eitaa logo
فرهنگی مشکات اندیشه قم
172 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
438 ویدیو
36 فایل
جهت ارتباط با ادمین👇 @meshkat11 @meshkat_98 📝 ارسال پیام ناشناس به فرهنگی👇 🌐https://daigo.ir/secret/41177544283 با قابلیت پاسخ به پیام شما در همان صفحه
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 رجوی ۶ هزار ساعت نهج البلاغه کار کرده بود. اما پایه‌ اعتقادی‌اش سُست بود 🔅 علامه مصباح یزدی: ✔️ " منافقین، روسای منافقین، از مقدس‌ترین دانشجوها بودند، اگر نمی‌دانید بروید بپرسید، پایه گزاران سازمان مجاهدین از مقدس‌ترین دانشجویان بودند، نماز شبشان ترک نمیشد، زندگی بسیار ساده، بسیارشان حافظ قران بودند، همین ۶هزار ساعت در نهج‌البلاغه کار کرده است. من و شما چند ساعت نهج البلاغه کار کردیم؟ اما اینها پایه‌های اعتقادی‌شان سست بود، در زندان با کمونیست ها هم بند شدند، نشستند و کم آوردند در بحث، ایمانشان را از دست دادند شدند مارکسیست. " 🆔 @hamzevasl
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای خسته از جماعتِ غرقِ ریا حسین ای دل بُریده از همه ی رنگ ها حسین سَمتِ تو از تمامی مردم فراری ام ای با غریب های جهان آشنا حسین ◼️ ماه محرم و ایام شهادت سرور شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام و یاران ایشان را تسلیت عرض می نماییم
16.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 خیلی عوض شدی بابا نشناختم اولش 🔻 ناله و ضجه عزاداران حسینیه معلی در داغ مصیبت شهادت حضرت رقیه (ع) حسینیه معلی @moallatv3
ساکتش کنید این طفل را😭😭😭 کابوس های وحشتناک خواب را برایش زهر کرده بود 😡🤯🤯 مگر عذاب وجدان می‌گذاشت چشم بر هم گذارد👹 ترسیده و مضطر و عصبی شنید صدای دخترک را.... 😵‍💫 ضجه ها و گریه های دخترک شده بود آتشی بر وجود جهنمی اش... صدای انکر الاصواتش پیچید درون سیاه چاله ی قصرنمایش... ساکتش کنید ....😭😭😭 نفس آسمان و زمین در سینه حبس شده بود. صدای ضجه ملائکه پیچید درون عالم هستی. نکن این کار را ای ابلیس. قدری تحمل کن ساکت میشود.... گریه هایش خود به خود بند می آید... بگذار در تنهایی و فراغ پدرش باشد ولی پدر را اینچنین دیدار نکند... دیگر ملائکه طاقت دیدن این ملاقات را ندارند...😭 و شد آنچه نباید میشد...😭😭 .. چه دیدار شیرینی🥺🥺... عاشقانه های پدر دختری روح آزرده اش را التیام بخشیده بود. دیگر در بدن کوچک و نحیفش دردی حس نمیکرد گویا اصلا زمین نخورده بود گویا هیچ سیلی صورت ماه گونه اش را نوازش نکرده بود... گویا از کابوس سفر پر از ملالتش بیدار شده بود... اما نه... خدای من...😟 دخترک از خواب پرید...🥺 حیران و ملتمسانه به دنبال ادامه خوابش بود. دستان پر مهر پدر را طلب می‌کرد. 😢 گرمی آغوشش را میخواست و ناز دخترانه اش را خریداری ...😭 ناله زد...ضجه زد ... التماس های پر از دردش اشک همه را درآورده بود.😭😭 بابای من کجاست؟ بیا و بگو تمام این غم ها کابوسی بیش نیست.😭 بیا و دوباره مرا در آغوش گرمت بفشار ... هیچ کس را یارای آرام کردنش نبود... 😭😭😭 حتی بوسه ها و نوازش های عمه نیز هق هقش را کم نمی‌کرد....😭 وشنید آن کس که نباید میشنید این مویه ها را 🥺 آرامش کنید.... دلتنگ پدرش شده ... پدرش را به دیدارش ببرید... پدر نیز دلتنگ بود... دلش می‌خواست مثل زمانی که با نازدانه اش بازی میگرد سر بر روی زانوهای کوچک آسمانی اش بگذارد و چشم بر هم نهاده تا موهای زیبایش زیر دست دخترکش نوازش شود... دلتنگش بود...