مرگ رفتنے است
بے صـدا و آهستہ
بے هیچ موجے و بے هیچ اوجی ...
اما
🌷 #شهادتـــــ 🌷
کوچے است با آهنگ پر دامنہ
و سرشار از موج ،اوج و عـروج ...
#شهدا_دستمونو_بگیرید😔
@seyedebrahim69
#کتاب_قرار_بی_قرار
#فصل_اول_کتاب
#قسمت_اول
#نذر_عمویم_عباس
#از_زبان_مادر_بزرگوار_شهید
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔸 سر جاده نشسته بودم. آن روز با تمام روزها فرق میکرد. نماز صبحم که تمام شد، بغض و نگرانی امانم را برید.
🔸آقا محمد وارد اتاق شد، با دلشوره گفتم: «امروز روز تاسوعاست.»
🔸سجاده را جمع کردم و چادر را بی حوصله روی سجاده گذاشتم. لبه تخت نشست. گفتم: «میترسم. امروز روز نذرمه.»
🔸آمد روبرویم نشست و گفت: «بی بی! اونقدر خودت رو اذیت نکن. توکل کن به خدا.»
🔸📱موبایلم را نگاه کردم. منتظر بودم مصطفی حاضری امروزش را توی تلگرام بزند.✅ هر چند هنوز وقتش نبود، اما با دل بی قرارم کاری نمیتوانستم بکنم.
🔸از پله ها پایین آمدم و کتری را روی گاز گذاشتم. صبحانه را روی میز چیدم. قل قل کتری که بلند شد، چای را دم کردم و منتظر شدم تا آقا محمد هم بیاید.
🔸صبحانه خورده و نخورده از پشت میز بلند شدم.
🔸📱توی ماشین مدام نگاهم به موبایل بود تا مصطفی آنلاین شود و حاضری بزند؛ اما نزد.❎
🔸گونه ام را روی شیشه بخار گرفته چسباندم و توی دلم صدایش کردم. چشمانم را بستم.
🔸آقامحمد دستان یخ کرده ام را گرفت و گفت: «بی بی! اونقدر فکرت رو با این چیزها مشغول نکن. براش آیت الکرسی بخون.»
🔸مدام آیت الکرسی میخواندم؛ اما مگر دلم قرار می گرفت. پشت چشمان بستهام تصورش کردم و آرام در آغوش کشیدمش. چقدر دلم برای بوییدن و بوسیدنش تنگ شده بود. حتی در خیالم هم لاغرتر از همیشه شده بود. این بار چقدر رفتنش طول کشید. نمیدانم چرا حواسش به دلتنگی ما نبود.
🔸📱صفحه موبایلم را روشن کردم و میان عکس هایش، چشمم به عکسی افتاد که همین چند روز پیش برایم فرستاده بود. سوار هلیکوپتر شده بود و آماده پرواز.🚁 برایش پیام فرستادم «عزیزم داری خلبانی یاد میگیری؟» جواب آمد «اگر عمری باشه بله.» پیام دادم «آفرین! من یه سرباز همه چی تموم می خوام. دلم نمیخواد لاف زده باشم.» شکلک خنده فرستاد😊 و زیرش نوشت «خلبانی که سهله، من برای بی بی اگه لازم باشه فضا هم میرم»
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 ادامه دارد......
📚 منبع: کتاب قرار بی قرار _ مجموعه مدافعان حرم _ انتشارات روایت فتح
✅ @seyedebrahim69
4_6035262064082027563.mp3
4.17M
#ماه_عسل_۹۷ ۲
✍عُمرِ قوم نوح رو نداری؟
تا یه کوله بارِ پُر و پیمون برایِ ابدیتِت ببندی؟
✨خدا یه میانبر زده برات،
که تموم جاموندن هاتُ جبران کنی.
