eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
185.5هزار عکس
167.5هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻« منافقین دست پرورده های هستند » این سخن امام خمینی روزی به مذاق عافیت طلبها وساده لوح ها خوش نیامد ! ✅ هم از روی ساده لوحی یا عافیت طلبی به زعم برخی تندروی قلمداد شد ! 💥شورای شهر تهران با یک مصوبه خیابانی که قبلاً به نام بود را بنام تغییر داد ! ❇️ سرکرده تروریستها، (خادمه صدام و خادم امروز تروریستها و شاهزاده های سعودی) چندی پیش باتوئیتی هم فرمایش امام را تایید کرد ! وهم بر روابط نفاق قدیم - جدید و داخلی - خارجی صحه گذاشت ! وهم پیشاپیش از این رخداد خبر داد ! وهم اینطوراز برخی ها تشکر کرد !!! ✅ آیا برای ساده لوحانی که همگام با دشمن بر می تازند حجتی باقی مانده است؟! ✅ محصول شورای شهر بدون نظارت استصوابی بعداز ۳ سال برای پایتخت ج.ا. ۱- هفت تیرکشی بود که اختلاف خانوادگیش را باپنج گلوله حل کرد ! ۲- مشمول تشکر کفتارهای تروریست شد ! https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴 | امکان دارد بایدن بیشتر رای بیاورد، ولی ترامپ رئیس جمهور آمریکا شود‼️ 🔻 انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مهم نیست که چه فردی در کل کشور بیشتر رای می آورد. به عنوان مثال در انتخابات قبلی هیلاری کلینتون حدود ۳ میلیون رای بیشتر آورد، ولی ترامپ برنده انتخابات شد. 🔹 دلیل این پدیده عجیب این است که ایالت ها به صورت مستقل رای گیری می کنند. به عبارت دیگر در آمریکا همزمان ۵۰ انتخابات به صورت موازی انجام میشود، که برآیند آن ها رییس جمهور را مشخص خواهد کرد. 🔹 پس مهم نیست که شما در کل کشور چه تعداد رای آورده اید، بلکه مهم این است که در کدام ایالت ها برنده شده اید و امتیاز آنها را کسب کرده اید. اینکه شما یک ایالت را با اختلاف ۱% یا ۲۰ % برنده شوید در امتیاز شما فرقی ندارد. 🔹 از طرفی وزن ایالت ها یکسان نیست. ایالت های بزرگ تر به اصطلاح رای الکتورال بیشتری دارند. مثلا کالیفرنیا ۵۵ امتیاز دارد ولی آلاسکا فقط ۳ امتیاز دارد. روی هم رفته ۵۳۸ امتیاز وجود دارد پس هر فردی ۲۷۰ امتیاز کسب کند برنده انتخابات خواهد شد؛ حتی اگر در ایالت های دیگر با اختلاف زیاد ببازد و در کل کشور رای کمتری کسب کند. 🔻 : 🔹 فرض کنید در یک مدرسه پنج کلاس داریم که قرار است با رای خود مدیر مدرسه را انتخاب کنند. ولی این طور نیست که همه در حیاط مدرسه جمع شوند و با هم رای بدهند. بلکه هر کلاس جداگانه در داخل خودش رای خواهد داد، و مبصر هر کلاس برآیند کلاس را به صورت یک امتیاز اعلام می کند. حالا ممکن است یک کاندیدا در ۳ کلاس به صورت بسیار ناپلئونی برنده شود و در ۲ کلاس شکست مفتضحانه ای داشته باشد. در چنین حالتی این فرد مدیر مدرسه خواهد شد، در صورتی که اگر همه رای ها را یک جا شمارش می کردیم، بازنده انتخابات می بود 🖌 https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
چرا ، را«خسرالدنیا والآخره» نامید؟! 💥ویژه/ بازنشر برای نخستین بار 🔹هدفِ تهاجم فرهنگی دشمن این است که ذهن مردم را عوض کند؛ از راه اسلام منصرف نماید و از مبارزه ناامید سازد. آن آقایی که خودش -به حسب آنچه که ما میبینیم- خسرالدنیا و الآخره است، بر میدارد مینویسد که «ملت ایران خسر الدنیا و الآخره شده‌اند»! مینویسند و چاپ هم میکنند که «مسلمانهای عالم و از جمله ملت ایران، خسر الدنیا والآخره شدند.» چرا؟ چون با آمریکا جنگیدند؛ مقصودش این است! این، خسر الدنیا و الآخره بودن است؟! ملت ایران که توانست خود را از نجات دهد؛ توانست خود را از ذلّت و ننگ ارتباط و اتّصال با رژیم منحوس دست نشانده فاسد پهلوی و نجات دهد و این‌طور شجاعت و شهامت و سربلندی در دنیا از خود به نمایش بگذارد و در جاده آزادگی گام نهد، خسر الدنیا و الآخره است؟! این جوانان ما، این خانواده‌های مؤمن ما، این زن و مرد دلباخته دین و عاشق راه خدا، خسر الدنیا و الآخره‌اند؟! خودشان خسر الدنیا و الآخره‌اند! کسی که این را میگوید، حقیقتاً خسر الدنیا و الآخره است؛نه دنیا دارند، نه‌آخرت. دنیاشان، ؛آخرتشان هم بلاشک،قهر و عذاب الهی است. نسبت به‌مردم این حرفها را میزنند و پخش هم میکنند.برای چه پخش میکنند؟برای این‌که مردم را متزلزل کنند؛ برای این‌که ایمان مردم را عوض کنند.این،کار کیست؟کار همان دشمنی که استقلال اقتصادی به ضرر اوست،استقلال سیاسی به ضرر اوست؛استقلال فرهنگی به ضرر اوست. ! https://eitaa.com/mesagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
1⃣ خطرناکتر است یا ⁉️ 2⃣ بازرگان و‌غربزده ها خطرناکتر از اند که عامل ۱۷۰۰۰ ترور بودند 3⃣ دستور تخریب پناهیان؛ چرا⁉️ 4⃣ خدمات بزرگ‌سپهبد قرنی و خیانتها لیبرالها 👈 شاید مهم‌ترین سخنرانی استاد پناهیان و شروع تخریب‌ها رو بشه سخنرانی ایشون درباره ترور سپهبد قرنی به دست لیبرال‌ها و فرزندان معنوی بازرگان و انتقاد از شورای شهر تهران در نامگذاری خیابانی به اسم بازرگان دونست! پ.ن: بنا بر بسیاری از شواهد، گروهک فرقان که سپهبد قرنی را ترور کردند، شاخه نظامی سازمان مجاهدین (فرزندان عزیزِ بازرگان!) بودند.علیرضا پناهیان https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔻رسوایی مذاکره‌کنندگان | مذاکره با شیطان / بخش دوم 🔸رئيس که همراه وزير خارجه و چند تن از وزرا جهت شركت در جشن سالگرد استقلال در روز 9آبان1358 به این کشور سفر کرده بود همراه با وزیر خارجه دولت موقت، دکتر با «برژینسكی» مشاور امنيت ملی رئیس‌جمهور امريكا در یک جلسه یک و نیم ساعته به مذاکره پرداخت. مذاکره مهندس بازرگان با برژینسکی قبل از ملاقات با رئیس‌جمهور الجزایر بود. 🔹این خبر در میان اعجاب با سرعت توسط خبرگزاری‌ها به همه جهان مخابره شد. 🔸این ملاقات برای مهندس بازرگان و دولت او بسیار گران تمام شد. همان‌گونه که مصاحبه ایشان با و بیان این موضوع که «من از اول با انقلاب موافق نبودم و خواستار سیاست گام به گام بودم و اینک نیز به همان سیاست اعتقاد دارم و آن را از بهتر می‌دانم»، برای ایشان و همفکرانش بسیار گران تمام شد و لبه تیز حمله همه را به سویشان گرداند. 🔹مذاكره رئيس دولت موقت و وزير خارجه او با برژينسكی، مشاور امنيت ملی كارتر در الجزاير آنچنان مردم انقلابی و مسلمان ايران را به خروش آورد و آنچنان برای دو طرف کوبنده بود كه پيروان خط سازش و طرف‌هاي امريكايی آنها به دليل آثار و عواقب آن، هيچ‌ كدام مسئوليت پيشنهاد شروع آن را نپذيرفتند و برگردن طرف مقابل انداختند. 