هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴مظلوميت نهجالبلاغه، تبليغ دين و تاريخ اسلام
🖊احمدحسين شريفي
🔸چند روز پيش به صورتي اتفاقي، صوت يکي از استادان برجستة فقه و اصول حوزة علميه قم را ميشنيدم که به جمع فراوان شاگردان خود (طبق شنيدهها، قريب به 500 تا 600 طلبه سطوح عالي در درس ايشان شرکت ميکنند!) سه توصيه جالب داشت:
1.«من هر وقت بيکار ميشوم، #نهجالبلاغه ميخوانم؛ نکات خوبي دارد؛ شما هم همين کار را بکنيد. در اوقات بيکاريتان نهجالبلاغه بخوانيد!»
2.«گاهي هم #تبليغ برويد؛ زيرا تبليغ باعث ميشود زبانتان باز شود!»
3.«تاريخ اسلام هم بخوانيد نکات خوبي دارد! به درد منبرتان ميخورد!»
🔸با شنيدن اين سخنان از يک استاد برجسته و خوشنام فقه و اصول، واقعاً به حال شاگردان او و براي مظلوميت نهجالبلاغه و تبليغ و #تاريخ اسلام تأسف خوردم؛ گريه کردم؛ و براي مردمي که احياناً تحت تبليغ کساني قرار ميگيرند که هدفشان از تبليغ اين است که زبانشان باز شود! دلم سوخت.
🔸چنين نگاهي به نهج البلاغه و تبليغ و تاريخ اسلام است که ما را بدين روز انداخته است. تا جايي که يک استاد پيرمرد بعد از ساليان سال که در کسوت روحانيت است، ميگويد ما چيزي به نام «مکتب اقتصادي اسلام» نداريم! پيامبر اسلام فقط «يک مرشد معنوي» بود! کاري به اقتصاد و مديريت و سياست و علم نداشت!
🔸اميدوارم که بزرگان حوزه و دلسوزان اسلام و معارف اصيل اسلامي تا دير نشده است، فکري براي سيستم آموزشي حوزه کنند. آموزش جهانبيني و نظام ارزشي و قرآن و روايات و اخلاق را در صدر بنشانند. دست کم حق هر کدام از علوم و معارف اسلامي را به همان شکل و صورت و نسبتي که در قرآن است در نظام آموزشي و تربيتي #حوزههاي_علميه ادا کنند.
🆔 کانال استاد احمدحسین شریفی
🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🔷 ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴امام خميني، «جامعيت اسلام» و «سکولاريسم حوزوي»
🖊احمدحسين شريفي
🔸#امام_خمينی(ره) در ابتداي کتاب ولايت فقيه مطالب مهمي دربارة #جامعيت_اسلام و فهم و عرضة ناقص اسلام توسط روحانيت و يا به تعبير ديگر رخنه و نفوذ فکر سکولاريستي در #حوزههای_علميه بيان ميکنند. ايشان ميفرمايد الان فهم نادرستي از حقيقت اسلام در ميان عامه مردم وجود دارد و شکل ناقصي از اسلام و آموزههاي اسلامي در حوزههاي علميه عرضه ميشود. بلکه، در اثر تبليغات سوء دشمنان دين و کمکارهاي عالمان راستين، متأسفانه شاهد آن هستيم که حتي برخي از طبقة تحصيلکرده، چه دانشگاهي و چه حوزوي، گمان ميکنند «اسلام دين جامعى نيست؛ دين زندگى نيست؛ براى جامعه نظامات و قوانين ندارد؛ طرز حكومت و قوانين حكومتى نياورده است. اسلام فقط احكام حيض و نفاس است. اخلاقياتى هم دارد؛ اما راجع به زندگى و اداره جامعه چيزى ندارد.»
🔸و کار به جايي رسيده است که «چنانچه كسى بخواهد اسلام را آن طور كه هست معرفى كند، مردم به اين زوديها باورشان نمىآيد؛ بلكه عمال استعمار در حوزهها هياهو و جنجال به پا مىكنند.»
🔸«براى اينكه كمى معلوم شود فرق ميان اسلام و آنچه به عنوان اسلام معرفى مىشود تا چه حد است، شما را توجه مىدهم به تفاوتى كه ميان «قرآن» و كتب حديث، با رساله هاى عمليه هست: قرآن و كتابهاى حديث، كه منابع احكام و دستورات اسلام است، با رساله هاى عمليه، كه توسط مجتهدين عصر و مراجع نوشته مىشود، از لحاظ جامعيت و اثرى كه در زندگانى اجتماعى مىتواند داشته باشد بكلى تفاوت دارد. نسبت اجتماعيات قرآن با آيات عبادى آن، از نسبت صد به يك هم بيشتر است! از يك دوره كتاب حديث، كه حدود پنجاه كتاب [باب و بخش] است و همه احكام اسلام را در بردارد، سه- چهار كتاب مربوط به عبادات و وظايف انسان نسبت به پروردگار است؛ مقدارى از احكام هم مربوط به اخلاقيات است؛ بقيه همه مربوط به اجتماعيات، اقتصاديات، حقوق، و سياست و تدبير جامعه است.»
#سکولاريسم_حوزوی
@Ahmadhoseinsharifi
🌹