eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
185.5هزار عکس
167.5هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢حاشیه‌ای بر یادداشت موهن سایت جماران 🔸سایت جماران وابسته به مؤسسه تنظیم ونشرآثار امام که مستقیما زیرنظردفترجناب آقای (نواده امام) اداره می‌شود،معمولا درموضوعات داغ سیاسی واجتماعی واردمی‌شودوازموضعی بالا،باادبیاتی گاه تندوخشن وغیرمؤدبانه،به برخی مخالفان خودهجوم می‌برد. 🔸عجیب آنکه برخی موضوعات مطرح شده دراین رسانه،هیچ تناسبی باماموریت مؤسسه تنظیم ونشر نداشته،استفاده ازبودجه عمومی وبیت المال که باعنوان نشرآثارامام دراختیارآنان قرارگرفته،درامورغیرمرتبط، قطعا محل اشکال شرعی وحقوقی است.که امیداست مجلس آتی،درایام تخصیص بودجه،این مواردرالحاظ کند. 🔸درآخرین نمونه،جماران دریادداشت«جای امام خالی»به یادداشت سایت حرم مطهرحضرت معصومه سلام الله علیها(که به غلط باعنوان«بیانیه تولیت حرم مطهر»بازنشرشده)پاسخ داده است.درحاشیه این یادداشت موهن،نکاتی قابل ذکراست: ۱)بیانیه رسمی حرم مبنی بر یادداشتی که با عنوان بیانیه تولیت بازنشرشده بود،درچهارشنبه،۷اسفندحدودده شب درسایت وکانال رسمی آستان مقدسه قرارگرفت.امامتولیان سایت جماران بابی توجهی به آن،وبدون لحاظ اصول اخلاقی و ضوابط حرفه‌ای رسانه‌ای،بعدازانتشار ، علی‌رغم انتشارجوابیه موهن به ، ازبازنشرتکذیبیه حرم مطهر، و بابت نسبت ناروابه تولیت محترم حرم،امتناع کردند!این قبیل اقدامات،نشان ازعدم حسن نیت تیم رسانه‌ای جماران داردکه مانند یک ویروس،درمیان به اپیدمی تبدیل شده است! هم اکنون یادداشت موهن جماران در سایر رسانه‌ها و کانال‌های برجامیان در حال بازنشر است! ۲)حتی اگر همه پیام‌های مندرج در یادداشت موهن جماران از نظر محتوا قابل قبول و درست باشد، قطعا ادبیات آن به هیچ وجه قابل قبول نیست و در چارچوب اصول اخلاقی نمی‌گنجد. خاصه آنکه که نویسنده مجهول‌الهویه یادداشت، از منظر امام خمینی و با سوءاستفاده از نام ایشان به اظهارنظر پرداخته است. تیم رسانه‌ای جماران و شخص تولیت مؤسسه تنظیم و نشر باید پاسخ دهند که در سیره امام خمینی کجا از چنین ادبیات موهنی استفاده شده که اکنون آنها به خود جرأت داده از موضع امام، چنین سخنانی را خطاب به یک عالم دینی مطرح سازند. ۳)در سلوک سیاسی امام خمینی، اظهارنظر بر اساس اخبار کذب، معنا ندارد و ایشان بدون اطمینان از صحت و سقم یک خبر، هرگز به اظهارنظر پیرامون آن مبادرت نمی فرمودند. چنانکه در ماجرای شهادت ، تا مدتها بعد از واقعه، به صرف عدم اطمینان از وقوع جنایت به دست عمال رژیم، از صدور پیام خودداری نمودند و بعد از وصول خبر از ایران مبنی بر اطمینان استاد مطهری از ماجرا(بعد از مشاهده پرونده و سایر قرائن قطعی)، به محکوم کردن این واقعه اقدام و از تعبیر شهادت استفاده فرمودند. مگر جناب آقای حسن مصطفوی(خمینی) از خاطرات آقای ، بی خبرند که امام خمینی با نقد عملکرد وی در رادیو بغداد،او را از نسبت های ناروا حتی به خاندان پهلوی هم منع کرده بود؟! آیا خبر ندارند که امام به دعایی تذکر داده بود که در فعالیت های رسانه‌ای اش از پرهیز کند؟! ۴) از کی تا حالا، روشنفکران غرب اندیش و خودباخته مانند ، به عنوان منبع معتبر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام قرار گرفته خدا می داند، اما جهت اطلاع عزیزان باید عرض شود امثال حاج سیاح در نزد حضرت امام هیچ وجاهتی نداشته اند و بلکه بالاتر، به عنوان تئوریزه کنندگان غرب زدگی و خودباختگی فرهنگی، همواره مورد ملامت و نکوهش شدید امام بوده اند. از این گذشته، در خاطرات او و سایر غرب اندیشان، اهانت و دروغ پردازی علیه و آموزه‌های دینی، یک اصل حاکم شمرده می‌شود که بر تمام آثار آنان سایه افکنده و بعنوان مفروضه ثابت تلقی شده است. ۵) نسبت دادن ارتحال حضرت معصومه(س) به ویروس یامیکروب،اوج بی سوادی نویسنده،وازقبیل ورود درامورغیرتخصصی است.