🔸برای روشن‌تر شدن موضوع، نظريات هر دو آورده می‌شود: مهندس در این‌باره در مصاحبه‌ای با خبرگزاری پاریس بیان داشته است: سه‌شنبه گذشته یعنی دو روز قبل از عزیمت من به الجزایر کاردار سفارت امريكا در تهران به من اطلاع داد که برژینسکی مایل است هنگام اقامت من در الجزایر، ملاقات و مذاکره انجام دهد و امروز این دیدار انجام شد. 🔹دکتر ابراهیم یزدی پس از بازگشت از الجزایر و اطلاع از مخالفت گسترده با این ملاقات کاملاً غافلگیر می‌شود؛ با عجله مطالبی کاملاً متناقض با مهندس بازرگان را بیان می‌دارد و موجب رسوايی بیشتر خود و دوستانش می‌گردد: ایشان در پاسخ به سؤال خبرنگاری که پرسیده بود که آیا قبل از سفر موضوع ملاقات با برژینسکی با امام مطرح شده بود یا نه بیان داشت: 🔸اینکه چه کسانی به الجزایر می‌آمدند به درستی نمی‌دانستیم! بنابراین کلیات مسائل و گفت‌وگوهای احتمالی که ممکن بود پیش بیاید را خدمت ایشان [حضرت امام] مطرح کردیم. تصور می‌کنم آنچه را که در مورد انجام داده بودیم و آنچه را که در مدنظر داشتیم [برای استرداد شاه] انجام دهیم، امام تأیید کردند. (البته ایشان بیان نکرده‌اند آنچه را که باید به امام می‌گفته‌اند، نگفته‌اند!) اما ایشان دقت نکرده است که مهندس بازرگان بیان داشته است که دو روز قبل از سفر به الجزایر، کاردار سفارت در ایران از ایشان چنین درخواستی را نموده است! و دکتر یزدی نیز از این جریان مطلع بوده است! حال باید پرسید مهندس بازرگان درست گفته است یا دکتر ابراهیم یزدی؟! (مقاله انقلاب اسلامی و بازخوانی ریشه‌های تنفر ملت ایران از آمریکا، فصلنامه 15خرداد ص190-188، شماره30) بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی قم https://eitaa.com/mesagh
🔴📢ماجرای و و سخنی با آقای دوران استیکال از نام امام سرآمده است! 💥اختصاصی 🔹چندیست دقیقا در آستانه انتخابات۱۴۰۰، یهویی یاد امام افتاده‌اند و رگ گردن شان برای آرمان‌ها و اندیشه‌های آن رهبر کبیر و همیشه جاوید، باد کرده است! 🔹برای مردم از خطر می‌گويند و نگران نگاه کاریکاتوری به اندیشه ایشان شده‌اند و یاد وصیت‌نامه تاریخی ایشان افتاده‌اند! 🔹صد البته وظیفه ذاتی این جماعت سال‌هاست همین بوده و متأسفانه کارنامه سیاهی در ادای این وظيفه رقم زده‌اند! حال باید پرسید چه شده که در آستانه انتخابات، یک مرتبه یاد امام افتاده‌اند! 🔹حتما عدم یادکرد از امام در قطعنامه راهپیمایی۲۲بهمن و سالگرد انقلاب اسلامی، خطای راهبردی است اما... 🔹آقای مصطفوی! تحریف امام آن هنگام شروع شد که بعد از ارتحال حاج احمدآقای عزیز، انقلابی و ولایی، مؤسسه تنظیم و نشر را لانه کردید و امثال شیخ الشریعه و عباسعلی روحانی و نوری و باقی و بالانشین شدند و جایگاه تفسیر اندیشه امام را غصب کردند و حزب‌اللهی‌ها کنار زده شدند! ⭕️تحریف امام وقتی شروع شد که... 🔻 با نام و اعتبار ایشان و با پول بی زبان بیت‌المال، زمینه انتشار مواضع دگراندیشان و سکولارهای غربگرا را فراهم کردید که نه تنها نسبتی با اندیشه‌های امام نداشتند که کارنامه سیاه آنان در جهت تقابل با اسلام ناب و گرایش به غرب وحشی و شیطان بزرگ، پیش چشم همگان است. 🔻یک عنصر مرموز مثل زیباکلام در رسانه رسمی شما انقلاب اسلامی را حاملگی ناخواسته خواند! و بعد از اعتراض دلسوزانه برخی خط امامی های واقعی، یواشکی حذفش کردید! 🔻 جماران را به کانون اجتماع نحله های غربگرا تبدیل کردید و زمینه تفسیر یک طرفه و مصادره ناجوانمردانه امام را فراهم کردید. 🔻 بر مرقد مطهر ایشان، آن بنای مجلل با آن هزینه‌های سرسام آور و معماری بی ربط و اشرافی را ساختید و خون به دل محرومین و مستضعفان و اصحاب صدیق امام کردید 🔻 آن پیام‌های موهن را در ارتحال یاران واقعی امام آیات محمد یزدی و علامه مصباح دادید و آن پیام های بلند بالا را در فوت فیرحی(که نسبتی با اندیشه امام نداشت، اگر نگوییم نسبت عکس داشت) صادر کردید. 🔻 اعتبار و نام امام را دستمایه فشار بر شورای نگهبان برای تایید صلاحیت جهت کاندیداتوری خبرگان کرديد و بدون شرکت در امتحان خبرگان، انتظار داشتید اجتهاد تان برخلاف رویه، همینطوری تایید شود! 🔻 مراد سیاسی شما، آقای ، در تحریفی آشکار و نسبتی ناروا، مدعی موافقت امام با حذف شد! 🔻رییس جمهور محبوب شما و ، در حضور شما در حرم امام، سخنان گهربار و فرازمانی ایشان را مشتی کلمات بی روح نامید! 🔻 در (عموی همسر شما) به قلم قائم مقام موسسه تنطیم و نشر با دو نفر دیگر، و همچنین در دایره‌المعارف تشیع به قلم ، در تحریف امام به بار آوردند و شما دم نزدید! 🔻 در مجله ضاله ، مردم قهرمان ایران را به خاطر وفاداری به آرمان‌های امام و انقلاب، خسرالدنیا والآخره نامید و جز رهبری عزیز، کسی از مدعیان خط امام جوابش نداد. 🔻 همپالگی های سیاسی شما در عصر سیاه اصلاحات، همه شعارهای اصیل انقلاب و امام را به ورطه نابودی کشاندند و اگر مجاهدت رهبری و سربازان مخلص انقلاب و برخی بزرگان مثل نبود، تا هدم ارزشهای انقلاب پیش می رفتند! 🔻تحریف یعنی خاطره‌سازی های تحریف آمیز جریان سیاسی غربگرا از امام؛ از هاشمی تا دعایی و سایر دوستان و آشنایان تان! 🔻تحریف یعنی همراهی مدعیان خط امام با که قصدشان هدم نظام اسلامی بود که امام آن را از می‌دانست. 🔻تحریف یعنی آن نوشته جات پرغلط مجموعه‌های اقماری متکثر که با نام امام و برخلاف افکار و سیره ایشان منتشر شده و می‌شود. @mesagh ⭕️مردم ایران امام را خوب می‌شناسند! چه اینکه با نام و یاد و افکار و محبت او بزرگ شده‌اند. مردم ایران و تحریف امام را هم خوب می‌شناسند!! چه اینکه هرگز شما را به عنوان میراث دار مکتب امام نپذیرفتند و با ملاحظه دقیق کارنامه غیرقابل قبول شما در دفاع از ، فریاد زدند؛ نواده روح‌الله، سیدحسن نصرالله! 🔶حزب‌اللهی‌ها همه زندگی شان را وقف امام کرده‌اند؛ هنوز هم هر وقت لازم باشد، برای دفاع از امام و نظام، جان و جوان می دهند. تهمت تحریف یا حذف امام به این امت انقلابی نمی‌چسبد! شما بهتر است فکری به حال خود کنید! 🔹حلقه جماران که امروز به سان یک نحله ، برخلاف سیره و رویه حاج احمدآقای عزیز، در پیروی از فرامین و اندیشه‌های ولی فقیه حاضر، کارنامه قابل قبولی ندارد، صلاحیت دم زدن از نام امام را ندارد. ۲۴بهمن ۹۹