✨ @seyedebrahim69
امشب اولین شام ماه مبارکه رمضونه و شب جمعه
آدم دلش نمیاد بخوابه😊
دلم نیومد،گفتم براتون یه مناجات متنی وصوتی بذارم🌺❤️
هرکس بیداره وحالش خوبه واسه مام دعا کنه✨✨✨
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌹الهی
از توبه هایم توبه کرده ام
🌹الهی
راز دل با تو چه گویم که تو خود راز دلی
دانه و لانه و بال و پر و پرواز دلی
🌹الهی
این ادم نماها که از خوردن گوشت بره گوسفند تا بدین اندازه درنده ای، اگر گوشت گرگ و پلنگ را بر انان حلال می فرمودی چه می شدند؟!
🌹الهی
انچه حسن خواست نکوشد که نشد
🌹الهی
چه جویم که غایت نشان از تو بی نشان است، و چه گویم که نهایت عرفان به تو سرگردانی است
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
📔الهی نامه
🌿علامه حسن زاده املی
@sseyedebrahim69
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مناجات
🔹با نوای سید رضا نریمانی
🔺هر جوری بود خدایا، به مهمونیت رسیدم
@seyedebrahim69
معراج السعادة
مناجات 🔹با نوای سید رضا نریمانی 🔺هر جوری بود خدایا، به مهمونیت رسیدم @seyedebrahim69
این مناجات هدیه سید ابراهیم به شما بود
#شک_نکنید!
🌺✨❤️❤️❤️❤️
زیارت امام حسین علیه السلام از راه دور
امام صادق عليه السلام به سدیر فرمودند:
♥️چرا در هر جمعه پنج 5بار
وهر روز يك 1 بارقبر حسين عليه السلام را زيارت نميكني؟
سدير عرض كرد:
فدايت شوم بين من وقبر او فرسنگها
فاصله است .
حضرت فرمودند:
در محل بلندي برو سپس به سمت راست وچپ توجه كن وبعد سرت را بسوي اسمان بلند كن سپس به قبر حسين عليه السلام توجه كن وبگو:
🌹السٓلامُ عٓلَيكٓ يا اَبا عٓبدِالله
السلام عٓلَيكٓ وٓرٓحْمَةُ الله وبٓرٓكاته
با اين عمل ثواب يك زيارت حج ، ويك عمره برايت نوشته ميشود.
@seyedebrahim69
7991769_232.mp3
3.98M
✨ فایل صوتی قرائت #جزء_دوم قرآن کریم
#استاد_معتز_آقایی
#روز_دوم_ماه_مبارک_رمضان
#شهید_مرتضی_عطایی
#التماس_دعا
✅ @seyedebrahim69
#سیاسی
🚩آیتالله سیداحمد علمالهدی : برخی جریانهای سیاسی داخلی گرفتار جاهلیت شدهاند
امام جمعه مشهد:
🔹 یک گردن کلفت جانورصفت یک طرفه از قراردادی بیرون رفته است و رفته به بقیه میگوید ادامه دهید اما به شرطی که منافع ما تامین شود
🔹 سه کشور اروپایی میگویند حق با ایران است اما تضمین نمیدهیم.
🔹 این بیانگر جاهلیت و از بین رفتن انسانیت است.
🔹قصه برجام جلوی چشم همه است/ از روز اول مقام معظم رهبری فرمودند من به اینها اطمینان ندارم
🔹این قرارداد در مجلس آمد و بررسی شد و عنوان شد که این درست نیست و گفتند قرارداد به ضرر است اما با یک جوسازی به تصویب مجلس رسید و امروز شکست خورده و با ضرر متوجه شده و سانتریفیوژ از کار انداخته شد و فناوری 20 درصدی کنار گذاشته شد و انتهایش نیز هیچ بود.
🔹مقام معظم رهبری برای اینکه راه باز باشد مسیر را باز گذاشتند اما امروز عدهای عناصر ناپاک میگویند اگر قرار است کسی بازخواست شود خود مقام معظم رهبری است و این همان جاهلیتی است که وارد کشور ما شده
✍ لعنت بر خوارج زمانه
همانها که مذاکرات را بر ولی و رهبر خود تحمیل می کنند و بعد از شکست مذاکرات بخاطر ساده لوحی ابوموسی اشعریهایی که خود تحمیل کرده اند ، تقصیرات افتضاح و شکست خود را بر گردن ولی و رهبر می اندازند و طلبکارانه فریاد می زنند چرا رهبر و امام جامعه با مذاکرات موافقت کرد؟ چرا تایید و امضا کرد ؟ حال آنکه تایید و امضا بشرطها و شروطها بود که همین جماعت هیچکدام را رعایت نکردند ...