اوبعدازچندقرن چگونه تشخیص داده که آن بانوی عالی مقام براثرویروس ازدنیارفته اند؟!اساسامطرح کردن این امورشائبه برانگیزوخلاف آداب،چه وجهی دارد؟ ۶)عدم برخورداری ازکمترین میزان عقلانیت،فهم غلط ولجاجت های کوردرمقابل بداهت های عقلی،نگاه غیرشرعی،نمونه ای ازفحاشی به تولیت محترم است،که بایدجبران شود. ۷) نقل جمله موهن وکینه ورزانه حاج سیاح که:«در ایران هم بخلاف حکم خدا،براعمال و ،مواخذه ومجازات نیست»نشان ازنوع نگاه نویسنده به روحانیت داردکه ازهمان دیدگاه دین ستیزانه غرب اندیشان خودباخته نشأت می‌گیرد. ۸)نتیجه تسلط اعضای ،درامور راهبردی مؤسسه تنظیم ونشر،این قبیل تولیدات رسانه‌ای است!(فتأمل) https://eitaa.com/mesaghکانال میثاق🇮🇷
هدایت شده از mesaghمیثاق
علامه مصباح و مخالفانش از نهضت آزادی و سازمان مجاهدین و باند مهدی هاشمی تا شریعتی و فرقان! اختصاصی 🔹جریان در تاریخ معاصر ایران، همواره با در ستیز بوده‌اند؛ چه اینکه وقتی جنس اصل در بازار اندیشه و سیاست وجود داشته باشد، مردم بصیر ایران سراغ نمی روند. ریشه بسیاری از دشمنی‌های دیروز و امروز با اندیشه و شخصیت آیت‌الله مصباح را در همین مسئله باید جست. 🔹نهضت آزادی که بعد از افول جبهه ملی در اردیبهشت ۴۰ با اعلام وفاداری به آرمانهای ملیگراها و مصدق، تاسیس شد، در سالهای بعد همواره به عنوان آلترناتیو یا جنس بدلی دو جریان در کشور شناخته میشد؛ ۱. جریان مذهبی وابسته به روحانیت اصیل. ۲.جریان ملی گرایی که مورد اعتماد آمریکایی‌ها بود و خود آلترناتیو هیئت حاکمه تلقی میشد و درباره همواره از آنان به همین جهت هراس داشت. 🔹نهضتی ها در یک انشعاب متصل با جبهه ملی تشکیل شدند؛ اما با ظاهری مذهبی و ژست مبارزه با دربار! صدالبته تحرکات سیاسی آنان در دهه چهل را نمی‌توان نادیده گرفت اما این اقدامات تماما در چارچوب مبارزات پارلمانتاریستی بود؛ یعنی تلاش برای رفرم های سیاسی، در چارچوب حفظ اصل نظام فاسد پهلوی. 🔹نهضتی ها از ابتدای دهه چهل تلاش داشتند در صفوف روحانیت کنند؛ در بدو تاسیس تلاش کردند با امام خمینی (که بعد از ارتحال آیت‌الله بروجردی در زمره مراجع طراز اول قم شناخته می شد) دیدار داشته باشند؛ امام به احزاب سیاسی بود آنان را نپذیرفت؛ آقای خسروشاهی را واسطه کردند اما بی نتیجه ماند. بار دیگر به علامه طباطبایی متوسل شدند اما بازهم نتیجه مطلوب را نگرفتند. 🔹از دل نهضت از حدود ۴۴ تا ۴۹ سازمان مجاهدین خلق درآمد؛ بازهم با انشعاب متصل! بنیانگذاران اولیه سازمان، شاخه دانشجویی نهضت بودند. مجاهدینی ها مرید فکری بودند اما مشی سیاسی نهضت را برای مبارزه نمی پسندیدند و به مرام مسلحانه روی آوردند. روشی که امام از ابتدای نهضت مخالف آن بود؛ چه از سوی جریانهای اصیل مانند موتلفه باشد، یا از سوی تشکلهای التقاطی مانند مجاهدین. 