⚫️نگاهی به کارنامه رئیس دولت موقت و دبیرکل وقت نهضت آزادی مهندس بازرگان ⚖️30 بهمن سالروز اعلان عدم صلاحیت سیاسی دائمی نهضت آزادی توسط امام خمینی دولت موقت دولتی بود که که مرحوم امام قدس سره الشریف با انتخاب شخص اول آن موافق نبود و بنابر مصالح و توصیه‌های جمعی وی را در آن قاموس پذیرفت و امروز همان دولت مطلوب شخصیت‌های غرب‌زده است و انگیزه‌های فراوانی برای تحریف تاریخ به نفع شخصیت‌های دولت وجود دارد و این تاریخ، فرصت خوبی است برای بازبینی برش‌های مختلفی از زندگی رئیس دولت موقت و دبیرکل وقت نهضت آزادی، جناب مهندس بازرگان: 🔸تضعیف نهادهای انقلابی توسط دولت موقت بازرگان « از آغاز و شکل‌گیری دولت موقت جناب آقای یا اشتباه در کار بوده یا املا و دیکته از و تعمدی در کار بوده که تلاش می‌شد نهادهای انقلابی با حیله‌هایی تضعیف شوند، بلکه از بین بروند.»(روزنامه جمهوری اسلامی، 28اردیبهشت1362،ص12) 🔹حمایت بازرگان از جلادهای منافق «مجاهدین خلق شما فرزندان نهضت آزادی هستید. در سال 1343 که در زندان بودیم به دنیا آمدید و راه خود را پیش گرفتید، بدون این‌که از خانه فرار کرده یا اخراج شده باشید.»(یادداشت بازرگان-روزنامه میزان 13اردیبهشت1360) 🔸دیدگاه امام خمینی قدس سره الشریف نسبت به عمل‌کرد نهضت آزادی «به حسب این پرونده‌های قطور و نیز ملاقات‌های مکرر اعضای نهضت، چه در منازل خودشان و چه در و به حسب آنچه من مشاهده کردم از انحرافات آن‌ها، که اگر خدای متعال عنایت نفرموده بود و مدتی در باقی مانده بودند ملت‌های مظلوم به ویژه ملت عزیز ما اکنون در زیر چنگال امریکا و مستشاران او دست و پا می‌زدند و اسلام عزیز چنان سیلی از این ستمکاران می‌خورد که قرن‌ها سر بلند نمی‌کرد، و به حسب امور بسیار دیگر، نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانون‌گذاری یا قضایی را ندارند؛ و ضرر آنها، به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را خواهند کرد و نیز با دخالت بی‌مورد در کریم و احادیث شریفه و تأویل‌های جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهک‌های دیگر، حتی منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان، بیشتر و بالاتر است »(30بهمن1366، همان، ج 20، ص 481) 🔹افشاگری سیدمحمد خاتمی (باغی انقلاب و از سران فتنه 88) «جریانی که شما در راس آن قرار دارید همواره از جمهوری اسلامی البته با توجیهات گوناگون اظهار نارضایتی و حتی مخالفت قولی و عملی کرده است و چه نقصی در کار شما است که فردی چون امیر انتظام جاسوس و مزدور آمریکا تا سطح معاونت نخست‌وزیر و سخنگوی دولت موقت بالا می‌آید؛ لابد امیر انتظام هم آمریکایی نیست؟»(سرمقاله 18مهر1360روزنامه کیهان) 🔸مخالفت بازرگان با شعار مرگ بر آمریکا مقام معظم رهبری:«به خاطر دارم در جلسات یک روز رئیس هیئت دولت موقت با عصبانیت به این مضمون و با ناراحتی در کمال تعجب گفت: چرا این مرگ بر امريكا را مردم ول نمی‌کنند!؟ 🔹 ما که از ناراحتی و تعجب ایشان به شدت متعجب و ناراحت شدیم، به ایشان گفتیم این چه حرفی است که می‌گویی؟! مگر می‌شود شعار مرگ بر امريكای مردم را که یک شعار طبیعی است و هیچ‌کس در ذهن مردم نگذاشته، بلکه فرهنگ مبارزه و این را به آنها یاد داده از ذهن مردم بگیریم و مگر چنین کاری جایز است؟(مقاله انقلاب اسلامی و بازخوانی ریشه‌های تنفر ملت ایران از آمریکا، 166-165، فصلنامه 15خرداد شماره 30) 🌴🌴🌴
29.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینید | دردنامه 🗒 در آخرین ماه‌های عمر خویش، نامه‌ای را منتشر کرد که به شهرت یافت. ❓اما چه اتفاقاتی در آن برهه از زمان افتاد که منجر به صدور شد؟ 🔍از سخنرانی عجیب آقای و نامۀ محرمانه مهندس تا عزل قائم مقام رهبری و جاودانه شدن دردنامۀ امام در تاریخ... 🌴🌴🌴
🔴📢زندگی بر دهانه آتشفشان 🔴📢در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه 2⃣ از 2⃣] تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات (همان ) که توسط و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند! یا چنان که در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری و به سان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند! برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در برای جا زدن مطهری در زمره حلقه ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت) مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است! و نه آنچنان که آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است! اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند! مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید. این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با و به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال خرده می گرفت. مخالفت با (معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد. مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه دانست. اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است. شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت. روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، و را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد. این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق و پرچمدار و نماد است. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔴📢 اینجا فریاد انقلاب اسلامی است 🔻 با فوروارد کردن مطالب کانال، را به دوستانتان معرفی کنید . 🎋🌹 🌹☘🌺🌹🌿🍁🌸🌹🌼 https://eitaa.com/mesagh @mesagh 🌴🌴🌴 🗳 👈لطفا منتشرکنید
صراحت در مقابله با و را از شهید مطهری بیاموزیم 🔴📢تصویر اعلامیه مشترک و در نقد آثار و افکار اشاره 🔹شهید مطهری، آقای شریعتی را وقتی معلمی ساده و ناشناس در مشهد بود، مستعد و موثر یافت و پایش را به مرکز مباحثات روشنفکری در دل تهران باز کرد. اما با مشاهده انحرافات فکری اش، و بعد از نا امیدی از تذکرات شفاهی و سایر راه های متعارف، نهایتا چاره را در مقابله و روشنگری یافت. ابتدا در زمان حیات وی نامه ای تفصیلی برای امام نوشت و بعد از فوت او در پاریس نیز در اعلامیه ای مشترک با بازرگان، بدون لکنت بر وجود مطالب ناصحیح در آثار و افکار شریعتی تصریح کرد. این اعلامیه در اوج محبوبیت شریعتی در محافل دانشگاهی، مبارزاتی و طیفی از حوزویان، انتشار یافت و مطهری در حقیقت آبرو و حیثیتش را بر سر دست گرفت برای ادای تکلیف و روشنگری نسبت به انحرافات فکری. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔴📢 اینجا فریاد انقلاب اسلامی است 🔻 با فوروارد کردن مطالب کانال، را به دوستانتان معرفی کنید . 🎋🌹 🌹☘🌺🌹🌿🍁🌸🌹🌼 https://eitaa.com/mesagh @mesagh 🌴🌴🌴 🗳 👈لطفا منتشرکنید
