چرا ما اینقدر از مرگ می ترسیم ؟ امام فرمودند: از مرگ می ترسیم به این خاطر که نمی دانیم چیست و آن را نمی شناسیم. یک راننده ای که در یک جاده ی تاریک و ناشناخته حرکت می کند، نگران است. از این وحشت دارد که هر لحظه چه اتفاقی می خواهد پیش بیاید. امام هادی (ع) فرمودند: اگر به فرض چرک و کثافت بدن تو را گرفته باشد. در عین حال مریضی های پوستی و زخم هایی نیز به بدن تو وارد شده باشد. اگر همه ی اینها را با یک حمام رفت شستشو دهید پاک می شود و از رنج رهایی پیدا می کنید. آیا در این صورت باز هم می ترسید حمام بروید و از آن بدتان می آید ؟ گفتند: نه. مرگ نیز یک چنین چیزی است برای کسی که یک کثافات و آلودگی هایی بر جان او مانده و در دنیا پاک نشده، بوسیله ی آن شستشو پیدا کرده و از رنج ها خلاصی پیدا می کند. آن شخص با آرامش به استقبال مرگ رفت و چند لحظه ی بعد از دنیا رفت. 📚از بیانات حجت الاسلام عالی داستان دلنشین منبر @membariha313
🌸🍃 🍃 🔖امام جواد عليه السلام: قَد عاداكَ مَن سَتَرَ عَنكَ الرُّشدَ اتِّباعا لِما تَهواهُ كسى كه به خاطر پيروى از دلخواه تو، راه درست را بر تو پنهان دارد، بي گمان با تو دشمنى كرده است 📚أعلام الدين حدیث309 داستان دلنشین منبر @membariha313
‼️مدت زمان بقاء وضو 🔷س 1488: آیا وضویی که قبل از نماز ظهر و عصر گرفته شده، برای خواندن نماز مغرب و عشا هم با علم به این‌که در این مدت هیچ‌یک از مبطلات وضو از وی سرنزده است، کافی است؟ یا آن‌که هر نمازی نیت و وضوی جداگانه ای دارد؟ ✅ج: برای هر نمازی وضوی جداگانه لازم نیست. با یک وضو تا زمانی که باطل نشده، می‌تواند هر مقدار نماز که می خواهد بخواند. 📕منبع: leader.ir داستان دلنشین منبر @membariha313
🌷 توی روستاهای محروم کار جهادی میکردند... خودش می‌نشست پشت لودر و برایشان جاده درست میکرد یا انبار نگهداری گندم یا حتی زمین بازی برای بچه‌ها... کارهای فرهنگی هم میکردند... دیدم دختران روستا چادر به سر دارند، به جواد گفتم اینها که لباس محلی دارند. گفت ما برایشان چادر آورده‌ایم... 📚 شھید جواد محمدی ⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘ ‌داستان دلنشین منبر @membariha313
باید جای دنجی پیدا کرد و رها شد از قفس روزمرگی‌ها؛ باید نسخه تمام نگرانی‌ها را پیچید و پرت کرد آن‌ سوی نخواستن‌ها باید عمیق و آرام نفس کشید و زندگی کرد! ‌داستان دلنشین منبر @membariha313
روزی شيطان، حضرت مسيح را به بالای برج برد و گفت: اگر تو وابسته و عزيز خدايی، از اين بالا بپر تا خدای تو، تو را نجات دهد! مسيح آرام آرام شروع به پايين آمدن از برج كرد. شيطان پرسيد، چه شد؟ به خدايت اعتماد نداری؟! مسيح پاسخ گفت: مكتوب است كه تا زمانی که ميتوانی از طريق عقلت عاقبت کاری را بفهمی، خدايت را امتحان نكن! 🔻 تا آنجا كه میتوانیم برای هر كاری سر به آسمان نگيرم و استمداد نطلبیم، چون او بزرگترين یاری‌ اش را كه عقلانيّت است، قبلا هديه داده است. (توجه داشته باشیم که این بدان معنی نیست که در هر کاری خدا را در نظر نگیریم و یا از او طلب حاجت نکنیم) 🔸️ بزرگترین موهبت الهی که عقل است را نمیبینیم و باز دنبال معجزات دیگر هستیم...! ‌داستان دلنشین منبر @membariha313
3.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 (ع) ♨️توبه بُشر حافی و امام موسی کاظم(ع) داستان دلنشین منبر @membariha313
2.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️میدونستید جن‌ها سنی ندارند؟! 🎥ببینید دلیل این اتفاق عجیب رو (ع) داستان دلنشین منبر @membariha313