eitaa logo
مصباح خانواده 124
279 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
56 فایل
ارتباط با ادمین @Ali_m_124
مشاهده در ایتا
دانلود
درخت آرزو_صدای اصلی_224084-mc.mp3
4.68M
🌳درخت آرزو 🐿مادر سنجاب کوچولو مریضه، پروانه و خرسی برای دیدن مادر سنجاب به خانه ی سنجاب رفته اند اما سنجاب کوچولو خانه نیست. ✅در این قصه کودکان یاد میگیرند که در زندگی، همه به هم نیازمند هستند و کمک کردن به یکدیگر کار بسیار خوبی است. 🌸🌸🌼🌸🌸 به بپیوندید:👇 https://eitaa.com/mesbah_family124 🌸🍃
همسایه های خوب آقا مورچه_صدای اصلی_57110-mc.mp3
12.09M
🐜همسایه های خوب آقا مورچه 🌸🌸🌼🌸🌸 ❤️ 🌸🌱 به بپیوندید:👇 https://eitaa.com/mesbah_family124 🌸🍃
آرزوی شایان_صدای اصلی_220392-mc.mp3
3.67M
🌸 آرزوی شایان 🍃یک روز شایان همراه پدرش برای خرید کتاب داستان «بشقاب های پرنده »به مرکز شهر تهران رفتند. آنها بعد از خرید کتاب به خانه برگشتند، اما شایان از شلوغی شهر خسته شده بود و آرزو کرد که ای کاش جای دیگری زندگی می کرد... 🍃این داستان با زبانی ساده و روان کودکان را با حس وطن دوستی آشنا میکند. 🌸🌸🌼🌸🌸 به بپیوندید:👇 https://eitaa.com/mesbah_family124 🌸🍃
قویترین کیه؟_صدای اصلی_56369-mc.mp3
4.7M
🌼قوی ترین کیه 🍃کنار برکه ایی چهار تا دوست با هم بازی می کردند. قورباغه ،مورچه،زنبور و موش کوچولو قورباغه یک روز به همه گفت: من از همه شما قویتر هستم چون هم توی آب و هم توی خشکی زندگی می کنم . زنبور گفت: من عسل درست میکنم و پرواز میکنم پس من قوی تر هستم. موش گفت: من دندانهای تیزی دارم اما مورچه گفت: من می تونم بارهای سنگین بلند کنم پس من قوی تر هستم و یک میوه بزرگ برداشت... 🌸🌸🌼🌸🌸 به بپیوندید:👇 https://eitaa.com/mesbah_family124 🌸🌸🌸🌸
سفر پنگوئن کوچولو_صدای اصلی_56342-mc.mp3
4.14M
🐧سفر پنگوئن کوچولو 🌸پنگوئن کوچولویی با پدر ومادرش در یک جای سرد زندگی می کرد. پنگوئن کوچولو هر روز روی یخ ها حسابی بازی می کرد. یک روز پنگوئن کوچولو در حالی که روی یک تکه یخ نشسته بود تکه یخ از بقیه یخ ها جدا شد و روی آب به راه افتاد. تکه یخ روی آب رفت و رفت تا رسید به... 🌸🌸🌼🌸🌸 به بپیوندید:👇 https://eitaa.com/mesbah_family124
یه روز به یاد ماندنی.mp3
20.94M
🌸یه روز به یاد ماندنی 🌜این قصه به مناسبت شب یلدا ضبط‌شده 🌸🍂🍃🌸 🌻به بپیوندید:👇 https://eitaa.com/mesbah_family124 🌻
ماجرای قورباغه سبز_صدای اصلی_56392-mc.mp3
4.7M
🐸ماجرای قورباغه سبز قورباغه سبزی کنار برکه ایی با دوستانش زندگی می کرد. یک روز وقتی قورباغه کوچولو داشت توی جنگل راه می رفت بلوطی توی سرش خورد و قورباغه که سرش کمی درد گرفته بود داد زد فرار کنید که یک حیوان خطرناک به جنگل آمده است. حیوانات که حرف او را باور کرده بودند شروع کردند به فرار کردن و دویدن... 🌸🌸🌼🌸🌸 به بپیوندید:👇 https://eitaa.com/mesbah_family124 🌸🍃
قویترین قورباغه برکه_صدای اصلی_56402-mc.mp3
4.81M
🐸 قوی ترین قورباغه برکه 🌸یک روز که آقا قورباغه توی آینه خودش را دید با خودش گفت: من باید قویترین حیوان جنگل بشم. به همین خاطر راه افتاد به سمت جنگل 🌸🌸🌼🌸🌸 به بپیوندید:👇 https://eitaa.com/mesbah_family124 🌸🍃🦢
مداد قرمز من کجاست؟_صدای اصلی_502271-mc.mp3
4.2M
✏️مداد قرمز من کجاست 🍃رعنا کوچولو هروقت که میخواست نقاشی کنه اونقدر دنبال مدادرنگی هاش میگشت که خسته میشد. اون از وسایلش خوب مراقبت نمی‌کرد و اونا رو سر جاشون نمیذاشت. یه روز دوست رعنا کوچولو اومد خونه شون تا با اون نقاشی بکشه... 😊کودکان با شنیدن این داستان یاد میگیرند که بعد از استفاده کردن از وسایلشون اونها رو سر جاشون بگذارند و به نظم و ترتیب اهمیت بدهند. 🌼🍂🌸🍃🌼 به بپیوندید:👇 https://eitaa.com/mesbah_family124 🌸