هدایت شده از mesaghمیثاق
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (ع) چگونه مردم را به برقراری رابطه دوستی و محبت و دوری از قطع رابطه توصیه می نماید؟
🔹 #امام_علی (ع) در بخشی از نامه ۴۷ #نهج_البلاغه (وصیتنامه حضرت) مى فرمايد: «وَ عَلَيْكُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُلِ؛ و بر شما لازم است #پيوندهاى_دوستى و محبّت و بذل و بخشش را فراموش نكنيد»، سپس مى افزايد: «وَ إِيَّاكُمْ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّقَاطُعَ؛ و بر حذر باشيد از اينكه به يكديگر پشت كنيد و رابطه خود را با هم قطع نماييد». «تواصل» از ريشه «وصل»، هرگونه ارتباط و پيوند معنوى و مادى و عقلانى و عاطفى را شامل مى شود و «تباذل» از ريشه بذل، از قبيل ذكر خاص بعد از عام است؛ زيرا يكى از طرق پيوند افراد جامعه با يكديگر بذل كمكهاى مادى به افرادى است كه به هر دليل نيازمند شده اند. «تدابر» از ريشه «دبر» (بر وزن عبد) به معناى پشت كردن به هم و قهر كردن و دشمنى با يكديگر نمودن و «تقاطع» به معناى هرگونه قطع رابطه است، و اين دو واژه به عكس دو واژه اوّل از قبيل ذكر خاص بعد از عام است؛ زيرا تدابر به معناى جدايى كامل است و تقاطع هر نوع قطع پيوند را شامل مى شود.
🔹مسأله پيوندهاى دوستى و محبّت كه گاه با زبان، و از طريق ملاقات و امثال آن انجام مى شود، در اسلام بسيار مهم است؛ همانگونه كه بى محبتى ها و جدايى ها و قطع پيوندها منفور است. احاديث بسيارى در نكوهش هجران و جدايى در منابع معتبر روايى ما آمده كه گاه پشت انسان را مى لرزاند. در حديثى كه مرحوم كلينى در كتاب كافى از امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل كرده است مى خوانيم: «هرگاه دو مسلمان از هم قهر كنند و سه روز بگذرد و آشتى نكنند، اگر در آن حال از دنيا بروند خارج از اسلام خواهند بود، و ولايت و پيوند اخوت اسلامى در ميان آنها قطع مى شود و به هنگام آشتى كردن، هر كدام پيشى گيرد او در قيامت براى رفتن به بهشت پيشى خواهد گرفت». [۱]
🔹همچنین امام صادق (ع) میفرمایند: «هنگامى كه دو مسلمان از هم قهر كنند ابليس پيوسته شادى مى كند؛ ولى هنگامى كه با هم آشتى كنند زانوهاى خود را به هم مى كوبد و پيوندهاى جسمى او [گويا] از هم جدا مى شود و فرياد مى زند: واى بر من از اين مصيبتى كه دامنم را گرفت». [۲] حتى در آنجا نيز كه كسى خودش را مظلوم، و طرف مقابل را ظالم بداند، بايد براى برقرارى آشتى و از ميان رفتن مظالم تلاش كند، چنانكه در حديث ديگرى در كتاب «كافى» آمده است كه امام صادق (ع) فرمود: «هر گاه دو نفر با هم قهر كنند، يكى از آن دو مستحق لعن است و اى بسا هر دو مستحق باشند، راوى از امام (ع) سؤال مى كند: فدايت شوم ظالم بايد مستحق لعن باشد، مظلوم چرا؟ فرمود: به سبب آن است كه برادرش را به آشتى [معقولانه] دعوت نمى كند». [۳] اشاره به اينكه بايد به صورت منطقى و مسالمت آميز مشكل خود را با يكديگر حل كنند.
پی نوشتها؛
[۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، چ چهارم، ج ۲، ص ۳۴۵
[۲] همان، ص ۳۴۶
[۳] همان، ص ۳۴۴
📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية، چ اول، ج ۱۰، ص ۲۸۱
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت)
#قهر #دوستی
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢معصومين (علیهم السلام) چه توصیه هایی برای برقراری صلح و اصلاح روابط بين مردم نموده اند؟ (بخش اول)
🔸 #اصلاح_ذات_بين، نقطه مقابل سخن چينى و سعايت است. در این کار، فرد مى كوشد با سخنان خود، به اختلاف بين دو نفر پایان داده و اختلاف را به صلح و صفا تبدیل کند. اين صفت، يكى از فضايل مهم اخلاقى است كه در آيات قرآن و روايات اسلامى به آن اشاره شده است. ما در اينجا به بیان بخشى از روايات مهمى كه در اين زمينه رسيده، مى پردازیم:
1⃣رسول خدا (صلى الله عليه و آله) در حديثى می فرماید: «مَنْ مَشى فى صُلْح بَيْنَ اِثْنَيْن صَلّى عَلَيْهِ مَلائِكَةُ اللهِ حَتّى يَرْجِعَ وَ اُعْطِىَ ثَوابَ لَيْلَةِ الْقَدْرِ؛ [۱] كسى كه در طريق اصلاح ميان دو نفر گام بردارد، فرشتگان آسمان بر او درود مى فرستند، تا زمانى كه باز گردد، و ثواب شب قدر به او داده مى شود».
2⃣اميرالمؤمنين امام على (عليه السلام) در آخرين توصیه ها به فرزندان گرامى اش امام حسن و امام حسين (عليهما السلام) می فرماید: (اصلاح ذات البين را ترك نكنيد)، «فَاِنِّى سَمِعْتُ جَدَّكُما (صلى الله عليه وآله) يَقُولُ صَلاحُ ذاتِ الْبِينِ اَفْضَلُ مِنْ عامَّةِ الصَّلاةِ وَ الصِّيامِ؛ [۲] اصلاح در ميان مردم از تمام نمازها و روزه ها برتر است».
3⃣رسول خدا (صلى الله عليه و آله) در حديثی می فرماید: «اَلا اُخْبِرُكُمْ بِاَفْضَلِ مِنْ دَرَجَةِ الصِّيامِ وَ الصَّلاةِ وَالصَّدَقَةِ اِصْلاحُ ذاتِ البينِ فَاِنَّ فِسادَ ذاتِ البينِ هِىَ الْحالِقَةُ؛ [۳] آيا به شما خبر بدهم از چيزى كه از روزه و نماز و صدقه برتر است، آن اصلاح ميان مردم است، زيرا فساد ميان مردم همه چيز را از بين مى برد».
4⃣امام صادق (عليه السلام) فرمود: «صَدَقَةٌ يُحِبُّها اللهُ اِصْلاحُ بَيْنَ النّاسِ اِذا تَفاسَدُوا وَ تَقارُبُ بَيْنَهُمْ اِذا تَباعَدُوا؛ [۴] صدقه اى كه خدا آن را دوست دارد، اصلاح در ميان مردم است هنگامى كه روابط آنها خراب شود، و نزديك ساختن آنها به يكديگر است. هنگامى آنها از يكديگر دور شوند».
