هدایت شده از نفی و اثبات
📱این کانالها متعلق به تعدادی از طلاب است که به واسطه حوزه مشترک مطالعات با یکدیگر همکاری داریم.
🎯شرح حال
🏷کانال شخصی حمیدرضا باقری (یاداشتهایی در شرح امروز و دیروز)
👉 @sharhe_hal
🎯 آیات و روایات کاربردی
🏷 آیات و روایات کاربردی (آیات و روایات کاربردی برای زندگی که مورد غفلت واقع شدهاند.)
👉 @ayat_va_revayat
🎯 ترور رسانه
🏷راهبردها و اقدامات آمریکا در مواجهه با ایران همراه با تاریخ معاصر،اطلاعاتی از اقدامات سازمانهای امنیتی
👉 @terrorofmedia
🎯کتاب تاریخی سیاسی
🏷کتابها از دسته محتواهایی است که نشر مجازیاش بلامانع است. هرکتابی که در کانال بارگزاری میشود به معنای تایید محتوای آن نیست
👉 @book_article
🎯 نفی و اثبات
🏷یادداشتهای محمدطلایی
👉 @nafy_va_esbat
🎯 مِنهاج
🏷تاملات، دغدغه ها و یادداشتهای محمدمهدی حسینزاده
👉 @menhaj_hoseinzade
🎯 غرب از نگاه غرب
🏷 آرشیو محتوایی است درباره مسائل غرب مدرن؛ تا دنباله روی《کور》و حتی گاهی《خیال دنباله روی》را از فکر ایرانی بزداید.
👉 @westernwfw
🎯اضغاث احلام
🏷نوشتجات و خواب های پریشان مصطفی عیدی
👉 @asghaseahlam
🎯 مدرسه تاریخ پژوهی صاد
🏷تبارشناسی واقعیت های امروز
👉 @sadtarikh
🎯 نواظر
🏷دیدنی هایی از یک طلبه
👉 @navazer
🎯 سطور
🏷یادداشتهای حمید آقانوری
👉 @sotoor_ra
🔅فرهیخته گرامی، از شما دعوت میشود در کانالهای فوق عضو شوید🌹
📝دغدغههای پژوهشی
🖋دیروز(۱۴۰۲/۹/۲۲) به دعوت خبرگزاریرسا به نشستی با حضور معاونمحترمپژوهش حوزهعلميه، جناب استاد مقیمیحاجی دعوت شدم. این نشست صمیمی به مناسبت هفته پژوهش در سالن نشستهای خبرگزاری رسا برگزار شده بود. قرار شد هرکس دغدغههای پژوهشی خود را بیان کند و از معاون پژوهش حوزههای علمیه کشور پاسخ بشنود.
🖋بنده نیز تاملات خام خود را به عنوان شاگرد به محضر استاد عرضه کردم و با تاکید بر محوریت "حل مساله" در پژوهش و تقویت چرخه پژوهشی اینچنین بحثم را آغاز نمودم:
🖋بنابر نظر مقاممعظمرهبری معیار نخبگی "حل مسأله" است. (پیرامون این گزاره ماهها پیش یادداشتی نوشته بودم که بازنشر میکنم) تاکید معظمله بر "حل مسأله" ریشه در دیدگاه ایشان در باب "جهاد" دارد. حضرتآقا جهاد را کار پرتلاش، پرزحمت و پرحجم نمیدانند؛ بلکه به کاری که با تلاش انجام گیرد و خلا و نیاز اولویتداری را حل نماید جهاد مینامند. بنابراین جهاد علمی همان تلاش برای "حل مسأله" و پر کردن خلا های واقعی است.
🖋محوریت "حل مساله" با "موضوع محوری" در پژوهش قدری متفاوت است. چه بسا موضوع واحدی صدهاسال محل بحث علما قرار گیرد و هر پژوهشگری یک مدل حل مسأله ذیل آن موضوع ارائه کند. سیر تطور "اصول فقه" مویّد این روش است؛ چرا که هزارسال علمای اصولی پیرامون موضوعات مشترک بحث کردهاند و مدلهای مختلفی را برای "حل مسأله فقهی" ارائه فرمودند.
