eitaa logo
معراج السعادة
390 دنبال‌کننده
493 عکس
132 ویدیو
1 فایل
جایی برای خودسازی و تغییر شرح و تدریس کتاب اخلاقی معراج السعاده ارتباط با ادمین @Bigharar_12 (وصیت شهید مصطفی صدرزاده(سیدابراهیم):خودسازی دغدغه اصلی شما باشد) "در این کانال شما مهمان شهید صدرزاده هستین."
مشاهده در ایتا
دانلود
1_18758689.mp3
6.43M
🎶 راهی ام من ... شکسته دل به زیر باران ☔️💔 به راه نا تمام یاران در امتداد آن سواران ... 😞✋ 🎧 حاج_میثم_مطیعی تک ❤️ @seyedebrahim69
🕊🍃 "شهادت" داستان #ماندگاری آن هایی است که دانستند دنیا جایی برای ماندن نیست... 🍃🕊 #شبتون_شهدایی ✅ @seyedebrahim69
تـ🕊ـو قامتت‌ به ‌آسمانـ☀️رسید ‌و‌منـ✋هنوز‌‌ پیشانے ‌‌بر زمین ‌مے‌زنمـ💔‌تا‌ بندگے ‌کنم... #ای_که_مراخوانده_ای..💛 #شهید🕊 🍃🌸صبحتون بخیر @seyedebrahim69
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ لحظه اهدای حکم خادمی امام رضا (ع) توسط تولیت آستان قدس به سردار @seyedebrahim69
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ حُذَيْفَةَ بْنِ مَنْصُورٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع اتَّقُوا الْحَالِقَةَ فَإِنَّهَا تُمِیتُ الرِّجَالَ قُلْتُ وَ مَا الْحَالِقَةُ قَالَ قَطِیعَةُ الرَّحِمِ  اصول کافى جلد 4 صفحه:46 حذیفه بن منصور گوید: حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: از حالقه بپرهیزید، زیرا که آن مردان را میمیراند (و نابودى میکشاند) عرض کردم: 👈 حالقه چیست؟ فرمود: است. @seyedebrahim69
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روحانی امروز همان روحانی زمان انتخابات است که قدرت دفاعی کشورش را به خاطر4 تا رای بیشتر زیر سوال برد حالا امروز با همان قدرت دفاعی رجز می خواند او در بهترین حالت یک منفعت طلب است @seyedebrahim69
هدایت شده از معراج السعادة
✨ سردار سلیمانی برگرد......✨ ✨ این جماعت امنیت نمیخواهند ، آرامش زیر دلشان زده ، سردار از سوریه برگرد و مدافعان حرم را هم با خودت بیاور !!! ✨ بگذار در کرمانشاه و همدان و تهران با آنها بجنگیم ، مگر کودک سوری گناه کرده که تاوان حفظ امنیت ایران را بدهد ، آنهم امنیت جاده چالوس _کرج ، که در روز شهادت امام صادق زدند و رقصیدند. ✨ بگذار ناله کودکان ایرانی هم بلند شود ، مگر خون آنها رنگین تر از خون کودکان یمن است. سردار سلیمانی برگرد!!!! ✨ بگذار جنگ شود ، برجام اصلا برای جنگ است. بگذار موشکهای آمریکایی آرامش تهران را بهم زنند و در زیر آوار زنانی را که در بغلشان سگ خانگی خوابیده از زیر آوار بیرون آورند . بگذار مردم ایران در صف طولانی یک قرص نان بایستند . این جماعت فقط تلگرام میخواهند. آزادی میخواهند. استادیوم آزادی مختلط میخواهند!!!! 