eitaa logo
معراج السعادة
378 دنبال‌کننده
493 عکس
132 ویدیو
1 فایل
جایی برای خودسازی و تغییر شرح و تدریس کتاب اخلاقی معراج السعاده ارتباط با ادمین @Bigharar_12 (وصیت شهید مصطفی صدرزاده(سیدابراهیم):خودسازی دغدغه اصلی شما باشد) "در این کانال شما مهمان شهید صدرزاده هستین."
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔹۱۹ شهریور ۶۵ به دنیا آمد.😊 پرستار او را توی بغلم گذاشت، تمام بدنش را نگاه کردم. می‌ترسیدم خدایی نکرده عیب و ایرادی داشته باشد. 🔹چشمم روی نقطه ای از دستش که مثل کبودی بود ثابت ماند. با نگرانی پرسیدم:« دست بچه ام به جایی خورده که کبود شده؟»😔 پرستار با خنده😃جواب داد:«نه این علامته.»🔴 بعد با کنجکاوی پرسید:«حالا اسمشو چی میذاری؟» همان طور که می بوسیدمش گفتم:«اسمی که برازنده اش باشه. باید بچه ام سرباز امام زمان (ع) بشه.»😊 🔹چشمانم میسوزد. ای کاش امروز زودتر تمام شود.😔 🔹این تاسوعا من را یاد تاسوعای سال ها پیش می‌اندازد. دلشوره آن روز هم همین طوری بود. آن وقت‌ها خانه‌ ما، نزدیک خانه مادرم ،توی خیابان مهران در اهواز و بالای یک نانوایی بود. 🔹مادرم دهه اول محرم، صبح ها روضه داشت. 🔹مرتضی را باردار بودم. آن روز هر چه کردم که مصطفی را راضی کنم تا با من راهی شود، زیر بار نرفت. پایش را توی یک کفش کرده بود که «می خوام با داداش محمد حسین برم دسته ببینم.» 🔹قبول کردم. به عادت همیشه برایشان آیت الکرسی خواندم و رفتم. 🔹توی مجلس بودیم که در خانه باز شد و خانمی با وحشت آمد پیش مادرم و هراسان گفت: «بی بی! چه نشستی که موتوری مصطفی رو کشت!»😱 🔹زن ها وسط روضه دویدند توی خیابان تا ببینند چه شده. اما من از ترس نمی‌توانستم از روی زمین بلند شوم.😞 فقط توی دلم گفتم: «، مصطفی نذر خودت. سالم بمونه و بشه سرباز خودت.» 🔹وقتی مصطفی را آوردند سالم بود؛😊 فقط کمی پهلویش خراشیده و سرش شکسته بود. 🔹بعدا متوجه شدم که موتوری🏍 پرتش کرده آن دست خیابان، اما به لطف خدا و حضرت عباس (ع) سالم ماند.😊 🔹تا قبل از ۱۴ سالگی، حتی خود مصطفی هم از نذرم خبر نداشت. 🔹از آن روز، هر سال روز تاسوعا توی روضه‌ی مادرم شیر می‌دادم. امسال هم وقتی به مادرم سر زدم پول شیر را دادم و برگشتم تهران. 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 ادامه دارد... 📚 منبع: کتاب قرار بی قرار_مجموعه مدافعان حرم_انتشارات روایت فتح ✅ @seyedebrahim69
1_7769373.mp3
9.93M
۹۷ ۳ ✍روحت، لابلای زنجیرهایی که به پاش بستی؛ خفــه شده... نه آرامش داری، و نه از پسِ مدیریتِ خودت برمیای! رمضان، وقتِ پَر گرفتنه... خودت و رها کن @seyedebrahim69
✨فرقی نمی‌کند رمضان با محرمت در بین ماه‌ها شب سوم به نام توست... ✨شب سوم شد ای رقیه (س) منسبان تشنگی امروز حتما بد اذیت می‌کند...😔 #صلی_الله_علیک_یا_رقیة_بنت_الحسين #سحر_سوم ✅ @seyedebrahim69
کاری کن ای شهید... بعضی وقت ها نمیدانم در گرد و غبار گناه این دنیا چہ کنم مرا جدا کن از زمین "دســتم را بــگیر " میخواهم در دنیاےتو "آرام" بگیرم دســـتم را بگیر ✨ سلام! صبحت بخیر علمدار...🌹 ✅ @seyedebrahim69
✨ #جزء_سوم از قرآن کریم به نیابت از #شهید_سجاد_عفتی، از دوستان #شهید_مصطفی_صدرزاده، خوانده می‌شود...🌹 #روز_سوم_ماه_مبارک_رمضان #التماس_دعا ✅ @seyedebrahim69
افطاری لاکچری مدافعان حرم! @seyedebrahim69