🖋از زمان قدمایی چون شیخ طوسی تا معاصرینی چون امام خمینی(ع) موضوعات آنچنان تغییر نکرد؛ اما شیوه حل مسألهفقهی متحول شد و موضوعات هم به تبع محتوا تغییر یافت.
ادامه یادداشت👇
📲@menhaj_hoseinzade
👆ادامه یادداشت قبل(دغدغههای پژوهشی)
🖋 این رویکرد با رویکرد "موضوع محوری" فعلی متفاوت است. در حال حاضر پژوهشی پذیرفته میشود که موضوع جدیدی داشته باشد. رویکرد فعلی عرضی به پژوهش مینگرد و به دنبال کشف جزیرههای جدید است. در حالی که حل مسأله تنها با تراکم اندیشهها بر موضوع واحد محقق میشود.
🖋 نکته دوم بنده پیرامون چرخه پژوهشی بود. نهاد متولی پژوهش میبایست با همکاری حاکمیت خلاءهای نظری مرحله اجرا را شناسایی کرده و به پژوهشگران عرضه کند و یا حداقل بستر را برای ورود پژوهشگر به نهادهای حاکمیتی هموار کند تا خود او با مشکلات رودررو شود.
🖋 پس از انجام پژوهش توسط پژوهشگر نهاد پژوهشی میبایست خریدار این پژوهش باشد. محتوای پژوهشی میوه و سبزی نیست تا در ترهبار عرضه شود و مردم بهتبع "میل به خوردن" به سمت مصرف آن بروند. تحقیق پژوهشی نیاز به معرفی و تبیین دارد تا آن غباری که روی "میل به مطالعه" را گرفته، برطرف شود و احساس نیاز به مطالعه درون انسانها روشن شود.
✍محمدمهدی حسینزاده
📲@menhaj_hoseinzade
8.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بِٱسؔمِهۧتَعٰالیٰشَأنُهُٱلۡعَزیۡزُ
📢📢 برای اطلاع از آخرین اخبار، رویدادها، آثار پژوهشی، جستارهای پژوهشگران و دورههای آموزشی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام در کانال زیر عضو شوید:
👇👇
🆔@rboresearch
📌 فعال در پیامرسانهای ایتا و بله
14.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞تیزر | صریح و صمیمی با معاون پژوهش حوزه
🎥جمعی از پژوهشگران حوزه در نشستی صریح و صمیمی با معاون پژوهش حوزههای علمیه به بیان دغدغهها و دیدگاههای خود درباره مشکلات، ظرفیتها و آسیبهای عرصه پژوهش پرداختند.
#کانال_خبرگزاری_رسا ✔
🆔️ @rasanewsagency 👈
@menhaj_hoseinzade
14.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شاهکار #بیمردم نمونه متعالی از هنرانقلابی
✍با عرض تسلیت شهادت بانوی دوعالم حضرت زهرا(س) چند خطی پیرامون این مرثیه هنری تقدیم میکنم.
▪️مرثیه "بیمردم" یک اثر هنری نمونه است. اثری که فرم و محتوای انقلابی را بهخوبی بههم آمیخته است.
◾️توصیف تنهایی امیرالمؤمنین و ایستادگی بانوی دوعالم حضرت زهرا(س) و نقش امت در حاکمیت امام به زیبایی با بهره از عمیقترین واژهها به نظم درآمده است.
▪️ ملودی، صلابتی مثالزدنی دارد و روح آدمی را به خروش درمیآورد. اجرای حاجمهدی رسولی تاثیر شعر و ملودی را به اوج میرساند. او لحنهای هر مصرع بلکه هر واژهای را به زیبایی ادا میکند.
◾️ تا اینجا دل از طریق گوش متاثر میشود؛ اما با حرکات پرشور دست و فرم صورت او، چشم مخاطب نیز تحت تاثیر قرار میگیرد.
▪️پشت صحنه هیئت که با عکسهای مجاهدان مزیّن شده این معنا را به مخاطب منتقل میکند که ما دیگر آن مردم منفعتطلب نیستیم و قیام را بر قعود ترجیح میدهیم.