🔴شهید مطهری از تقابل با ، تا از سوی منحرفین ▫️استاد شهید مرتضی مطهری را باید از برجسته‌ترین شاگردان مکتب امام خمینی و سردار مقابله با انحراف و تذبذب در نهضت امام قلمداد کنیم. وی با تفقه و دقت نظر در آموزه‌های دینی پرداخت آن‌گونه که استاد بزرگ او در وصف آثارش می‌گوید:« آثاری که از او هست، بی استثنا، همه آثارش خوب است. و من کسی، دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم بی استثنا آثارش خوب است. »( امام خمینی 61/2/11) ▪️یکی از مولفه‌ها و ویژگی‌هایی که شهید مطهری را در این جایگاه ممتاز قرار داد، حضور وی در جبهه مقابله با نفوذ اندیشه‌های انحرافی در حوزه دین بود. عجیب آن‌که امروز عده‌ای تلاش دارند در سایه از ایشان چهره‌ای سکولار و التقاطی بسازند. ▫️شهید مطهری به خوبی دریافت آنچه که دین را در عصر حاکمیت ایدئولوژی‌های انسانی تهدید می‌کند ظهور و بروز مکاتب اومانیستی و حتی الحادی نیست بلکه شکل گیری است که استحاله تدریجی دین را نشانه رفته است. ▪️تلاش غیراصولی و غیرعالمانه برای به روز کردن دین توسط مدعیان دین‌شناسی همچون و ، حرکتی انحرافی بود که منجر به التقاط گردید. ▫️رهبر معظم انقلاب اسلامی در تشریح وضعیت فکری - فرهنگی آن دوران می فرمایند: «یک عده تحت تاثیر جاذبه‌های افکار نو و وارداتی، مجذوب این‌ها می‌شدند و سعی می‌کردند اسلام و فکر اسلامی و دین را با این‌ها تطبیق کنند؛ منتی هم سر دین می‌گذاشتند که ما اسلام را جوان‌پسند و مردمی و قابل قبول کرده‌ایم! گاهی اوقات کاسه از آش داغ تر هم می شدند و چند قدم هم جلوتر از صاحبان این فکرها پیش می رفتند، برای این که مبادا متهم به مرتجع بودن و این حرف‌ها شوند که این را هم ما در مواردی دیدیم. نبوت و توحید و معاد و مباحث امامت و مباحث فقهی و مباحث اجتماعی و سیاسی اسلام را به سمت مشابهات خودش در مکاتب بیگانه از اسلام و احیانا و به کلی بیگانه ی از دین کشاندند و منت هم سر اسلام می‌گذاشتند که ما آمدیم اسلام را همه کس فهم و همه کس پسند و در چشم‌ها شیرین کردیم!» (مقام معظم رهبری 82/2/18) ▪️لذا در آن دوران بود که اندیشه‌های مارکسیستی، لیبرالیستی، اگزیستانسیالیستی و دیگر ایسم‌های غربی توسط جریان‌های فکری داخلی به آموزه های دینی گره زده می شد و نسخه‌های اندیشه برای جلب نظر جوانان و جذب آنها به احزاب و گروه های سیاسی مختلف ارائه می‌گردید. ▫️نهضت آزادی، جبهه ملی، مجاهدین خلق(منافقین)، چریکهای فدایی خلق، حزب سوسیالیستهای خداپرست، حزب توده، گروهک فرقان و... از جمله گروه‌های ریز و درشتی بودند که در دهه 20 تا 50 در کشور شکل گرفته و کم و بیش از اندیشه التقاطی رنج می‌بردند و انتساب شهید مطهری؛ قهرمان مبارزه فکری با التقاط به این جریانات معلوم‌الحال جفایی تاریخی و غیراخلاقی است. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔴📢 اینجا فریاد انقلاب اسلامی است 🔻 با فوروارد کردن مطالب کانال، را به دوستانتان معرفی کنید . 🎋🌹 🌹☘🌺🌹🌿🍁🌸🌹🌼 https://eitaa.com/mesagh @mesagh 🌴🌴🌴 🗳 👈لطفا منتشرکنید
سران جریان انقلابی و مسئله تجدیدنظرخواهی در تصمیم شورای نگهبان فتوت شاخصه ثابت جریان انقلابی و اصل حاکم بر تمام رقابت‌های سیاسی است. جریان‌های غربگرا همواره از همین ویژگی سوءاستفاده کرده‌اند! نشان داده که متأسفانه برخی سران جبهه انقلابی، با تطبیق نادرست این اصل در حوادث واقعه، زمینه بازگشت مجدد عناصر غربگرا به عرصه مدیریت کلان سیاسی کسور را فراهم می‌کنند! این قبیل خطاهای راهبردی، نه تنها نشانه جوانمردی نیست که قطعا زمینه‌ساز خسارت سیاسی و مشارکت در پیشگیری از اصلاحات ساختاری است. اگر به تشخیص اعضای محترم و متقی شورای نگهبان، کسانی حقیقتا فاقد صلاحیت‌های حداقلی برای کاندیداتوری ریاست‌جمهوری هستند، آیا منطقی است که برخی چهره‌های انقلابی بخواهند برای تجدیدنظرخواهی در تصمیم شورا، پیشگام شوند!؟ و احیانا در پروژه و مشارکت ورزند؟ از یاد نبریم؛ شورای نگهبان با هیچ فرد و جناحی مشکل شخصی ندارد. آنان طبق مستندات تصمیم می‌گیرند. مشکل جریان انقلابی با طیف غربگرا که خدای ناکرده نیست، بحث بر سر منافع ملی و آرمان‌های انقلاب اسلامی است که بنا به تجربه ۸ ساله گذشته، توسط جریان اعتدال به مخاطره جدی افتاده است. حالا شورای نگهبان با لحاظ مستندات و مصالح عالیه نظام، تشخیص داده برخی کاندیداها در ناکارآمدی و فقدان صلاحیت‌های حداقلی، ادامه دهنده راه دولت روحانی هستند که وضع را به شرایط بغرنج فعلی کشانده است. در این شرايط، اگر کسانی از انقلابیون بخواهند بنا به هر توجیهی، در این تصمیم شورا تردید ایجاد کنند، نشانه فتوت نیست، خطایی راهبردی است! اشاره به یک تجربه تاریخی از خطاهای راهبردی برخی چهره‌های انقلابی، بسیار راهگشا و عبرت‌آموز است! بعد از استعفای از نخست‌وزیری دولت موقت(یک روز پس از تسخیر لانه جاسوسی) امام در جلسه فوری با اعضای شورای انقلاب، تصریح کردند که با حضور بازرگان در شورای انقلاب موافق نیستند. اما برخی سران جریان انقلابی، صرفا با این توجیه که در این صورت ممکن است انقلابی‌ها به انحصارطلبی متهم شوند و لازم است از ظرفیت همه نیروها استفاده شود، با اصرار از امام خواستند اجازه دهد بازرگان به شورا وارد شود. بازرگان وارد شورا شد، بنی‌صدر دو وزارت خانه خارجه و اقتصاد را در کابینه شورای انقلاب عهده‌دار شد و زمینه برای ریاست‌جمهوری اش بیش از پیش فراهم گردید. بعد از ورود بازرگان و برخی دیگر از همفکران او به شورا، او بعنوان دبیر شورا انتخاب گردید، بنی‌صدر هم مدتی بعد، همزمان با ریاست‌جمهوری، ریاست شورای انقلاب را به دست گرفت و عملا همین چهره‌های انقلابی که زمینه‌ساز امثال بازرگان به کریدور قدرت شده بودند، به دست همین عناصر لیبرال مسلک شدند و در شهریور ۱۳۵۹، با گذشت کمتر از یک سال از استعفای بازرگان و پیش از همه‌پرسی قانون اساسی، عملا شورای انقلاب به پایان راه خود رسید! جریان انقلابی با هیچ فردی مشکل شخصی ندارد و نباید داشته باشد؛ اما بعد از محرز شدن فقدان صلاحیت برخی افراد، تکلیف دارد که به تحکیم این تصمیم بپردازد. در این شرايط، پیشگام شدن بعضی چهره‌های انقلابی برای تجدیدنظرخواهی در مورد این افراد، اولا به ضرر منافع ملی است و بعد از آن، دامنگیر خود همین چهره‌های سیاسی عزیز می‌شود. اجمالا باید تصریح شود که هرگز عناصر لیبرال به دلیل این قبیل تحرکات، در مورد عناصر مؤمن و انقلابی تجدیدنظر نمی‌کنند و همچنان انگ انحصارطلبی و افراطی‌گری و... را برای تخریب جریان انقلابی بکار خواهند بست؛ چنانکه در تمام این سال‌ها، با آنکه نمایندگان آنها با عبور از فیلتر شورای نگهبان، بیشترین حضور را در مناصب کلان سیاسی داشته‌اند، هرگز دست از تخریب فقهای ارجمند شورای نگهبان برداشته‌اند! قرآن کریم فرمان داده که از تاریخ عبرت بگیریم.... # 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔴📢 صدای انقلابیون انقلاب اسلامی را ازاینجابشنوید 🔻 با فوروارد کردن مطالب کانال، را به دوستانتان معرفی کنید . 🎋🌹 🌹☘🌺🌹🌿🍁🌸🌹🌼 https://eitaa.com/mesagh @mesagh 🌴🌴🌴 🗳 👈لطفا منتشرکنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ دکتر ، عضو هیأت علمی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره): 📺 انتخابات در جمهوری اسلامی با انتخابات فرمایشی و صوری دوران به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. 📺 در مورد انتخابات در عصر پهلوی می‌گوید: از معجزه صندوق‌ها این بوده که اسم محمد را در صندوق می‌انداختند و اسم فضل‌الله بیرون می‌آمد. 📺 در عصر پهلوی، انتخابات صرفا منحصر در مجلس شورای‌ ملی بوده است اما در ، ما شاهد انتخابات مجلس شورای اسلامی، انتخابات ریاست‌ جمهوری، انتخابات خبرگان‌ رهبری و انتخابات شورای شهر و روستا هستیم. 📺 درصد شرکت‌کنندگان در انتخابات‌های جمهوری اسلامی و مردم در این انتخابات‌ها نیز با دوران پهلوی به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔴📢 صدای انقلابیون انقلاب اسلامی را ازاینجابشنوید 🔻 با فوروارد کردن مطالب کانال، را به دوستانتان معرفی کنید . 🎋🌹 🌹☘🌺🌹🌿🍁🌸🌹🌼 https://eitaa.com/mesagh @mesagh 🌴🌴🌴 👈لطفا منتشرکنید  ‌