😭 طبق را که جلویش گذاشتند معترض بود . من غذا نمی‌خواهم! ⭕️ حتی آن زمان که از بازار بوی غذا می آمد آن زمان که دخترکان می‌خواستند عزت نفسم را زیر پا بگذارم و از آنها طلب غذا کنم این کار را نکردم. گرسنه بودم اما عزیز . پس چرا الان میخواهید با غذا آرامم کنید؟ ⭕️ بابای من کجاست؟😭 بوی آشنایی بود... پدر اینجاست.... آه خدای من... عرش خدا به لرزه درآمده بود از این دیدار پدر دختری😭😭 در آغوشش کشید ... بوییدش.... بر لبان زخم خورده اش بوسه زد. نوازشش کرد... موهای پر از خاکسترش را تمیز کرد با اشک چشم😭 گفت و گفت و گفت... از رنج سفر... از سیلی های به صورت خورده اش... از پاهای تاول زده اش.... از قهقهه های شامیان.... از عمه گفت... بس است دیگر رقیه جان ستون های عرش به لرزه درآمدند گریه های ملائکه تمام شدنی نیست😭 به حال عمه رحم کن🙏 قلبش دیگر طاقت ندارد... ببین بچه های دیگر دور و برت نشسته اند و هم‌نوا با تو اشک میریزند😭 بس است دیگر رقیه جان...🙏 خوب شد... دوباره خوابش برد. اما.... عزیزکم ... دختر برادرم. .. عمه جان ... رقیه ی عزیزم... نفس نمی کشید... باورشان نمیشد🥺😭 بیدار شو رقیه جان.... دیگر طاقت فراق تو را ندارم😭 من را بیش از این شرمنده پدرت نکن😭 هنوز داغ سوختن و گم شدن خواهرانت در آن صحرا، کمرم را راست نکرده است تو را به من سپرده...🙏 درد و دل هایت را بگذار تا به جدمان بگوییم🙏 به همین زودی تو را به مدینه میبرم میرویم خانه خودمان بیدار شو عزیز دل عمه😭😭 بیدار شو عزیز دل عمه😭😭 زنان و دخترکان به صورت زدند ...ضجه زدند...😭 آخر این همه درد را چه کنیم؟ قلب کوچک دخترک اما دیگر طاقت نداشت و چه مظلومانه پر کشید آرام پر کشید...😭😭 آنقدر آرام که هیاهویش گوش جهان را تا ابد پر خواهد کرد قرار است تا ابد طنین مظلومیت رقیه کاخ های ظلم را فرو ریزد قرار است اینجا و در این خرابه سکوت رقیه؛ فریادی باشد به نیابت از همه دخترکان ستم کشیده... https://eitaa.com/meshkat_andisheh_farhangi
*آیین اختتامیه سلسله نشست های ملت ابراهیم به همراه رونمایی از یادنامه اصحاب علوم انسانی و اجتماعی در نکوداشت شهید جمهور و شهدای پرواز اردیبهشت 1403* سخنرانها: آیت الله محسن اراکی آیت الله سیدمحمدمهدی میرباقری آیت الله احمد مروی آیت الله محمود رجبی بانو مجتهده گلگیری حجت الاسلام والمسلمین مجتبی فاضل حجت الاسلام والمسلمین دکتر حمید پارسانیا *با حضور خانواده مکرمه و فاضله شهید حجت الاسلام سیدابراهیم رئیسی* *🗓زمان: شنبه 23 تیرماه 1403 ساعت 9:30 صبح* 🕌 آدرس: قم، چهار راه شهدا- ابتدای خیابان صفائیه،سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی- سالن شیخ طوسی 🔗 لینک ورود به جلسه مجازی: https://www.skyroom.online/ch/scoaqr/qom 〰〰〰〰〰〰〰 📱https://ble.ir/mellate_ebrahim 📱https://eitaa.com/mellate_ebrahim ‌‌
7.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه تاسوعا رو از زبان شهیدجمهور بشنوید.. جلسه پارسال هیأت دولت https://eitaa.com/meshkat_andisheh_farhangi
سلام علیکم عظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسین علیه السلام 🏴
ان شاءالله توی روضه ها و هیئت‌ها دعاگوی مردم مظلوم غزه باشیم .. غزه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا