eitaa logo
♥مشکات♥
178 دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
8.4هزار ویدیو
147 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از pedarefetneh | پدر فتنه
⭕️ چه زیبا گفت شهیدآوینی:🌹 🔻 اینجا بهشت است، اینجا بسیجی می‌رود جان می‌دهد تا آن کس که نظام را هم قبول ندارد بتواند در امنیت کامل رای بدهد 🔻و من می‌گویم👇 👈اینجا بهشت است 👈اینجا بهشت آمریکاست 👈 اینجا بهشت 👈 اینجا بهشت لیبرالیست هاست که بنیانگذار انقلاب ما تمام سعی شان را کردند تا دستشان را از مقام و منصب کوتاه شود 🔻 اینجا بهشت است که به وسیله همین نظام از منجلاب فساد رها شده و دارای احترام و مقام و منزلتی شدند 👈 اینجا کسانی است که دولت بی تدبیر ناامید لیبرال غرب‌گرای روحانی را به ما کردند و حال به جای از عملکرد همین دولت به دست گرفته و با حمایت علیه ما می‌کنند 🔻نظام ما پولش و جایزه اش و تریبون در اختیار همین هاست و فحش و ناسزا نثار ، به جان برکف است 🔻 به هنگام خوشی از هیچ لجن پراکنی دریغ نکرده و بهنگام ناخوشی مسبب وضع موجود را و معرفی می‌کنند 🔻 به‌هنگام اگر وارد شود می گویند نباید تبدیل بنگاه اقتصادی شود، اما هنگام کمک‌رسانی نیروهای و به و خود از زیر بار شانه خالی می‌کنند 🔻 در مرکز ایران تشکیل داده و علیه می گوید بدگویی می کنند گویی اینجا فقط سپاه وظیفه دارد و خود دولت و غربگرایان شان هیچ وظیفه ای در قبال مردم آسیب دیده ندارند 🔻بزرگترین فرق جمهوری اسلامی با اینکه همه چی بر اساس خود مردم صورت می‌گیرد. 🔻از تا تا تا و و تا و یا #مستقیم و.... 🔻 اصلاً یعنی یعنی پس عامل یا مشکلات خود ما هستیم 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh 🔜
چرا چهارشنبه؟ چرا دوشنبه نه؟! از یکشنبه(روز سقوط دمشق) تا چهارشنبه چه اتفاقی باید می‌افتاد؟ نمی‌دانم!! عبدالله‌بن‌سَعْد‌بن‌اَبی‌سَرْح از کاتبان وحی بود که مرتد شد و به مکه گریخت. عبدالله جزو معدود کسانی بود که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در فتح مکه، خون آن‌ها را هَدَر دانستند و فرمودند: حتی اگر به پردۀ کعبه دخیل بسته بودند بکشیدشان! عبدالله‌بن‌ابی به برادر رضاعی‌اش عثمان بن عفان(خلیفۀ سوم اهل سنت) پناه برد. عثمان او را مخفی کرد و در فرصتی مناسب نزد رسول خدا برد و در دایرۀ اصحاب و یاران، از پیامبر برای او درخواست امان و بخشش کرد. پیامبر به مدت طولانی مکث نمودند در این مدت عثمان پیوسته شفاعت ابی سرح را می‌کرد، همۀ اصحاب و یاران از سکوت پیامبر ساکت بودند و جو سنگینی حکم‌فرما بود. پیامبر رحمت پس از آن مکث طولانی، فرمودند: چنین باشد(به معنای بخشش). بعد از خروج عثمان و عبدالله، اصحاب از پیامبر دلیل سکوت و مکث طولانیشان را جویا شدند. حضرت فرمودند: من سکوت کردم تا یکی از شما بلند شود و سرش را بزند! (پیامبر فرمان داده بودند که هرکس عبدالله را در هرکجا دید به قتل برساند، حال عبدالله وسط جمع اصحاب بود و فرمان پیامبر لازم‌الأجرا...) نکتۀ مهم: امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در آن مجلس حضور نداشتند یکی از انصار به نام عباد‌بن‌بشر گفت: یا رسول‌الله پس چرا به من اشاره‌ای نکردی تا سرش را قطع کنم؟ حضرت پاسخ دادند: «پیامبر با اشاره کسی را نمی‌کشد!» او را نکشتند، پس پیامبر مجبور شده و امانش دادند! حکایت امروز ماست که با انفعال خود و با شرایط، امام جامعه را وادار به عقب‌نشینی و مصلحت‌اندیشی می‌کنیم... و انتظار بی‌جا داریم رهبری هرروز و هر ساعت سخنان و دستوراتش را تکرار کند... طبق کلام واضح سردار احمد محمدی زاده از فرماندهان ارشد سپاه، آیا رهبری به فرماندهان دستور ندادند که اگر تعرضی به کشورمان شد، بلافاصله و در کمتر از نیم‌ساعت و بدون سؤال از رهبری و بدون اجازه از شورای امنیت ملی باید پاسخشان داده شود؟ منتظر تکرار و یا اشارۀ دوبارۀ رهبری هستند و هستیم؟ فاصله نسبتاً طولانی بین تهاجم اسرائیل به کشور و بیانات رهبری درمورد آن / فاصله بین ترور شهید هنیه و پیام حضرت آقا / و ...، آیا مکث‌های طولانیِ رهبری، انتظار برای اجرای فرامین ایشان و وظایف فرماندهان و مسئولین نیست؟! وظیفه‌مان را انجام نمی‌دهیم و مدام شعار می‌دهیم: «نگاهتان به لب‌های مبارک آقا باشد» / خجالت هم نمی‌کشیم! رهبری وظیفه‌شان را انجام دادند، انتظار تکرار و اشارۀ دوباره نداشته باشید ✍️علی سلمان‌زاده @jahadetabeen8
🔰 زير بار صلح تحمیلی نمی‌رویم 🔸ما الآن مبتلاى به جنگيم. يك دسته‏ اى در همين قضيه هم دارند اشكال تراشى مى‏ كنند، نه يك اشخاصى باشند كه حالا تأثيرى داشته باشند، اما هستند. هستند اشخاصى كه مى‏ گويند كه بياييد صلح بكنيم، بياييد يك سازشى بكنيم. ما از تاريخ بايد اين امور را ياد بگيريم؛ به حضرت امير كردند، مقدسين تحميل كردند، آنهايى كه جبهه ‏شان داغ داشت و اضر (پر ضررترين‏) مردم ‏اند بر مسلمين، آنها تحميل كردند به حضرت امير حكميت را و تحميل كردند آنكه حَكَم بايد بشود، بعد كه حضرت امير با فشار اينها نتوانست، مى‏ خواستند بكشندش اگر نكند؛ براى اينكه آنها [پيشنهاد] كرده بودند كه چه بايد چه بشود؛ «حَكَم قرار بدهيد، قرآن است، قرآن است اين». 🔸اين ابتلا را حضرت امير داشت، الآن نظير او را ما داريم. اينكه مى‏ گويند، اين ور و آن ور مى‏ افتند كه بگذاريد يك حكميتى پيدا بشود، بيايند حكم، حكم پيدا بشود كه كارها را انجام بدهد، تشخيص بدهد كه كى چى است، دنيا نمى ‏داند كه كى متجاوز است؟! ما از آن قضيه بايد عبرت بگيريم و زير بار حكميت [نرويم‏]. ما در اين هفت سالى كه بوده است فهميديم كه اين حكمها كى ‏ها هستند و اينهايى كه مى‏ خواهند صلح ايجاد كنند كى‏ ها هستند. قصه امام حسن و قضيه صلح، اين هم صلح بود؛ براى اينكه امام حسن، دوستان خودش، يعنى آن اشخاص خائنى كه دور او جمع شده بودند، او را جورى كردند كه نتوانست خلافش بكند، صلح كرد؛ صلح بود. اين صلحى هم كه حالا به ما مى‏ خواهند بگويند، اين‏ است. بعد از اينكه صلح كردند، به حسب روايت، به حسب نقل، معاويه به منبر رفت و گفت كه تمام حرفهايى كه گفتم، من قرار دادم، زير پايم؛ مثل پاره كردن اين مردی كه آن قراردادها را. 🔸آن صلح تحميلى كه در عصر امام حسن واقع شد، آن حكميت تحميلى كه در زمان امير المؤمنين واقع شد و هر دويش به دست اشخاص حيله‏ گر درست شد، اين ما را هدايت مى‏ كند به اينكه نه زير بار صلح برويم و نه زير بار حكميت تحميلى. ما بايد خودمان به حسب رأى خودمان، به حسب رأى ملتمان، آن طورى كه الآن همه ملت دارند مى ‏گويند، ما بايد اين جنگ را ادامه بدهيم تا وقتى كه ان شاء اللَّه پيروزى حاصل بشود و نزديك است ان شاء اللَّه، منتها اگر بخواهد ملت ما نزديكتر بشود اين پيروزى، زياد نزديك بشود- كه به صلاح ملت ماست و به صلاح ملت عراق است و به صلاح منطقه است- بايد مجهز بشود، بايد در اين برهه زمان به تمام معنا مجهز بشود براى جبهه ‏ها. صحيفه امام، ج‏ ۲۰ ، ص: ۱۱۸ @Kayhan_online