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درد و دل های شهید مدافع حرم محمد آژند با دوست شهیدش مصطفی صدرزاده @seyedebrahim69
وارد بشوید در ضیافت الله! 🌺 این ضیافت، همه‌اش است؛ ترک شهوات از قبیل خوردنیها، نوشیدنیها و جهات دیگری که شهوات انسان اقتضا می‌کند. ✅ خداوند دعوت کرده است ما را به اینکه شما باید وارد بشوید در این ؛و این ضیافت هم جز ترک، چیزی نیست؛ ترک هواها، ترک خودیها، ترک منیها، منیتها. 💢 اگر ذره‌ای در انسان باشد،این به مهمانی "وارد نشده است". امام خمینی(ره) ٢۷ اردیبهشت ۶۷ 🔵 @IslamLifeStyles @seyedebrahim69
#دعای_روز_سوم_ماه_مبارک_رمضان #التماس_دعا ✅ @seyedebrahim69
کار کردن برای خدا با زبان روزه و تنی خسته... براے شهادت باید تلاش کرد... باید با تنی خسته برای خدا کار کرد... 📌مصطفی  خیلی مقید به  روزه های مستحبی بود. دهه ی اول ذی الحجه سال ۸۴ را به مدت هشت روز روزه گرفت... ایامی که روزه بود فعالیـــــت کاری بسیـــــاری داشت... 📌کارهای پایگاه و هیئت ، پست های شب، توان مصطفی را گرفته بود... 📌عصر روز  هشتم  اومـــــد منزل ، مدام تلفنش زنگ می خورد ،اون روز نتونست استراحت کنه ،با ضعف بسیار زیاد و خستگی بلند شد که بره دنبال کاراش ،وکه از پایـــــگاه بسیج تماس گرفتن. 📌ازش خواهش کردم  ، روزه هستی بذار بعد از افطار برو الان نزدیک افطاره 📌 :  لطفش به اینه  که با زبان روزه برا خـــــدا قـــــدم برداری ،  تا دم در دنبالش رفتم شاید از رفتن منصرفش کنم... 📌هنوز در بسته نشده بود که ،یه دفعه  صدای مهیبی اومد یه لحظه در رو باز کردم خودم رو، بالای سر مصطفی دیدم، که از پله ها پرت شده بود پایین و تمام سروصورتش خونی شده بود 📌بهش : دورت بگردم خدا راضی نیست که تو به خودت این همه ریاضت بدی... 📌مصطفی داشت خودش رو برای امتحان های خیلی سخت آماده می کرد که به چنین درجه بالایی برسه .... ان شاالله خداوند به ما هم چنین توفیقی عنایت فرماید... ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─ @seyedebrahim69 ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔺مرتضی یکسال و خرده ای داشت و مصطفی هم عاشق این بود که برایش بزرگ‌تری کند.😊 🔺مدام می خواست او را بغل کند یا بخواباند. اما من از ترس اینکه بلایی سر مرتضی نیاید هر دفعه به بهانه ای نمی‌گذاشتم.🍃 🔺یک بار خیلی اصرار کرد و من هم مقاومت کردم.✨ 🔺همانطور که مرتضی را گرفته بودم پاهایش را کشید و موهایش توی دستم ماند.😱 دعوایش کردم و گفتم: «این چه کاری بود که کردی؟»😡 🔺با ناراحتی گفت: «اگه مرتضی رو بهم ندی خونه رو آتیش میزنم!»😔 🔺حرفش را جدی نگرفتم و رفتم اتاق طبقه بالا تا لباس بچه را عوض کنم. 🔺مصطفی همان‌جا ماند.😔 🔺آن وقت ها یک اتاق پایین بود که به جای آشپزخانه از آن استفاده می کردیم. 🔺بعد از چند دقیقه دیدم خانه را دود گرفته😱 سریع پایین رفتم و دیدم کنار گاز نشسته و با کبریت فرش کف آشپزخانه را آتش زده است.🔥 🔺بعد از اینکه آتش را خاموش کردم، او را توی بغلم گرفتم و بوسیدم.💕 🔺همان‌طور که روی پایم نشسته بود گفتم: «مامان چرا اینکارو کردی؟»😳 🔺با خونسردی گفت:«من که بهتون گفته بودم!»😊 🔺آن‌قدر نگران شیطنت‌های بی اندازه‌اش بودم که او را پیش یک متخصص مغز و اعصاب بردم. 