◾️حاج مهدی رسولی این مداحی را در محضر رهبرانقلاب نیز خواندند و بنابه نقلی حضرتآقا با اشاره به این مداحی فرمودند: این مرثیهی شما کار یک منبر نه بلکه کار چند منبر رو با هم کرد.
محمدمهدی حسینزاده
@menhaj_hoseinzade
هدایت شده از مشکات
✅سلسله جلسات
💡حکمرانی توحیدی فرهنگ
🔸ارائه دهنده:
🔺حجتالاسلام استاد حسین زاده
🔰تشریح وضعیت فعلی جمهوری اسلامی
🔰تبیین نگاه اسلامی در سیاستگذاری فرهنگی
🔰تعیین راهبرد های فرهنگی برای عصر جدید
🕰زمان: یکشنبه، دوشنبه و سه شنبه ها
⏰ساعت ۱۸ الی ۱۹:۳۰
📝جهت ثبت نام به آیدی زیر پیام دهید:
✏️ @alirezaei_gilani
هیأت عبدالله ابن الحسن
🆔 https://eitaa.com/heyatabdollahebnehasan
🎭 آکتور حوزوی
🖋کسی که عطش دیدهشدن داشته باشد همیشه روی موجها سوار میشود. اگر موج "تمدنسازی" در جامعه رو به خروش است و سخن از آن بُرد اجتماعی دارد، شخصی به نام اکبرنژاد پیشگام میشود و تابلوی "تمدن سازی" بلند میکند. بعد وقتی میبیند دکانش آنچنان شلوغ نشد و حرفی هم برای گفتن ندارد از ادعای خویش دست برمیدارد و به امثال مهدی نصیری نزدیک میشود. مات و مبهوتم که چطور در برههای کوتاه از تمدنسازی انقلابی به عصرحیرت مهدی نصیری گرایش پیدا کرد؟ فاصله این دو نگاه کاملا در تضاد است و او در کمال ناباوری جمع متضادین.
🖋اکبرنژاد آن زمان که تشخیص میدهد مطالبات رهبری بعد از سالها در زمینه "تحول حوزه" بین طلاب تبدیل به یک مطالبه عمومی شده و ظرفیت پیدا کرده، کاسه داغتر از آش میشود و با رفتارهای افراطی و هوچیگری، پرچم "تحول حوزه" را به گونه ای بلند میکند که انگار اولین نفری است که به این مساله پی برده و همه باید جزوات او را بخوانند؛ اما او و حلقه شاگردانش نیازی به خواندن کتب علما ندارند چراکه ذهنشان مشوش میشود! به او میگویند مباحث علمی را در فضای آرام و دوستانه مطرح کن؛ گویی دوست دارد همهمه ای به پا کند و قهرمان داستان باشد برای همین نقش های داغ بر میگزیند و هر هفته جلو دوربین قسمتی را به اجرا در میآورد. به او میگویند سخنان تو دسیسه شبکه های معاند میشود، در جواب میگوید خاصیت فضای رسانهای است! نمیدانند او زنده به همین وایرال شدن است.
🖋به نظر میرسد امروز پروژه "تمدن سازی" و "تحول حوزه" برای او به حاشیه رفته و از آنجا که "سیاست" محل سروصدا و هیاهو است، او این فضا را مناسب دیده و با مطرح کردن مسائل سیاسی و کنایه زدن به رهبرانقلاب قصد دارد در قامت یک "معترض" در جامعه مطرح شود.
🖋آقای اکبرنژاد نمیدانید فلسطین میدان جنگ ایران است و با رها کردن آن جنگ به شهرهای مرزی ایران میرسد. این در حالی است که فلسطین پیش از انقلاب هم مساله اول مسلمان بوده است. شما اگر قصد دیده شدن ندارید با چه مبنایی چنین سخنانی را بر زبان جای کردید؟ آیا "بسته جامع اجتهادی"، شما را به چنین استنباطاتی کشانده است؟
کاش در میدانی که حق و باطل بیش از صحنه های دیگر روشن است جملات نسنجیدهای نمیگفتید که آخرت خود را ببازید.