5⃣امام صادق (عليه السلام) در حديثى به «مفضل بن عمر» می فرماید: «اِذا رَاَيْتَ بَيْنَ اِثْنَيْنِ مِنْ شِيْعَتِنا مُنازِعَةً فَاَفْتَدْها مِنْ مالِى؛ [۵] هنگامى كه ميان دو نفر از شيعيان من نزاعى ديدى [بر سر امور مالى و مانند آن] با مال من، در ميان آنها صلح و سازش برقرار ساز». بر همين اساس يكى از اصحاب امام صادق (عليه السلام) به نام «ابو حنيفه سابق الحج» مى گويد: بين من و دامادم بر سر ميراثى نزاعى در گرفت، مفضّل از آنجا مى گذشت، كمى ايستاد سپس گفت: هر دو به منزل من بياييد، ما آنجا رفتيم و با چهارصد درهم، اختلاف بین ما را حل كرد، سپس گفت: بدانيد اين از مال من نبود بلكه از اموال امام صادق (عليه السلام) بود كه دستور فرموده هرگاه اختلافى در بین شيعيان واقع شد بوسیله دارایی امام آنها را صلح دهم. [۶] #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ابن بابويه، دار الشريف الرضي، قم، ۱۴۰۶ق، چ دوم، ص ۲۸۸؛ و...
[۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت، قم، ۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۴۲۱، نامه ۴۷ (و من وصية له للحسن و الحسين لما ضربه ابن ملجم (لعنه الله))
[۳] مجموعة ورّام، ورام بن أبي فراس، مسعود بن عيسى، مكتبة فقيه، قم، ۱۴۱۰ق، چ اول، ج ۱، ص ۳۹، باب (ذكر الأشرار و الفجار)؛ و...
[۴] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۴۰۷ق، چ چهارم، ج ۲، ص ۲۰۹، باب (الإصلاح بين الناس)، ح ۱؛ و...
[۵] توحيد المفضل، مفضل بن عمر، قم، داورى، بى تا، چ سوم، ص ۴؛ و...
[۶] الكافی، همان، باب (الإصلاح بين الناس)، ح ۴؛ و...
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#صلح #اصلاح #دوستی
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢معصومين (علیهم السلام) چه توصیه هایی برای برقراری صلح و اصلاح روابط بين مردم نموده اند؟ (بخش دوم و پایانی)
🔸اصلاح ذات بين، نقطه مقابل سخن چينى و سعايت است. در این کار، فرد مى كوشد با سخنان خود، به اختلاف بين دو نفر پایان داده و اختلاف را به صلح و صفا تبدیل کند. اين صفت، يكى از فضايل مهم اخلاقى است كه در آيات قرآن و روايات اسلامى به آن اشاره شده است. ما در اينجا به بیان بخشى از روايات مهمى كه در اين زمينه رسيده، مى پردازیم:
6⃣امام صادق(عليه السلام) در تفسير آیه ۲۲۴ سوره بقره؛ «وَ لا تَجْعَلُوا اللّهَ عُرْضَةً لاِيْمانِكُمْ» می فرماید: «اِذا دُعِيْتَ لِصُلْح بَيْنَ اِثْنَيِنِ فَلا تَقُلْ عَلَىَّ يَمينى اَنْ لا اَفْعَلَ؛ [۱] هنگامى كه تو را دعوت كردند كه ميان دو نفر صلح برقرار كنى، نگو من قسم خوردم كه چنين كارى نكنم [اين قسم اعتبارى ندارد از آن صرف نظر كن]». اين حديث اشاره به كسانى است كه گاهى اقدام به اصلاح ذات البين مى كنند، سپس گرفتار مشكلاتى مى شوند و سوگند ياد مى كنند كه ديگر گرد اين كار نگردند، امام (علیه السلام) اين سوگندها را بى اعتبار دانسته، و مشكلات پيشين را مانع اين كار مهم نمی دانند.
7⃣اميرمؤمنان امام على (عليه السلام) در حدیثی می فرماید: «مَنْ اِسْتَصْلَحَ الاْضْدادَ بَلَغَ الْمُرادَ؛ [۲] كسى كه بین افراد ضد و مخالف، صلح برقرار کند به هدف خويش نايل مى شود». منظور از اضداد در حديث بالا، اضداد فلسفى نيست كه قابل جمع نباشد، بلكه اضداد عرفى است. البته حديث تفسير ديگرى نيز دارد و آن اين كه اگر انسان بتواند در ميان افراد و گروه هايى كه دارای افكار مختلفی هستند هماهنگى ايجاد كند، به اهداف خود در مديريت جامعه خواهد رسيد.
3⃣اهميت اصلاح ذات البين تا آن حد است كه گاه دروغ گفتن در اين راه نيز مجاز شمرده شده است. چنانكه امام صادق (عليه السلام) در حديثى می فرمایند: «اَلْكَلامُ ثَلاثَةٌ صِدْقٌ وَ كِذْبٌ وَ اِصْلاحٌ بَيْنَ النّاسِ قيلَ لَهُ جُعِلْتُ فِداكَ ما الاْصلاحُ بَيْنَ النّاسَ. قالَ تَسْمَعُ مِنَ الرَّجُلِ كَلاماً يَبْلُغُهُ فَتَخْبُثُ نَفْسُهُ فَتَلقاهُ فَتَقُولُ سَمِعْتُ مِنْ فُلان قالَ فيكَ مِنَ الْخَيْرِ كَذا وَ كَذا خِلافُ ما سَمِعْتَ مِنْهُ؛ [۳] سخن سه گونه است: گاه راست است و گاه دروغ و گاه اصلاح در بین مردم. كسى عرض كرد: فدايت شوم منظور از اصلاح بين مردم چيست؟ امام فرمود: اين كه از كسى درباره ديگرى سخنى مى شنويد كه اگر به او برسد ناراحت مى شود، تو او را ملاقات مى كنى و مى گويى فلان كس درباره تو ذكر خير فراوانى داشت برخلاف آنچه از او شنيده بودى [و به اين وسيله آن دو را نسبت به يكديگر خوشبين مى كنى]».
🔹مرحوم علاّمه مجلسى در شرح اين حديث مى فرمايد: «چنين سخنى هر چند از نظر عرف و لغت، دروغ است، لکن به خاطر قصد اصلاح بين مردم جايز مى باشد، و تمام اهل اسلام در اين سخن متفقند. سپس مى افزايد حتى توريه كردن در اين موارد واجب نيست، هر چند بتوان توريه بعيدى نمود». [۴] بى شك كلام دو گونه بيشتر نيست يا مطابق واقع است يا بر خلاف واقع، اولى صدق ناميده مى شود و دومى كذب. ولى از آنجا كه سخنان خلاف واقع به نوبه خود نيز بر دو قسم است يا موجب فساد است يا موجب صلاح، امام (عليه السلام) آن دو را از هم جدا كرده و آنچه موجب صلاح است را قسم سومى شمرده است.
🔹از مجموع احاديثی که آورده شد به خوبى روشن مى شود كه در ميان اعمال خير، كمتر عملى به اهميت اصلاح ذات البين می رسد، تا آنجا كه ملائكه بر شخص اصلاح كننده درود مى فرستند، و عمل او را برتر از نماز و روزه دانسته، و كار او همچون جهاد فى سبيل الله می دانند. بديهى است اصلاح ذات البين تنها در سطح فرد يا افراد اثر نمى گذارد، بلكه سبب انسجام اقشار مختلف جامعه و تحكيم پيوندهاى محبت در بین آنها مى شود، و اين اتحاد و انسجام، سبب پيروزى، عزّت و اقتدار جامعه اسلامى می شود.
پی نوشتها؛
[۱] الكافی، کلینی، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۴۰۷ق، چ چهارم، ج ۲، ص ۲۱۰، باب (الإصلاح بين الناس)، ح ۶؛ و...
[۲] غرر الحكم و درر الكلم، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامي، قم، ۱۴۱۰ق، چ دوم، ص ۵۹۳، قصار ۳۹۸؛ و...
[۳] الكافی، همان، ص ۳۴۱، باب (الكذب)، ح ۱۶؛ و...