هدایت شده از mesaghمیثاق
علامه مصباح و مخالفانش از نهضت آزادی و سازمان مجاهدین و باند مهدی هاشمی تا شریعتی و فرقان! اختصاصی 🔹جریان در تاریخ معاصر ایران، همواره با در ستیز بوده‌اند؛ چه اینکه وقتی جنس اصل در بازار اندیشه و سیاست وجود داشته باشد، مردم بصیر ایران سراغ نمی روند. ریشه بسیاری از دشمنی‌های دیروز و امروز با اندیشه و شخصیت آیت‌الله مصباح را در همین مسئله باید جست. 🔹نهضت آزادی که بعد از افول جبهه ملی در اردیبهشت ۴۰ با اعلام وفاداری به آرمانهای ملیگراها و مصدق، تاسیس شد، در سالهای بعد همواره به عنوان آلترناتیو یا جنس بدلی دو جریان در کشور شناخته میشد؛ ۱. جریان مذهبی وابسته به روحانیت اصیل. ۲.جریان ملی گرایی که مورد اعتماد آمریکایی‌ها بود و خود آلترناتیو هیئت حاکمه تلقی میشد و درباره همواره از آنان به همین جهت هراس داشت. 🔹نهضتی ها در یک انشعاب متصل با جبهه ملی تشکیل شدند؛ اما با ظاهری مذهبی و ژست مبارزه با دربار! صدالبته تحرکات سیاسی آنان در دهه چهل را نمی‌توان نادیده گرفت اما این اقدامات تماما در چارچوب مبارزات پارلمانتاریستی بود؛ یعنی تلاش برای رفرم های سیاسی، در چارچوب حفظ اصل نظام فاسد پهلوی. 🔹نهضتی ها از ابتدای دهه چهل تلاش داشتند در صفوف روحانیت کنند؛ در بدو تاسیس تلاش کردند با امام خمینی (که بعد از ارتحال آیت‌الله بروجردی در زمره مراجع طراز اول قم شناخته می شد) دیدار داشته باشند؛ امام به احزاب سیاسی بود آنان را نپذیرفت؛ آقای خسروشاهی را واسطه کردند اما بی نتیجه ماند. بار دیگر به علامه طباطبایی متوسل شدند اما بازهم نتیجه مطلوب را نگرفتند. 🔹از دل نهضت از حدود ۴۴ تا ۴۹ سازمان مجاهدین خلق درآمد؛ بازهم با انشعاب متصل! بنیانگذاران اولیه سازمان، شاخه دانشجویی نهضت بودند. مجاهدینی ها مرید فکری بودند اما مشی سیاسی نهضت را برای مبارزه نمی پسندیدند و به مرام مسلحانه روی آوردند. روشی که امام از ابتدای نهضت مخالف آن بود؛ چه از سوی جریانهای اصیل مانند موتلفه باشد، یا از سوی تشکلهای التقاطی مانند مجاهدین. 🔹اعضای سازمان مجاهدین در ایران اعتماد برخی از روحانیان مبارز موجه را به دست آوردند. حمایت مالی از وجوهات شرعیه و استفاده از اعتبار معنوی روحانیت، موجب شد در کوتاه مدت به قدرتی بزرگ تبدیل شوند. فقط یک مانع بر سر راه داشتند و آن شخص امام بود. آنان دوبار برای مذاکره با امام و جلب اعتماد و حمایت ایشان به نجف رفتند ولی هر دوبار دست خالی برگشتند. در نجف عضو سازمان شده بود و تمام تلاشش را کرد برای جلب نظر امام اما بی نتیجه ماند و در نهایت چندین ماه با امام قهر کرد! سازمانی ها تاییدیه مکتوب از آقای طالقانی داشتند، تاییدیه هاشمی هم به دست ساواک افتاد و همین موجب زندانی شدنش شد. منتظری هم سال ۵۱ در نامه به امام، سازمان را تایید کرد. امام اما به این نامه ها توجهی نکرد؛ چون انحراف سازمان برایش واضح بود. 🔹شریعتی اما ابتدا در دهه سی، جزو جنبش سوسیالیستهای خداپرست بود. بعد از سفر به اروپا، در کنار ابراهیم یزدی و محمد نخشب، جزو جمع پنج نفره شاخه دانشجویی نهضت آزادی بود. بعد از ورود به ایران، قرائتی سوسیالیستی از اسلام ارائه داد که برای محافل سیاسی و مبارزاتی بسیار جذاب بود؛ از جمله مشتری های ثابت شریعتی، اعضای سازمان مجاهدین بودند. 🔹خروجی و نتیجه آثار شریعتی بعدا منجر به تشکیل گروهک مسلح شد! آنان مرحوم آیت‌الله شهید قاسم اسلامی را صرفا بخاطر نقد آثار شریعتی ترور کردند! فرقانیسم اسلامی که این روزها اعتدالیها برچسبش را نثار طیفی از انقلابیها می‌کنند، از دل آثار بازرگان و شریعتی درآمده است! 🔹باند مخوف مهدی هاشمی با عنوان از نظر فکری به نحله های انحرافی مثل مرتبط بود که فرزندش هم اکنون نیز از طرفداران نهضت آزادی است. آنان برخی چهره های روحانی مثل آیت‌الله شمس آبادی را صرفا بخاطر مخالفت با کتاب ، به قتل رساندند. امام برخی روحانیان مبارز که قصد شرکت در تحصن کلیسای سن مری(در حمایت از مهدی هاشمی) داشتند را منع کرده و از تعبیر استفاده کرده بود. منتظری اما نه پیش از انقلاب که حتی هنگام محاکمه مهدی هاشمی، بازهم او را یک انقلابی درجه یک می دانست! ⭕️آیت‌الله مصباح از ابتدا با افکار التقاطی میانه ای نداشت؛ هرگز گروه های مبارز مسلحانه منحرف را تایید نکرد. از دهه۴۰ تا کنون همواره مورد غیض و غضب نحله های التقاطی بوده است. 🔻شبهات و شایعات و نارواگویی های بعد از ارتحال علامه مصباح را اگر ردیابی کنید، در اغلب موارد به همین کانون‌های فکری و سیاسی می رسید؛ از نهضتی ها و نوشریعتی ها تا نوفرقانی ها و وابستگان جریان منتظری. انقلابی نماها همواره آدرس غلط می دهند! مراقب باشیم... 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔴📢 صدای انقلابیون انقلاب اسلامی را
💠 علامه مصباح و مخالفانش❗️ از نهضت آزادی و سازمان مجاهدین و باند مهدی هاشمی تا شریعتی و فرقان 🔹جریان در تاریخ معاصر ایران، همواره با در ستیز بوده‌اند؛ چه اینکه وقتی جنس اصل در بازار اندیشه و سیاست وجود داشته باشد، مردم بصیر ایران سراغ نمی روند. ریشه بسیاری از دشمنی‌های دیروز و امروز با اندیشه و شخصیت آیت‌الله مصباح را در همین مسئله باید جست. 🔹نهضت آزادی که بعد از افول جبهه ملی در اردیبهشت ۴۰ با اعلام وفاداری به آرمانهای ملیگراها و مصدق، تاسیس شد، در سالهای بعد همواره به عنوان آلترناتیو یا جنس بدلی دو جریان در کشور شناخته میشد؛ ۱. جریان مذهبی وابسته به روحانیت اصیل. ۲.جریان ملی گرایی که مورد اعتماد آمریکایی‌ها بود و خود آلترناتیو هیئت حاکمه تلقی میشد و درباره همواره از آنان به همین جهت هراس داشت. 🔹نهضتی ها در یک انشعاب متصل با جبهه ملی تشکیل شدند؛ اما با ظاهری مذهبی و ژست مبارزه با دربار! صدالبته تحرکات سیاسی آنان در دهه چهل را نمی‌توان نادیده گرفت اما این اقدامات تماما در چارچوب مبارزات پارلمانتاریستی بود؛ یعنی تلاش برای رفرم های سیاسی، در چارچوب حفظ اصل نظام فاسد پهلوی. 🔹نهضتی ها از ابتدای دهه چهل تلاش داشتند در صفوف روحانیت کنند؛ در بدو تاسیس تلاش کردند با امام خمینی (که بعد از ارتحال آیت‌الله بروجردی در زمره مراجع طراز اول قم شناخته می شد) دیدار داشته باشند؛ امام به احزاب سیاسی بود آنان را نپذیرفت؛ آقای خسروشاهی را واسطه کردند اما بی نتیجه ماند. بار دیگر به علامه طباطبایی متوسل شدند اما بازهم نتیجه مطلوب را نگرفتند. 🔹از دل نهضت از حدود ۴۴ تا ۴۹ سازمان مجاهدین خلق درآمد؛ بازهم با انشعاب متصل! بنیانگذاران اولیه سازمان، شاخه دانشجویی نهضت بودند. مجاهدینی ها مرید فکری بودند اما مشی سیاسی نهضت را برای مبارزه نمی پسندیدند و به مرام مسلحانه روی آوردند. روشی که امام از ابتدای نهضت مخالف آن بود؛ چه از سوی جریانهای اصیل مانند موتلفه باشد، یا از سوی تشکلهای التقاطی مانند مجاهدین. 🔹اعضای سازمان مجاهدین در ایران اعتماد برخی از روحانیان مبارز موجه را به دست آوردند. حمایت مالی از وجوهات شرعیه و استفاده از اعتبار معنوی روحانیت، موجب شد در کوتاه مدت به قدرتی بزرگ تبدیل شوند. فقط یک مانع بر سر راه داشتند و آن شخص امام بود. آنان دوبار برای مذاکره با امام و جلب اعتماد و حمایت ایشان به نجف رفتند ولی هر دوبار دست خالی برگشتند. در نجف عضو سازمان شده بود و تمام تلاشش را کرد برای جلب نظر امام اما بی نتیجه ماند و در نهایت چندین ماه با امام قهر کرد! سازمانی ها تاییدیه مکتوب از آقای طالقانی داشتند، تاییدیه هاشمی هم به دست ساواک افتاد و همین موجب زندانی شدنش شد. منتظری هم سال ۵۱ در نامه به امام، سازمان را تایید کرد. امام اما به این نامه ها توجهی نکرد؛ چون انحراف سازمان برایش واضح بود. 🔹شریعتی اما ابتدا در دهه سی، جزو جنبش سوسیالیستهای خداپرست بود. بعد از سفر به اروپا، در کنار ابراهیم یزدی و محمد نخشب، جزو جمع پنج نفره شاخه دانشجویی نهضت آزادی بود. بعد از ورود به ایران، قرائتی سوسیالیستی از اسلام ارائه داد که برای محافل سیاسی و مبارزاتی بسیار جذاب بود؛ از جمله مشتری های ثابت شریعتی، اعضای سازمان مجاهدین بودند. 🔹خروجی و نتیجه آثار شریعتی بعدا منجر به تشکیل گروهک مسلح شد! آنان مرحوم آیت‌الله شهید قاسم اسلامی را صرفا بخاطر نقد آثار شریعتی ترور کردند! فرقانیسم اسلامی که این روزها اعتدالیها برچسبش را نثار طیفی از انقلابیها می‌کنند، از دل آثار بازرگان و شریعتی درآمده است! 🔹باند مخوف مهدی هاشمی با عنوان از نظر فکری به نحله های انحرافی مثل مرتبط بود که فرزندش هم اکنون نیز از طرفداران نهضت آزادی است. آنان برخی چهره های روحانی مثل آیت‌الله شمس آبادی را صرفا بخاطر مخالفت با کتاب ، به قتل رساندند. امام برخی روحانیان مبارز که قصد شرکت در تحصن کلیسای سن مری(در حمایت از مهدی هاشمی) داشتند را منع کرده و از تعبیر استفاده کرده بود. منتظری اما نه پیش از انقلاب که حتی هنگام محاکمه مهدی هاشمی، بازهم او را یک انقلابی درجه یک می دانست! 🔴⬅️ آیت‌الله مصباح از ابتدا با افکار التقاطی میانه ای نداشت؛ هرگز گروه های مبارز مسلحانه منحرف را تایید نکرد. از دهه۴۰ تا کنون همواره مورد غیض و غضب نحله های التقاطی بوده است. ◽️تحلیل 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔴📢 صدای انقلابیون انقلاب اسلامی را ازاینجابشنوید 🔻 با فوروارد کردن مطالب کانال، را به دوستانتان معرفی کنید . 🎋🌹 🌹☘🌺🌹🌿🍁🌸🌹🌼 https://eitaa.com/mesagh @mesagh 🌴🌴🌴 👈لطفا منتشرکنید  ‌
🔻رسوایی مذاکره‌کنندگان 🔴مذاکره با شیطان/بخش دوم ◀️مذاکره بازرگان و یزدی با آمریکا و تبعات آن 🔸رئيس که همراه وزير خارجه و چند تن از وزرا جهت شركت در جشن سالگرد استقلال در روز 9آبان1358 به این کشور سفر کرده بود همراه با وزیر خارجه دولت موقت، دکتر با «برژینسكی» مشاور امنيت ملی رئیس‌جمهور امريكا در یک جلسه یک و نیم ساعته به مذاکره پرداخت. مذاکره مهندس بازرگان با برژینسکی قبل از ملاقات با رئیس‌جمهور الجزایر بود. 🔹این خبر در میان اعجاب با سرعت توسط خبرگزاری‌ها به همه جهان مخابره شد. 🔸این ملاقات برای مهندس بازرگان و دولت او بسیار گران تمام شد. همان‌گونه که مصاحبه ایشان با و بیان این موضوع که «من از اول با انقلاب موافق نبودم و خواستار سیاست گام به گام بودم و اینک نیز به همان سیاست اعتقاد دارم و آن را از بهتر می‌دانم»، برای ایشان و همفکرانش بسیار گران تمام شد و لبه تیز حمله همه را به سویشان گرداند. 🔹مذاكره رئيس دولت موقت و وزير خارجه او با برژينسكی، مشاور امنيت ملی كارتر در الجزاير آنچنان مردم انقلابی و مسلمان ايران را به خروش آورد و آنچنان برای دو طرف کوبنده بود كه پيروان خط سازش و طرف‌هاي امريكايی آنها به دليل آثار و عواقب آن، هيچ‌ كدام مسئوليت پيشنهاد شروع آن را نپذيرفتند و برگردن طرف مقابل انداختند. 🔸برای روشن‌تر شدن موضوع، نظريات هر دو آورده می‌شود: مهندس در این‌باره در مصاحبه‌ای با خبرگزاری پاریس بیان داشته است: سه‌شنبه گذشته یعنی دو روز قبل از عزیمت من به الجزایر کاردار سفارت امريكا در تهران به من اطلاع داد که برژینسکی مایل است هنگام اقامت من در الجزایر، ملاقات و مذاکره انجام دهد و امروز این دیدار انجام شد. 🔹دکتر ابراهیم یزدی پس از بازگشت از الجزایر و اطلاع از مخالفت گسترده با این ملاقات کاملاً غافلگیر می‌شود؛ با عجله مطالبی کاملاً متناقض با مهندس بازرگان را بیان می‌دارد و موجب رسوايی بیشتر خود و دوستانش می‌گردد: ایشان در پاسخ به سؤال خبرنگاری که پرسیده بود که آیا قبل از سفر موضوع ملاقات با برژینسکی با امام مطرح شده بود یا نه بیان داشت: 🔸اینکه چه کسانی به الجزایر می‌آمدند به درستی نمی‌دانستیم! بنابراین کلیات مسائل و گفت‌وگوهای احتمالی که ممکن بود پیش بیاید را خدمت ایشان [حضرت امام] مطرح کردیم. تصور می‌کنم آنچه را که در مورد انجام داده بودیم و آنچه را که در مدنظر داشتیم [برای استرداد شاه] انجام دهیم، امام تأیید کردند. (البته ایشان بیان نکرده‌اند آنچه را که باید به امام می‌گفته‌اند، نگفته‌اند!) اما ایشان دقت نکرده است که مهندس بازرگان بیان داشته است که دو روز قبل از سفر به الجزایر، کاردار سفارت در ایران از ایشان چنین درخواستی را نموده است! و دکتر یزدی نیز از این جریان مطلع بوده است! حال باید پرسید مهندس بازرگان درست گفته است یا دکتر ابراهیم یزدی؟! (مقاله انقلاب اسلامی و بازخوانی ریشه‌های تنفر ملت ایران از آمریکا، فصلنامه 15خرداد ص190-188، شماره30) 🛑📢 ارد_ 👈 ‼️ ‼️ https://eitaa.com/mesagh @mesagh