#یادداشت
#اکبرنژاد
✍ محمدمهدی حسینزاده
دی ۱۴۰۲
@menhaj_hoseinzade
27.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️🎥 دغدغههای پژوهشی
🎙صحبتهای بنده در دیدار جمعی از پژوهشگران با معاون پژوهش حوزه علمیه استاد مقیمیحاجی
❓ دغدغههای پژوهشی شما چیست؟
#پژوهش
@menhaj_hoseinzade
هدایت شده از درنگ
✂️↔️دوگانه نهضت و نظام
🖋به قلم: عباس حیدری پور
1️⃣ از 2️⃣
برخی دوگانهها را ابتدا درک نمیکنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی میشویم یا طرحی عملی را به پیش میبریم متوجه آن میشویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست میزنیم.
چرا چنین است؟ واضح است؛ بنیبشر آینده را به تفصیل در ذهن و عین نمیتواند مجسم کند ولی وقتی کارها و فکرها جلو رفت، تودرتوهای جدید و دوراهیهای جدید را میشناسد که اقتضای مسیر طیشده است؛ ایبسا اگر از مسیری دیگر میرفت مطلبی دیگر و پرسشی دیگر و دوگانهای دیگر روبهرویش گشوده میشد.
📆این روزها با مقاومت جانانه غزه و فلسطین و بیداری جهانی نسبت به حجم سبعیت و ددمنشی یک رژیم کودککش مواجهیم و در بخشی از فضای نخبگانی ایران دعوای نهضت و نظام در گرفته است.
برخی، عملکرد و حتی ماهیت جریانهای نهضتی را با نظام جمهوری اسلامی مقایسه میکنند؛ این مقایسه و حتی ترجیحدادن تا چه اندازه درست است؟
اینجا باید دو بحث را از هم تفکیک کرد؛ یکی مسئله قضاوت ما درباره میزان مطلوبیت ورود جمهوری اسلامی در قصه غزه و فلسطین و مقایسه آن با حد مطلوب است و دیگری ادبیاتی که پیش از این مصداق، از شکلگیری این پرسش حمایت میکند و آن هم ادبیاتی است که دوگانه نهضت-نظام را برمیکشد و ازطریق برتریدادن به یکی درصدد ارائه پاسخ از منظر خود است.
🔑ما در این نوشتار عمدتاً به مسئله دوم میپردازیم و یادآوری میکنیم استفاده از قواعد برای حل مصادیق و مسائل جاری علاوه بر ضرورت تنقیح ادبیات و مفاهیم و قواعد پشتیبان، پیچیدگیهایی دارد که در صورت سهلگرفتن نمیتوان وجه تفاوت پاسخ دو فرد یا جریان را به یک مسئله واحد با استفاده آنها از قواعد یکسان دریافت. اما درعینحال عدم تنقیح قواعد و نظام مفهومی، مسیر حل مسائل را در هالهای از ابهام فروخواهد برد زیرا عدم پاسخ به دوگانهها آن هم در سطح قواعد و نظام مفهومی ناخواسته باعث خواهد شد که ما بدون بررسی تفصیلی و دقیق گاه به یکسو و گاه به سوی دیگر بغلطیم.
با این مقدمه پرسش این خواهد بود که ما در دوگانه نهضت یا نظام باید کدام را برگزینیم و کدامیک به مطلوبیت و آرمان ما نزدیک است:
قبل از اینکه به پرسش پاسخ دهیم باید بدانیم اساساً از نهضت و نظام چه چیز را مراد میکنیم و تا این معلوم نشود، انتخاب هم درست نخواهد بود. این احتمال بعید نیست که برخی مخالفخوانیها هم در این مسئله ناشی از تفاوت در معنای مقصود از این کلمات باشد.
🌪به نظر میرسد نهضت هویتی سیال، فعال و گرم دارد، دعوتی است که با گرمای وعدهها و افق آرمانی خویش علیه وضع موجود، جمعیتهایی به سرعت را حول خویش سامان میدهد و بر وضع موجود هجوم میبرد و درواقع قیامی را ساز میکند. نهضت میتواند سریع منتشر شود و تنوعات فراوان را گرد هم آورد زیرا در مقام اجمال قرار دارد و هنوز افق خویش را در مقام عینیت خارجی مجسد نساخته است. این ابهام و اجمال البته غیریتهایی چون وضع موجود را برنمیتابد و با آن دشمنی میکند اما با همین ابهام و اجمال انواعی از گروهها و اصناف و عقاید و آراء را ولو با اشتراکات حداقلی گاه میتواند حول آرمانش به هم نزدیک سازد.