🍃 سردار سلیمانی برگرد....... ✨ بگذار جنگ وارد خاک ایران شود. تا جوانانی که میگویند نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران بروند از ایران دفاع کنند. چرا فقط سپاه و بسیج باید خون بدهند. بگذار آقا زاده ها هم کشته بدهند. بگذار جوانی که شعار میدهد رضاخان روحت شاد، روحش شاد شود. 🅿 سردار سلیمانی برگرد....... ✨امنیت زیاد هم خوب نیست. اصلا هر چیزی زیادش خوب نیست. قدرش را نمیدانند. بگذار صدای هواپیمای جنگی آرامش تهران را بهم بزند. بگذار دختران بزک کرده و بی حجاب دنبال پناهگاه باشند و فرصت آرایش و پیرایش نداشته باشند. بگذار جنگ شود تا مرد از نامرد جدا شود!!!! 🍃 سردار سلیمانی برگرد...... ✨ نمایندگان مجلس در خوابند ، فقط روزی که داعش به مجلس حمله کرد بیدار شدند، بگذار از خواب گران برخیزند. سردار سلیمانی برگرد ، امنیت برای این جماعت مهم نیست. این نمایندگان قدرت میخواهند و ثروت. صندلی مجلس برایشان شیرین است. بگذار از زیر آوار مجلس بیرونشان بیاوریم. بگذار برجام جلوی موشکهای اسراییل بگیرد ، اگر میتواند !!!!!! ✨ امنیت زیاد شده ، دزدان بیت المال با خیال راحت دزدی می کنند. مؤسسه مالی و اعتباری بنام امام معصوم میزنند و ربا میدهند و ربا میخورند. بگذار آرامش آنها بهم بخورد. بگذار پولهای حرامی که با افزایش سکه و دلار جمع شد خرج آواربرداری شود. !!!! 👆 سردار سلیمانی برگرد. ....... @seyedebrahim69 ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ✨ با پدرم رفتیم داخل حسینیه‌ی پایین خانه‌شان. تمام دوست و رفیق‌هاش منتظرمان بودند. هر کس خاطره‌ای از مصطفی می‌گفت. ✨ یکی از سرهنگ‌ها برایمان تعریف کرد: 🔵 با تعدادی از سردارها و سرهنگ‌ها رفته بودیم سوریه. همه برای خودشون کسی بودن. منم دوره‌ی دافوس رو گذرونده بودم و مسئول آموزش مسائل نظامی بودم. وارد که شدیم دیدیم جوونی گوشه‌ی دفتر نشسته که بعد از ورود ما جلومون نیم‌خیز شد. کمی از رفتارش دلگیر شدیم. حاج قاسم نقشه‌ی روی میز رو نشونمون داد و از ما مشورت خواست. حرفامون که تمام شد حاج قاسم دست اون جوون رو گرفت و گفت: «ابراهیم بیا!» اسم "سید ابراهیم" را زیاد شنیده بودیم، اما توی اون لحظه نفهمیدیم این همون سید ابراهیم معروفه. اون‌قدر هم آوازه‌ش بلند بود که همه‌مون دلمون می‌خواست سید ابراهیم رو ببینیم. وقتی اومد سمتمون از لنگ‌لنگان راه‌رفتنش متوجه شدیم مجروحه. حاج قاسم به نقشه اشاره کرد و گفت: «نظر تو چیه سید ابراهیم؟» تازه اونجا متوجه شدیم این جوون لاغر بلندقد همون سید ابراهیم معروفه.😍 🔵 مصطفی نگاهی به ما کرد و بعد سرش رو پایین انداخت و گفت: «سردار، تموم این بزرگان، عزیز من هستن. برام سخته جلوشون حرف بزنم، اما حمل بر بی‌ادبی نباشه، با نظریه‌هایی که این دوستان دارن، من حاضر نیستم حتی یه نیرو هم همراهشون کنم!» 🔵 کلی بهمون برخورد اخممون در هم رفت.