🔺دکتر بعد از کلی سوال و جواب و حرف زدن با مصطفی گفت: «خانم این بچه سالمه. فقط یک ایراد داره؛ روحش برای این جسم خیلی بزرگه. لطفا بچه را از این دکتر به آن دکتر نبرید.» 🔺 یک روز با بچه های عمویش مشغول بازی در حیاط بودند که یک کرم کوچک از میان‌شان رد شد. 🔺 مصطفی بچه‌ها را کنار کشید و گفت: «برید کنار له نشه.» 🔺 بعد خودش کرم را آرام برداشت و برد سمت دیگر حیاط. 🔺 آمد داخل خانه و یک ظرف آب هم از من گرفت تا به کرم آب بدهد.😊 🔺 خیلی مواظب بود پایش روی مورچه‌ها و حشرات نرود. 🔺 حتی دل این که یک سوسک را بکشد، نداشت. 🔺 آن‌ها را توی حیاط می انداخت. 🔺 می‌گفت: «اینا هم مثل ما حق زندگی دارن.»😊💗 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 ادامه دارد... 📚 منبع: کتاب قرار بی قرار_مجموعه مدافعان حرم_انتشارات روایت فتح ✅ @seyedebrahim69
دم افطار دلم تنگ هوای تو شده بابا جان ! جای تو خالی ... 🔸پسر شهید عزیز مدافع حرم #علیرضا_بریری ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─ @seyedebrahim69 ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
مورد داریم طرف صبح تو یه روزنامه، عصر توی یه دانشگاه، آرمانهای امام خمینی(ره) را به سخره میگیره، بعدشب میره بیت سیدحسن خمینی ازش پذیرایی میکنن وباهاش عکس یادگاری میگیرن پ.ن1: پسر نوح با بدان بنشست، خاندان نبوتش گم شد پ.ن۲: همه این تحرکات در جهت جذب قشرخاکستری جامعه توسط این طلبه لاکچری و تاثیر در انتخابات ۹۸ است @seyedebrahim69
1_7943108.mp3
7.34M
@seyedebrahim69 ۹۷ ۴ ✍اگه سابقه ات خرابه...نترس این مهمونی مال من و توئه؛ همون خدایی دعوتمون کرده که گفته من اله العاصین هستم! ✨خدایِ گناهکاران. بیخیالِ گذشته ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چهارمین روز چو حرّ آمده سر خم کردم که الهی به #حسین_بن_علی‌ات، العفو... #روز_چهارم_ماه_مبارک_رمضان #التماس_دعا ✅ @seyedebrahim69
با تبسم‌هایتان بغض میکنم و به #نگاه هایتان چشم می‌دوزم... و گاهی دزدانه اشک...✨ بازگردید....!! اینجا هوا بس ناجوانمردانه سرد است... #صبحتون_شهدایی ✅ @seyedebrahim69
از قرآن کریم به نیابت از ، از دوستان ، خوانده می‌شود...🌹 @seyedebrahim69
🔸از جمله آداب مراقبه این است که سالک، بر اعمال 🔸ماه ها 🔸و روزها 🔸و بلکه ساعات مراقب باشد 🔸و مواظب باشد لحظه ای به بطالت نگذرد. 🌿علامه حسن زاده املی @seyedebrahim69
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روحانی ۲۴ اردیبهشت ۹۶ تبلیغات انتخاباتی اصفهان: «شما فکر میکنید اگر روحانی نباشه تحریم برمی‌گرده؟ اگر روحانی نباشه فضای مجازی رو میتونید ببندید؟ مگر این مردم میگذارن؟» دروغگو را خداوند رسوا می‌کند...
↕️↕️↕️بعداز دیدن کلیپ بالا این حدیث رو بخونید👇🔰🔰🔰🔰🔰 امام صادق عليه السّلام فرمودند: ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ فَهُوَ مُنافِقٌ وَاِنْ صامَ وَصَلّى: مَنْ اِذا حَدَّثَ كَذِبَ وَاِذا وَعَدَ اَخْلَفَ وَ اِذَا ائْتُمِنَ خانَ؛ سه خصلت علامت نفاق است، گر چه صاحبش اهل نماز و روزه باشد: دروغگويى، خلف وعده و خيانت در امانت. [تحف العقول/ 229.] گهرهاي صادقي عليه السلام @seyedebrahim69
🍃🍂🍃🍂🍃🍂 رفتید و آهنگ ِ قــدمهایتان سرود ِ زندگے ام شد ... و امروز، شرحے بر این فـراق ندارم جز زخـمِ ِترکش هاے گاه و بيگاه ِشهر @seyedebrahim69