eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
187.4هزار عکس
170هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔺 نمیخواهد درشت بنویسید درست بنویسید: اینجا تهران است ماشالله 👏 پرچم بالاست✌️🇮🇷
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 جنگنده‌ی اوکراینی پس از تقابل با یک عدد کوچولوی ایرانی، غرقِ در آتش ... بعضی وقت‌ها فکر میکنم ما داریم وسط یک شوخی زندگی می‌کنیم. نیروی هوایی همین طوری به خودی خود در هم شکسته، بعد احمق بخشی از توان هوایی را گذاشته بر روی مقابله با پهپادها ... تصور کنید یک غولِ بی شاخ و دمِ هوایی بلند شده یک پهپاد کوچولو را بزند، بعد منهدم شده😁 🔸 ما رسانه نداریم. سینمایمان هم بلانسبت دست یک مشت بی همه چیز "نَر" افتاده که جز تجاوز به همکاران و ترویج بی ناموسی کاری ندارند. هرکجای دنیا توان نظامی ایران را ساخته بود، یقین بدانید تاکنون این قدرت افسانه‌ای را با هزاران ساعت فیلم به رخ کل عالم کشیده بود... پرچم بالاست✌️🇮🇷
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴📢از ديدگاه امام علی (ع) در خطبه ۱۵۱ نهج البلاغه، پيامبر (ص) چه تأثيراتی بر جامعه «جاهليّت» آن زمان گذاشتند؟ 🔹امام علی (ع) در خطبه ۱۵۱ «نهج البلاغه» پس از حمد و ثنای الهی به سراغ شهادت بر يكتايى خدا و رسالت پيغمبر اكرم (ص) مى رود و مى فرمايد: «وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلهَ إِلَّا اللهُ، وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، وَ نَجِيبُهُ وَ صَفْوَتُهُ؛ گواهى مى دهم جز خداوندِ يكتا معبودى نيست و شهادت مى دهم كه (ص)، بنده و فرستاده و برگزيده و انتخاب شده اوست». بسيارى از شارحان «نهج البلاغه»، كلمات «نجيبه» و «صفوته» را به يك معنا تفسير كرده [به معناى منتخب و برگزيده] و تأكيدِ يكديگر دانسته اند؛ ولى با توجه به اين كه «نجيب» به معناى «نفيس» و پرارزش است. تفاوتى ميان اين دو واژه وجود دارد كه اوّلى در واقع، زمينه ساز دوّمى است؛ زيرا هنگامى كه چيزى نفيس و پرارزش شد به هنگام انتخاب، آن را بر مى گزينند. 🔹در ادامه آن حضرت به دو وصف ديگر اشاره كرده، مى فرمايد: «لَا يُؤَازَى فَضْلُهُ، وَ لَا يُجْبَرُ فَقْدُهُ؛ در و برترى همتا ندارد و فقدانِ او قابل جبران نيست». به يقين چيزى كه در فضيلت همتا ندارد، هنگامى كه از دست برود جانشينى نخواهد داشت. در هفتمين و آخرين وصف به آثار وجودى آن حضرت در شرايط عصر جاهليّت اشاره كرده، مى فرمايد: «أَضَاءَتْ بِهِ الْبِلَادُ بَعْدَ الضَّلَالَةِ الْمُظْلِمَةِ، وَ الْجَهَالَةِ الْغَالِبَةِ، وَ الْجَفْوَةِ الْجَافِيَةِ؛ به بركت وجود او شهرهايى كه غرق در ضلالت و ظلمت بود و جهل بر افكارِ مردمش غلبه داشت و قساوت و سنگدلى بر آنها چيره شده بود روشن گشت»، و در ادامه مى افزايد: «وَ النَّاسُ يَسْتَحِلُّونَ الْحَرِيمَ، وَ يَسْتَذِلُّونَ الْحَكِيمَ؛ يَحْيَوْنَ عَلَى فَتْرَةٍ، وَ يَمُوتُونَ عَلَى كَفْرَةٍ! ؛ در زمانى كه مردم حرام را حلال مى شمردند، دانشمندان را تحقير مى كردند، در دوران غيبتِ اولياى الهى، قدم به عرصه حيات مى گذاشتند و در كفر و بى دينى جان مى سپردند». 