[۴] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربي، بيروت، ۱۴۰۳ق، چ دوم، ج ۷۳، ص ۲۵۲، باب ۱۱۴ (الكذب و روايته و سماعه)، ح ۱۹
📕اخلاق در قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، مدرسة الامام على بن ابى طالب (ع)، قم، ۱۳۷۷ش، چاپ اول، ج ۳، ص ۳۱۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#صلح #اصلاح #دوستی
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢امام علی (علیه السلام) چه ویژگی هایی را برای «دوست واقعی» برمی شمارد؟
🔹#امام_على (عليه السلام) در حکمت ۱۳۴ «نهج البلاغه» با اشاره به بعضى از شرايط مهم دوستى، مى فرمايد: «لَا يَكُونُ الصَّدِيقُ صَدِيقاً حَتَّى يَحْفَظَ أَخَاهُ فِي ثَلَاثٍ: فِي نَكْبَتِهِ، وَ غَيْبَتِهِ، وَ وَفَاتِهِ؛ دوست انسان، دوست نخواهد بود مگر اين كه برادر خود را در سه حالت فراموش نكند: به هنگامى كه دنيا به او پشت مى كند و در زمانى كه غايب است و پس از مرگش». شك نيست كه انسان در زندگى خود نيازمند به دوستانى است كه در مشكلات به او كمك كنند و در زمان راحتى مونس انسان باشند؛ زيرا انسان با داشتن روح اجتماعى از يك سو و نيازهاى گسترده، به تنهايى قادر به رسيدن به همه آنها نيست، از سوى ديگر ايجاب مى كند كه يارانى براى خود انتخاب كند؛ ولى اين ياران مختلف اند؛ گروهى مانند تاجرانند كه دائماً انتظار دارند در مقابل خدمتى، خدمتى به آنان شود و طبيعى است كه هر وقت از دوست خود بهره اى نداشته باشند او را براى هميشه رها مى كنند.
🔹گروه ديگرى هستند كه گرچه در برابر هر خدمت انتظار خدمتى دارند، ولى خدمات پيشين را فراموش نمى كنند و به پاس آنها دوست خود را در مشكلات يارى مى دهند، اما هنگامى كه تصور مى كنند پاداش خدمت هاى پيشين او را داده اند رهايش مى سازند. گروه سومى نيز هستند كه دوستى آنها بر اساس محبت است و صفا و صداقت، نه نتيجه خدمت و كارى شبيه تجارت. آنها به هنگام قدرت به دوستان خود خدمت مى كنند و انتظار پاسخى از آنها ندارند و به همين دليل به هنگام بروز مشكلات براى دوستان خود هرگز آنها را رها نمى سازند و همچنان به اصول اخوت و دوستى وفادارند. امام علی (عليه السلام) در اين كلام پربارش اشاره به اين گروه مى كند كه دوستان حقيقى و واقعى اند؛ آنها در سه زمان دوست خود را فراموش نمى كنند؛ به هنگام «نكبت» آنها در چنين زمانى در كنار دوست خود مى ايستند، به او كمك مى كنند، تسلى خاطر مى دهند، غمگسار و وفادارند.
🔹«نكبت» در اصل به معناى انحراف از مسير است همان گونه كه در قرآن مجيد آمده «وَ إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ؛ [۱] امّا كسانى كه به آخرت ايمان ندارند از اين راه منحرف مى شوند». از اين رو هنگامى كه دنيا به كسى پشت كند از آن تعبير به نكبت دنيا مى كنند، و از آنجا كه بروز مشكلات، مصائب و بلاها مصداق نكبت است بسيارى از ارباب لغت، نكبت را به معناى بلا و مصيبت تفسير كرده اند. شاعر نيز مى گويد: «دوست آن باشد كه گيرد دست دوست - در پريشان حالى و درماندگى»؛ اضافه بر اين، بعضى هستند كه در حضور دوست، به سبب شرم و حيا رسم دوستى را به جا مى آورند، ولى به هنگامى كه آنها غائب باشند خود را از آن خلاص مى كنند و به اصطلاح «حفظ الغيب» ندارند،
🔹و از آن فراتر هنگامى كه دوستشان از دنيا برود و دست او از همه چيز كوتاه گردد و اميد خدمتى از او نداشته باشند او را فراموش مى كنند، نه به سراغ همسر و فرزند او مى روند كه اگر مشكلى دارند حل كنند، نه در جمع دوستانِ زنده، يادى از او مى كنند و نه كار خيرى براى او انجام مى دهند. اميرالمؤمنين (عليه السلام) مى فرمايد: دوست واقعى كسى است كه در اين سه حالت دوستش را فراموش نكند. البته مدعيان دوستى فراوان اند و دوستان واقعى كه در كلام حكيمانه فوق بگنجند اندك اند. در حديثى در «غرر الحكم» از امام (عليه السلام) آمده است كه مى فرمايد: «اَلصَّدِيقُ اَلصَّدُوقُ مَنْ نَصَحَكَ فِی عَيْبِكَ وَ حَفِظَكَ فِی غَيْبِكَ وَ آثَرَكَ عَلَى نَفْسِهِ؛ [۱] دوست راستگو كسى است كه عيوب تو را براى تو بگويد و اندرز دهد و در غيبتت مراتب دوستى را حفظ كند و تو را [در حل مشكلات] بر خود مقدم شمرد».
پی نوشت؛
[۱] غرر الحكم و درر الكلم، تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقق: رجائى، سيد مهدى، دار الكتاب الإسلامی، قم، ۱۴۱۰ق، چاپ دوم، ص ۱۰۴، قصار ۱۹۲۶
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چاپ اول، ج ۱۳، ص ۱۱۱
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#دوست #دوستی #رفیق #رفاقت
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢امام علی (علیه السلام) در تبیین آثار «محبت و دوستی» با مردم چه می فرماید؟
🔹 #امام_علی (عليه السلام) در حکمت ۱۴۲ «نهج البلاغه» با اشاره به آثار محبت و دوستى با مردم مى فرمايد: «التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ؛ اظهار محبت و دوستى با مردم نيمى از عقل است». تعبير به «نيمى از عقل» اشاره به اين است كه كارى است فوق العاده عاقلانه، و منظور از «تودد» اين است كه كارهايى انجام دهد كه نشانه كمال محبت و دوستى باشد؛ در مشكلات به يارى آنها بشتابد و در برابر كارهاى ناروا به هنگام قدرت به جاى انتقام جويى عفو كند و با چهره گشاده با مردم روبه رو شود، در برابر آنها تواضع كند، سخنان آنها را بشنود و به آنها احترام بگذارد. مجموعه اين امور و مانند آن را «تودد» مى گويند كه آثار فراوانى دارد؛
🔹از جمله: دوستان زيادى در سايه تودد براى انسان پيدا مى شوند، اگر اهل كسب و تجارت باشد، مشتريان او فراوان مى گردند، و اگر مدير تشكيلاتى باشد، افرادى كه در زير مجموعه او هستند به او عشق مى ورزند و وظايف خود را به خوبى انجام مى دهند، چنانچه فرمانده لشگرى باشد افراد لشكر او سر بر فرمان او خواهند بود، اگر عالم و روحانى باشد مردم به او اقتدا مى كنند و ارشادات و نصايحش را به گوش جان مى پذيرند، و چنانچه پدر و بزرگتر خانواده باشد همسر و فرزندان به او علاقه مند مى شوند و محيط خانواده محيطى مملوّ از محبت و آرامش و همكارى خواهد بود، و همچنين افراد ديگر در محيط ها و پست هاى ديگر. ولى به عكس اگر انسان در برابر مردم خشن باشد و با قيافه درهم كشيده روبه رو شود، بى اعتنايى كند، تكبر بورزد، نسبت به سرنوشت آنها بى اعتنا باشد و به تعبير قرآن «فَظّاً غَلِيظَ القَلبِ» [آل عمران، ۱۵۹] باشد، از اطراف او پراكنده مى شوند، در ميان جمع زندگى مى كند ولى تك و تنهاست. به گفته شاعر: «نهال دوستى بنشان كه كام دل به بار آرد ؛ درخت دشمنى بركن كه رنج بى شمار آرد».