☀️اما هویت نظام یک هویت مستقر، آرام، انضباطیافته و روندمند است. ارزیابی آن در همان وضعیت استقراری و موجود انجام میشود و لذا در نگاه آرمانگرایانه بسیار مستعد پرخاش و اعتراض است زیرا بسیاری از واقعیات فاصلهای جدی از آرمانها دارند. گاه بدبینانهتر شرّ گریزناپذیری دیده میشود که منتقدانش دوست دارند آن را از جا برکنند و به جایش نظمی نو درافکنند؛ با این سودا که نظم جایگزین توان حمل و حمایت از آرمانها را داشته باشد.
نظام بهخلاف نهضت چندان سیال و پویا نیست و اینرسی سکون بالایی دارد و همهگرایی و همگرایی اندکتری در باب آن شکل میگیرد ولی درعینحال تابآوری بیشتری درقبال تمایل به حرکت و دگرگونی و حتی تکانههای بیرونی از خود نشان میدهد.
قرار و بیقراری، حرکت و ثبات، گرمی و سردی دوگانههایی است که میتوانند دوگانه نهضت و نظام را توضیح دهند.
گرچه این سؤال صورتبندیهای دیگر و ادبیات دیگری نیز یافته است مانند اینکه همین دوگانه جدی است که اسوالد اشپلنگر را وادار کرد که روح سیال و فعال فرهنگ را بر جمود و خشکی تمدن دروضعیتی که تصور او از آن ازکارافتادگی فرهنگ بود، ترجیح دهد.
با این توضیحات وقت انتخاب و پاسخ است که در دوگانه نهضت و نظام ما کدام را اصیل و کدام را بدیل میدانیم؛ اما پس از تأمل باید اعتراف کرد این دوگانه هیچ پیروزی ندارد زیرا:
ادامه در پست بعدی⏬
@abbas_heidaripour
هدایت شده از درنگ
ادامه دوگانه نهضت و نظام
به قلم: عباس حیدری پور
2️⃣ از 2️⃣
⏺حیات انسان در وجه فردی و جمعی، همان میزان که نیازمند تحرک و پویایی و جولان و گرما و حرارت است به همان میزان نیازمند نظم و ثبات و استقرار است. انسان موجودی در میانه قرار و بیقراری است و شاید راز پایان نماز در حالت تشهد و سلام همین وضع میانه آدمی باشد.
اینکه انسان هم جان دارد و هم کالبد همین را اقتضاء میکند. روح آدمی در عالم نمیتواند سرگردان باشد و بلکه اقتضای زیست دنیایی آرامگرفتنش در تعلق به یک کالبد و بدن است؛ بدنی که تاب تحمل قرار دنیایی را به این روح میدهد و امکان ساخت و تکاپو را برایش فراهم میکند اما راست میگویند که اگر آدمی وجه فرامادی خویش را هرگاه فراموش کند، همان زمان را باید زمان مرگش دانست.
🌿تقابل نهضت و نظام هم همین است و به همین بنیادها باز میگردد. نظام وضعیت باثبات جمعی یک گونه زیست است که مطلوبیتش در محاکات و بازتاب و تجسد آرمانها و ارزشهای یک نهضت است و یک نهضت غایتی جز تحقق و استقرار و تجسد در قابل یک نظم فراگیر و باثبات نمیتواند داشته باشد. اساساً اگر نهضتی نتواند مطلوب خویش را بر چهره دنیا تثبیت کند و به نمایش درآورد چرا باید در دنیایی که چنین است این همه دستوپا زد. نهضت حالت گذاری از یک نظم نامطلوب به یک نظم مطلوب است و ازقضا هنر آدمی باید آن باشد که بتواند آرمان را در چهره نسبتاً با ثباتش هم نمایش دهد نه آنکه در وضع نهضتی فقط افسانهاش را بسراید؛ نظام تعبیر خوابی است که نهضت میبیند و اگر نهضت به نظام نرسد خوابی بیتعبیر و رؤیایی دروغین است. در نقطه مقابل اگر نظام گرمای آرمان نهضت را از دست بدهد، کالبدی است بیروح و جسدی است که درنهایت بوی تعفنش همگان را خواهد آزرد.
