eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
185.5هزار عکس
167.5هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️ ☄ ⭕️چرا باید همه کارها را با آغاز کرد؟ 🔷ما با گفتن  كه در آغاز تمام سوره هاى قرآن جز سوره برائت آمده؛ اعلام مى كنيم كه را به نام و آغاز مى كنيم و در انجام برنامه هاى خويش از او . [۱] كار و برنامه ما هرچه باشد، فانى و ناپايدار است، محدود و كوچك است، امّا هنگامى كه آن را به پيوند مى دهيم كه و و و بى انتها است، رنگ او را به خود مى گيرد و از عظمت و جاودانگى او بهره مند مى شود. نيروى ما هرچه باشد ضعيف است، امّا هنگامى كه اين قطره هاى ناچيز به اقيانوس پر عظمت قدرت الهى ضميمه شود عظمت پيدا مى كند و روح و درك و آمادگى تازه اى به ما مى بخشد، و اين است رمز در آغاز هر كار! در سخن از (ع) در آغاز بعثت به (ص) است؛ آنجا كه پيامبر را در آغوش گرفت و فشرد و گفت: «بخوان كه جهان را آفريد». 🔷به اين ترتيب (ع) نيز نخستين برنامه رسالت خود را به هنگام بعثت پيغمبر اكرم (ص) با شروع كرد. همچنین در سوره «هود» از داستان (ع) سخن مى گويد. هنگامى كه و نسبت به قوم كافر و سركش فرا رسيد و كشتى را آماده حركت ساخت و به ياران اندك خود كه از هشتاد نفر تجاوز نمى كردند دستور داد سوار كشتى شوند، و گفت: «به بر آن كشتى سوار شويد؛ شما با باشد و هم شما با »، سپس از غفران و رحمت الهى كمك مى گيرد و مى گويد: «إِنَّ رَبِّى لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ». [۲] علاوه بر این در سوره «نحل» سخن از نامه اى است كه (ع)، بعد از آن كه هدهد او را از قوم سبا و بت پرستى آنان با خبر ساخت، براى نوشت. هنگامى كه اين نامه به دست ملكه سبا رسيد، اطرافيان و درباريان را جمع كرد و به آنها گفت: «اين نامه با ارزشى است كه از سليمان (ع) به من رسيده است؛ و مضمون آن اين است: ، برترى جويى بر من نكنيد و به سوى من آييد و تسليم حق باشيد». 🔷از مجموع چهار آيه فوق به خوبى استفاده مى شود كه بايد به صورت گيرد؛ خواه اين كار تعليم و هدايت الهى باشد (مانند سوره هاى قرآن)، يا نيايش بندگان در برابر ذات پاك او (سوره حمد)، يا آغاز دعوت رسالت و نخستين پيام وحى (مانند آغاز سوره علق) و يا اينكه آغاز حركتى باشد براى نجات از بحران و طوفان و آغاز توقف براى پياده شدن از كشتى و شروع برنامه جديد، (مانند داستان نوح)، يا آغاز نامه و دعوت به تسليم در برابر حق (مانند نامه سليمان براى ملكه سبا). خلاصه خواه از سوى باشد يا از سوى يا از سوى يا همچون نوح و سليمان (عليهم السلام) يا ، انسان ها همه در آغاز هر كار بدون استثناء بايد به نام او شروع كنند و خود را به ذات پاك او مرتبط سازند و از اين درياى بيكران علم و قدرت آگاهى و توانايى جويند. اين است معناى حديث معروف پيامبر (ص) «كُلُّ أَمْر ذِى بال لَم يُذْكَرْ فِيهِ بِسم الله فَهُوَ أَبْتَرْ؛ هر كار با اهميّتى بر آن برده نشود بى عاقبت و است». [۳] پی نوشت: [۱] بعضى معتقداند جمله محذوف در اينجا «ابتداء» (ابتدا میكنم) بوده، و بعضى میگویند: «استعين» (يارى مى جويم) است. البتّه در صورتى كه اين جمله را خداوند بيان كند ـ مانند تمام سوره هاى قرآن جز سوره حمد ـ بايد به معناى اوّل باشد، ولى در خصوص سوره حمد كه از زبان بندگان است مى تواند به معناى اوّل يا دوّم و يا هر دو بوده باشد، بنابراين «با» در بسم الله يا به معناى استعانت است يا به معناى مصاحبت. (دقت كنيد) [۲] «وَقَالَ ارْكَبُوا فِيهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا ۚ إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ» (سوره هود، آیه ۴۱). [۳] بحار الأنوار، مجلسى، محقق/ مصحح جمعى از محققان‏، دار إحياء التراث العربي‏، بيروت‏، ۱۴۰۳ ق، چ دوم، ج۷۳، ص۳۰۵، باب۵۸ 📕پیام قرآن، ناصر، مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۶ ش، چ نهم، ج۱، ص۳۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) https://eitaa.com/mesagh @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢در برخی از آیات قرآن، از استغفار و طلب آمرزش انبیاء خبر داده شده است؛ مثل استغفار حضرت نوح (ع)، حضرت داود (ع) و حضرت سلیمان (ع). همچنین خداوند به پیامبر اسلام (ص) در سوره نصر دستور استغفار می دهد: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا». آیا این موارد با عصمت انبیاء سازگار است؟! (بخش سوم) 💠حضرت نوح (علیه السلام) و استغفار به خاطر یک «ترک اولی» 🔹در آیه مناقشه برانگیز دیگری از قرآن یعنی در آیه ۴۷ سوره هود و از زبان (علیه السلام) نیز می خوانیم: «قالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْئَلَكَ ما لَيْسَ لي‏ بِهِ عِلْمٌ وَ إِلاَّ تَغْفِرْ لی وَ تَرْحَمْني‏ أَكُنْ مِنَ الْخاسِرين»؛ (عرض كرد: پروردگارا! من به تو پناه مى برم كه از تو چيزى بخواهم كه از آن آگاهى ندارم! و اگر مرا نبخشى، و بر من رحم نكنى، از زيانكاران خواهم بود). کدام عمل سبب شده که (علیه السلام) چنین اظهار استغفاری کند؟! 🔹در پاسخ به این سؤال می گوییم همان طور که در داستان (علیه السلام) در همین سوره هود نیز نقل شده، و همه نیز کم و بیش از آن اطلاع دارند، نصيحت و را نشنيد، و تا آخرين نفس دست از لجاجت و خيره سرى بر نداشت، و سرانجام در ميان امواج طوفان گرفتار و غرق شد. وقتى (علیه السلام) خود را در ميان امواج ديد، عاطفه پدرى اش به جوش آمد و به ياد وعده الهى در باره نجات فرزندش افتاد رو به درگاه خدا كرد و گفت: 🔹«وَ نادى‏ نُوحٌ رَبَّهُ فَقالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَ إِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَ أَنْتَ أَحْكَمُ الْحاكِمِينَ». [۱] (پروردگارا! فرزندم از اهل من و خاندان من است، و تو وعده فرمودى كه خاندان مرا از طوفان و هلاكت رهايى بخشى و تو از همه حكم كنندگان برترى و در وفاى به عهد از همه ثابت ترى). اما بلافاصله پاسخی تکان دهنده شنید که از واقعیتی بسیار مهم پرده برمی داشت و آن هم اینکه ، پیوندی بالاتر از و خویشاوندی است: 🔹«قالَ يا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِحٍ فَلا تَسْئَلْنِ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجاهِلِينَ». [۲] (اى ! او از اهل تو نيست، بلكه او عملى است غير صالح. [فرد ناشايسته اى است كه بر اثر بريدن پيوند مكتبی اش از تو، پيوند خانوادگی اش به چيزى شمرده نمی شود. حال كه چنين است] چيزى را كه به آن علم ندارى از من تقاضا مكن من به تو موعظه مى كنم تا از جاهلان نباشى). 🔹آنجا بود که (علیه السلام) دریافت كه اين تقاضا از پيشگاه پروردگار درست نبوده است، و هرگز نبايد نجات را مشمول وعده الهى بر نجات خاندانش بداند، لذا رو به درگاه پروردگار كرد و گفت: «قالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْئَلَكَ ما لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَ إِلَّا تَغْفِرْ لِي وَ تَرْحَمْنِي أَكُنْ مِنَ الْخاسِرِينَ». (پروردگارا من به تو پناه مى برم از اينكه چيزى از تو بخواهم كه به آن ندارم و اگر مرا نبخشى و مشمول رحمتت قرار ندهى از زيانكاران خواهم بود). 🔹ذکر این نکته ضروری است که علیه السلام (همان فرزندی که مشمول عذاب الهی واقع شد) وضع كاملا مشخصى نداشته. گاهى با مؤمنان و گاهى با كافران بود و او هر كس را ظاهرا به اشتباه مى انداخت. به علاوه احساس مسئوليت شديدى كه (علیه السلام) در رابطه با فرزندش مى كرد و عشق و ای كه هر به فرزندش دارد (پيامبران نيز از اين قانون مستثنى نيستند) سبب شد كه چنين درخواستى را از خداوند بكند. 🔹اما به محض اينكه از واقعيت امر آگاه شد، فورا در به و طلب عفو بر آمد. هر چند گناهى از او سر نزده بود، اما مقام و ايجاب مى كند كه بيش از اين مراقب گفتار و رفتار خود باشد. همين «ترک اولى» براى او با آن شخصيت بزرگ بود، و به همين دليل از پیشگاه خدا تقاضای بخشش کرد. [۳] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره هود، آیه ۴۵ [۲] همان، آيه ۴۶ [۳] ر.ک: تفسیرنمونه،مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الإسلامی، ۱۳۷۴ش، چ۱، ج ۹، ص ۱۱۴ تا ۱۱۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)