🔹در كتاب «بحارالانوار» از امام حسن عسكرى (عليه السلام) در ضمن مواعظ آن حضرت چنين نقل شده: «مَنْ كانَ الْوَرَعُ سَجِيَّتَهُ وَ الْكَرَمُ طَبيعَتَهُ وَ الْحِلْمُ خَلَّتَهُ كَثُرَ صَديقُهُ وَ الثَّناءُ عَلَيْهِ وَ انْتَصَرَ مِنْ أعْدائِهِ بِحُسْنِ الثَّناءِ عَلَيْهِ؛ [۱] كسى كه تقوا و ورع، خوى و خصلت او باشد، و جود و بخشش طبيعتش، و حلم و بردبارى عادتش، دوستانش بسيار مى شوند و ثناخوانانش فراوان و از اين طريق بر دشمنانش پيروز مى گردد». البته نبايد خوش رفتارى با مردم را با مسئله تملق و چاپلوسى اشتباه كرد، كه آن حساب جداگانه اى دارد و به يقين از صفات مذموم است. مرحوم مغنيه مى گويد: «بعضى از شارحان نهج البلاغه تعبير به «نصف العقل» را چنين تفسير كرده اند: «اَلْمُرادُ بِنِصْفِ الْعَقْلِ تَدْبيرُ الْمَعاشِ؛ [۲] منظور از نصف عقل تدبير معاش است». ولى به يقين اين تفسير، تفسير تمام جمله امام (عليه السلام) نيست؛ بلكه مى تواند بخشى از آن را تشكيل دهد؛ زيرا كسانى كه خوش رفتارند در امر معاش و جلب شركاى خود و مشتريان فراوان موفق تر خواهند بود.
🔹مرحوم كلينى در كتاب «كافى» بابى تحت عنوان «التَّحَبُّبُ إلَى النّاسِ وَ التَّوَدُّدُ إِلَيْهِمْ» ذكر كرده و در ذيل آن احاديث متعددى از معصومين (عليهم السلام) آورده است. از جمله در حديثى از پيغمبر اكرم (ص) نقل مى كند كه: «مرد عربى از طايفه بنى تميم خدمت حضرت عرض كرد يا رسول الله، توصيه اى به من بفرما! آن حضرت در یکی از توصیه های خود چنین می فرمایند: «تَحَبَّبْ إلَى النّاسِ يُحِبُّوكَ؛ [۳] به مردم اظهار محبت كن تا تو را دوست بدارند». و نيز در آن حضرت در حديث ديگرى می فرمایند: «ثَلاثٌ يُصْفينَ وُدَّ الْمَرْءِ لاِخيهِ الْمُسْلِمِ يَلْقاهُ بِالْبُشْرِ إذا لَقِيَهُ، وَ يُوَسِّعُ لَهُ فِي الْمَجْلِسِ إذا جَلَسَ إلَيْهِ، وَ يَدْعُوهُ بِأحَبِّ الاَسْماءِ إلَيْهِ؛ [۴] سه چيز است كه اظهار محبت هر كسى را نسبت به برادر مسلمانش صفا مى بخشد: او را با چهره گشاده ملاقات كند و در مجلس كه مى نشيند [هنگام ورود برادر مسلمانش] براى او جا باز كند و وى را به بهترين نام هايش خطاب نمايد».
پی نوشتها؛
[۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ دوم، ج ۷۵، ص ۳۷۹، باب ۲۹
[۲] فی ظلال نهج البلاغة، مغنية، محمد جواد، دارالعلم للملايين، چ سوم، ج ۴، ص ۳۰۸
[۳] وسائل الشيعة، عاملى، شيخ حر، مؤسسة آل البيت (ع)، چ اول، ج ۱۲، ص ۵۲، باب ۲۹
[۴] الكافي، همان، ص ۶۴۳، باب (التحبب إلى الناس و التودد إليهم)
📕پيام امام امير المؤمنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چاپ اول، ج ۱۳، ص ۱۵۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#محبت #مودد #دوستی
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢از منظر عقل، آیا دوستان بر رفتار و اخلاق انسان تاثیر می گذارند؟
🔸مى گويند: بهترين دليل بر امكان چيزى وقوع آن است؛ در موضوع مورد بحث، مشاهده نمونه هاى عينى كه معاشرت با بدان سرچشمه انواع انحرافات اخلاقى مى شود و معاشرت با نيكان در پاكسازى روح و جان انسان اثر مى گذارد، بهترين دليل است. اين تشبيه قديمى كه اخلاق زشت و بد، همانند بيماری هاى واگيردار است، كه به سرعت به نزديكان و همنشينان سرايت مى كند، تشبيه صحيح گويايى است؛ مخصوصاً در مواردى كه بر اثر كمى سنّ و سال يا كمى معلومات و يا سستى ايمان و اعتقاد مذهبى، زمينه هاى روحى براى پذيرش اخلاق ديگران آماده است، معاشرت اين گونه افراد با افراد آلوده سمّ مهلك و كشنده اى است. بسيار ديده شده است كه سرنوشت افراد خوب و بد بر اثر معاشرت ها بكلّى دگرگون شده و مسير زندگانى آنها تغيير يافته است؛ و اين امر دلائل مختلفى از نظر روانى دارد:
1⃣از جمله مسائلى كه روانكاوان در مطالعات خود به آن رسيده اند، وجود روح محاكات در انسانها است؛ يعنى افراد آگاهانه يا ناآگاه آنچه را در دوستان و نزديكان خود مى بينند حكايت مى كنند؛ افراد شاد بطور ناآگاه شادى در اطرافيان خود مى پاشند و «افسرده دل افسرده كند انجمنى را». افراد مأيوس، دوستان خود را مأيوس و افراد بدبين، همنشينان خود را بدبين بار مى آورند، و همين امر سبب مى شود كه دوستان با سرعت در يكديگر تأثير بگذارند.
2⃣مشاهده بدى و زشتى و تكرار آن، از قبح آن مى كاهد و كم كم به صورت يك امر عادى در مى آيد؛ و مى دانيم يكى از عوامل مؤثّر در ترك گناه و زشتيها، احساس قبح آن است.
3⃣تأثير تلقين در انسانها غير قابل انكار است؛ و دوستان بد همنشينان خود را معمولا زير بمباران تلقينات مى گيرند و همين امر سبب مى شود كه گاه بدترين اعمال در نظر آنان تزيين يابد و حسّ تشخيص را بكلّى دگرگون سازد.
4⃣معاشرت با بدان، حسّ بدبينى را در انسان تشديد مى كند و سبب مى شود كه نسبت به همه كس بدبين باشد و اين بدبينى يكى از عوامل سقوط در پرتگاه گناه و فساد اخلاق است. روشنى اين موضوع، يعنى سرايت حسن و قبح اخلاقى از دوستان به يكديگر سبب شده كه شعرا و ادبا نيز در اشعار خود هر كدام به نوعى درباره اين مطلب دادِ سخن بدهند.