⚠️جمع میان نهضت و نظام آسان نیست و به همین خاطر پاسخ ساده را در انتخابی واحد و با دوگانهای ساختگی به نام نهضت یا نظام جستوجو میکنیم. این دوگانه در ذات خویش مجعول و نامعتبر نیست بلکه اگر به پاسخی یکسویه برسد، پاسخی مجعول گرفته است زیرا حقیقت وجود آدمی را که در میانه وجه آرمانی و استعلایی و وجه ماندگار و خاکی قرار دارد، تحریف کردهایم. انتخاب یکی از دو وجه تحریف خود و انسانیت است.
این را هم باید افزود که صیرورت جماعت انسانی گاه اقتضای تکیه بر داراییها و تواناییهای نهضت را دارد و گاه اقتضای تکیه بر چهره نظاممند را دارد. اگر نظامی مبتنی بر آرمانها حاصل شد باید آن را پاس داشت و دانست که بهترین پشتیبان برای نهضت است و بدون این پشتیبان نهضت همچنان روح ناآرام و مضطربی خواهد بود که ممکن است هر لحظه اصحاب قدرت و ثروت او را به گوشهای برانند و نفسش را تنگ کنند. باید نظام را پشتیبان نهضت کرد و نهضت را به قراری عمیق فراخواند تا دارایی خویش را نه فقط شعار دهد که نمودار هم سازد.
🌿نظام نهضتی یا نظام انقلابی همان چیزی است که هر میزان بدان تقرب جوییم بیشتر اهل نهضت و بیشتر اهل نظام خواهیم شد و هرمیزان بین این دو تفکیک قائل شویم همزمان هر دو را از دست خواهیم داد.
🔰
حال با فراغت از بحث درباره نسبت نظام و نهضت اگر بخواهیم نیمنگاهی به مناسبت این روزها یعنی مسئله غزه بیاندازیم چه باید بگوییم؟ آیا جمهوری اسلامی در مسئله فلسطین ورود موفقی داشته است یا خیر؟ طبیعی است که آنچه اکنون در فلسطین میگذرد بینسبت با درخشانترین چهره شهید عرصه مقاومت نیست. اکنون که در ایام شهادت حاج قاسم به دست استکبار جهانی قرار گرفتهایم باید به یاد آوریم او هم یک وجه تعلقی جدی به نظام جمهوری اسلامی داشت زیرا نیروی رسمی نظامی ما بود و هم درعینحال امتیترین چهره کشورمان در اتصال فعال با آزادیخواهان کشورهای مختلف جهان و بهویژه منطقه غرب آسیا بود. وجود همین یک چهره حجتی جدی است بر اینکه استقرار نظاممند میتواند چهرهای جدی و البته باورپذیر از همگرایی امتی را به خود امت اسلام نشان دهد. اکنون نیز اصل انکار طراحی عملیات طوفان الاقصی از سوی ایران که هم در سطح رهبری و هم در سطح بسیاری از مقامات کشورمان رخ داد، نشان میدهد نظام ایران نمیخواهد مواجهه خویش را با امت اسلامی ضرورتاً رابطهای از دریچه معادلات نظام تعریف کند، حتی در آنجایی که تجهیز جدی نظامی و رابطه پشتیبانی وجود داشته است. بدینترتیب باید این بلوغ و فهم را ستود که نه کشور از الگوهای عملی برای تعامل چندوجهی و پیچیده و مرکب خالی بوده است و نه اینک عقبگردی از این سرمایه رخ داده است.
گرچه آشکار است که هم میتوان در جزییات کنشها و حتی طراحیها انتقاداتی را داشت و هم برای بهبود و ارتقاء اهتمام نمود و طرح بدیل به میدان آورد.
@abbas_heidaripour