@seyedebrahim69
.
#کتاب_قرار_بی_قرار
#قسمت_دوم
#فصل_اول_کتاب
#نذر_عمویم_عباس
#از_زبان_مادر_بزرگوار_شهید
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔹۱۹ شهریور ۶۵ به دنیا آمد.😊 پرستار او را توی بغلم گذاشت، تمام بدنش را نگاه کردم. میترسیدم خدایی نکرده عیب و ایرادی داشته باشد.
🔹چشمم روی نقطه ای از دستش که مثل کبودی بود ثابت ماند. با نگرانی پرسیدم:« دست بچه ام به جایی خورده که کبود شده؟»😔
پرستار با خنده😃جواب داد:«نه این علامته.»🔴
بعد با کنجکاوی پرسید:«حالا اسمشو چی میذاری؟»
همان طور که می بوسیدمش گفتم:«اسمی که برازنده اش باشه. باید بچه ام سرباز امام زمان (ع) بشه.»😊
🔹چشمانم میسوزد. ای کاش امروز زودتر تمام شود.😔
🔹این تاسوعا من را یاد تاسوعای سال ها پیش میاندازد. دلشوره آن روز هم همین طوری بود.
آن وقتها خانه ما، نزدیک خانه مادرم ،توی خیابان مهران در اهواز و بالای یک نانوایی بود.
🔹مادرم دهه اول محرم، صبح ها روضه داشت.
🔹مرتضی را باردار بودم. آن روز هر چه کردم که مصطفی را راضی کنم تا با من راهی شود، زیر بار نرفت. پایش را توی یک کفش کرده بود که «می خوام با داداش محمد حسین برم دسته ببینم.»
🔹قبول کردم. به عادت همیشه برایشان آیت الکرسی خواندم و رفتم.
🔹توی مجلس بودیم که در خانه باز شد و خانمی با وحشت آمد پیش مادرم و هراسان گفت: «بی بی! چه نشستی که موتوری مصطفی رو کشت!»😱
🔹زن ها وسط روضه دویدند توی خیابان تا ببینند چه شده. اما من از ترس نمیتوانستم از روی زمین بلند شوم.😞 فقط توی دلم گفتم: «#عمو_عباس، مصطفی نذر خودت. سالم بمونه و بشه سرباز خودت.»
🔹وقتی مصطفی را آوردند سالم بود؛😊 فقط کمی پهلویش خراشیده و سرش شکسته بود.
🔹بعدا متوجه شدم که موتوری🏍 پرتش کرده آن دست خیابان، اما به لطف خدا و حضرت عباس (ع) سالم ماند.😊
🔹تا قبل از ۱۴ سالگی، حتی خود مصطفی هم از نذرم خبر نداشت.
🔹از آن روز، هر سال روز تاسوعا توی روضهی مادرم شیر میدادم. امسال هم وقتی به مادرم سر زدم پول شیر را دادم و برگشتم تهران.
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 ادامه دارد...
📚 منبع: کتاب قرار بی قرار_مجموعه مدافعان حرم_انتشارات روایت فتح
✅ @seyedebrahim69
1_7769373.mp3
9.93M
#ماه_عسل_۹۷ ۳
#استاد_شجاعی
✍روحت، لابلای زنجیرهایی که به پاش بستی؛ خفــه شده...
نه آرامش داری،
و نه از پسِ مدیریتِ خودت برمیای!
رمضان، وقتِ پَر گرفتنه...
خودت و رها کن
@seyedebrahim69
7991783_888.mp3
4.17M
✨ فایل صوتی قرائت #جزء_سوم قرآن کریم
#استاد_معتز_آقایی
#روز_سوم_ماه_مبارک_رمضان
#شهید_سجاد_عفتی
#التماس_دعا
✅ @seyedebrahim69
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درد و دل های شهید مدافع حرم محمد آژند با دوست شهیدش مصطفی صدرزاده
@seyedebrahim69