eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
185.6هزار عکس
167.7هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 عزاداری جمعی از جوانان مطالبه‌گر در بین مردم اهواز - 🔹سالهاست که مداحی نکرده‌ام چون تخصصی کار نکردم. ولی اعتقاد دارم عزای حسین باید جایی برای زنده کردنِ قیام علیه ظلم باشد نه صرفاً گریه و بر سر و سینه زدن. 🔳 عده ای غافل یا مغرض، بدنبال تهی کردن این عزاداری ها از سیاست و عدالت هستند. عده ای می خواهند هیئت سیاسی نباشد. در هیئتی که سیاست و عدالت و عدالتخواهی نباشد، در هیئتی که مبارزه با ظلم نباشد، در هیئتی که نقد و امر به معروف و نهی از منکر نباشد، در آن هیئت عمر سعد سینه می زند، ترامپ منبر می رود، بی بی سی روضه می خواند، ملکه الیزابت گریه می کند، جناب شاه سلمان سعودی قمه می زند و نذری می دهد و سازمان منافقین و فتنه گران هم سینه و زنجیر می زنند! 🔳 اگر قمه ها را بر سر دشمن حسین بنشانیم درست است نه اینکه بر سر خویش! مگر حسین بن علی علیه ظلم قیام نکرد؟! مگر این کشته ی فتاده به هامون، بعلت مقاتله و امر به معروف و نهی از منکر، کشته نشد؟ هر کس در دستگاه امام‌حسین(ع) کار می‌کند باید ابوبصیر باشد. هیئات باید هدف حسین بن علی را که قیام علیه ظلم بود را گسترش دهند. یعنی سیاست و دیانت نه قیمه و قمه. 🔳 جسارتی که شب هفتم محرم که در بین مردم بومی خوزستان بوده و برای سلام الله علیه گریه و زاری می‌کنند توسط برخی به روستای ابوالفضل شد همه ما را ناراحت کرد. لذا سعی کردیم که در روز تاسوعا به شکل دسته عزاداری به میان آن‌ها برویم. السلام علیک یا اباعبدالله الحسین : https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
خمینیِ بیرجند «بخشی از مصاحبه اختصاصی استاد سیدحمید روحانی با آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در مورد وقایع پیش از 15خرداد سال 42 بازنشر به‌مناسبت دیدار مقام معظم رهبری با مردم خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان 🔹خاطرات زیر بخشی از مصاحبه اختصاصی حجت‌الاسلام والمسلمین با رهبر عظیم‌الشأن انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در دوران ریاست‌جمهوری در دهه 60 انقلاب اسلامی است که برای اولین‌بار توسط فصلنامه پانزده خرداد منتشر شد.در این مصاحبه خاطراتی جذاب و شنیدنی مطرح شده است که که از عمق نفوذ روحانیت انقلابی و خالص در قلب ملت خبر می دهد.گوشه ای از این مصاحبه را می خوانیم: 🔸«[آیت‌الله العظمی خامنه‌ای:] من آن روز (هفتم محرم سال 42) منبر رفتم و درباره اهداف دشمنان اسلام صحبت کردم و گفتم که قصدشان محو اسلام است و اسلام بزرگ‌ترین مانع برایشان در راه اهدافشان است و به قدر چند دقیقه در این باره صحبت کردم و بعد مطلب را به رساندم، گفتم همان خط مشی بود و همان جریان بود که منتهی شد به اینجا که در یک روز مقدس در مدرسه فیضیه در در خانه امام صادق بریزند کماندوها چنین بکنند و چنان بکنند؛ از آتش زدن عمامه، از آتش زدن قرآن، از وسائل طلاب آنچه را که دیده بودم و شنیده بودم همه را بیان کردم. ضجه مردم بلند شد، مردم گریه کردند و غوغایی شد. 🔹صبح بعد از نماز نشسته بودم داشتم تعقیبات نماز می‌خواندم که دیدم مأمور آمد و گفت آقا بفرمایید برویم شهربانی، گفتم برای چه شهربانی؟ گفت برای چی را بعداً به شما می‌گویم... بعد دو رکعت نماز استخاره خواندم و صد مرتبه «أستخیرالله برحمته خیرة فی عافیة» را گفتم... روایت دارد که آنچه خیر و صلاح است بر قلب انسان و به زبان انسان جاری می‌شود و نمازش را خواندم و بنا کردم أستخیرالله را گفتن و بعد با مأمور راه افتادم رفتم. 🔸[رئیس شهربانی] گفت چه گفتید؟ گفتم قضیه بود. حادثه مهمی بود من طلبه هستم دیده بودم تحت تأثیرم مسلمانم خواستم مردم بدانند. بنا کرد مرا نصیحت کردن که شما قول بده که از این حرف‌ها نزنی و برو بیرون؛ گفتم من چنین قولی نمی‌توانم بدهم. گفت شما اگر قول ندهی من مجبورم با شما سخت‌گیری کنم. زیرا که من مأمورم گفتم، من هم مأمورم، مأمورم که این حرف‌ها را بزنم او چشمش گرد شد که چه مأموریتی من دارم از طرف کیه و شاید اصلاً فکر کرد که اطلاعات مهمی به دستش آمد. گفت شما از طرف کی مأموری؟ گفتم از طرف خدا؛ این خیلی تحت تأثیر قرار گرفت. 🔹مرا بردند مجدداً توی اتاق رئیس شهربانی آنجا چند تا قاضی از دادگستری آمدند آنجا و نشستند و از من سؤالاتی کردند و شبیه بازپرسی رسمی دادگستری بود. من آن وقت خیال کردم دادگاه است. دادگاه تشکیل داده بودند برای اینکه بتوانند مرا با قرار آزاد کنند. علت این بود که در خارج اوضاع شلوغ شده بود من این را بعد فهمیدم معلوم شد که آن روز که مرا گرفتند خبرش همه جا پخش شده بود و این پختگی کار امام بود اگر روز تاسوعا کسی این حرف‌ها را می‌زد فرصت فکر کردن برای مردم نمی‌ماند روز هفتم که آدم این حرف را می‌زد تا روز تاسوعا و عاشورا که روز تصمیم‌گیری مردمی است فرصت فکر کردن جا افتادن چیزی برای مردم باقی می‌ماند حرف دهان به دهان می‌گشت و همین شد. 🔸من روز هفتم این حرف‌ها را زدم، مردم فهمیدند که من هستم صبح نهم که مرا گرفتند مطلب کاملاً جا افتاده بود برای مردم و می‌توانستند تصمیم‌گیری کنند. این بود که راه افتاده بودند هیئت مختلف منزل آقای این طرف و آن طرف که بعداً آقای تهامی به من می‌گفت این‌ها می‌خواستند بیایند به شهربانی حمله کنند می‌گفت من گفتم بابا! خون راه می‌افتد گفتند راه بیفتد و تهامی نگذاشته بود و مانع شده بود و شاید در حقیقت به داد من رسیده بود چون وضع من به مراتب مشکل‌تر می‌شد. ایشان گفته بود من آزادش می‌کنم از زندان و همین اعمال نفوذها را ایشان کرده بود. 🔹آن‌ها هم از خدا می‌خواستند که مرا آزاد کنند؛ شهربانی‌چی‌ها و دستگاه پلیس در آنجا. زیرا که زندانی بودن من مردم را به هیجان می‌آورد منتظر بهانه بودند و به هر حال آزاد کردند. منتهی از آقای همان سیدی که گفتم قول گرفتند که من را ببرد خانه خودشان و من جایی نروم و منبر هم نروم. 🔸وضعیت دستگیری و اخراج من از کاری کرد که تأثیرش در مردم تا مدت‌ها باقی ماند. ماه صفر همان سال یکی از دوستان ما آسید جواد علم‌الهدی را می‌شناسید از دوستان مشهدی ماست، ایشان هم می‌رفت بیرجند محل منبرش بیرجند بود وقتی که رفت آنجا و برگشت به من گفت که تو شده‌ای مردم آنجا مثل آقای خمینی به تو علاقه دارند و عجیب تأثیر رویشان کرده بود. (فصلنامه تخصصی پانزده خرداد،ش۴۳ و ۴۴، تابستان ۹۴) 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی