🔰توفیق الهی(۳)
@mesbah_online
🔅نکته سوم: اسباب جلب توفیق
همان گونه که گذشت، خداوند حکیم نه بى دلیل به کسى توفیق مى دهد و نه بدون علّت از کسى توفیق را سلب مى کند، بلکه هر دو روى حساب و کتاب است.
▫️توفیق که آمد درها باز مى شود و توفیق که سلب شد درها بسته مى گردد و در نتیجه دیگر موفّق به شرکت در نماز جماعت نمى شود و نماز شب را از دست مى دهد و به هر درى مى زند که به سفر زیارتى برود موانع مختلفى بر سر راه مى بیند.
▫️و لذا توجّه به اسباب و علل جلب توفیق و سلب آن بسیار مهم است.
🔅دو مورد از اسباب جلب توفیق
۱) ترک شبهات
ازجمله امورى که سبب جلب توفیق مى شود #ترک_شبهات است،
♻️ مثال:
✓ اگر به خانه کسى مى روى که مى دانى اهل پرداخت خمس و زکات نیست و احتمال مى دهى آنچه در اختیار تو مى گذارد مشمول خمس و زکات شده و مجبور هستى با چنین کسى رفت و آمد داشته باشى، باید احتیاط کنى تا توفیقات سلب نشود.
در چنین مواردى ما به چنان اشخاصى اجازه تصرّف داده می شود ؛ مشروط بر این که معادل قیمت خمس و زکاتِ مقدارى که تصرف مى کنند را به ذمّه گرفته و به فقیرى بدهند. توقّف دربرابر شبهات و عمل به احتیاط سبب جلب توفیقات الهى خواهد شد و بى اعتنایى به این امور و آلوده شدن به موارد مشتبه موجب سلب توفیق مى گردد.
✓ همچنین اگر همسایه هدیه اى براى ما آورده و مى دانیم شغل و درآمدش مخلوط به حرام است و در عالَم همسایگى نپذیرفتن هدیه ممکن است عوارضى داشته باشد، مى توان هدیه را گرفت و معادل قیمت آن را به نیّت صاحب اصلى، که به او دسترسى نداریم، صدقه داد و سپس در آن تصرّف کرد تا از عوارض احتمالى مال شبهه ناک، که یکى از آنها سلب توفیق است، در امان بمانیم.
۲) اخلاص در عمل
یکى دیگر از عوامل توفیق، اخلاص در عمل است.
گاهى انسان کار نیک کوچکى را از روى خلوص نیّت انجام مى دهد و توفیقات عظیم الهى شامل حالش مى شود، چرا که خداوند به اخلاص در کار نگاه مى کند، نه حجم و اندازه آن، و لذا درهاى توفیق را به روى انسان مخلص مى گشاید.
🔅یک نمونه از توفیقات ناشى از اخلاص در سوره قصص، آیات ۲۳تا ۲۸ آمده، که بخشى از زندگى حضرت موسى (ع) است.
آن حضرت با یکى از فرعونیان ظالم، که قصد کشتن فردى از بنى اسرائیل را داشت، درگیر شد و مشت محکمى به آن شخص زد که نقش بر زمین شد و مرد!
خبر در شهر پخش شد و مأموران فرعون درصدد دستگیرى و مجازات حضرت موسى (ع) برآمدند. یکى از افراد باایمان قصد مأموران فرعون را به موسى بن عمران (ع) اطّلاع داد و آن حضرت از شهر بیرون رفت و به سمت مدین حرکت کرد. هنگامى که وارد مدین شد مشاهده کرد چوپان ها از چاهى آب مى کشند و گوسفندان خود را سیراب مى کنند و به دو دخترى که همراه گوسفندان خود کمى عقب تر ایستاده اند نوبت نمى دهند. به قصد قربت و از روى خلوص نیّت با تمام خستگى و ضعف و بى حالى، از جاى برخاست و براى گوسفندان دختران، به تنهایى از چاه آب کشید و آنها را سیراب کرد و به جاى خود بازگشت و سر به آسمان بلند کرد و دعایى کوتاه امّا بسیار مؤدّبانه بر زبان جارى ساخت:
رَبِّ اِنِّى لِمَا أَنْزَلْتَ اِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ پروردگارا! به هر نیکى و خیرى که تو بر من فرو فرستى نیازمندم نگفت چیزى به من بده، بلکه عرض کرد: «من به هر نوع خیرى که بر من نازل کنى نیازمندم!
به هر حال در سایه درختى مشغول استراحت و راز و نیاز با خدا بود، که یکى از آن دو دختر که دختران حضرت شعیب (ع) بودند به سمت او آمد و گفت: پدرم از تو دعوت کرده تا دستمزدت را بدهد. با این که حضرت موسى (ع) آن کار را به قصد اجرت نکرده بود، امّا شعیب پیامبر (ع) وظیفه خود دانست که اجرت او را بدهد. موسى بن عمران (ع) نزد حضرت شعیب (ع) رفت و این آشنایى سبب شد که داماد آن پیامبر بزرگ شود و سالیان درازى نزد او شاگردى کند و آموزش #نبوت ببیند.
آرى، حضرت موسى (علیه السلام) یک کار کوچک، امّا با #خلوص_نیّت انجام داد و درهاى #توفیق به رویش گشوده شد؛ هم از آوارگى و غربت نجات پیدا کرد، هم شغل مناسبى به دست آورد، هم صاحب زن و فرزند شد و هم در مکتب پیامبرى سالخورده و باتجربه تربیت شد و آماده جهاد با فرعون گردید.
🔰گاه یک کار کوچکِ همراه با خلوص نیّت، مانند دستگیرى از یک فقیر، یا نجات یک گمراه از گمراهى، یا احترام به پدر و مادر، یا کمک به مظلوم و مانند آن، یک عمر توفیق به همراه دارد.
✅ بنابراین، کارهاى نیک کوچک خالصانه را نباید کوچک شمرد
#ادامه_دارد
#منبرک | #متنی 8⃣0⃣1⃣ 🌱
#محمد_رضا_مصباح | عضو شوید👇
@mesbah_online