😡 سید ابراهیم ادامه داد: «این جنگ با جنگ هشت ساله و درگیرهای زمان انقلاب، زمین تا آسمون فرق داره. جنگ شهری ساختار‌های خاص خودش رو می‌طلبه. توی این جنگ درجه و مدال حرف نمی‌زنه. باید درجه رو درآورد و با لباس خاکی پای میز نقشه ایستاد. اگه شما از روی نقشه یه راه و یه مسیر رو اشتباه طراحی کنید و نیروها کمین بخورن، باعث از بین رفتن و شهادت خیلی‌ها می‌شید.» حرفاش برامون گرون تموم شد. به تندی گفتم: «تو از جنگ چی می‌فهمی؟»😠 گفت: «کار شما چیه؟» با اطمینان سرم را تکان دادم و گفتم: «دافوس گذروندم!» جواب داد: «شما از فاصله‌ی دوازده متری می‌تونی تیر بزنی به هدف؟» خنده‌ای کردم و گفتم: «مرد مومن، من از فاصله‌ی دویست‌متری خال سیاه رو زدم، دوازده‌متر که چیزی نیست!» 🙂 نگاهی کرد و گفت: «توی میدون باید ثابت بشه. دوازده تا تیر با دوازده تا نشون به شما می‌دم. دوازده بار هم اجازه‌ی شلیک دارید. اگه یکی از اینا رو زدید حرفم رو پس می‌گیرم و هر طور که شما گفتید پیش می‌ریم، اما اون‌طوری که می‌گم باید شلیک کنید!» 🔵 دوازده نشانه رو گذاشتیم. سید ابراهیم هد‌فا را شماره‌گذاری کرد و گفت: «وقتی گفتم هدف شماره‌ی یک شما باید بلافاصله یک رو بزنی، گفتم هفت شما باید هفت رو بزنی!» 🔵 تند‌تند شماره‌ها رو می‌گفت من نمی‌تونستم تمرکز کنم. چون باید سریع اسلحه رو پایین می‌آوردم و در کسری از ثانیه برای تیراندازی بعدی آماده می‌شدم. به علاوه اینکه شماره‌ی هر کدوم از هدفا هم باید توی ذهنم ثبت می‌شد. به‌جای دوازده تیر، شانزده تا شلیک کردم و هیچ‌کدوم به هدف نخورد!😔 با ناراحتی گفتم: «شما خودت می‌تونی بزنی؟» به جای قناسه، کلاشینکف دست گرفت و هر شماره‌ای رو که می‌گفتم بلافاصله می‌زد. اگه این صحنه رو نمی‌دیدم اصلا باور نمی‌کردم که چنین چیزی ممکنه! 🔵 بعدها یکی از هم‌رزماش برام تعریف کرد که توی یکی از عملیاتا مجروح شده بود و ما بهش دسترسی نداشتیم، فقط می‌تونستیم از پشت دوربین رصدش کنیم تا به محض مساعدشدن اوضاع، عقب بیاریمش. سید ابراهیم پشت یه تخته‌سنگ کمین گرفته بود. از پشت دوربین دیدیم یه داعشی پشت سرش و در فاصله‌ی تقریبا هفت‌متری‌شه. 😱 اوضاع طوری بود که حتی بیسیمم نمی‌تونستیم بزنیم. نفهمیدیم چطور شد که سید ابراهیم بدون اینکه سرش رو برگردونه به پیشونی طرف شلیک کرد. وقتی سید رو عقب آوردیم، پرسیدیم: «چطور فهمیدی پشت سرت یه داعشیه؟» گفت: «احساس کردم کسی پشت سرمه و باید تیراندازی کنم!» ✨ سرهنگ این‌ها را می‌گفت اشک می‌ریخت. 😭 مصطفی دوره‌های این نوع تیراندازی را با بچه‌های حزب الله لبنان گذرانده بود.👏 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🔴 ادامه دارد... 📚 منبع: کتاب قرار بی قرار _ مجموعه مدافعان حرم _ انتشارات روایت فتح ✅ @seyedebrahim69
4_5897518958205994114.mp3
5.96M
(ع) ✨ حرم تو تنها سرپناه منه...💕 برای رفقایی که دلشون هوای صحن و سرای امام رضا (ع) کرده... ✅ @seyedebrahim69