۱- محمدرضا پهلوی در دهه پنجاه ساخت شش ناوشکن به نام شاهان ایرانی را به آمریکا سفارش داد: ناوهای ، ، نادر ، ، اردشیر و شاهپور. پول این ناوها پیشاپیش پرداخت شد. ۲- در نهایت، چهار ناو از آنها تا سال پنجاه و هشت ساخته و آماده تحویل شد: ، داریوش ، نادر و . اما دولت موقت با ادعای صلح‌طلبی از دریافت آنها سرباز زد. ۳- آمریکا در سال شصت و یک نام فرماندهان دریایی خود را بر این ناوهای ایرانی نهاد و آنها را به کار گرفت: شد کید۹۹۳ ، شد کالاگان۹۹۴ ، نادر شد اسکات۹۹۵ ، و ناو شد چندلر۹۹۶ . ۴- چند ماه پس از تسخیر شهر توسط رزمندگان ایران و قطع ارتباط عراق با خلیج فارس، در سال شصت و پنج برای حمایت از و شکستن روحیه رزمندگان دریایی ایران، این ناوها را وارد خلیج فارس کرد. ۵- ناو کید یا همان ، در عملیات ضدایرانی اسکورت توسط آمریکا نقش مهمی داشت. اما گروه در مرداد شصت و شش در مقابل چشم ناو کید۹۹۳ نفت‌کش بریجتون را منهدم کرد. ۶- ناو چندلر۹۹۶ یا همان در مهر شصت و شش به ناو گروه حمله کرد و پس از انهدام یک هلی کوپتر ناو چندلر، قایق ایرانی را منهدم و نادر و سه تن از همرزمانش را اسیر نمود. نادر و بر روی ناو انوشیروان، زیر شکنجه آمریکایی‌ها به شهادت رسیدند. ۷- در سال هزار و سیصد و هشتاد و چهار، آمریکا ناوهای ایرانی را به تایوان فروخت. نام ناوها را تغییر داد: شد تسو یینگ، داریوش شد سو آاو، نادر شد کی لونگ، و شد ما کونگ. ۸- قصه چهل و پنج ساله قرارداد ساخت ناوشکن‌های چهارگانه ایرانی و روند ماجراهای این ناوها در خلیج فارس و سپس در دریای چین، مایه‌ی یک رمان مفصل است؛ یا شاید یک فیلم سینمایی. توییت استاد حسن عباسی
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔻اعتراف سرکرده منافقین به قتل 🔴به مناسبت سال‌روز شهادت مرحوم شریف واقفی 🔹مرحوم شریف واقفی یکی از هزاران قربانی جنایات سازمان مجاهدین خلق بود. «فرزندان عزیز آقای » در طول حیات ننگین سازمان‌ها خیانت‌ها و جنایات بی‌شماری را مرتکب شدند. آن‌ها حتی به اعضای رده‌بالای سازمان خود نیز رحم نمی‌کردند و در صورت مشاهده کوچک‌ترین گرایش اسلامی فرد مورد نظر را ترور می‌کردند. متن زیر بخشی از اعترافات سرکرده منافقین به جنایت خونین سازمان منافقین و شهادت مرحوم شریف واقفی است: 🔸«نام خائن شماره ۱ مجید شریف واقفی، فارغ التحصیل رشته برق دانشگاه صنعتی بود. او در اوایل سال ۴۸ به سازمان پذیرفته شد... او مدت های مدیدی چهره واقعی ضد خلقی خود را به اعتبار وجود برخی معیارهای نادرست در سازمان پوشانده بود و از این نظر توانسته بود به مدارهایی از مسئولیت ارتقا یابد. 🔹اما بالاخره على رغم همه سال هایی که واقعیت وجودی خود را، انگیزه های ناسالم خود را پوشانده بود و علی رغم همه کوشش های مذبوحانه اش برای فرار از انتقاداتش بالاخره لبه تیز مبارزه را بالای سر خود و ضعف ها و نارسایی های عمیق ایدئولوژیک خود دید. 🔸او در ظاهر انتقادات خود را قبول نمود و حتی به طور کتبی تحلیل هایی از انگیزدهای ناسالم و ضعف های عمیق خود به عمل آورد(البته سازمان هیچگاه ده‌ها انتقادی که برایش آشکار شده بود و کتبا آن را نوشته بود برای خوانندگان خود رو نکرد که بالاخره معلوم گردد دورو و دروغ‌گو کیست) و از این نظر قرار شد با خلع تمام مسئولیت هایش به کار توده‌ای برود؛ اما در بطن، او نه تنها حاضر نشده بود با ضعف‌ها و نارسایی‌های عمیق ایدئولوژیک و انگیزه‌های ناسالم خود که طی ماه‌ها کار توضیحی برایش آشکار شده بود مبارزه کند، بلکه با اتخاذ بدترین شیوه خائنانه در صدد پیدا کردن موقعیت مناسبی برای ضربه زدن به سازمان و منحرف کردن مسیر انقلابی آن برآمد... 🔹او که تا دیروز چون ماری افسرده از زخم های شمشیر تیز مبارزه ایدئولوژیک نیش های مسموم و زهرآگین خود را در پس ده ها انتقاد از خود، پنهان کرده بود یک باره به تکاپو افتاد. با چند تن از عناصر متزلزل و کسانی که در همان مراحل اول مبارزه ایدئولوژیک تصفیه شده بودند، تماس برقرار کرد و با اغوای آنان در صدد برآمد برای خود دار و دسته‌ای تهیه ببیند... 🔸او بالاخره بعد از چهار ماه توطئه خائنانه علیه سازمان موفق می شود دو نفر از افرادی که یکی از آنها به طور کامل از سازمان اخراج شده بود (خائن شماره ۳ و نفر دیگر که مراحل انتقادی خود را می گذراند (خائن شماره ۲) و یک نفر دیگر را به طور بینابینی (به نام مستعار AZ) با خود همراه سازند. به هر حال آنها مسلما نمی توانستند برای مدت طولانی از پشت بر ما خنجر بزنند. مچ آن‌ها بزودی گرفته شد و راز خیانتهای ۴ ماهه آنان از پرده بیرون افتاد. از طرف سازمان، خائن شماره ۱(شریف واقفی) و خائن شماره ۲(مرتضی صمدیه لباف) محکوم به اعدام شدند. 🔹 با اعدام خائن شماره ۱ او به سزای خیانتهایش رسید در حالی که خائن شماره ۲ توانست از مهلکه جان سالم به در ببرد اما به چنگ پلیس افتاد...»(شوریدگی در تذبذب،سیدحمید روحانی، ص ۱۵۷_۱۵۶) 🔊 بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی ✅🌴https://eitaa.com/mesagh ✅🌴 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴📢 گام هفتم: بی‌اعتمادی به وعده طاغوت و اعتماد به صدق وعده الهی ⚫️📢 به مناسبت چهارده گام تا امام 🔹سیاست‌ورزان در ساحت اندیشه و تصمیم همواره در یک دو راهی قرار دارند: اعتماد به و بیگانگان یا اعتماد به صدق و مردان خدا راهی جز راه او و اعتماد تام به قول خداوند متعال نمی‌شناسند و در مقابل منافقین و وعده پوچ طاغوت را پذیرفته و کلام الهی را کنار می‌زنند. 🔸یکی از صحنه‌های تاریخی این دو راهی؛ قضیه بود که در آن مذبذبین و منافقین که آمریکا آن‌ها را میانه‌رو می‌خواند و امید خود می‌دانست؛ وعده باطل آمریکا را حق پنداشتند و در مقابل؛ امام (قدس سره) که از صمیم قلب به وعده الهی ایمان داشت دست رد به سینه آمریکا و اذناب داخلی او زد. شمه‌ای از ماجرای مک‌فارلین؛ به روایت تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام سیدحمید روحانی: 🔹« اصولاً لیبرالیست‌ها و گروه‌های سیاسی مانند و از اندیشه ضدآمریکایی و سازش‌ناپذیری امام رنج می‌بردند و هنوز هم رنج می‌برند، چون آن‌ها بر این باورند که ما باید به هر نحوی با آمریکا کنیم. یادم هست که زمانی که مهندس و ابراهیم از سفر الجزایر بازگشتند در آنجا با ملاقات کرده بودند و امام نسبت به این مسئله اعتراض کردند، حرف مهندس بازرگان این بود که ما بدون آمریکا نمی‌توانیم زندگی کنیم و ما باید با آن‌ها تعامل داشته باشیم، متأسفانه این فکر هنوز هم موجود است. 