🔹اعضای سازمان مجاهدین در ایران اعتماد برخی از روحانیان مبارز موجه را به دست آوردند. حمایت مالی از وجوهات شرعیه و استفاده از اعتبار معنوی روحانیت، موجب شد در کوتاه مدت به قدرتی بزرگ تبدیل شوند. فقط یک مانع بر سر راه داشتند و آن شخص امام بود. آنان دوبار برای مذاکره با امام و جلب اعتماد و حمایت ایشان به نجف رفتند ولی هر دوبار دست خالی برگشتند. در نجف عضو سازمان شده بود و تمام تلاشش را کرد برای جلب نظر امام اما بی نتیجه ماند و در نهایت چندین ماه با امام قهر کرد! سازمانی ها تاییدیه مکتوب از آقای طالقانی داشتند، تاییدیه هاشمی هم به دست ساواک افتاد و همین موجب زندانی شدنش شد. منتظری هم سال ۵۱ در نامه به امام، سازمان را تایید کرد. امام اما به این نامه ها توجهی نکرد؛ چون انحراف سازمان برایش واضح بود. 🔹شریعتی اما ابتدا در دهه سی، جزو جنبش سوسیالیستهای خداپرست بود. بعد از سفر به اروپا، در کنار ابراهیم یزدی و محمد نخشب، جزو جمع پنج نفره شاخه دانشجویی نهضت آزادی بود. بعد از ورود به ایران، قرائتی سوسیالیستی از اسلام ارائه داد که برای محافل سیاسی و مبارزاتی بسیار جذاب بود؛ از جمله مشتری های ثابت شریعتی، اعضای سازمان مجاهدین بودند. 🔹خروجی و نتیجه آثار شریعتی بعدا منجر به تشکیل گروهک مسلح شد! آنان مرحوم آیت‌الله شهید قاسم اسلامی را صرفا بخاطر نقد آثار شریعتی ترور کردند! فرقانیسم اسلامی که این روزها اعتدالیها برچسبش را نثار طیفی از انقلابیها می‌کنند، از دل آثار بازرگان و شریعتی درآمده است! 🔹باند مخوف مهدی هاشمی با عنوان از نظر فکری به نحله های انحرافی مثل مرتبط بود که فرزندش هم اکنون نیز از طرفداران نهضت آزادی است. آنان برخی چهره های روحانی مثل آیت‌الله شمس آبادی را صرفا بخاطر مخالفت با کتاب ، به قتل رساندند. امام برخی روحانیان مبارز که قصد شرکت در تحصن کلیسای سن مری(در حمایت از مهدی هاشمی) داشتند را منع کرده و از تعبیر استفاده کرده بود. منتظری اما نه پیش از انقلاب که حتی هنگام محاکمه مهدی هاشمی، بازهم او را یک انقلابی درجه یک می دانست! ⭕️آیت‌الله مصباح از ابتدا با افکار التقاطی میانه ای نداشت؛ هرگز گروه های مبارز مسلحانه منحرف را تایید نکرد. از دهه۴۰ تا کنون همواره مورد غیض و غضب نحله های التقاطی بوده است. 🔻شبهات و شایعات و نارواگویی های بعد از ارتحال علامه مصباح را اگر ردیابی کنید، در اغلب موارد به همین کانون‌های فکری و سیاسی می رسید؛ از نهضتی ها و نوشریعتی ها تا نوفرقانی ها و وابستگان جریان منتظری. انقلابی نماها همواره آدرس غلط می دهند! مراقب باشیم... 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔴📢 صدای انقلابیون انقلاب اسلامی را
💠 علامه مصباح و مخالفانش❗️ از نهضت آزادی و سازمان مجاهدین و باند مهدی هاشمی تا شریعتی و فرقان 🔹جریان در تاریخ معاصر ایران، همواره با در ستیز بوده‌اند؛ چه اینکه وقتی جنس اصل در بازار اندیشه و سیاست وجود داشته باشد، مردم بصیر ایران سراغ نمی روند. ریشه بسیاری از دشمنی‌های دیروز و امروز با اندیشه و شخصیت آیت‌الله مصباح را در همین مسئله باید جست. 🔹نهضت آزادی که بعد از افول جبهه ملی در اردیبهشت ۴۰ با اعلام وفاداری به آرمانهای ملیگراها و مصدق، تاسیس شد، در سالهای بعد همواره به عنوان آلترناتیو یا جنس بدلی دو جریان در کشور شناخته میشد؛ ۱. جریان مذهبی وابسته به روحانیت اصیل. ۲.جریان ملی گرایی که مورد اعتماد آمریکایی‌ها بود و خود آلترناتیو هیئت حاکمه تلقی میشد و درباره همواره از آنان به همین جهت هراس داشت. 🔹نهضتی ها در یک انشعاب متصل با جبهه ملی تشکیل شدند؛ اما با ظاهری مذهبی و ژست مبارزه با دربار! صدالبته تحرکات سیاسی آنان در دهه چهل را نمی‌توان نادیده گرفت اما این اقدامات تماما در چارچوب مبارزات پارلمانتاریستی بود؛ یعنی تلاش برای رفرم های سیاسی، در چارچوب حفظ اصل نظام فاسد پهلوی. 