eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.4هزار دنبال‌کننده
198.8هزار عکس
183.7هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️ شبکه‌ تکفیری با کمک‌ مصطفی آزمایش (لیدر دراویش خارج‌نشین) شوآفی‌ باموضوع حمایت از دو مُرتدی‌ که: قرآن‌سوزی، اهانت به پیامبر اسلام، فحاشی به‌ مادر پیامبر و... داشته‌اند‌؛ به‌راه انداخته و مدعی شدند که اساساً حکم بدعتی بیش‌نیست که آخوندها درآورده‌اند! ببین‌ تأثیرِ لقمه حرام تا کجاست؟! ✍عبدالرحیم بیرانوند
هدایت شده از mesaghمیثاق
4.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🎥 فقر فساد گرونی / میریم تا سرنگونی !! 🔺 تا دیدن مخالفان خیلی کم هستند برنامه عوض شد 🔸 چند روزیست ، ، ، ، و سایر رسانه های دشمن در اقدامی هماهنگ شروع به تولید اخبار به شدت منفی در حوزه گرانی نموده اند . 🔹 هم زمانی و حجم محتوای منتشر شده از این صفحات ، درست در آستانه سالگرد نشان می دهد که دشمن با هدف سوق دادن مردم به سمت به صورت جدی از شعار های اقتصادی بهره خواهد برد . ✅ توصیه ؛ لازم است توجه داشته باشیم که امید آفرینی ، ایجاد نشاط و پرهیز از هرگونه تشنج اجتماعی راهکار گذر از تهدیدات پیشرو است .
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨﷽✨ ✍انسان با یک کلمه سقوط میکند و با یک کلمه به معراج میرود؛ کلمه میتواند تو را مشتاق کند مثل "دوستت دارم" تو را ویران کند مثل "از تو بیزارم" تو را تلخ کند مثل "خسته ام" تو را سبز کند مثل "خوشحالم" تو را زیبا کند مثل: "سپاسگزارم" تو را سست کند مثل. "نمیتوانم" تو را پیش ببرد مثل: "ایمان دارم" تو را خاموش کند مثل: "شانس ندارم" 👏کلمه میتواند تو را آغاز کند مثل: از همین لحظه شروع میکنم، ازهمین نقطه تغییر میکنم، ازهمین دم یک طرح نو میزنم، می توانم.. می خواهم.. میشود.. ‌‌‌‌
هدایت شده از mesaghمیثاق
🌺 تاثیر یک کلمه در سرنوشت یک انسان! 🌺 کلاس اول یزد بودم سال1340، وسطای سال اومدیم تهران یه اسمم را نوشتند شهرستانی بودم، لهجه غلیظ یزدی و گیج از شهری غریب ما کتابمان دارا آذر بود ولی تهران آب بابا معضلی بود برای من، هیچی نمی فهمیدم البته تو شهر خودمان هم همچین خبری از شاگرد اول بودنم نبود ولی با سختی و بدبختی درسکی می خواندم تو تهران شدم شاگرد کلاس معلم پیر و بی حوصله ای داشتیم که شد دشمن قسم خورده ی من هر کس درس نمی خواند می گفت: میخوای بشی فلانی و منظورش من بینوا بودم با هزار زحمت رفتم کلاس دوم آنجا هم از بخت بد من، این خانم شد معلممان همیشه ته کلاس می نشستم و گاهی هم چوبی می خوردم که یادم نرود کی هستم!! دیگر خودم هم باورم شده بود که شاگرد تنبلی هستم تا ابد کلاس سوم یک جوان و زیبا آمد مدرسه مان لباسهای قشنگ می پوشید و خلاصه خیلی کار درست بود، او را برای کلاس ما گذاشتند من خودم از اول رفتم ته نشستم میدانستم جام اونجاست درس داد، گفت که برا فردا بیاریم انقدر به دلم نشسته بود که تمیز مشقم را نوشتم ولی می دانستم نتیجه تنبل کلاس چیست فرداش که اومد، یک خودنویس خوشگل گرفت دستش و شروع کرد به امضا کردن مشق ها همگی شاخ در آورده بودیم آخه مشقامون را یا خط میزدن یا پاره می کردن وقتی به من رسید با ناامیدی مشقامو نشون دادم دستام می لرزید و قلبم به شدت می زد زیر هر مشقی یه چیزی می نوشت خدایا برا من چی می نویسه؟ با خطی زیبا نوشت: عالی! باورم نمی شد بعد از سه سال این اولین کلمه ای بود که در تشویق من بیان شده بود لبخندی زد و رد شد سرم را روی دفترم گذاشتم و گریه کردم به خودم گفتم هرگز نمی گذارم بفهمد من تنبل کلاسم به خودم قول دادم بهترین باشم... آن سال با معدل بیست شاگرد اول شدم و همینطور سال های بعد همیشه بودم وقتی کنکور دادم نفر ششم کنکور در کشور شدم و به دانشگاه تهران رفتم یک به آن کوچکی سرنوشت مرا تغییر داد! ❤️چرا کلمات مثبت و زیبا را از دیگران دریغ می کنیم ؟! به ویژه ما ، ، ، ...❤️ استاد محمد شاه محمدی استاد مدیریت و روانشناسی روز معلم بر معلمین و اساتید عزیز، گرامی باد