🔸در قضیه مک‌فارلین آن‌ها چون اعتقاد داشتند که ما باید با آمریکا ارتباط داشته باشیم، سعی کردند که امام را دور بزنند؛ بنابراین آقای [حسن] روحانی را فرستادند و آنجا ملاقات کردند و زمینه‌ای فراهم کردند که مک‌فارلین به تهران بیاید، لذا فکر می‌کردند که امام در مقابل عمل انجام‌شده قرار خواهد گرفت و تسلیم می‌شود و کوتاه می‌آید. 🔹اما امام، آن مرد خدا همه اعمال، رفتار و گفتارش برمدار خداشناسی بود در قضیه مک‌فارلین نیز دست رد بر سینه نامحرمان زد،[ و وقتی خبردار شد که مک فارلین به ایران آمده، اجازه نداد کسی با وی ملاقات کند و دستور داد ماجرا را برای بازگو کنند. ] اما این جریان ناامید نشدند و باز هم به دنبال رابطه با آمریکا رفتند. و موضوع حذف شعار مرگ بر آمریکا نیز در راستای همین تفکر و جریان بود و فتنه ۸۸ ریشه‌ای از همان‌جا بود،‌ یعنی همان قضیه رابطه با آمریکا و مک‌فارلین بود که در سال ۸۸ این مسئله اوج گرفت. الآن نیز مسئله ۲ بر مبنای همین تفکر شروع‌شده است.»( https://b2n.ir/69876) 🔴📢بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی 🔶🔷 میثـــــاق🔷🔶 @mesagh ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ✅🌴https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴آمریکا؛ ناتوانی بازرگان و یاری ابراهیم یزدی 🔻به‌مناسبت سال‌روز مرگ ابراهیم یزدی 🔸«ما در برخورد با مشکلات مسائل زیادی داریم، اول، این‌که نسبتا ناتوان است، دائم از دست کمیته‌ها و فدائیان شکایت و ناله می‌کند، اما این‌طور که به نظر می‌رسد از جلوگیری فعالیت آن‌ها ناتوان است. فقط منظره دفتر او که توسط درخواست‌کننده‌ها اشغال شده است، سمبل ناتوانی و عجز اوست. 🔹ثانیا هم و هم که در گذشته دائما در موضع یاری به ما بوده‌اند در نتیجه بی‌مبالاتی جیم بیل در مجله تایم «شروع به حمله نموده‌اند» خصوصا یزدی که به نظر می‌رسد برای اثبات این‌که «طرفدار آمریکا نیست-تکرار می‌شود، نیست- منتهی درجه سعی خود را به عمل می‌آورد و بنابراین اجازه می‌دهد که اذیت‌هایی به اسم او صورت بگیرد.» (اسناد لانه جاسوسی، ج۲، ص١٢۵) 🔊 بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
هدایت شده از mesaghمیثاق
به‌روایت اسناد آمریکا: سازش‌کاری بازرگان -یزدی و مقاومت امام خمینی 🔹اميرانتظام، مقام برجسته در بعدازظهر 3 فوريه خواستار ملاقات فوری با مقام سياسی؛ $استمپل گرديد. $انتظام در آغاز ملاقات گفت كه در تاريخ 2فوريه طی يک ملاقات دو ساعته با توانسته است موافقت وی را در رابطه با دو پیشنهاد مصالحه‌گرانه جلب نمايد طبق يکی از اين پيشنهادات بختيار می‌بايد به عنوان نخست‌وزير ابقاء گرديده و فوراً رفراندومی را برگزار كند تا مشخص شود كه آيا كشور ايران خواستار سلطنت است يا جمهوری اسلامی. بر اساس راه‌حل دوم بختيار بايد از سمت خويش استعفا داده و در حين برگزاری رفراندوم موردنظر تنها به ايفای نقش ناظر بر جريانات اكتفا كند... 🔸در ملاقات بعدی كه در ساعت 10شب همان روز با خمينی و حاميان مهم وی برگزار شد، مهندس به عنوان رهبر نهضت آزادی خواستار پذيرش يكی از این دو راه‌حل پيشنهادی گرديد. پس از ملاقاتی طولانی و طاقت‌فرسا (كه انتظـام نیز در آن حضور داشت) خمينی اعلام نمود كه نمی‌تواند هيچ‌يک از آن دو راه را بپذيرد. از آنجا كه بختيار توسط شاه به سمت كنونی منصوب شده نمی‌تواند به عنوان نخست‌وزير قابل قبول واقع شود. دولت ايران بايد به همراه شورای نايب‌السلطنه از صحنه كنار شود زيرا «نامشروع و غيرقانونی» می‌باشـد. بنابراين تنها راه‌حل موجود اعلام دولت موقت اسلامی برای نظارت بر رفراندوم می‌باشد... 🔹مقام سفارت در عين آرامش به تندی عكس‌العمل نشان داد و يادآور شد كه در اين صورت يا جنگ داخلی رخ خواهد داد و يا اين‌كه حداقل ارتش عليه خمينی حركت می‌كند. انتظام در پاسخ گفت «درست است اما از دست ما چه كاری برمی‌آيد؟« در پاسخ به همين سئوال شخص انتظام اظهار داشت: «در اين جا تنها خمينی است كه می‌تواند تصميم بگيرد، او می‌داند كه حداقل يكی از مشاورانش (يعنی يزدی) خواستار مصالحه است. ديگـر رهبران مذهبي حاضر در جلسه سخنرانی مخالف مصاف و درگيری بودند، اما نيروی شخصيت خمينی و لجاجت صرف وی در نهايت بر نظريات ديگران غالب گرديد.(اسناد لانه جاسوسی، ج10، ص35) 🔊 بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
هدایت شده از mesaghمیثاق
معمای دولت‌های آونگی، چرا نظم جدید دوقطبی نخواهد بود؟ - پریسا نصرآبادی و ابولفضل بازرگان.mp3
69.48M
🎙 معمای دولت‌های آونگی، چرا نظم جدید دوقطبی نخواهد بود؟ ▪️گفتگو پریسا با ابولفضل 📆 ۱۰ شهریور ماه ۱۴۰۲ ⏱ مدت زمان: ۸۳ دقیقه
هدایت شده از mesaghمیثاق
حمله علی اف به قره باغ، آیا ایران در تله قفقاز گیر افتاده است؟ - پریسا نصرآبادی و ابولفضل بازرگان.mp3
62.5M
حمله علی اف به قره باغ : آیا ایران در تله قفقاز گیر افتاده است؟ 🎙 پریسا 🎙 ابولفضل 📆 ۲۹ شهریور ماه ۱۴۰۲ ⏱ مدت زمان: ۷۵ دقیقه
هدایت شده از mesaghمیثاق
حمله علی اف به قره باغ، آیا ایران در تله قفقاز گیر افتاده است؟ - پریسا نصرآبادی و ابولفضل بازرگان.mp3
62.5M
🎙حمله علی اف به قره باغ : آیا ایران در تله قفقاز گیر افتاده است؟ ▪️گفتگوی پریسا با ابولفضل 📆 ۲۹ شهریور ماه ۱۴۰۲ ⏱ مدت زمان: ۷۵ دقیقه
هدایت شده از mesaghمیثاق
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه ۲ از ۲] تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات (همان ) که توسط و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند! یا چنان که در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری و به سان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند! برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در برای جا زدن مطهری در زمره حلقه ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت) مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است! و نه آنچنان که آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است! اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند! مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید. این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با و به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال خرده می گرفت. مخالفت با (معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد. مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه دانست. اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است. شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت. روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، و را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد. این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق و پرچمدار و نماد است.