🔹در يك جا مى خوانيم: «كم نشين با بدان كه صحبت بد - گر چه پاكى، تو را پليد كند ؛ آفتاب ار چه روشن است آن را - پاره اى ابر ناپديد كند».
در جاى ديگر آمده است: «با بدان كم نشين كه بد مانى - خو پذير است نفس انسانى». اشعار در اين زمينه بسيار فراوان است و اين بحث را با شعر معروفى از سعدى كه با تكرار هرگز كهنه نشده است پايان مى دهيم: «گِلى خوشبوى در حمام روزى - رسيد از دست محبوبى به دستم ؛ بدو گفتم كه مشكى يا عبيرى - كه از بوى دل آويز تو مستم ؛ بگفتا من گِلى ناچيز بودم - و ليكن مدّتى با گُل نشستم ؛ كمال همنشين در من اثر كرد - وگرنه من همان خاكم كه هستم».
📕اخلاق در قرآن، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، ج ۱،ص ۱۶۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#دوست #دوستی
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) درمورد محدوده «حُبّ و بُغض» چه بیانی دارند؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در فرازی از خطبه متقين در بيان اوصاف آنها می فرمايد: «پرهيزكار به كسى كه با او دشمنى دارد، ظلم روا نمى دارد و به خاطر كسى كه دوستش دارد گناه نمى كند». امیرالمؤمنین (علیه السلام) در اين دو فراز اشاره به دو مطلب مهم مى كنند، يكى اينكه پرهيزكار اگر به واسطه معيارهاى انسانى اسلامى با كسى عداوت و دشمنى پيدا كرد ظلمى بر او روا نمى دارد، با اينكه زمينه و انگيزه ظلم كه بُغْض و عداوت است موجود است؛ و ديگر اين كه اگر برحسب همان معيارها با كسى دوستى ورزيد به خاطر دوستى مرتكب گناه نمى شود و براى رضا و خشنودى او پا روى اصول اعتقادى خود نمى گذارد. معمولا اگر انسان با كسى دشمن شد، شيطان وسوسه مى كند كه به او ضربه اى زند، و توجيهاتى نيز در جلو پاى او مى گذارد كه چنين و چنان كن، او بود كه به تو اهانت كرد، او بود كه حق تو را پايمال كرد، او بود آبروى تو را بُرد، او بود كه به تو ستم روا داشت...
🔹حتى اگر خودش نتواند در برابر او بايستد، نفس مى گويد دوستان ديگر خود را ببين و وادارشان كن او را تنبيه كنند و گاهى مى گويد او را ادب كنند، يعنى وجهه اخلاقى به مسئله مى دهد، در حالى كه عمل خود و دوستانش ضد اخلاقى است. از طرف ديگر وقتى انسان دوستى پيدا كرد، دلش مى خواهد هر چه او مى گويد انجام دهد، و اين در عشق هاى مجازى بين دو جنس مخالف بيشتر است؛ خدا نكند پسرى عاشق دخترى نااهل يا برعكس دختری عاشق پسرى نااهل شود، كه چه بسا اين عشق و محبت كاذب انسان را كور و كر مى كند، و حتى پا روى اعتقادات و اصول مسلم و پذيرفته شده عقلى و نقلى مى گذارد و دست به گناه آلوده مى كند و محدوديت هاى مرزهاى الهى را مى شكند.
🔹چه بسا پسر جوان به خاطر محبوبش بى نماز و بى اعتقاد مى شود و فكر مى كند اگر در برابر اين دوست معشوقش نماز خواند و ظواهر دين را رعايت كند، اُمّل و غير مترقى است، و چه بسا دختر بواسطه اين كه پسرى را دوست مى دارد و او نااهل است و خانواده اش بى حجاب است، دست از حجاب خود مى كشد و حريم عفّت را مى شكند! امیرالمؤمنین (عليه السلام) در اين دو فراز، مرز حُبّ و بغض را مشخص مى كند كه نبايد از محدوده شرعى خارج شود. مثل بعضى قضات و يا اُمراءِ جور مباش كه وقتى بغض كسى را به دل گرفتند، در صدد ظلم به او هستند، و نه مثل كسى باش كه به خاطر دوست داشتن كسى، اگر خلاف كرد حكم شرعى او را نگويد. به خاطر حُبّ مُفرط به همسرش، دلش نمى آيد بگويد: چادر نازك و جوراب نازك مپوش چون رنجيده خاطر مى شود، بدين ترتيب خدا را مى رنجاند، تا همسرش رنجيده نشود!
🔹حكماء گفته اند: محبت پنج نوع است: طبيعى، مثل محبت اولاد؛ ارادى، مثل محبت دوستان و ياران؛ شَهَوى (از روى شهوت و ميل درونى)، مثل محبت همسران؛ نفعى، مثل محبت انعام كنندگان؛ و اِلهى، مثل محبت اهل خير. [۱] #پرهيزكار_واقعى به خاطر هيچكدام از اين محبت ها و دوستى ها مرز و حدود را نمى شكند. به خاطر دوستى خلاف مكن، حق را ناحق مكن و ستم به ديگرى منما. حُبّ و بغض دو نيرو در روان آدمى است كه يكى جذب و ديگرى دفع مى كند. در صورتى اين دو نيرو خوب عمل مى كنند كه برآيند حاصل از اينها تحقق منوّيات الهى باشد، حبّ و بغض نبايد انگيزه اى براى تجاوز و شكستن حدود باشد، بلكه بايد وسيله اى براى سرعت دادن به حركت معنوى باشد. به خاطر بغض ديگرى ظلم به او مكن، كه امام على (عليه السلام) فرمودند: «البَغْىُ سَائِقٌ اِلَى الحِينِ؛ [۲] ظلم و تجاوز انسان را به هلاكت مى برد». فكر مكن اگر به او ظلم كردى هنرى كرده اى و پيروزى و افتخارى نصيب خود كرده اى، كه مولى على (عليه السلام) فرمودند: «لَاظَفَرَ مَعَ البَغىِ؛ [۳] با ظلم، پيروزى حاصل نمى شود».