🔹اين اوصاف هفتگانه كه در عبارات كوتاهى درباره بيان شده، ترسيم گويايى از آن زمان است. گمراهى و جهل و قساوت، حلال شمردن حرام و تحقير دانشمندان، نداشتن رهبر و سرانجام، بى ايمان از دنيا رفتن. گمراهى آنها چنان تاريك و ظلمانى بود كه به جنايات خود افتخار مى كردند، كشتن و زنده به گور كردن فرزندان، نشانه غيرت، و غارتگرى دليل شجاعت شمرده مى شد. جهل و خرافات، آنچنان بر جامعه آنها سايه افكنده بود كه خدايانشان را با دست خود مى ساختند؛ گاه از سنگ و چوب و گاه از مواد غذايى و سپس در زمان قحطى همانها را مى خوردند. قساوت و سنگدلى آنچنان بود كه كينه ها را از نسلى به نسلى منتقل مى ساختند و خونريزى و آدمكشى براى آنها يك امر ساده بود، و همچنين مفاسد ديگر. در اين زمان مى توان به عظمت خدمات (ص) و در آن محيط تاريك و ظلمانى پى برد، كه در مدت كوتاهى از آن قومِ وحشى و خرافى و جاهل، قومى متمدّن و عالم و آگاه ساخت. 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۲۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴📢حیا در فرهنگ دینی (بخش سوم) 🔸 منشأ هر چیزی است و به فرموده امام صادق (ع): «اگر حیا نباشد، هیچ مهمانی احترام نمیشود و به هیچ وعده ای وفا نمی شود و هیچ حاجتی برآورده نمی شود»؛ پس باید در نهادینه شدن این عنصر و حالت درونی کوشید و سعی کرد را به سوی فضای عاری از زشتیها هدایت کرد. 💠حیا و عفت ورزی 🔹واژه و در بسیاری از متون کنار هم آمده اند و دلیلش آن است که استمرار حیا، آدمی را به عفت و سوق داده و در نهایت، انسان را از ارتکاب گناهانی چون: خوردن مال حرام (عفت شکم)، فحشا (عفت جنسی) و دشنام (عفت زبان) باز می دارد. البته باید اذعان کرد که قلمرو حیا، فراگیر و مربوط به موضوع خاص و محدودی نمی باشد. همواره با حیا و عفت قرین بوده و برای مشتاقان کمال جو و طالبان سعادت است. جلوه ای از حیا در عفت ورزی حضرت یوسف (ع) مشاهده می شود، آنگاه که همسر عزیز مصر درباره اش می گوید: «من از او تقاضای مراوده کردم و او ورزید». آری شرم و حیای یوسف نبی (ع) او را از تن دادن و تسلیم شدن در برابر درخواست شیطانی همسر عزیز مصر (‌زلیخا) مصون داشت و به زیور پاکدامنی آراست. 🔹در زندگی حضرت موسی (ع) نیز آمده است که وقتی حضرت شعیب (ع) از آن حضرت به پاس خدمت به دخترانش قدردانی نمود، دخترش گفت: او را استخدام کن که بهترین فرد، قوی و امین است. حضرت شعیب (ع) در جواب اظهار داشت: قوی بودن او را در موقع آب کشیدن از چاه دیدی، ولی امین بودنش را از کجا فهمیدی؟ دختر گفت: وقتی از وی خواستیم به حضور شما بیاید، من برای نشان دادن راه خانه از جلو حرکت می کردم و موسی (ع) از پشت سر می آمد، هنوز مسافتی راه نیامده بودیم، که او خواست جلو برود و من از پشت سرش حرکت کنم، و دلیل تقاضایش این بود که چون باد، بر لباس من می‌وزید و ممکن بود باد، لباسم را از اندامم کنار زند، و عفت موسی (ع) اجازه نمی‌داد چنین شود، لذا به من گفت: من از جلو می‌روم، بر سر دو راهیها و چند راهیها مرا راهنمایی کن. [۱] 🔹 (س) که مصداق واقعی حیا، عفت و است، هنگامی که در بستر بیماری قرار گرفت،‌ از «اسما» خواست برایش تابوتی تهیه کند که در موقع حمل، بدنش پیدا نشود. اسما پیشنهاد ساخت تابوتی را داد که مردم حبشه برای حمل جنازه از آن استفاده می کردند و به خاطر دیواره بلندش، جسم میت پنهان می ماند. حضرت فاطمه (س) از این نظر بسیار خوشحال شد و دستور داد برایش تدارک ببینند. در این ماجرا، و عفت ورزی حضرت حتی پس از رحلتش قابل توجه است. قلمرو حیا بسی گسترده است و اولیای الهی بهترین نمونه رعایت حیا، عفت و تقوا هستند. حضرت ابوطالب (ع) در وصف حالات مأخوذ به حیای پیامبر (ص) می فرماید: هیچگاه پیامبر را برهنه ندیدم، و هیچکس نیز او را در حال قضای حاجت ندید. ... پی نوشت: [۱] تفسیر نمونه، ج ۱۶، ص ۶۴ نویسنده: زهرا نساجی زواره، نشریه فرهنگ کوثر، شماره ۸۵ منبع: وبسایت راسخون