🔹نهضتی ها از ابتدای دهه چهل تلاش داشتند در صفوف روحانیت کنند؛ در بدو تاسیس تلاش کردند با امام خمینی (که بعد از ارتحال آیت‌الله بروجردی در زمره مراجع طراز اول قم شناخته می شد) دیدار داشته باشند؛ امام به احزاب سیاسی بود آنان را نپذیرفت؛ آقای خسروشاهی را واسطه کردند اما بی نتیجه ماند. بار دیگر به علامه طباطبایی متوسل شدند اما بازهم نتیجه مطلوب را نگرفتند. 🔹از دل نهضت از حدود ۴۴ تا ۴۹ سازمان مجاهدین خلق درآمد؛ بازهم با انشعاب متصل! بنیانگذاران اولیه سازمان، شاخه دانشجویی نهضت بودند. مجاهدینی ها مرید فکری بودند اما مشی سیاسی نهضت را برای مبارزه نمی پسندیدند و به مرام مسلحانه روی آوردند. روشی که امام از ابتدای نهضت مخالف آن بود؛ چه از سوی جریانهای اصیل مانند موتلفه باشد، یا از سوی تشکلهای التقاطی مانند مجاهدین. 🔹اعضای سازمان مجاهدین در ایران اعتماد برخی از روحانیان مبارز موجه را به دست آوردند. حمایت مالی از وجوهات شرعیه و استفاده از اعتبار معنوی روحانیت، موجب شد در کوتاه مدت به قدرتی بزرگ تبدیل شوند. فقط یک مانع بر سر راه داشتند و آن شخص امام بود. آنان دوبار برای مذاکره با امام و جلب اعتماد و حمایت ایشان به نجف رفتند ولی هر دوبار دست خالی برگشتند. در نجف عضو سازمان شده بود و تمام تلاشش را کرد برای جلب نظر امام اما بی نتیجه ماند و در نهایت چندین ماه با امام قهر کرد! سازمانی ها تاییدیه مکتوب از آقای طالقانی داشتند، تاییدیه هاشمی هم به دست ساواک افتاد و همین موجب زندانی شدنش شد. منتظری هم سال ۵۱ در نامه به امام، سازمان را تایید کرد. امام اما به این نامه ها توجهی نکرد؛ چون انحراف سازمان برایش واضح بود. 🔹شریعتی اما ابتدا در دهه سی، جزو جنبش سوسیالیستهای خداپرست بود. بعد از سفر به اروپا، در کنار ابراهیم یزدی و محمد نخشب، جزو جمع پنج نفره شاخه دانشجویی نهضت آزادی بود. بعد از ورود به ایران، قرائتی سوسیالیستی از اسلام ارائه داد که برای محافل سیاسی و مبارزاتی بسیار جذاب بود؛ از جمله مشتری های ثابت شریعتی، اعضای سازمان مجاهدین بودند. 🔹خروجی و نتیجه آثار شریعتی بعدا منجر به تشکیل گروهک مسلح شد! آنان مرحوم آیت‌الله شهید قاسم اسلامی را صرفا بخاطر نقد آثار شریعتی ترور کردند! فرقانیسم اسلامی که این روزها اعتدالیها برچسبش را نثار طیفی از انقلابیها می‌کنند، از دل آثار بازرگان و شریعتی درآمده است! 🔹باند مخوف مهدی هاشمی با عنوان از نظر فکری به نحله های انحرافی مثل مرتبط بود که فرزندش هم اکنون نیز از طرفداران نهضت آزادی است. آنان برخی چهره های روحانی مثل آیت‌الله شمس آبادی را صرفا بخاطر مخالفت با کتاب ، به قتل رساندند. امام برخی روحانیان مبارز که قصد شرکت در تحصن کلیسای سن مری(در حمایت از مهدی هاشمی) داشتند را منع کرده و از تعبیر استفاده کرده بود. منتظری اما نه پیش از انقلاب که حتی هنگام محاکمه مهدی هاشمی، بازهم او را یک انقلابی درجه یک می دانست! 🔴⬅️ آیت‌الله مصباح از ابتدا با افکار التقاطی میانه ای نداشت؛ هرگز گروه های مبارز مسلحانه منحرف را تایید نکرد. از دهه۴۰ تا کنون همواره مورد غیض و غضب نحله های التقاطی بوده است. ◽️تحلیل 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔴📢 صدای انقلابیون انقلاب اسلامی را ازاینجابشنوید 🔻 با فوروارد کردن مطالب کانال، را به دوستانتان معرفی کنید . 🎋🌹 🌹☘🌺🌹🌿🍁🌸🌹🌼 https://eitaa.com/mesagh @mesagh 🌴🌴🌴 👈لطفا منتشرکنید  ‌