پی نوشتها؛
[۱] اخلاق محتشمی، طوسی، نصيرالدين محمد بن محمد، دانشگاه تهران، چ سوم، ص ۳۳
[۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية چ چهارم، ج ۸، ص ۱۹
[۳] مطلوب كل طالب من كلام أمير المؤمنين على بن أبى طالب، رشید وطواط، بی جا، ج ۱، ص ۷
📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين، نسل جوان، قم، ۱۳۸۵ش، چ اول، ج ۲، ص ۵۲۳
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#حب #دوستی #دوست #بغض #دشمنی
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢همنشینی با دوستان چه تأثیرى بر شخصیّت انسان دارد؟
🔹بدون شک عامل سازنده #شخصیت انسان ـ بعد از اراده، خواست و تصمیم او ـ امور مختلفى است که از اهم آنها #همنشین، #دوست و #معاشر است؛ چرا که انسان خواه و ناخواه، تأثیرپذیر است، و بخش مهمى، از افکار و صفات اخلاقى خود را از طریق دوستانش مى گیرد. این حقیقت، هم از نظر علمى و هم از طریق تجربه و مشاهدات حسى به ثبوت رسیده است. این تأثیرپذیرى، از نظر منطق اسلام تا آن حدّ است که در روایات اسلامى از پیامبر خدا حضرت سلیمان (علیه السلام) چنین نقل شده: «لا تَحْکُمُوا عَلَى رَجُل بِشَیْء حَتَّى تَنْظُرُوا إِلَى مَنْ یُصَاحِبُ، فَإِنَّمَا یُعْرَفُ الرَّجُلُ بِأَشْکَالِهِ وَ أَقْرَانِهِ وَ یُنْسَبُ إِلَى أَصْحَابِهِ وَ أَخْدَانِهِ»؛ (درباره کسى قضاوت نکنید، تا به #دوستانش نظر بیفکنید، چرا که انسان به وسیله دوستان، یاران و رفقایش شناخته مى شود). [۱]
🔹امیرالمؤمنین امام على (علیه السلام) در گفتار گویاى خود، مى فرماید: «فَمَنِ اشْتَبَهَ عَلَیْکُمْ أَمْرُهُ وَ لَمْ تَعْرِفُوا دِینَهُ، فَانْظُرُوا إِلَى خُلَطائِهِ، فَإِنْ کَانُوا أَهْلَ دِینِ اللهِ فَهُوَ عَلى دِینِ اللهِ، وَ إِنْ کانُوا عَلى غَیْرِ دِینِ اللهِ فَلا حَظَّ لَهُ مِنْ دِینِ اللهِ»؛ (هر گاه وضع کسى بر شما مشتبه شد، و دین او را نشناختید، به #دوستانش نظر کنید، اگر اهل دین و آئین خدا باشند، او نیز پیرو آئین خدا است، و اگر بر آئین خدا نباشند، او نیز بهره اى از آئین حق ندارد). [۲] به راستى، گاه، نقش #دوست در خوشبختى و بدبختى یک انسان، از هر عاملى مهمتر است، گاه او را تا سر حدّ فنا و نیستى پیش مى برد، و گاه او را به اوج افتخار مى رساند. آیات ۲۷ - ۲۹ سوره فرقان، به خوبى نشان مى دهد انسان چگونه ممکن است تا مرز سعادت پیش برود، اما یک وسوسه شیطانى از ناحیه یک دوست بد، او را به قهقرا بازگرداند، و سرنوشتى مرگبار براى او فراهم سازد که از حسرت آن، روز قیامت هر دو دست را به دندان بگزد، و فریاد «یا وَیْلَتى» از او بلند شود.
🔹در حدیثى از نهمین پیشواى بزرگ اسلام امام محمّد تقى الجواد (علیه السلام) مى خوانیم: «إِیَّاکَ وَ مُصَاحَبَةَ الشَّرِیرِ فَإِنَّهُ کَالسَّیْفِ الْمَسْلُولِ یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ یَقْبَحُ أَثَرُهُ»؛ (از #همنشینی_بدان بپرهیز که همچون شمشیر برهنه اند، ظاهرش زیبا و اثرش بسیار زشت است!). [۳] پیامبر گرامى اسلام (صلى الله علیه و آله) فرمود: «أَرْبَعٌ یُمِتْنَ الْقَلْبَ: الذَّنْبُ عَلَى الذَّنْبِ... وَ مُجالَسَةُ الْمَوْتَى، فَقِیلَ لَهُ یا رَسُولَ اللهِ وَ مَا الْمَوْتى؟ قالَ: کُلُّ غَنِیّ مُتْرِف»؛ (چهار چیز است که قلب انسان را مى میراند: تکرار گناه ـ تا آنجا که فرمود: ـ و همنشینى با مردگان، کسى پرسید: اى رسول خدا مردگان کیانند؟! فرمود: ثروتمندانى که مست ثروت اند). [۴]
پی نوشتها؛
[۱] «سفینة البحار»، ج ۲، ص ۲۷
[۲] «بحار الانوار»، ج ۷۴، ص ۱۹۷
[۳] همان، ص ۱۹۸
[۴] «خصال صدوق»، ج ۱، ص ۲۲۸ (طبق نقل «بحار الانوار»، ج ۷۴، ص ۱۹۵)
📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و ششم، ج ۱۵، ص ۸۸
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#دوست #دوستی #همنشین
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢امام علی (علیه السلام) در حکمت ۲۱۱ نهج البلاغه، اهمیت و ارزش «دوستی» را چگونه ترسیم می نمایند؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در بخشی از حکمت ۲۱۱ #نهج_البلاغه به اهميت #دوستی اشاره كرده مى فرمايد: «وَ الْمَوَدَّةُ قَرَابَةٌ مُسْتَفَادَةٌ». (دوستى، نوعى #خويشاوندى_اكتسابى است). خويشاوندى گاه از طريق طبيعى مثلاً تولد دو فرزند از يك پدر و مادر حاصل مى شود كه اين دو به طور طبيعى برادرند، ولى گاه انسان با ديگرى كه هيچ رابطه نسبى با او ندارد چنان #دوست مى شود كه همانند برادر يا برتر از برادر، #پيوند_عاطفى با او پيدا مى كند.
🔹اين گونه #دوستیها نوعى خويشاوندى اكتسابى است. از سویی #اسلام آيين دوستى و #مودت است و به مسئله #دوست_صالح آن قدر اهميت داده كه در حديثى از اميرالمؤمنين امام علی (عليه السلام) مى خوانيم: «الصَّديقُ أَقْرَبُ الاَقارِبِ». [۱] (#دوست، نزديكترين خويشاوندان است). در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: «مَنْ لَا صَدِيقَ لَهُ لَا ذُخْرَ لَهُ». [۲] (كسى كه #دوستى ندارد اندوخته اى [براى مبارزه با مشكلات] ندارد).
🔹تا آنجا كه در حديثى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانيم: «لَقَدْ عَظُمَتْ مَنْزِلَةُ الصَّدِيقِ حَتّى أَهْلُ النّارِ يَسْتَغِيثُونَ بِهِ وَ يَدْعُونَ بِهِ فِى النّارِ قَبْلَ الْقَريبِ الْحَمِيمِ قَالَ اللهُ مُخْبِراً عَنْهُمْ: "فَمَا لَنَا مِنْ شَافِعِينَ - وَ لاَ صَدِيقٍ حَمِيمٍ"». [۳] (#مقام_دوست بسيار والاست، تا آنجا كه اهل دوزخ از دوست يارى مى طلبند و او را از درون آتش دوزخ صدا مى زنند پيش از آنكه نزديكان پرمحبت خود را صدا بزنند، خداوند در قرآن از آنها چنين خبر داده كه مى گويند: «[واى بر ما] ما امروز شفاعت كنندگانى نداريم و نه دوست صميمى»).
پی نوشتها؛
[۱] غرر الحكم و درر الكلم، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامی، قم، ۱۴۱۰ق، چ دوم، ص ۴۲، قصار ۷۲۵
[۲] همان، ص ۶۳۶، قصار ۱۱۰۶
[۳] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربي، بيروت،۱۴۰۳ق، چ دوم، ج ۷۱، ص ۱۷۶، باب ۱۱؛ سوره شعراء، آيه ۱۰۰ و ۱۰۱
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چاپ اول، ج ۱۳، ص ۶۳۰
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#دوست #دوستی
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢از معاشرت و دوستی با این افراد بپرهیزید!
🔹در اینجا از تاثیر #همنشین_بد سخن گفته شده و همچنین افرادی که #معاشرت با آنها از نظر معیارهای اسلامی ممنوع است معرفی شده اند. #انسانها در زندگی همواره از کسانی که با آنها رفتو آمد دارند #الگو های رفتاری خود را برداشت می کنند و همین امر موجب تأثیرگذاری مستقیم #همنشینان در #اخلاق و #اعتقادات_انسان می باشد. خداوند متعال نقش همنشین را تا حد عاقبت به شر نمودن انسان بیان فرموده است:
🔹«وَ یوْمَ یعَضُّ الظَّالِمُ عَلی یدَیهِ یقُولُ یا لَیتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا یا وَیلَتی لَیتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلًا لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِی وَ کانَ الشَّیطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولًا». [فرقان، ۲۷-۲۸] (به خاطر بیاور روزی را که #ظالم دست خویش را از شدت حسرت به دندان میگزد و میگوید: ای کاش با رسول خدا راهی برگزیده بودم، ای وای بر من! کاش #فلان [شخص گمراه] را #دوست خود انتخاب نکرده بودم! او مرا از یاد حق #گمراه ساخت، بعد از آن که آگاهی به سراغ من آمده بود، و #شیطان همیشه مخذول کننده انسان بوده است».
🔹پیامبر اکرم(ص) نیز در این باره میفرماید: «الْمَرْءُ عَلَی دِینِ خَلِیلِهِ فَلْینْظُرْ أَحَدُکمْ مَنْ یخَالِل». [بحار، ج۷۱، ص۱۹۲] (انسان بر دین دوستش است، پس هریک از شما مراقب باشد که با چه کسی #دوستی میکند». لذا #اسلام اجازه #معاشرت و برقراری ارتباط با هرکسی را نداده و برای معاشرت با دیگران #معیارهایی را مطرح نموده و از پیروان خود میخواهد از همنشینی با کسانی که این ارزش ها و معیارها را ندارند دوری کنند. از همین رو در آیات و روایات متعددی از معاشرت و دوستی با برخی افراد که از لحاظ #اعتقادی و #اخلاقی، با معیارهای اسلامی سنخیت ندارند، منع نموده که به تعدادی از آنها به صورت فهرست وار اشاره مینماییم:
💠کافران
🔹در قرآن کریم آمده است: «لا یتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکافِرِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ...». [آل عمران، ۲۸] (افراد باایمان نباید به جای مؤمنان، #کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند)
💠دشمنان خدا و مؤمنین
🔹خداوند متعال در قرآن میفرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکمْ أَوْلِیاءَ». [ممتحنه، ۱] (ای کسانی که ایمان آورده اید! #دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید!)
💠منحرفان اعتقادی
🔹امام صادق(ع) در این باره میفرماید: «لَا تَصْحَبُوا أَهْلَ الْبِدَعِ وَ لَا تُجَالِسُوهُمْ فَتَصِیرُوا عِنْدَ النَّاسِ کوَاحِدٍ مِنْهُمْ». [کافی، ج۲، ص ۳۷۵] (رفاقت نکنید با #بدعت_گرایان، و همنشین آنها نشوید تا در نظر مردم یکی از آنها شمرده شوید)
💠سبک شمارندگان نماز
🔹امام صادق (ع) میفرماید: «اخْتَبِرُوا إِخْوَانَکمْ بِخَصْلَتَینِ فَإِنْ کانَتَا فِیهِمْ وَ إِلَّا فَاعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ مُحَافَظَةٍ عَلَی الصَّلَوَاتِ فِی مَوَاقِیتِهَا وَ الْبِرِّ بِالْإِخْوَانِ فِی الْعُسْرِ وَالْیسْر». [کافی، ج۲، ص۶۷۲] (دو خصلتاند که در هر که باشند خوب است و اگر در کسی نباشند دور شو از او، سپس دور شو و باز هم دور شو، گفته شد که آن دو خصلت کدامند؟ فرمود: #نماز در وقت خودش و مواظبت بر آن، و نیکی کردن به برادران دینی در سختی و راحتی)
💠غافلان از یاد خدا
🔹خداوند متعال میفرماید: «وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطاً». [کهف، ۲۸] (و از کسانی که قلبشان را از یاد خود #غافل ساختیم اطاعت مکن! همانها که از هوای نفس پیروی کردند، و کارهایشان افراطی است)
💠کسانی که احکام دین را نادیده میگیرند
🔹رسول خدا (ص) فرمود: «چهار چیز دل را می میراند که یکی از آنها همنشینی با مردگان است؛ سوال کردند: همنشینی با مردگان چیست؟ حضرت فرمود: همنشینی با کسانی که #ایمان را گم کرده و از پایبند بودن به آنچه را که #شرع امر کرده منع میکنند». [بحار، ج۱، ص۲۰۳]
💠دروغگو، گناهکار، بخیل، نادن و قاطع رحم
🔹امام سجاد (ع) در توصیه ای فرزندشان امام باقر (ع) را از رفاقت با پنج دسته بر حذر داشتند و فرمودند: «ای فرزندم، به پنج گروه نظر کن و با آنها رفاقت نکن و سخن نگو و همراه آنها نشو: از رفاقت با #دروغگو بپرهیز که او مانند سراب است که نزدیک را دور و دور را نزدیک جلوه میدهد؛ از دوستی با #فاسق (گناهکار) اجتناب کن که تو را به یک لقمه یا کم تر میفروشد؛ از رفاقت با #بخیل خودداری کن که تو را در زمانی که نیاز به او داری، رها میکند؛ از مصاحبت با #نادان بپرهیز که او میخواهد به تو نفع رساند، اما ضرر میرساند؛ از دوستی با کسی که از #خویشاوندانش بریده، دوری کن که او را در قرآن ملعون یافته ام». [بحار، ج۷۱، ص۱۹۹]
منبع: وبسایت راسخون
#دوست #دوستی
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢از معاشرت و دوستی با این افراد بپرهیزید!
🔹در اینجا از تاثیر #همنشین_بد سخن گفته شده و همچنین افرادی که #معاشرت با آنها از نظر معیارهای اسلامی ممنوع است معرفی شده اند. #انسانها در زندگی همواره از کسانی که با آنها رفتو آمد دارند #الگو های رفتاری خود را برداشت می کنند و همین امر موجب تأثیرگذاری مستقیم #همنشینان در #اخلاق و #اعتقادات_انسان می باشد. خداوند متعال نقش همنشین را تا حد عاقبت به شر نمودن انسان بیان فرموده است:
🔹«وَ یوْمَ یعَضُّ الظَّالِمُ عَلی یدَیهِ یقُولُ یا لَیتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا یا وَیلَتی لَیتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلًا لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِی وَ کانَ الشَّیطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولًا». [فرقان، ۲۷-۲۸] (به خاطر بیاور روزی را که #ظالم دست خویش را از شدت حسرت به دندان میگزد و میگوید: ای کاش با رسول خدا راهی برگزیده بودم، ای وای بر من! کاش #فلان [شخص گمراه] را #دوست خود انتخاب نکرده بودم! او مرا از یاد حق #گمراه ساخت، بعد از آن که آگاهی به سراغ من آمده بود، و #شیطان همیشه مخذول کننده انسان بوده است».
🔹پیامبر اکرم(ص) نیز در این باره میفرماید: «الْمَرْءُ عَلَی دِینِ خَلِیلِهِ فَلْینْظُرْ أَحَدُکمْ مَنْ یخَالِل». [بحار، ج۷۱، ص۱۹۲] (انسان بر دین دوستش است، پس هریک از شما مراقب باشد که با چه کسی #دوستی میکند». لذا #اسلام اجازه #معاشرت و برقراری ارتباط با هرکسی را نداده و برای معاشرت با دیگران #معیارهایی را مطرح نموده و از پیروان خود میخواهد از همنشینی با کسانی که این ارزش ها و معیارها را ندارند دوری کنند. از همین رو در آیات و روایات متعددی از معاشرت و دوستی با برخی افراد که از لحاظ #اعتقادی و #اخلاقی، با معیارهای اسلامی سنخیت ندارند، منع نموده که به تعدادی از آنها به صورت فهرست وار اشاره مینماییم:
💠کافران
🔹در قرآن کریم آمده است: «لا یتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکافِرِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ...». [آل عمران، ۲۸] (افراد باایمان نباید به جای مؤمنان، #کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند)
💠دشمنان خدا و مؤمنین
🔹خداوند متعال در قرآن میفرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکمْ أَوْلِیاءَ». [ممتحنه، ۱] (ای کسانی که ایمان آورده اید! #دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید!)