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴📢آغاز امامت حضرت ولیعصر (عج) - (بخش هفتم) 🔸اندیشه پیروزی حق بر باطل که برگرفته از متن قرآن کریم است، بارقه ای از نور امید در دل ها تابانده است و همگان منتظر کسی هستند که منادی حق و سفیر نور و کشتی بان هدایت است. قافله سالار رهایی، این شخصیت بزرگ را در روایات اسلامی (عج) می نامد. چنین انتظاری، افضل عبادات شمرده شده است. منتظران واقعی، در حال مهیای جامعه مطلوب هستند. از این رو، برای حضور حضرت شرایطی لازم است که زمینه ساز قدومش باشد و پذیرای حکومت عدل او. در ادامه این مقاله، به سیره حکومتی آن حضرت به صورت کوتاه اشاره می‌شود. 6⃣اقتصاد مهدوی 🔹 (عج) آخرین حاکمی است که بر کره خاکی حکومت خواهد کرد. ، نقش و جایگاه برجسته ای دارد و در روایت های اسلامی نیز بر این جنبه از عدالت موعود، بسیار تأکید شده است. با استقرار حکومت مهدوی، همراه با قسط و بر سراسر جهان حاکم می شود و بشر به آرزوی دیرین خود دست می یابد. امام محمد باقر (ع) نیز عدالت اقتصادی دوران ظهور را چنین توصیف می کنند: «فَإِنَّهُ یقْسِمُ بِالسَّوِّیه وَ یعْدِلُ فِی خَلْقِ الرَّحْمنِ، الْبِرّ مِنْهُمْ وَالْفَاجِرِ؛ او مال و ثروت را به مساوات [بین مردم ] تقسیم و در میان آفریدگان [خدای ] رحمان، اعم از نیکان و بدان آنها، عدالت برقرار می کند». [بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۹] 🔹در روایتی دیگر حضرت می فرماید: او بخشش هایش را دو بار در سال بر مردم ارزانی می دارد و در هر ماه دو بار به آنها روزی می دهد. او میان مردم چنان برابری ایجاد می کند که هیچ نیازمند زکاتی یافت نمی شود. صاحبان زکات با زکات های خود به سوی مستمندان از شیعیان او روی می آورند، اما آنها از پذیرش زکات خودداری می کنند. پس صاحبان زکات، زکاتشان را در همیان می گذارند و در خانه های مستمندان می گردانند و به آنها عرضه می کنند، اما آنها می گویند: ما را نیازی به دراهم شما نیست. همه اموال اهل دنیا، چه آنها که [از دل زمین ] به دست می آید [و] چه آنها که [از روی زمین ] حاصل می شود [نزد او جمع می شود. پس او به مردم می گوید: بیایید به سوی آنچه در راه] به دست آوردن آن پیوندهای خویشی را گسستید؛ خون به ناحق ریختید و به محارم دست یازیدید. پس او آنچنان بخششی به مردم ارزانی می کند که پیش از آن هیچ کس ارزانی نداشته است. [بحارالانوار، ج ۱، ص ۳۹۰] 🔹از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است: «هنگامی که ظهور کند، خداوند تعالی بی نیازی را در دل های بندگان جایگزین می سازد، تا آنجا که وقتی مهدی می گوید: چه کسی مال و دارایی می خواهد؟ جز یک نفر هیچ کس به سوی او نمی آید. پس او می گوید: [هر چه خواهی ] برگیر. آن مرد هم مقداری مال برگرفته و می رود، تا آنجا که به دورترین مردم می رسد. در این وقت می گوید: آیا من از این مردم هم بدترم. پس باز می گردد و آن مال را به مهدی برمی گرداند و می گوید: مالت را بگیر نیازی به آن ندارم». [معجم الاحادیث مهدی، ج ۱، ص ۲۴] ... نویسنده: سید علی محمدی متکازینی منبع؛ حوزه نت به نقل از مجله  اشارات ایام (اشارات) شماره۱۴۹
