✡ لشکرکشی کوروش به ارمنستان
1⃣ طبق نوشتههای #گزنفون علت حملهٔ کوروش به ارمنستان، استنکاف پادشاه ارمنستان از پرداخت #خراج و سپاه عنوان شده و نیز تأکید شده که #کوروش مبالغی را از مردمان این ناحیه دریافت نموده است.
2⃣ شخصیتی که در اینجا از #کوروش_کبیر ترسیم شده با توصیف قرآن از #ذوالقرنین در سفر به #بینالسّدین کاملاً متفاوت است. در قرآن میخوانیم که قومی که در بینالسّدین بودند به ذوالقرنین پیشنهاد دادند تا مبلغی را بهعنوان #خرج برای او قرار دهند ولی ذوالقرنین گفت آنچه پروردگارش به او عطا نموده برایش بهتر است و حاضر به اخذ هزینهای از مردم آن نواحی نشد. در حالیکه رویّهٔ کوروش کبیر کاملاً برعکس بوده و یکی از دلایل اصلی لشکرکشی او به نواحی کوهستانی شمال ایران، #اخذ_خراج بوده است.
3⃣ درنتیجه بررسی آثار گزنفون بهعنوان تنها #مدرک_تاریخی موجود برای حملهٔ کوروش به ارمنستان، حاکی از آن است که نمیتوان ماجرای «ذوالقرنین در بینالسّدین» و وقایع «کوروش در ارمنستان» را دو شرح از یک داستان تلقی نمود.
4⃣ ضمناً در نوشتههای گزنفون ذکر نشده که کوروش سدّی آهنین برای جلوگیری از حملات #سکاها ساخته باشد. بلکه به فرمان کوروش قلعهای در آن ناحیه ساخته شد. لیکن شواهد بسیاری در این داستان وجود دارند که براساس آنها نمیتوان این قلعه را مصداقی برای #سد_ذوالقرنین دانسته و #مردم_خالد را همان قوم #یأجوج_و_مأجوج بهشمار آورد.
5⃣ اول آنکه مردم خالد از اقوام سکایی نبوده و خود از سوی سکاها مورد حمله قرار میگرفتند، لذا نمیتوان آنان را یأجوج و مأجوج دانست. ضمناً براساس نوشتههای گزنفون، مردم خالد و #ارامنه با یکدیگر #صلح کرده و به اتفاق هم شروع به ساختن #قلعه نمودند. به اینترتیب در نوشتههای گزنفون شرّ اقوام مهاجم یعنی مردم خالد از طریق عقد قرارداد صلح دفع گردید؛ برخلاف داستان ذوالقرنین که شرّ یأجوج و مأجوج با ساختن سدّی عظیم مرتفع شد.
https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨﷽✨
✅آیت الله حائری شیرازی
لطف فراگیر امام حسین (ع)
✍اگر اسلام به صورت یک #قلعه باشد، حسین بن علی (ع) یک #درختی است که از این قلعه سر بیرون کرده است. کسانی که قلعه را قبول ندارند، زیر سایۀ این درخت می نشینند! سایۀ این درخت، از قلعه بیرون زده است. دیوارهای قلعه، زیر آن است. بیرونی ها هم می توانند زیر سایۀ آن بنشینند. چه قدر کسانی هستند که از غیر اسلام می آیند و به این آقا پناه می برند و به او اعتقاد دارند!
یک وقتی از کوچه های محلۀ کلیمیها [در شیراز] عبور می کردم. خانم کلیمی ای آمد. گفت: بچۀ هجده ساله ای دارم. حال او بد است. بر روی یک پولی، حمدی بخوان که من با آن پول چیزی بخرم، نباتی بگیرم، بدهم به این برای شفا! گفتم: خانم شما کلیمی هستی. حمد مربوط به قرآن است. گفت: ما به حمد عقیده داریم! ما به امام حسین(ع) عقیده داریم! ما به حضرت عباس(ع) عقیده داریم! من هرچه گشتم، پول در جیب هایم نبود. خود او گشت و یک چیزی پیدا کرد. من بر آن حمد خواندم که او با آن برای بچه اش نبات بگیرد. این اعتقاد آنهاست. ما بعضی علما داشتیم که می رفتند در مسجد (عبادتگاه) کلیمی ها روضه می خواندند! کلیمی ها زار زار گریه می کردند! کلیمی های آنوقت و کلیمی های حالا، چه تفاوتی دارند؟ نمی دانم! در اینها هم انسان های برجسته ای هستند؛ یعنی قوم پیچیده ای هستند. اگر خوب بشوند، در خوبی کم نظیر هستند. اگر هم بد بشوند، خیلی اعجوبه هائی هستند!