💠منحرفان اعتقادی
🔹امام صادق(ع) در این باره میفرماید: «لَا تَصْحَبُوا أَهْلَ الْبِدَعِ وَ لَا تُجَالِسُوهُمْ فَتَصِیرُوا عِنْدَ النَّاسِ کوَاحِدٍ مِنْهُمْ». [کافی، ج۲، ص ۳۷۵] (رفاقت نکنید با #بدعت_گرایان، و همنشین آنها نشوید تا در نظر مردم یکی از آنها شمرده شوید)
💠سبک شمارندگان نماز
🔹امام صادق (ع) میفرماید: «اخْتَبِرُوا إِخْوَانَکمْ بِخَصْلَتَینِ فَإِنْ کانَتَا فِیهِمْ وَ إِلَّا فَاعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ مُحَافَظَةٍ عَلَی الصَّلَوَاتِ فِی مَوَاقِیتِهَا وَ الْبِرِّ بِالْإِخْوَانِ فِی الْعُسْرِ وَالْیسْر». [کافی، ج۲، ص۶۷۲] (دو خصلتاند که در هر که باشند خوب است و اگر در کسی نباشند دور شو از او، سپس دور شو و باز هم دور شو، گفته شد که آن دو خصلت کدامند؟ فرمود: #نماز در وقت خودش و مواظبت بر آن، و نیکی کردن به برادران دینی در سختی و راحتی)
💠غافلان از یاد خدا
🔹خداوند متعال میفرماید: «وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطاً». [کهف، ۲۸] (و از کسانی که قلبشان را از یاد خود #غافل ساختیم اطاعت مکن! همانها که از هوای نفس پیروی کردند، و کارهایشان افراطی است)
💠کسانی که احکام دین را نادیده میگیرند
🔹رسول خدا (ص) فرمود: «چهار چیز دل را می میراند که یکی از آنها همنشینی با مردگان است؛ سوال کردند: همنشینی با مردگان چیست؟ حضرت فرمود: همنشینی با کسانی که #ایمان را گم کرده و از پایبند بودن به آنچه را که #شرع امر کرده منع میکنند». [بحار، ج۱، ص۲۰۳]
💠دروغگو، گناهکار، بخیل، نادن و قاطع رحم
🔹امام سجاد (ع) در توصیه ای فرزندشان امام باقر (ع) را از رفاقت با پنج دسته بر حذر داشتند و فرمودند: «ای فرزندم، به پنج گروه نظر کن و با آنها رفاقت نکن و سخن نگو و همراه آنها نشو: از رفاقت با #دروغگو بپرهیز که او مانند سراب است که نزدیک را دور و دور را نزدیک جلوه میدهد؛ از دوستی با #فاسق (گناهکار) اجتناب کن که تو را به یک لقمه یا کم تر میفروشد؛ از رفاقت با #بخیل خودداری کن که تو را در زمانی که نیاز به او داری، رها میکند؛ از مصاحبت با #نادان بپرهیز که او میخواهد به تو نفع رساند، اما ضرر میرساند؛ از دوستی با کسی که از #خویشاوندانش بریده، دوری کن که او را در قرآن ملعون یافته ام». [بحار، ج۷۱، ص۱۹۹]
منبع: وبسایت راسخون
#دوست #دوستی
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢علت جنگ های صدر اسلام
🔹ممکن است این اشکال به ذهن بیاید که با وجود تاکیدات بسیار قرآن کریم بر #صلح و #دوستی، وجود #جنگ های بسیار در سیره پیامبر اکرم (ص) و برخی از ائمه (علیهم السلام) چگونه توجیه میشود؟ در پاسخ باید گفت اصل اولی و اساسی در #اسلام #صلح است، اما در مواقع خاص و #شرایط_خاصی که در ادامه خواهد آمد دستور به #جهاد و #جنگ نیز می دهد. دلیل این امر این است که با توجه به اختیار انسان ها در این دنیا، گروهی راه #طغیان و #سرکشی و #ظلم و تعدی به دیگران را برمیگزینند، و به #فساد و تباهی می پردازند؛
🔹از این رو ضروری است که یک #دین_جامع و کامل، نسبت به رفع این موانع در مسیر #هدایت_بشریت، برنامه داشته باشد. گاهی #طغیانها و سرکشی ها به گونه ای است که چاره ای جز #دفاع و استفاده از #زور وجود ندارد، و به همین جهت #جهاد در اسلام تشریع شده است؛ یعنی #قرآن_کریم درباره کسانی که با منطق نمی شود با آنان سخن گفت و #گستاخانه راه هدایت و ارشاد و دعوت پیامبر (ص) را سد کرده اند، و از روی عناد و #دشمنی و آگاهانه با اسلام می جنگند، دستور به #جنگ و #شدت_عمل داده است:
🔹«وَ قاتِلُوا فِی سَبِيلِ اللهِ الَّذِينَ يُقاتِلُونَكُمْ...؛ [بقره، ۱۹۰] و در #راه_خدا با کسانی که با شما می جنگند بجنگید...». همچنین در آیه ای دیگر می فرماید: «وَ مَا لَکُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیرًا؛ [نساء، ۷۵] و چرا شما در #راه_خدا [و در راه نجات] مردان و زنان و کودکان مستضعف نمی جنگید، همانان که می گویند پروردگارا ما را از این شهرى که مردمش ستم پیشهاند بیرون ببر و از جانب خود براى ما سرپرستى قرار ده و از نزد خویش یاورى براى ما تعیین فرما».
🔹به عبارت واضحتر، #جهاد برای گشورگشایی و توسعه قدرت شخصی و ثروت اندوزی حاکمان اسلامی تشریع نشده، بلکه یک #اقدامرهاییبخش است، نه اقدامی ستیزه جویانه. به همین منظور در صورتی که امکان وصول به اهداف جهاد از طریق #غیرنظامی میسر باشد، نباید به جنگ متوسل شد، اصولاً لزوم #دعوتکفاربهاسلام، قبل از آغاز جنگ به همین دلیل واجب شده است. تمام جنگ های پیامبر اکرم (ص) ذیل این اصل کلی و مهم توجیه و تبیین می شود، یعنی هيچيك از جنگ های حضرت جنبه خشونت طلبی و بی رحمی و تهاجم نداشته است، بلكه يا به سبب #فتنه و #نقض_عهد طرف مقابل بوده است؛
🔹مانند جنگ با بنی قنيقاع در مدينه، يا برای جلوگيری از تجاوز و #دفاع از کیان اسلام، مانند جنگ احد و خندق، و يا به سبب #محاصره_اقتصادی، مثل جنگ بدر و يا پیشگيری از #تجاوز و فتنه بود، مانند: تجاوزهای پراكنده عمال روم و امپراطوری روم و ايران و عوامل آنان در نقاط مرزی کشور. نتیجه اینکه آنچه در تاریخ از جنگها و #غزواتپیامبراکرم (ص) نقل شده است، همگی برای #مبارزه با کسانی بوده است که به #طغیانگری و #ظلم پرداخته و مانع از رسیدن حقایق ناب اسلامی به دیگران شده بودند.
نویسنده: عقیق
منبع: وبسایت رهروان ولایت
#جهاد #دفاع #طغیان #فتنه