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴📢علماء و بزرگان اهل سنت درباره شخصیت امام صادق (ع) چه سخنانى دارند؟ (بخش اول)   💠با مراجعه به کلمات علماى اهل سنت پى مى بریم که (ع) از موقعیّت و نزد آنان برخوردار بوده است. در اینجا به کلمات برخى از آنان راجع به آن حضرت اشاره مى کنیم: 🔹ابوعثمان عمرو بن بحر جاحظ: «... و ؛ کسى که علم و فقه اش دنیا را فرا گرفته است و گفته مى شود که ابوحنیفه و سفیان ثورى از شاگردان او بوده اند... ». [رسائل جاحظ، ص ۱۰۶] محمّد بن ادریس، ابوحاتم رازى: او درباره امام صادق (ع) مى گوید: « ثقه (مورد وثوق) و او بى نیاز از تحقیق است». [الجرح و التعدیل، ج ۲، ص ۴۸۷؛ به نقل از او، تذکرة الحفاظ، ج ۱، ص ۱۶۶] محمّد بن حبّان بن احمد، ابوحاتم تمیمى بستى: او مى گوید: « بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب ـ رضوان الله علیهم ـ کنیه او ابوعبدالله است. از پدرش روایت نقل مى کند. او از سادات اهل بیت در فقه و علم و فضل است. ثورى و مالک و شعبه و سایر مردم از او روایت نقل کرده اند... ». [الثقات، ج ۶، ص ۱۳۱] 🔹عبدالله بن عدى جرجانى: «و ـ (ع) ـ از ثقات مردم بود، همان گونه که یحیى بن معین گفته است». [الکامل فی الضعفاء، ج ۲، ص ۱۳۴] ابوعبدالرحمن سلمى: او در کتاب «طبقات مشایخ الصوفیة» مى گوید: « (ع) سرآمد تمام هم ردیفان خود از اهل بیت بود. او داراى علم بسیار در دین، و زهد فراوان در دنیا، و ورع تام از شهوات و ادب کامل در حکمت بود». [ینابیع الموده، قندوزی حنفی، ج ۲، ص ۴۵۷، به نقل از او] ابوالفتح محمّد بن عبدالکریم شهرستانى: «، داراى علم بسیار و ادب کامل در حکمت و زهد در دنیا و ورع تام از شهوات بود. او مدتى در مدینه اقامت کرد و به شیعیان منسوب به خود افاده رسانده و بر موالیان خود اسرار علوم را افاضه نمود... ». [الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۶۶] 🔹جمال الدین ابوالفرج ابن جوزى: بن على بن الحسین بن على ابن ابى طالب، ابوعبدالله، جعفر صادق... مردى عالم، زاهد و عابد و... بود». [المنتظم، ج ۸، ص ۱۱۰ و ۱۱۱] ابوسعد عبدالکریم سمعانى: « ... او را به جهت صدق در گفتار، نامیدند». [الانساب، ج ۳، ص ۵۰۷] عزّالدین ابن اثیر جزرى: « ... او را به جهت صدق در گفتار و کردار، نامیدند... و مناقب او مشهور است». [اللباب فی تهذیب الانساب، ج ۲، ص ۳] محمد بن طلحه شافعى: «او ـ جعفر بن محمّد (ع) ـ از بزرگان اهل بیت و سادات آنان (علیهم السلام) است. داراى علوم فراوان و عبادت وافر و وردهاى پیاپى، و زهد روشن، و تلاوت بسیار بود. او معانى قرآن را دنبال کرده و از دریاى جواهراتش استخراج نموده و عجائبش را استنتاج مى نمود...». [مطالب السوول، ج ۲، ص ۱۱۱] ... 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، ص ۱۰۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️اقدامات امام صادق (علیه‌السّلام) 🔹ائمه (علیهم‌السّلام)، مبارزه‌ی بسیار پُررنج و پُرتلاش و پُرمحتوا و فراگیری را میکردند؛ هم در زمینه‌ی معنوی و فرهنگی؛ برای حفظ پایه‌های اعتقاد اسلامی و جلوگیری از انحرافی که در جهت بنای حکومت سلطنتی ممکن بود به‌وجود بیاید، که به‌وجود آمده بود؛ هم در جهت مبارزه‌ی سیاسی. اوج این حرکت در زمان (علیه‌السلام) بود. نمیشود گفت در زمان‌های دیگر، این حرکت اوج نداشت؛ چرا، در زمان امام رضا (علیه‌السّلام) و در زمان‌های دیگر هم همین‌طور بود؛ 🔹منتها زمانه در دوران (علیه‌السّلام) یک فرصت و فسحتی را در اختیار گذاشت و این بزرگوار توانستند کاری بکنند که پایه‌های معرفت اسلامىِ صحیح در جامعه، آن‌چنان مستحکم بشود که تحریف‌ها دیگر نتواند این پایه‌ها را از بین ببرد. ایشان این کار را کرد، تا این زمینه بماند و در هر دوره‌یی از دوره‌های تاریخ، کسانی که لایق هستند، بتوانند از این زمینه استفاده کنند و نظام اسلامی و مبنای مبتنی بر ارزش‌های اسلامی را به‌وجود بیاورند و این بنای رفیع را بسازند. این، کارِ (علیه‌الصّلاة والسّلام) است بیانات مقام معظم رهبری ۸۴/۰۹/۰۷ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️ولادت پیامبر (ص) مبدا برکات‌ 🔹ولادت‌ها مختلف است: یک تولدی است که مبدا خیرات است، مبدا برکات است، مبدا کوبیدن ظالم است، مبدا خاموش شدن آن بتکده‌ها و آتشکده‌هاست، مثل (ص) که گفته شده است که «آتشکده پارس» خاموش شد و کنگره‌های طاق کسری ریخته شد - حالا ریخته شدن و خاموش شدنش با تاریخ، گفته شده - لکن مطالب این است که دو قوه بوده است آن وقت که یکی قوه حکومت جائر بوده است؛ و یکی هم قوای روحانی آتش‌پرست؛ و به آمدن (ص) [این دو قوه شکست‌]؛ تولد ایشان مبدا شکست این دو قوه است. یکی طاق کسری که کنگره‌هایش، کنگره‌های ظالمانه‌اش ریخت. اینکه می‌گویند «انوشیروان عادل» این از اساطیر است! یک مرد ظالم سفاکی بوده است، منتها شاید پیش سلاطین دیگر وقتی گذاشتند، به او گفتند عادل! و الّا کجایش انوشیروانْ عادل بوده است؟! 🔹به تولد رسول اکرم (ص)، این پایه‌ها؛ یعنی مبدا ریختن‌ پایه‌های ظلم و خاموش شدن آتشهای دوگانه‌پرستی و شرک و آتش‌پرستی [فرو ریخت‌]؛ آن دو قوه‌ای که در آن وقت بوده است، با آمدن ایشان هر دو مبدا شکست، این دو اصل؛ یعنی ، در عالم به واسطه رسول اکرم (ص) توحید بسط پیدا کرد و ان شاء الله می‌کند. و اصلًا آمده است، نبی اصلش مبعوث است برای اینکه قدرتمندهایی که به مردم ظلم می‌کنند پایه‌های ظلم آنها را بشکند؛ و این کنگره‌های ظلم که به زحمتِ این بیچاره‌ها، به خون دل این بیچاره‌ها، به استثمار گرفتن این مردم ضعیف، این پایه‌های قصر بالا رفته و کنگره‌هایش کنگره‌هایی بوده است که [پایه‌های ظلم‌] بوده است، آمدن پیغمبر اکرم (ص) برای شکستن این کنگره‌ها و فرو ریختن این پایه‌های ظلم بوده است؛ و از آن طرف، چون بسط توحید است، این جاهایی که مبدا ستایش غیر خدا بود و آتش‌پرستی بوده است، آنها را منهدم کرده است و آتشها را خاموش کرده است. بیانات‌ حضرت‌ امام در جمع ایرانی های مقیم خارج؛ نوفل لوشاتو ۵۷/۰۸/۰۴ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره)
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️ عليه السلام: 🔸قالَ لُقمانُ لاِبنِهِ: ... يا بُنَيَّ، إن عَدِمَكَ ما تَصِلُ بِهِ قَرابَتَكَ، و تَتَفَضَّلُ بِهِ عَلى إخوَتِكَ فَلا يَعدَمَنَّكَ حُسنُ الخُلُقِ و بَسطُ البِشرِ؛ فَإِنَّهُ مَن أحسَنَ خُلُقَهُ أحَبَّهُ الأَخيارُ و جانَبَهُ الفُجّارُ. 🔹لقمان (ع) به پسرش گفت: ... پسرم! اگر چيزى ندارى كه بدان صله رحم كنى و به برادران [دينىِ] خود بخشش نمايى، نيك خويى و گشاده رويى را از دست نده؛ زيرا هر كس اخلاقش را نيكو گردانَد، نيكوكاران او را دوست مى دارند و بدكاران از او كناره مى گيرند. 📕بحارالأنوار، ج ۱۳، ص ۴۲۰ ح ۱۴